نویسنده: اندیشه گلکار 07:13 - 1393/04/31 شهیدان قصه پر سوز عشقندشهیدان شمع عالم سوز عشقند شهیدان راهیان کوی یارندشهیدان عاشق و خونین تبارند انجمنها: انجمن عمومی›شعر و ادبیات http://btid.org/node/33935 افزودن دیدگاه نام شما نظر * Switch to plain text editorاطلاعات بیشتر در مورد فرمتهای متنیPlain textتگهای HTML مجاز:آدرس صفحات وب و آدرسهای پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل میشوند.خطوط و پاراگرافها بطور خودکار اعمال میشوند. نتیجه * 11 + 3 = ***** آن روز که در بستری از خون خفتی خورشید به احترامت از جا برخاست +0-0 پاسخ خوبه بنظرم فقط تعدادشو بیشتر کنید +0-0 پاسخ یاد شهید علی زبونی گرامی باد +0-0 پاسخ درود خدا بر تمام شهدا و شهید روحانی علی زبونی و خوشحالی یعنی اینکه در خانه زندگی میکنم که قبلا خانه شهید زبونی بوده است +0-0 پاسخ عالیه مهرابی" در وصف شهدای گمنام سروده است: گل ریختهای به بوم نقاشی، تو بر شانهی شهر نور میپاشی، تو هر مادر منتظر میآید، امروز شاید که جگرگوشهی او باشی، تو گل کرده چقدر استخوانت امروز شد بال فرشته سایبانت امروز این شهر نشان سرفرازی دارد از پیکر بینام و نشانت امروز هر قطرهی اشک، خانهی روشن توست در چشم ترم ترانهی روشن توست بینام و نشان نیستی ای عشق، هنوز گمنامی تو نشانهی روشن توست در هقهق شاخه های پاییز آمد از غربت سبز آسمانخیز آمد آن لالهی بی نشان پرپر، امروز با کاسهای از بهار لبریز آمد *** طیبه سلمانینژاد، شاعر ابرکویی در وصف شهدای گمنام سروده است: تو از قبیلهی نوری و پاک میآیی بدون پیکری و بی پلاک میآیی تو با نشانهترین قهرمان تاریخی اگر چه در تن یک مشت خاک میآیی حرفیم و به دنبال زبان میگردیم تیریم و به دنبال کمان میگردیم ما در پی خاک، نه به دنبال شهید دنبال شناسنامهمان میگردیم هرچند به دنبال مقام و نامیم بالی نگشوده و کنار بامیم ما در پی جستن شماییم ولی پیداشدهها شما و ما گمنامیم *** عرفان دادگرنیا در وصف شهدای گمنام سرود: این گریه برای غربتت کافی نیست باید بروی و فرصتت کافی نیست آخر چه کنیم استخوانهایت را؟ یک قبر، برای وسعتت کافی نیست *** علیاکبر سلیمانی هم در وصف شهدای گمنام سرود: لطف ازلی چه نیکفرجامم کرد فارغ زهر آنچه پخته و خامم کرد میخواست که پاینده و جاوید شوم لطف و کرمش شهید گمنامم کرد *** دکتر "غلامرضا محمدی" متخلص به "کویر" هم در وصف این شهدا غزل زیر را سروده است: ای پاره پاره، نوگل خندان کیستـــی؟ ای پر شکسته، مرغ پریشان کیـستی؟ ای مهربان ستاره، تو را آسمان کجاست؟ ای ماهپاره، شمع شبستان کیستی؟ با ناز، ای غزالِ رها، می روی چه خوش ای صید، رسته، خستهی پیکان کیستی؟ این داغ از کجاست چنین استخوانگداز می آیی از کجا؟ زشهیدان کیستی؟ عاشقترین سوار! چرا خفتهای خموش؟ از لشکر کهای و ز گردان کیستی؟ اسطورهها به نام تو تعظیم میکنند ای عشق! ای فسانه! ز دیوان کیستی؟ آرامش ِکدام دل ِشرحهشرحهای؟ روحِ کهای؟ قرار کهای؟ جان ِکیستی؟ دل میبرد زدست، شمیم بهشتیات ای نور ِدیده، سروِ خرامانِ کیستی؟ آشفتهحال، آبلهپا، میرسی غریب مجنونِ داغدار ِبیابان کیستی؟ ما مانده چون غبار و تو ره برده تا حبیب ای خوشرهیده، دستبدامان کیستی؟ ای شهره در جهان شرف، بینشان ِخاک شهرت کجاست؟ اهل کجا؟ زان کیستی؟ توفان مستیات همه، رقص حماسه داشت در حیرتم که مستِ خمستان ِکیستی؟ از نای ِاستخوان تو گلبانگ " إرجعی" است پیداست ای شهید! که قربان ِکیستی از نالهای که میرود از سینهات، کویر! پیداست در هوای ِنیستان ِکیستی +0-0 پاسخ خوبه +0-0 پاسخ بزرگمرد و غیور و دلیر و بت شکن مقام اهل شهادت فرا تر سخن است به پاسداری این خاک رفته ابراهیم شهید راه دفاع از حریم این وطن است +0-0 پاسخ بزرگمرد و غیور و دلیر و بت شکن مقام اهل شهادت فرا تر سخن است به پاسداری این خاک رفته ابراهیم شهید راه دفاع از حریم این وطن است +0-0 پاسخ ای ول به شا عره این شعره زیبا +0-0 پاسخ شهیدان بر شهادت خنده کردند +0-0 پاسخ لا ای جام پر جوش شهادت افتخار منبدادم امتحان خود حسین آموزگار من تو را نوشیدم و گشتم رها از این جهان دونتولد یافتم اکنون که بینی اقتدار م +0-0 پاسخ مرا مرده مپندارید گشتم زنده جاویدلقاء الله گشتم نیست بیمی در کنار من ایا ای مادر پاکم شدم من افتخار تومدال حق بزن بر سینه و شو افتخار من +0-0 پاسخ شهیدان نامه ی گلگون نوشتندشهادت نامه را با خون نوشتند بنازم اینهمه ایمان و ایثاربتاریخ جهان قانون نوشتند +0-0 پاسخ کپی کنم؟ +0-0 پاسخ دلت خوشه ها این هم خودش از جای دیگه کپی کرده خخخخخخ کپی کن +0-0 پاسخ عالی شاعرش کارش واقعا عالی محشره +0-0 پاسخ چشم پاک دختری از جملهای تر مانده است""" چشمهای پاکش اما خیره بر در مانده است روی دیوار اتاق کوچک تنهاییاش """ عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . . +0-0 پاسخ علیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی +0-0 پاسخ خوشا آنان که با عزت ز گیتی / بساط خویش برچیدند و رفتند ز کالاهای این آشفته بازار / شهادت را پسندیدند و رفتند ... +0-0 پاسخ ای شهیدان ، عشق مدیون شماست """هرچه ما داریم از خون شماست ای شقایق ها و ای آلاله ها """ دیدگانم دشت مفتون شماست . +0-0 پاسخ در سنگر حق شیر شکاران همه رفتندمستانه پی پیر جماران همه رفتند غمنامه بود ناله جانسوز شهیدانما با که نشستیم که یاران همه رفتند +0-0 پاسخ خدایا کن اجابت این دعایمکه باشد افتخاری از برایم بروز حشر ای خلاق سبحانشوم محشور با جمع شهیدان +0-0 پاسخ ای گل زیبای عمرم زود پرپر گشته ایشاد و خندان رفته و گلگون کفن برگشته ای همنشین و همره شهزاده اکبر گشته ایافتخار خاندان و باب و مادر گشته ای +0-0 پاسخ در سینهام دوباره غمی جان گرفته است « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است » تا لحظهای پیش دلم گور سرد بود اینک به یمن یاد شما جان گرفته است +0-0 پاسخ ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید +0-0 پاسخ پیدا شده! ای شهید گمنام! نام آوریات زبانزد عام از نام و نشان فراتری تو گمنام منم: اسیر یک نام +0-0 پاسخ بگذارید که بر خاک شهیدان گریمسوز دل گویم و با ناله و افغان گریم در سپیده دم آزادی و آغاز بهار جای احمد نگرم، همره باران گریم +0-0 پاسخ هشدار که یار ناامیدی نشوی زنهار که غرق در پلیدی نشوی رفتند