دوستت دارم، کمکم کنید!

10:28 - 1400/05/10

من عاشق پسر عموم بودم  ولی اون هبچ خبری از عشق من نسبت ب خودش نداش بعد پنج سال خاستن اون نامزد کردم  اونم فقط بخاطر خانوادم بعدشم هیچ نتونستم و نمیتونم دوسش داشته باشم ن این خیلی ازش بدم بیاد ن ولی خب مثل پسر عموم ک همون عشق اولمه دوسش ندارم خیلی کم کم کم دوسش دارم میخام عاشقش بشم ترو خدا کمکم کنین

-------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635

http://btid.org/node/177037

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 4 =
*****
تصویر توفیقی

سلام علیکم

از حضور شما و اعتماد به ما تشکر می کنم

اینکه که در چه مرحله از فرایند ازدواج هستید در نوع راهنمایی و توصیه کردن خیلی مهمه، چنانچه هنوز در مرحله نامزدی هستید و عقدی صورت نگرفته است جهت تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت نکاتی را خدمتتان عرض میکنم:

 اول: یکی از مواردی که در ازدواج موفق موثر است داشتن انگیزه درست و صحیح برای ازدواج است. حال برخی موارد و انگیزه ها به عنوان انگیزه های اشتباه در ازدواج مطرح میشود که میتواند موجب مشکلات و تعارضات در مراحل بعدی شود و ازدواج را با خطر مواجه کند از جمله آن انگیزه های اشتباه، ازدواج به خاطر خانواده است. وقتی انگیزه ازدواج، صرفا خانواده باشد دیگر ازدواج از روی شناخت و تناسب نخواهد بود و ممکن است ازدواج را با خطر مواجهه کند.

دوم: درگیری عاطفی و درواقع شکست عاطفی درمان نشده هم یکی از عواملی است که موجب تخریب روابط و ناسازگاریها و تعارضات همسران خواهد شد. لذا توصیه میشود قبل از ورود به رابطه جدید برای ازدواج، از هیجانات و دلبستگی های عشق قبلی فارغ شده باشی و الا در روابط جدید مداخله کرده و رابطه را دچار چالش خواهد کرد. همین مقایسه کردن همسر جدید با عشق قبلی خود موجب نارضایتی و مشکل خواهد شد لذا باید با استفاده از تکنیکها و مداخلات لازم عشق قبلی را فراموش کنید و همسر خود را با او مقایسه نکنید.

سوم: بحث علاقه و دوست داشتن خواستگار هست ؛ دختر و پسر‌ها هنگام ازدواج باید تا اندازه‌ای برای هم جذابیت داشته باشند و به اصطلاح، همدیگر را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا کنند. اگر قیافه‌ فرد از اولین روز ملاقات برای یکی از طرفین جا نیفتد و به دل او نچسبد، ممکن است فرد همیشه این احساس ناخوشایند را با خود به همراه داشته باشد و نتواند با آن کنار بیاید، در نتیجه احتمالا رضایت از زندگی او دچار مشکل خواهد شد.

البته دوست داشتن تنها هم اگر چه لازم است اما کافی نیست و باید موارد بسیار دیگری را هم بررسی کرد.

خب ظاهرا شما هر سه مشکل مطرح شده را دارید چکار باید بکنید؟ منظور و مقصود ما این نیست که جواب نه بگویید و از ازدواج منصرف بشوید، بلکه شما باید تمام آیتمهایی که در ازدواج موفق مورد بررسی قرار میگیرد از جمله ملاکها و تناسبها را هم مورد بررسی قرار بدهید و مخصوصا با «مشاوره پیش ازدواج» اطلاعات جامعی نسبت به پیش بینی موفقیت در ازدواج خود را بدست بیاورید آنگاه با جمع بندی کردن موارد تصمیم خود را بگیرید. ممکن است آیتمهای مثبت بسیاری وجود داشته باشد که میتواند آن مشکلات را تحت پوشش قرار دهد.

اما مساله بعد این است که چنانچه بعد از عقد هستید یا به هر حال تصمیم گرفتید که وارد عقد شوید(تصمیم با شماست و ما به تصمیمتان احترام میگذاریم) و همچنان سوال شما باقی بود برای فراموش کردن عشق قبلی و همچنین تقویت روابط و ایجاد صمیمت در تمام ابعاد آن باید مشاوره های لازم و تکنیکهای مورد نیاز را جویا شوید. و احیانا مهارتهای لازم را بیاموزید تا دچار آسیب نشوید و یا آسیب کمتری را متحمل بشوید.

موفق باشید.