سلام.
من دختر بیست و شش ساله ای هستم که در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می کنم. قیافه معمولی دارم ولی اندامم و پوششم عالی است. حجاب و اصول دینی را رعایت می کنم. وضع مالی مناسبی هم دارم.
من سه مشکل دارم.
مشکل اول این است که خیلی کم خواستگار دارم. که تمام خواستگارهایم از من پایین تر بودند. من مغرور نیستم اما واقعیت را می گویم. خواستگارهایم همه دیپلمه و بیکار یا شاگرد مغازه و شاگرد اتوبوس و کارگر بوده اند. تازه همان ها هم از من ایرادهای سطحی می گرفتند و مرا پسند نمی کردند.
مشکل دوم این است که خودم سعی می کنم با پسرانی که به نظرم مناسب هستند آشنا شوم. اما آنها به من پیشنهاد دوستی می دهند و از من رابطه نامشروع می خواهند. که به آنها جواب منفی می دهم.
مشکل سوم این است که مادرم مدام به من سرکوفت می زند و تحقیرم می کند. هر روز باید سرزنش ها و توهین ها و زخم زبان زدن هایش به خاطر ازدواج نکردنم را تحمل کنم. سرکوفت تمام دخترانی را که می شناسیم به من زده است. خواهرم هم از من کوچک تر است و عقد کرده است. در صورتی که همسرش اعتیاد دارد و زندان رفته است و شغلی هم ندارد. الآن هم با همسرش و خانواده همسرش دعوا و اختلاف دارد. او هم مدام به من سرکوفت می زند که تو ترشیده هستی و به من حسادت می کنی. اما چند مورد خواستگار هم به خاطر این که خواهر کوچکترم عقد کرده جواب منفی داده اند. و چند مورد را هم مادرم با حرفهای احمقانه ای که می زد باعث شد جواب منفی بدهند. البته من در خانه سکوت می کنم و احترام آنها را نگه می دارم و جوابشان را نمی دهم.
برای ازدواج کردن هر کاری هم توانسته ام کرده ام و می کنم. البته کارهای عقلانی و حلال.
اما هر روز عذاب می کشم. فکر می کنم خداوند مرا فراموش کرده است. با این که کنار خانه خودش از او خواستم کمکم کند ازدواج کنم. از پیامبر در مسجد النبی هم خواستم. اما هر روز بیشتر ناامید می شوم.
شما بگویید چه کنم. دیگر درمانده شده ام.
دوست دارم ازدواج کنم
16:29 - 1394/03/25
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/67488
عزیزم مادرت ناراحت این قضیه هست ، اما متاسفانه روش صحیحی به کار نگرفته. به نظر من ازدواج قسمته ، نباید الکی غصه بخوری، حداقل برای ما دخترها که باید منتظر یک کیس مناسب باشیم. نباید که آدم با هر کس به هر قیمتی ازدواج کنه!!!
سلام
برای مشکلی که بیان نمودید می بایست مسائل رو تفکیک نمود تا به نتیجه درستی رسید . با نگاه جامع تر به مسائل می تونید بسیاری از خلا های فکری رو پوشش بدید . در نگاه اول بدانید ازدواج و بسیاری از امور دیگر پیش از اینکه در دستان شما و در محدوده قدرت شما باشد ، در جایی دیگر ثبت شده . بسیاری اوقات خواسته ها و آرزوهای ما نه تنها به صلاح ما نیست بلکه باعث دردها و شکست های دیگری می شود که اگر به خداوند و مصلحت او ایمان داشته باشیم به آرامش نسبی خوبی خواهیم رسید . قدم اول دانستن جایگاه و نقش ما در تقدیرات و وقایعی ست که در حال انجام هست .
در نگاه دوم می بایست دعا و توسل را کلید حل مشکلات و رهایی از بن بست های زندگی دانست . با این نگاه در گرفتاری ها و بن بست ها هیچ گاه خلا فکری حس نخواهد شد و همیشه امید و انگیزه ای به سمت جلو و حل مشکلات خواهد بود که باعث ایجاد بهترین تقدیرات از طرف خداوند خواهد شد .