حسینیان و گلگون کفنان هشیار در این عرصه یزیدی نشوی +0-0 پاسخ بر خیز و ببین صحنه ایثار شهیدبر خیز و ببین نخل گهر بار شهید گر فکر کنی شهید رفت از برماکوته نظری، مرده مپندار شهید +0-0 پاسخ شهیدان نامه ی گلگون نوشتندشهادت نامه را با خون نوشتند بنازم اینهمه ایمان و ایثاربتاریخ جهان قانون نوشتند +0-0 پاسخ شهید اسطوره تقوا و دین استز طغیان گر کلاه و سر بگیرد خوشا وارسته ای وقت شهادتحسینش را چو جان در بر بگیرد +0-0 پاسخ شهید آسوده و راحت بمیردبه سوی آسمانها پر بگیرد جدا چون گشت مرغ روحش ازجانبسوی آسمانها پربگیرد +0-0 پاسخ سلام میشه یک شعر با حرف ن بگید +0-0 پاسخ نبايد بستن اندر چيز و کس دل..... که دل برداشتن کاريست مشکل +0-0 پاسخ
درود خدا بر تمام شهدا و شهید روحانی علی زبونی و خوشحالی یعنی اینکه در خانه زندگی میکنم که قبلا خانه شهید زبونی بوده است +0-0 پاسخ
عالیه مهرابی" در وصف شهدای گمنام سروده است: گل ریختهای به بوم نقاشی، تو بر شانهی شهر نور میپاشی، تو هر مادر منتظر میآید، امروز شاید که جگرگوشهی او باشی، تو گل کرده چقدر استخوانت امروز شد بال فرشته سایبانت امروز این شهر نشان سرفرازی دارد از پیکر بینام و نشانت امروز هر قطرهی اشک، خانهی روشن توست در چشم ترم ترانهی روشن توست بینام و نشان نیستی ای عشق، هنوز گمنامی تو نشانهی روشن توست در هقهق شاخه های پاییز آمد از غربت سبز آسمانخیز آمد آن لالهی بی نشان پرپر، امروز با کاسهای از بهار لبریز آمد *** طیبه سلمانینژاد، شاعر ابرکویی در وصف شهدای گمنام سروده است: تو از قبیلهی نوری و پاک میآیی بدون پیکری و بی پلاک میآیی تو با نشانهترین قهرمان تاریخی اگر چه در تن یک مشت خاک میآیی حرفیم و به دنبال زبان میگردیم تیریم و به دنبال کمان میگردیم ما در پی خاک، نه به دنبال شهید دنبال شناسنامهمان میگردیم هرچند به دنبال مقام و نامیم بالی نگشوده و کنار بامیم ما در پی جستن شماییم ولی پیداشدهها شما و ما گمنامیم *** عرفان دادگرنیا در وصف شهدای گمنام سرود: این گریه برای غربتت کافی نیست باید بروی و فرصتت کافی نیست آخر چه کنیم استخوانهایت را؟ یک قبر، برای وسعتت کافی نیست *** علیاکبر سلیمانی هم در وصف شهدای گمنام سرود: لطف ازلی چه نیکفرجامم کرد فارغ زهر آنچه پخته و خامم کرد میخواست که پاینده و جاوید شوم لطف و کرمش شهید گمنامم کرد *** دکتر "غلامرضا محمدی" متخلص به "کویر" هم در وصف این شهدا غزل زیر را سروده است: ای پاره پاره، نوگل خندان کیستـــی؟ ای پر شکسته، مرغ پریشان کیـستی؟ ای مهربان ستاره، تو را آسمان کجاست؟ ای ماهپاره، شمع شبستان کیستی؟ با ناز، ای غزالِ رها، می روی چه خوش ای صید، رسته، خستهی پیکان کیستی؟ این داغ از کجاست چنین استخوانگداز می آیی از کجا؟ زشهیدان کیستی؟ عاشقترین سوار! چرا خفتهای خموش؟ از لشکر کهای و ز گردان کیستی؟ اسطورهها به نام تو تعظیم میکنند ای عشق! ای فسانه! ز دیوان کیستی؟ آرامش ِکدام دل ِشرحهشرحهای؟ روحِ کهای؟ قرار کهای؟ جان ِکیستی؟ دل میبرد زدست، شمیم بهشتیات ای نور ِدیده، سروِ خرامانِ کیستی؟ آشفتهحال، آبلهپا، میرسی غریب مجنونِ داغدار ِبیابان کیستی؟ ما مانده چون غبار و تو ره برده تا حبیب ای خوشرهیده، دستبدامان کیستی؟ ای شهره در جهان شرف، بینشان ِخاک شهرت کجاست؟ اهل کجا؟ زان کیستی؟ توفان مستیات همه، رقص حماسه داشت در حیرتم که مستِ خمستان ِکیستی؟ از نای ِاستخوان تو گلبانگ " إرجعی" است پیداست ای شهید! که قربان ِکیستی از نالهای که میرود از سینهات، کویر! پیداست در هوای ِنیستان ِکیستی +0-0 پاسخ
