سلام یکی از دوستان هست که سال 12 سال پیش ازدواج کردن ولی یکی دوسال دیگه اقا مقیدبه نماز وروزه نبود واعتقاداتش خیلی کمرنگ بود واعتیاد و...تااینکه بعدسیزده سال جداشددخترو ویک فرزندپسرداشتن که حضانتش بامادربودبه علت مشکلات مالی ومستاجری خانومه مجبورشددوباره ازدواج کنه اماچون اشنایی کامل نداشتن وزودتصمیم گرفت دراوج مشکلات مالی شوهرش دودخترداشت واین ی پسر بزرگ که شوهرش پسردرخانه راه نمیداد مجبور شددوباره طلاق بگیره وهمسر اولش با نیرنگ و..اومدسراغش اینم بخاطر اجاره خونه نداشت پذیرفت باهم ازدواج کنند واینکه صیغه محرمیت خودشون خوندن و مرد هی امروز صب کرد که برن ثبت محضریش کنن اما نمی اومد مرد وامروز وفردا میکرد تااینکه الان نزدیک دوسال میگذره ودختروامتحان استخدامی اموزش پرورش داده نمیدونه اگه قبول بشه حقیقتو بگه یانه میترسه ردش کنن وهرچه میگه مرد نمیاد ثبتش کنن خانوادش هم خبر ندارن وحرف شنوی از هیچکس نداره مرد و با کسی رفت امد نداره یااینکه بگه مطلقه ام چون شناسنامه اش ثبت نشده ومونده چکار کنه حتی به من میگه همش به خود کشی فکر میکنم و این ی معظل بزرگه براش میگه اگه مصاحبه کننده هابدونن من دوبار ازدواج کردم حتما منو رد میکنن خیلی غصه میخوره وشرایط اینکه پیش مشاور بره نداره لطفا راهنماییش کنین که روز مصاحبه بگه ماخودمون صیغه خوندیم ولی ثبت نشده یااینکه بگه مطلقه ام وآیا میان محلی هم پرس وجو میکنن ؟لطفا راهنمایی کنین شاید کسی رو ازمرگ نجات دادید واینکه مرد با خانواده دختر کاملا قهر وقطع رابطه کرده و ازهیچ کسی حرف شنوی نداره وکسی هم نمیدونه که ازدواج ایناثبت نشده فکرمیکنن رسمی ثبت شده مرتب دخترو میگه قبول بشم ردم کنن خودمو میکشم مرد هم خیلی مغرور و یک دنده همون راه خودشو میره مث همون قبل وتغییری نکرده و اعتیادهم داره واگه بگه ازدواج کردم شناسنامه ثبت نشده خیلی ناراحته توروخدا راهنماییش کنین اگه باخانوادش بگه دعوای بزرگی میشه و یکی کشته میشه مطمئنه چون مرد راه خودشو میره وخیلی مغروره ...
-------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
از این بابت که از تخصصمان در راستای حل مشکل شما استفاده مینماییم خدای را سپاسگزاریم.
قطعاً این خانم در شرایط سختی قرار گرفته است و برای برونرفت از این مشکل باید به درستی تمام محاسبات لازم انجام گیرد.
از قرار معلوم ایشان دو مشکل دارد که یکی ریشهایتر و دومی بر اساس همین مشکل ایجاد شده است. مشکل اول در ثبت نشدن ازدواج با همسر اول است که به ایشان مجدداً رجوع کرده است و مشکل دوم مسئله قبولی در استخدامی آموزش و پروش و مراحل مصاحبه و تحقیقات مربوط به آن است.
آن طور که معلوم است حل ریشهای این مشکل این است که ایشان از ابتدا باید کار ثبت را انجام میداد و نمیگذاشت به مرور زمان کشیده شود. وقتی به این مسئله نگاه میکنیم احساس میکنیم که به هر حال ایشان با توجه به شرایطی که داشته است این رجوع را بالاجبار هم که بوده باشد به صلاح خود میدانسته و شرایط قبل را برای خود سختتر قلمداد میکرده است. به بیان سادهتر اگر دو سال از این ازدواج غیر رسمی گذشته است و ایشان کماکان در این زندگی مانده است لابد صلاح خود را در آن دانسته و این شرایط بد را بر شرایط بدتر ترجیح داده است. سؤالی که ما هم از ایشان داریم که میتواند این فضا را روشن سازد این است که اگر ماجرای استخدام در آموزش و پرورش نبود آیا به همین حالت زندگی ا همسر اولتان را ادامه میدادید یا اگر بحث استخدامی هم نبود آن را بر هم میزدید؟
در لابهلای گفته شما تا حدودی پاسخ برای ما روشن است که ایشان بیشتر نگران این هستند که در مصاحبه چه بگویند تا مشکلی پیش نیاید نه اینکه دیگر از این وضعیت خسته شده باشد و به هیچ عنوان این زندگی را ادامه نخواهد داد.
برای مشکل اول راه مشخص است و آن این است که با ارائه شواهد و استشهادهای لازم مرد را در تنگنای ثبت محضری قرار دهد. البته این مسیر هم با وجود مردی یکدنده آسان نخواهد بود.
حال از این مسئله که بگذریم به سراغ پاسخ سؤال اصلی میرویم. مشخصاً بعد از قبولی در آزمون و دعوت به مصاحبه ایشان باید آرامش خود را حفظ کند و ما پیشنهادمان این است که بگوید که به شوهر خود رجوع کرده است و در حال طی شرایطی هستیم که مجدداً با هم زندگی کنیم. در این حال نه گفته است مطلقه است و نه گفته است که ثبت شناسنامهای صورت پذیرفته است.
طبیعتاً اگر ایشان آسیبهای روحی و روانی نخورده باشد و بتواند از این لحاظ سلامت خود را اثبات کند به صرف این یک مورد بعید است که ایشان را که دارای حد نصاب لازم است رد نمایند.
البته ما به ذهنمان میرسد که ایشان با وجود افکار خودکشی که دارد و شرایطی که سپری کرده است به احتمال قوی دارای آسیبهای روحی و روانی شدهاند که حتماً برای بررسیهای بیشتر در هر صورت باید به یک روانشناس و مشاور کارآزموده و امین مراجعه نمایند. حل این مسائل یکشبه اتفاق نخواهد افتاد همانگونه که به وجود آمدنشان یکشبه نبوده است.
با تشکر از صبر و حوصله شما
با سلام سوال شما در نوبت پاسخگویی قرار گرفت