و در نگاه سوم وظیفه و عملکرد ما در شرایط و وضعیت های مختلف می باشد . با تکیه بر نگاه اول و دوم و ایجاد اطمینان لازم از حصول بهترین نتیجه در پایان کار ، می توان علاوه بر بهترین عملکرد در هر شرایطی ، به تحلیل موضوعات پرداخت و در مسیر درست خود گام برداشت .
اگر بتوانید هر سه نگاه رو با هم ایجاد کنید به راحتی می تونید فردی موفق و سرشار از آرامش و انگیزه باشید . جهت همراهی فکری شما در رابطه با سوالات مطرح شده عرض کنم ؛ نیاز نیست خواهرتان متوجه بدتر بودن وضعیتش نسبت به شما شود ، نیاز نیست دیگران نسبت به شرایط و موقعیت شما به طور کامل توجیح شوند ، بدانید خودتان و موقعیتتان محصول دو امر است یکی تقدیر و یکی قضا . در قضای الهی نمی توان دخالت کرد و در تقدیراتی که به عهده شما بوده است ببینید کجا اشتباه کردید و به دنبال حل مشکل باشید و اگر در محدوده خودتان وضایفتان را به درستی انجام داده اید پس بهترین عملکرد رو داشتید و انسان موفقی هستید .
می بایست قضاوت کردن دیگران از روی اعمال و شواهد ظاهری زندگی شان را بر خودتان منع کنید من جمله خواهرتان .
در رابطه با ازدواج کوتاه عرض کنم بیش از اینکه به شرایط ایده آل فکر کنید و خودتان را در موقعیتی فراتر ؛ به موضوعاتی بیاندیشید که لازمه هر زندگی مشترکی ست . موضوعاتی که هر لحظه با آن درگیر هستید و سایه اش بر لحظه لحظه زندگی تان وجود دارد از جمله غیرت ، مردانگی ، اخلاق خوش ، مهربانی و ... .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و ( عجل فرجهم )
سلام . چون مشکل شما مشکل من وخیلی از دخترای دیگه هست توصیه میکنم اولا اعتماد به نفستو اصلا از دست نده و ناامید هم نشو ...
در مرحله بعد سعی کن تا میتونی ارتباطات کلامی و .. رو با اطرافیانت و آشنایان افزایش بدی ....
سعی کن تو مجالس و مهمانی ها حتما حضور پیدا کنی من خودم یه مورد خواستگارم این مدلی برام جور شد ...
در ادامه به قول یه خانم مشاوری که حضوری بهش مراجعه داشتم (البته واسه چیزی غیر ازدواج) حق انتخاب برای خودت قائل باش و اگه پسری دیدی که مناسبت هست و ازش خوشت میاد غیر مستقیم نظرشو درباره خودت جویا شو .. (من هم به توصیه اون خانم تا حالا دوبار این کار رو کردم )البته با واسطه ...
(که هنوز جواب هیچ کدوم نیومده ....)
در ادامه به اطرافیانت حتما گوشزد کن که به جای شما تصمیم نگیرن وسع نکنن نظرشونو بهت تحمیل کنن ... من خیلی از خواستگارامو این مدلی از دست میدن سلیثه مامانم بر همه چیز مقدمه.......
مثلا یه بار عمم گفت یکی از اقوامشون دنبال دختری با فلان مشخصلات هست که به من میخورد و گفته بود که مادرش اصرار داشته که حتما با مادر من درمیون بذارن که مادر من تا قهمید که پسره یه مقدار مذهبیه (چون شخصا زیاد علاقه نداره به این تیپ ها) گفت نه .... ما خیلی مذهب ینیستم که البته عمم هم گفته بود اونا هم خیلی نیستن ........
خلاصه من خودم واسم سوال شد چرا مادر م جای من تصمیم میگره هرچند البته بارها بهش گوشزد کرده بود جای من نظر نددین و بذارین من خودم حرف آخر رو بزنم ..........
در ادامه این که از دعا و توسل هم غافل نشو سوره یاسین رو حتما تلاوت کن و این که در لحظه های افطار برای همه جوون ها و مخصوصا ازدواج خودت دعا کن که خدا و عده داره دعای لحظه افطاررو مستجاب میکنه ...