بزرگمرد و غیور و دلیر و بت شکن مقام اهل شهادت فرا تر سخن است به پاسداری این خاک رفته ابراهیم شهید راه دفاع از حریم این وطن است +0-0 پاسخ
بزرگمرد و غیور و دلیر و بت شکن مقام اهل شهادت فرا تر سخن است به پاسداری این خاک رفته ابراهیم شهید راه دفاع از حریم این وطن است +0-0 پاسخ
لا ای جام پر جوش شهادت افتخار منبدادم امتحان خود حسین آموزگار من تو را نوشیدم و گشتم رها از این جهان دونتولد یافتم اکنون که بینی اقتدار م +0-0 پاسخ
مرا مرده مپندارید گشتم زنده جاویدلقاء الله گشتم نیست بیمی در کنار من ایا ای مادر پاکم شدم من افتخار تومدال حق بزن بر سینه و شو افتخار من +0-0 پاسخ
شهیدان نامه ی گلگون نوشتندشهادت نامه را با خون نوشتند بنازم اینهمه ایمان و ایثاربتاریخ جهان قانون نوشتند +0-0 پاسخ
چشم پاک دختری از جملهای تر مانده است""" چشمهای پاکش اما خیره بر در مانده است روی دیوار اتاق کوچک تنهاییاش """ عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . . +0-0 پاسخ
خوشا آنان که با عزت ز گیتی / بساط خویش برچیدند و رفتند ز کالاهای این آشفته بازار / شهادت را پسندیدند و رفتند ... +0-0 پاسخ
ای شهیدان ، عشق مدیون شماست """هرچه ما داریم از خون شماست ای شقایق ها و ای آلاله ها """ دیدگانم دشت مفتون شماست . +0-0 پاسخ
در سنگر حق شیر شکاران همه رفتندمستانه پی پیر جماران همه رفتند غمنامه بود ناله جانسوز شهیدانما با که نشستیم که یاران همه رفتند +0-0 پاسخ
خدایا کن اجابت این دعایمکه باشد افتخاری از برایم بروز حشر ای خلاق سبحانشوم محشور با جمع شهیدان +0-0 پاسخ
ای گل زیبای عمرم زود پرپر گشته ایشاد و خندان رفته و گلگون کفن برگشته ای همنشین و همره شهزاده اکبر گشته ایافتخار خاندان و باب و مادر گشته ای +0-0 پاسخ
در سینهام دوباره غمی جان گرفته است « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است » تا لحظهای پیش دلم گور سرد بود اینک به یمن یاد شما جان گرفته است +0-0 پاسخ
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید +0-0 پاسخ
پیدا شده! ای شهید گمنام! نام آوریات زبانزد عام از نام و نشان فراتری تو گمنام منم: اسیر یک نام +0-0 پاسخ
بگذارید که بر خاک شهیدان گریمسوز دل گویم و با ناله و افغان گریم در سپیده دم آزادی و آغاز بهار جای احمد نگرم، همره باران گریم +0-0 پاسخ
هشدار که یار ناامیدی نشوی زنهار که غرق در پلیدی نشوی رفتند حسینیان و گلگون کفنان هشیار در این عرصه یزیدی نشوی +0-0 پاسخ
بر خیز و ببین صحنه ایثار شهیدبر خیز و ببین نخل گهر بار شهید گر فکر کنی شهید رفت از برماکوته نظری، مرده مپندار شهید +0-0 پاسخ
شهیدان نامه ی گلگون نوشتندشهادت نامه را با خون نوشتند بنازم اینهمه ایمان و ایثاربتاریخ جهان قانون نوشتند +0-0 پاسخ
