دوست دارید پدر و مادرتون چجوری باشند؟

20:23 - 1399/04/23

سلام. من یه مادرم و دو فرزند پسر و دختر دارم و شاغلم. تحصیلاتم هم ارشده. من متولد دهه 50_60 هم هستم.

میخوام از اعضای سایت خواهش کنم، که بگن چه انتظاری از پدر و مادراتون دارید؟ به تفکیک بنویسید لطفا.

چه رفتاری یا حرفهایی از جانب مادرتون خیلی ازارتون میده؟

چه انتظاری از مادر خودتون دارید که چجوری باشه؟ رفتارش ... حرف زدنش... حتی تیپش و هرچی که بنظرتون مهم میاد. در کل دوست دارید چجور مادر و پدری نصیبتون میشد؟

لطفا سن خودتون رو بنویسید و بگید دخترید یا پسر. 

اصل اینکه تو این سایت اومدم هم همین بوده که با اون بخش از روحیات جوونا اشنا بشم که از تیررس من (بلحاظ سنم) تا حدودی خارجه... برای تعامل درست برقرار کردن با بچه هام و جوونها لازم دارم جوابهاتون رو... چون کار من در ارتباط با جوونها و بچه هاست.

خواهش میکنم جواب سوالمو بدین! ممنون از همتون.

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

 

http://btid.org/node/153400

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 6 =
*****
تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

وقعا که من اگه مادرم شما بودید الان دوتا بچه هم داشتم چقدر خوش فکر و آینده بین واقعا خیلی حال کردم آفرین اول بگین بچه هاتون چند سالشونه خدا حفظشون کنه چون همین منو میبینی ادعای بزرگ شدنم میشه من تو سن بلوغ بلایی به سر خانوادم آوردم که روزی صد بار پدر بدبختم میگفت خدایا اینو ازم همونجوری که دادی بگیر یا مادرم میگفت پاهات ایشالله خورد و خمیر شه اگه نشینی روی این زمین گرم دودقیقه پی اس فور چیه گاش اینا بود من دویست تا کفتر داشتم سه سگ داشتم الانم باز یه سگ دارم بچه بلوغ مثل الاغ نو پالان میمونه البته عذر میخوام هرچی میزاریش زیر بار باز جفتک میندازه تمام خونه زندگی مادرم چقلی کبوتر و مرغ و بوقلمون و غاز و اردک بود تا دلتون بخواد بد غذا و بد اخلاق و بد قیافه درسم خوب بود ولی از مدرسه و مشق نوشتن متنفر بودم بابا با زود کمربند و عصا صبح منو میبرد مدرسه بشدت بی تربیت و شیطون بودم اما بعد از اتمام بلوغ نمیگم که من آدم خوبی ام اما الان دیگه هر غذایی دست پخت هرزنی باشه میخورم و حال میکنم عاشق درس و کتاب و مطالعه ام دیگه سگ بازی و کفتربازی نمیکنم تمیز هستم و نظافت میکنم فهمیدم که آینده ای هست زندگی هست هدفی هست باید خودمو جمع و جور کنم دیگه حس و حال بچگانه بسه باید یکم مرد باشم باید فکر یک زندگی جدید باشم ابرو و مژه و موهای سرم رو با تیغ زدم که مجبور بشم بمونم تو خونه تا درس بخونم و کنکور قبول بشم وشدم خدارو شکر الان دیگه پدرو مادرم نفرینم نمیکنن به جای اذیت کردن همیشه سرگرمشون میکنم پاهاشونو توی آبگرم ماساژ میدم خودم میبرمشون حموم باورت میشه خودم ناخن دست و پاشونو کوتاه میکنم خودم موهای پدرمو کوتاه میکنم ریش هاشو میزنم نمیزترم کار سخت انجام بدن روزی صدبار تلفنی و حضوری قوربون صدقه مادرم میرم همش بوسش میکنم کار فرهنگی انجام میدم تو 15سالگی بابام میگفت سن تکلیفی نماز بخون ولی یه روز در میون میخوندم اونم واسه اینکه دست از سرم برداره ولی الان ساعت 5صبح بیدارش میکنم تا نماز بخونه شاید ازم متنفر بشی ولی خواهرامو کتک میزدم موهاشونو میکشیدم با شیلنگ آب دنبالشون میکردم ولی الان همون خواهرا هر سختی دارن باوجود اینکه سه برادر دیگه هم دارن ولی به من میگن اینقدر باهام راحتن که نگو کلا تمام فک و فامیل و دهاتمون هم دیدشون بهم تغییر کرد پس شمام اگر پسرتون در بلوغ هست یکم بهش فرصت بدید تا خودشو پیدا کنه و زندگیشو بسازه اما خواهشن خیلی مراقبش باشید خصوصا شوهرتون که یه وقت خدایی نکرده به اعتیاد یا فحشا رو نیاره گوشیشو چک کنید به محض اینکه شماره دختری چیزی دیدید گوشی رو ازش بگیرید و تنبیهش کنید چون اگر به این مزخرفات رو بیاره دیگه نمیشه جمش کرد براش جایزه بزارید توی یک رشته ورزشی و کلاس های زبان های خارجی ثبت نامش کنید اگر زورتون بهش نمیرسه از شوهرتون کمک بخوایید پسر از پدر میترسه من الانم که بزرگ شدم پدرم داد میزنه خودمو خیس میکنم من مطمئنم شما و همسرتون آدم های حلال زاده و حلال خوری هستید و بچه هاتونم مثل والدینشونن باید به شما افتخار کنن واقعا شما سنبل فداکاری هستید البته همه پدر و مادر ها فداکارن ولی شما خیلی مادر روشنفکر و امروزی هستید پس من مطمئنم بچه هایی به جهان میدید که باعث افتخار دنیا بشن فقط کاش در کنار این رفتار خوبتون یه کم دعای خیر هم فراموش نکنید اگر بازم چیزی هست اینجا بنویسید تا کمکتون کنم.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