التماس دعا..........
سلام
شما سنتون هنوز به وضعیت بحران نرسیده که اینقدر ناراحتید حداقل در تهران کم نیستند دختران بالای 30 سال که ازدواج نکردن نمیدونم شما کجا ساکن هستید. این مشکل ازدواج را خیلیا دارن چه پسر و چه دختر.
خود بنده که 34 سال سن دارم و وضعیت تحصیلی کار و مالی نسبتا خوبی دارم با چهره معمولی هنوز نتونستم ازدواج کنم نه اینکه نخوام یا اهل دوست دختر و برنامه های اینچنینی باشم. نمیدونم چی شد تا چشم باز کردم دیدم 34 سالم و هنوز مجردم. موردهای هم که پیشنهاد میشه به دلم نمیشینه یه جورای انگار دست خودم نیست. نمیدونم مشکل کجاست. هرچی هم که سن بالاتر میره نیاز به یک همراه بیشتر احساس میشه.
به هر حال خیلی نگران نباشید مشکل شما را خیلیا دارند. چه پسر چه دختر.
فقط باید خدا کمکمون کن پاک بمونیم. من یکی که دیگه بی خیال شدم
عزیز من بخدا توکل کن شوهر کردن هنر نیست خوب شوهر کردن هنره همه چیزو بسپر بخودش متاسفانه از ماست ک بر ماست ما دخترا باعث شدیم ک چنین بلایی سرمون بیاد اگر دختری با پسری دوست نشه و خودشو راحت در اختیار پسر نذاره همه پسرا مجبور میشن ازدواج کنن چرا باید ازدواج کنن وقتی دخترا شان و شخصیت خودشونو حفظ نمیکنن چرا باید ازدواج کنن وقتی بدون قبول مسولیت نیازاشون رایگان رفع میشه چرا باید یه پسر دیپلمه برای دختری ناز کنه ک از همه لحاظ سرتره برای اینکه از حق و حقوقمون کوتاه اومدیمو گذشتیم ب هوای اینکه شوهر نیست خب نباشه همین کارامون باعث شد پسرا روز ب روز پر روتر بشن عزیز من همه ما جفتی برای خودمون داریم دیر یا زود نصیبمون میشه پسعجله نکن بسپر بخدا سر زمان خودش میرسه بعلاوه سنی نداری گاهی وقتام مجرد بودن بهتر از تاهله شاید خدا بندشو فقط برای خودش میخواد مثل حضرت معصومه پس بخدا توکل تا چیزی رو ک خودش میخواد و ب صلاحت میدونه برات رقم بزنه
ان شاالله هر چی خیر و صلاحته همون بشه
موفق باشی
عزیزم.....
ناراحت نباش..
باور کن شرایط خیلی از دخترا همینه....
منم موردایی که توی دانشگاه داشتم و از نظر اجتماعی خوب بودن بهم پیشنهادای ناجور میدادن...
خودتو ناراحت نکن.
ببین تو اول باید مشکلو داخل خونه ت حل کنی. من واقعن معتقدم کسی که میخواد ازدواج کنه اول باید تغییرات در زندگی رو اول از خودش و بعد درون خانوادش شروع کنه.
شما خودت میگی پایبند اصولی. افرین. این قدم اوله. اما توی متنت گفتی مادرت با حرفهای احمقانه موردات رو خراب کرده.ببین با مادرت محترمانه صحبت کن. سکوت همیشه نشانه احترام نیست صحبت کردنم نشانه بی احترامی نیست... با منطق با مادرت صحبت کن و اگه تونستی چند مورد از دوستات رو مثال بزن که خانواده هاشون منطقی رفتار کردن و اونها موفق شدن ازدواج کنن. نظرات مادرت رو متعادل کن. اگر مادرت به مهریه سنگین معتقده یا سر مسائل الکی چونه میزنه از الان بشین اینا رو باهاش حل کن.