شهید اسطوره تقوا و دین استز طغیان گر کلاه و سر بگیرد خوشا وارسته ای وقت شهادتحسینش را چو جان در بر بگیرد +0-0 پاسخ
شهید آسوده و راحت بمیردبه سوی آسمانها پر بگیرد جدا چون گشت مرغ روحش ازجانبسوی آسمانها پربگیرد +0-0 پاسخ
آن روز که در بستری از خون خفتی
خورشید به احترامت از جا برخاست
خوبه بنظرم فقط تعدادشو بیشتر کنید
یاد شهید علی زبونی گرامی باد
درود خدا بر تمام شهدا و شهید روحانی علی زبونی و خوشحالی یعنی اینکه در خانه زندگی میکنم که قبلا خانه شهید زبونی بوده است
عالیه مهرابی" در وصف شهدای گمنام سروده است:
گل ریختهای به بوم نقاشی، تو
بر شانهی شهر نور میپاشی، تو
هر مادر منتظر میآید، امروز
شاید که جگرگوشهی او باشی، تو
گل کرده چقدر استخوانت امروز
شد بال فرشته سایبانت امروز
این شهر نشان سرفرازی دارد
از پیکر بینام و نشانت امروز
هر قطرهی اشک، خانهی روشن توست
در چشم ترم ترانهی روشن توست
بینام و نشان نیستی ای عشق، هنوز
گمنامی تو نشانهی روشن توست
در هقهق شاخه های پاییز آمد
از غربت سبز آسمانخیز آمد
آن لالهی بی نشان پرپر، امروز
با کاسهای از بهار لبریز آمد
***
طیبه سلمانینژاد، شاعر ابرکویی در وصف شهدای گمنام سروده است:
تو از قبیلهی نوری و پاک میآیی
بدون پیکری و بی پلاک میآیی
تو با نشانهترین قهرمان تاریخی
اگر چه در تن یک مشت خاک میآیی
حرفیم و به دنبال زبان میگردیم
تیریم و به دنبال کمان میگردیم
ما در پی خاک، نه به دنبال شهید
دنبال شناسنامهمان میگردیم
هرچند به دنبال مقام و نامیم
بالی نگشوده و کنار بامیم
ما در پی جستن شماییم ولی
پیداشدهها شما و ما گمنامیم
***
عرفان دادگرنیا در وصف شهدای گمنام سرود:
این گریه برای غربتت کافی نیست
باید بروی و فرصتت کافی نیست
آخر چه کنیم استخوانهایت را؟
یک قبر، برای وسعتت کافی نیست
***
علیاکبر سلیمانی هم در وصف شهدای گمنام سرود:
لطف ازلی چه نیکفرجامم کرد
فارغ زهر آنچه پخته و خامم کرد
میخواست که پاینده و جاوید شوم
لطف و کرمش شهید گمنامم کرد
***
دکتر "غلامرضا محمدی" متخلص به "کویر" هم در وصف این شهدا غزل زیر را سروده است:
ای پاره پاره، نوگل خندان کیستـــی؟
ای پر شکسته، مرغ پریشان کیـستی؟
ای مهربان ستاره، تو را آسمان کجاست؟
ای ماهپاره، شمع شبستان کیستی؟
با ناز، ای غزالِ رها، می روی چه خوش
ای صید، رسته، خستهی پیکان کیستی؟
این داغ از کجاست چنین استخوانگداز
می آیی از کجا؟ زشهیدان کیستی؟
عاشقترین سوار! چرا خفتهای خموش؟
از لشکر کهای و ز گردان کیستی؟
اسطورهها به نام تو تعظیم میکنند
ای عشق! ای فسانه! ز دیوان کیستی؟
آرامش ِکدام دل ِشرحهشرحهای؟
روحِ کهای؟ قرار کهای؟ جان ِکیستی؟
دل میبرد زدست، شمیم بهشتیات
ای نور ِدیده، سروِ خرامانِ کیستی؟
آشفتهحال، آبلهپا، میرسی غریب
مجنونِ داغدار ِبیابان کیستی؟
ما مانده چون غبار و تو ره برده تا حبیب
ای خوشرهیده، دستبدامان کیستی؟
ای شهره در جهان شرف، بینشان ِخاک
شهرت کجاست؟ اهل کجا؟ زان کیستی؟
توفان مستیات همه، رقص حماسه داشت
در حیرتم که مستِ خمستان ِکیستی؟
از نای ِاستخوان تو گلبانگ " إرجعی" است
پیداست ای شهید! که قربان ِکیستی
از نالهای که میرود از سینهات، کویر!