در مورد خواهرت. روراست باشیم. خواهرت شکست خورده ست. پس به سرکوفت هاش اهمیت نده. بهش محبت کن، کمکش کن تا حداقل توی ازدواج تو گره نندازه. بزار مستقیم بگم شر رو از خودت دور کن!
کسایی که فقط بخاطر این تو رو نمیپسندن چون خواهر کوچیکت زودتر ازدواج کرده همون بهتر که وارد زندگیت نشن چون کوته فکرن...
من یه دوستی داشتم میگفت وقتی آدم میخواد همسر دلخواهش سر راهش قرار بگیره باید جاهایی بره که خودش دوست داره. مثلاً دوست من با نامزدش توی کتابخونه اشنا شد. چون بچه درسخونی بود اهل مطالعه. توی خونه نشین (حالا خودم همش توی خونه م! ^_^)
جاهایی رفت و آمد کن که دوست داری همسرت از اون قشر باشه. بیخودی هم به این موردایی که گفتی نمیدونم شاگرد مغازه و این حرفا نگو خواستگار... شان خودتو پایین نیار... وقتی خودت واسه خودت احترام ثائل نیستی اینا رو جزء خواستگار حساب میکنی معلومه پسره هم تاقچه بالا میزاره ^_^ و خودشو جدی میگیره...
افرین خوب بود
حرفای نیوشا خانوم واقعا عالی بود حتما بهش عمل کنید
سلام
شما هیچ کار نمیخواد بکنی
این ها همه سرنوشت آدم هست که هیچ کارش نمیشه کرد
تو این دنیا مگه اینکه شانس بیاری یا سرنوشتت خوب باشه
کعبه و مسجد النبی هم بی خیاااال
خدا دنیا رو خلق کرد و نظام و قوانینی هم براش وضع کرد و دیگه نشست کنار و هیچ دخالتی هم نمیکنه تا طبق قانون خودش پیش بره
اگه میخواست تو امورات و زندگی بنده هاش دست بیاره که هر روز این همه کودک مظلوم تو فلسطین و یمن کشته نمیشد چه برسد به قضیه ازدواج امثال ماها!
پس فقط صبر کن و امید داشته باش تا لااقل بقیه زندگیت مختل نشه
با سلام و احترام
"عشق پاک" جملات شما پر است از مغالطه و حرفهای که با اصول اعتقادی اسلام و شیعه متضاد و منافات دارد. لذا مجدداً توصیه می کنم حتماً مباحث قضا و قدر را مطالعه فرمایید. ضمناً اینجا مباحث ازدواج و خانواده است، اگر تمایل به مباحث اعتقادی دارید به انجمن اعتقادات مراجعه فرمایید تا شُبهاتتان حل شود.
حکام عربستان قائل به جبر هستند و به راحتی هر ظلمی را در حق مردم خودشان و مظلومین یمن و ... می کنند و به راحتی مردم یمن را می کشند و می گویند ما مجبور هستیم بکشیم و خدا (نعوذ بالله) ما را مجبور کرده است و دست ما نیست. والسلام علی من اتبع الهدی
عرض سلام و ادب خدمت مشاور محترم
گاهی وقتا اونقدر تو کار آدم نشد پیش میاد که به قول این دوستمون آدم توقعش میشه و فکر میکنه خدا ما رو از یاد برده در صورتی که در واقع خدا در طول حیات این دنیا نه کسی رو از یاد میبره و نه به یاد کسی هست
قدرها رو روز اول یا به نوعی به قول شما سالی یکبار اونم شب قدر تعیین میکنه و میگذاره به حال خودش تا طبق قانون خودش پیش بره ، خودش هم دیگه دخالتی نمیکنه
چون اگه میخواست دخالت کنه دنیا باید مملو از خوبی و نیکی بشه و حق هیچ کسی ضایع نشه در صورتی که واقعیت دنیا عکس این رو تایید میکنه
حالا این وسط به هر کسی چقدر برسه و سرنوشت هرکسی چطور نوشته بشه دست خود خدا هست به هرکسی بخواد میده به هر کسی هم نخواد نمیده( به شانس طرف هم بستگی داره؛ یکی توی بحبوحه جنگ به دنیا میاد یکی دیگه در اوج صلح و فراوانی نعمت)
به نوعی زندگی هر فردی تو این دنیا در یه قالب جبری و از پیش تعیین شده پیش میره
جبری که همه اسمش رو اختیار میذارن! و میگن سرنوشتت دست خودته!
دقیقا مثل موقعی که میری سربازی وقتی میخوان منت سرت بذارن بهت میگن خودت با پای خودت اومدی و اختیار داشتی پس گلایه نکن!
اما آیا این واقعا اختیاره؟!.
بله اگه برای انجام خیلی از امورات نیازی به کارت پایان خدمت نبود اونوقت هرکی به دلخواه خودش میرفت خدمت میشه گفت اختیاره!
در واقع ما هممون داریم در یه قالب جبری زندگی میکنیم که حالا گاه وقتی هم اختیار داریم چارتا بالا و پائین هم بپریم ولی در محدوده همون قالب!
باسلام و احترام.
اگر بحث قضا و قدر الهی و نیز بداء [یمحوا اللّه ما یشاء ویثبت و عنده أُمُ الکتاب. رعد/39) را مطالعه فرمایید، یقیناً به خدا و افعال خدا به گونه‌ای دیگر نگاه می کنید.
اینکه مرگ و تمام امور دست خداست شکی نیست؛ ولی گاهی یک صله رحم یا یک صدقه یا دعای خیر یا حتی قرائت سوره حمد، مرگ را عقب می اندازد. ضمناً خیلی از امور ما معلق است و بستگی به اعمال و امور خیر و دعا والدین و... دارد که خدا به این عبادت و بندگی نگاه می کند و مقدرات ما را در شب قدر، خوب یا خدای نکرده بد تقدیر و اندازه گیری می کند؛ یعنی با عنایت به بندگی ما در طول روز و شب و ماه و سال، آینده ما را اندازه گیری می کند.
وفقکم الله
سلام مجدد عصر شما هم بخیر
سدش اینه که اولن هرچه زودتر به سزای اعمال کثیفش و جنایتهاش میرسه
سود دومش اینه که بسته دست صاحبش رسید...
حداقل اگر افرادی در اون خاندان باشند که واقعن به خدا اعتقاد داشته باشند و ضمیرشون آگاه باشه میدونن این غضب خدا بوده.
عقده شخصی منه و برامم مهم نیست بخاطر این فکر سرزنش بشم که عقب مونده فکر میکنم. من معتقدم نصفه بهشتو جهنم ما توی همین دنیاست...
سلام عصر بخیر
حالا من میخوام بدونم وزیر دفاع عربستان سکته کرد چه سودی به حال اون کودکان داره
یکی دیگه میاد بد تر از اون!
پس دوباره میرسیم به همون حرف من
سلام
درسته که خدا توی سوره حجرات فرموده خداوند وضعیت قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خود وضعیت خود را تغییر دهند.
اما با این حال من قبول ندارم خدا نشسته کنار
خدا صدای هرکسی رو که صداش بزنه میشنوه. اگر غیر ازین بود آه همون کودکان یمنی وزیر دفاع عربستانو نمیگرفت که یهو سکته کنه...
خدا خودش میگه بخوانید مرا تا اجابت کنم....
پیامبر هم فرموده که از دعا کردن تا زمان استجابت کامل ناامید نشید...