پیداست در هوای ِنیستان ِکیستی
بزرگمرد و غیور و دلیر و بت شکن
مقام اهل شهادت فرا تر سخن است
به پاسداری این خاک رفته ابراهیم
شهید راه دفاع از حریم این وطن است
بزرگمرد و غیور و دلیر و بت شکن
مقام اهل شهادت فرا تر سخن است
به پاسداری این خاک رفته ابراهیم
شهید راه دفاع از حریم این وطن است
ای ول به شا عره این شعره زیبا



شهیدان بر شهادت خنده کردند
لا ای جام پر جوش شهادت افتخار من
بدادم امتحان خود حسین آموزگار من
تو را نوشیدم و گشتم رها از این جهان دون
تولد یافتم اکنون که بینی اقتدار م
مرا مرده مپندارید گشتم زنده جاوید
لقاء الله گشتم نیست بیمی در کنار من
ایا ای مادر پاکم شدم من افتخار تو
مدال حق بزن بر سینه و شو افتخار من
شهیدان نامه ی گلگون نوشتند
شهادت نامه را با خون نوشتند
بنازم اینهمه ایمان و ایثار
بتاریخ جهان قانون نوشتند
کپی کنم؟
دلت خوشه ها
این هم خودش از جای دیگه کپی کرده
خخخخخخ
کپی کن
چشم پاک دختری از جملهای تر مانده است""" چشمهای پاکش اما خیره بر در مانده است
روی دیوار اتاق کوچک تنهاییاش """ عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . .
علیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
خوشا آنان که با عزت ز گیتی / بساط خویش برچیدند و رفتند
ز کالاهای این آشفته بازار / شهادت را پسندیدند و رفتند ...
ای شهیدان ، عشق مدیون شماست """هرچه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها """ دیدگانم دشت مفتون شماست .
در سنگر حق شیر شکاران همه رفتند
مستانه پی پیر جماران همه رفتند
غمنامه بود ناله جانسوز شهیدان
ما با که نشستیم که یاران همه رفتند
خدایا کن اجابت این دعایم
که باشد افتخاری از برایم
بروز حشر ای خلاق سبحان
شوم محشور با جمع شهیدان
ای گل زیبای عمرم زود پرپر گشته ای
شاد و خندان رفته و گلگون کفن برگشته ای
همنشین و همره شهزاده اکبر گشته ای
افتخار خاندان و باب و مادر گشته ای
در سینهام دوباره غمی جان گرفته است
« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »
تا لحظهای پیش دلم گور سرد بود
اینک به یمن یاد شما جان گرفته است
ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
پیدا شده! ای شهید گمنام!
نام آوریات زبانزد عام
از نام و نشان فراتری تو
گمنام منم: اسیر یک نام
بگذارید که بر خاک شهیدان گریم
سوز دل گویم و با ناله و افغان گریم
در سپیده دم آزادی و آغاز بهار
جای احمد نگرم، همره باران گریم
هشدار که یار ناامیدی نشوی
زنهار که غرق در پلیدی نشوی
رفتند حسینیان و گلگون کفنان
هشیار در این عرصه یزیدی نشوی
بر خیز و ببین صحنه ایثار شهید
بر خیز و ببین نخل گهر بار شهید
گر فکر کنی شهید رفت از برما
کوته نظری، مرده مپندار شهید
شهیدان نامه ی گلگون نوشتند
شهادت نامه را با خون نوشتند
بنازم اینهمه ایمان و ایثار
بتاریخ جهان قانون نوشتند
شهید اسطوره تقوا و دین است
ز طغیان گر کلاه و سر بگیرد
خوشا وارسته ای وقت شهادت
حسینش را چو جان در بر بگیرد
شهید آسوده و راحت بمیرد
به سوی آسمانها پر بگیرد
جدا چون گشت مرغ روحش ازجان
بسوی آسمانها پربگیرد
سلام
میشه یک شعر با حرف ن بگید
نبايد بستن اندر چيز و کس دل..... که دل برداشتن کاريست مشکل