اول اینکه برای ازدواج باید به موقعیت ها مالی تحصیلی خانوادگی و واقعی خودت فکر کنی
و ببین اگر بین این خواستگارات کسی هست که دیپلم داره اما بقیه مسائلش خوبه میشه روش فکر کرد
دوم در مورد دوستی خب اگر یک پسر قصد ازدواجش داشته باش و شرایطش داشته باش که میره زن میگیره و نیازی نیست بری بهش بگی
سوم در مورد رفتا خانوادت نوع برخورد خانواده دختر در جذب یا دفع پسر خیلی مهم و باید این خانواده با سیاست رفتار کنه پس به جای سرکوفت زدن به مادر و خواهرت یاد بده که رفتارشون اصلاح کنند
در ضمن هنوز برای ترشیدگی سنت کم هست
باید تحمل کنی و اینکه دیر یا زود بالاخره ازدواج می کنید. در حال حاضر موقعبتت بسیار بالاتر از دخترهای هم سن خودته و اونا چقدر در آرزوی موقعیت شمان. ازدواج همه زندگی نیست فقط یک بعد از زندگیه . بچسبید به چیزهای دیگه تا ازدواج هم به موقع خودش جور بشه. مهارت دیگه تونم ببرید بالا تا در کنار تحصیلات عالیه یک خانم درجه یک بشید. زیاد به ازدواج فکر نکن دست من و تو نیست و نمی دونیم چه موقع قراره ازدواج کنیم ، فقط خدا خبر دارد.
با سلام و احترام
از اعتماد شما به گروه مشاوران"رهروان ولایت"متشکریم. انشاءالله منشاء خیر و سعادت برای شما باشیم.
شرایط شما برای ازدواج بسیار مناسب است و از لحاظ یک مرد، شما شرایط یک همسر خوب را دارید؛ ولی بیشترین علل عدم ازدواج دختران خوب مثل شما، از ناحیه جامعه است. مثل: عدم شغل و مسکن( حتی اجاره مناسب)، عدم حمایت مناسب دولتها، توقعات و تجملات بالای دختران و پسران، تحصیلات عالیه و اشتغال زنان، رسومات و قیودات سنتی و مدرن، ترس خانواده ها از اعتیاد خانمان سوز و... .
بهتر است برای مادر عزیزتان با صبر و حوصله توضیح دهید که علت کاهش آمار ازدواج چیست؟ و افزایش آمار طلاق و ناسازگاری زن و شوهر مثل خواهر شما چیست؟! این مسائل را وقتی منطقی توضیح دهید انشاءالله سرزنش‌ها کمتر شود.
در مورد مشکلات شما و خیلی از جوانان:
1. باید در انتخاب همسر مناسب و هم کفو که دچار مشکل خواهرتان نشوید، دقت لازم را کنید و به خاطر اطرافیان شتاب و عجله نکنید تا همسر همشأن نصیب شما شود. از طرف دیگر ایده آل گرایی نداشته باشید و تحصیلات عالیه را اولویت آخر خواستگار قرار دهید و بیشتر سلامت دین، جوانمردی، عرضه و همت و غیرت کار خواستگار را مد نظر قرار دهید. این لینکها را هم مطالعه فرمایید.
2. دوری از دوستی و روابط ناسالم بهترین کاری است که شما انجام داده اید و از این پس هم همین کار را کنید و بدون مشورت و نظارت خانواده هیچ اقدامی برای ازدواج نکنید. مطمئن و یقین داشته باشید، خداوند شما را به خاطر تقوی کمک خواهد کرد.
3. اینکه در خانواده احترام دیگران به خصوص والدین را دارید، حاکی از عمل به قرآن است که خداوند فرمود: به والدین احسان کنید و این شفارش را در کنار عبادت خودش بیان نموده است. این حکایت از مقام والای والدین دارد و شک نکنید این احترام شما باعث عاقبت به خیری شما خواهد شد.
وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلاً كَرِيماً * وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا[سورة الإسراء/ 23-24].
در مورد همسر یابی دختران و نیز صفات همسران و خطاهای احتمالی در ازدواج به سه لینک بالا مراجعه فرمایید؛ ولی در مورد خودتان سعی کنید با عنایت به اینکه اهل مطالعه هستید، کتب مختلف در مورد مهارتهای فردی، اجتماعی و زندگی و نیز روابط همسران را مطالعه کنید و به طور کلی خودتان را با کارهای مختلف هنری، آشپزی، ورزش و تفریحات سالم و ارتباط با دوستان خوب و متدین، مشغول کنید و در موازات آن، با حفظ تمام شئونات اسلامی که تاکنون رعایت می‌کردید در پی جلب خواستگار خوب از طرق صحیح باشید.
دعاگوی شما و تمام جوانان سرزمین اسلامی و ایرانی هستیم. وفقکم الله