نه دروغ نمیگی. اتفاقا هرچی میگی درسته. من که گفتم جوابت نمیدم منظورم این نبود که شما دروغ میگی. خیلی از حرفهات رو هم برادرم میزنه. منتها من میگم از زاویه اونا هم باید ببینید ... یعنی خودتون رو جای اونا بذارید ببینید که مثلا خدانکرده مرض دارن؟ با شما دشمنن؟ میخوان به روز سیاه بشینی؟ بعد می بینی که هیچکدومش نیست. چرا اینکارا رو میکنن؟ انوقت می بینی که تو بعضی مسائل (من نمیگم همه موارد) تو مو می بینی و اونا پیچش مو.

من اگه چیزی میگم میخوام ارامشتون حفظ بشه. اگه خودمم اومدم اینجا میپرسم از شما؛ چون نمیخوام بچه هام از فکر قدیمی من زجر بکشند.

گاهی واقعا بچه ها حرفهای غیر منطقی میزنن. مثلا بچه های من میگن تو این ایام بریم مسافرت. میگم بابا ما 5 _6 ماهه قرنطینه بودیم حالا بریم مسافرت که همه جا وضعیت قرمزه؟

پسرم گفت گوشیم قدیمیه؛ براش گوشی خریدم الان به زور، فقط از 2 شب به بعد اونم با زورِ منو باباش گوشی رو از خودش جدا میکنه. میگم عزیزم چشات کور میشه. گور پدر هزینه نت که بیچارمون کرد. (دخترم چشاش ضعیف شد) میگم بابا یک کم نفس بکش. میگه حوصله ام سر میره. میریم خونه پدربزرگشون.اونجا هم گوشی دستشه. میگه اینا که پیرمرد و پیرزنن من حوصله ام سر میره. من سؤالم اینه مگه ما چی داشتیم؟ بخدا وقتی هم سن بچه هام بودم اصلا یادم نمیاد حوصله ام سر رفته باشه. من مشکلاتی داشتم که اون مشکلات روح و روانم رو ضربه زد که بچه های من ندارن. میگم خب ببین منم گوشی دستم میگیرم ولی گاهی روزا 100 ص کتاب میخونم. کارهای خونه و کارهای هنری میکنم تو هم یک کاری بکن. شاغل هم هستم. ... کتاب شاهنامه دوست داشت براش گرفتم. ساعت 2 شب که گوشی رو به زور از دستش میگیریم، تا صبح میشینه بیدار میخوندش. میگم بخواب. من تو فکر چشماش هستم... میگه چشمهای خودمه.

من بچه بودم بخدا یه تومن یه تومن جمع میکردم میرفتم کتاب دست دوم میخریدم میخوندم. براش قصه های مجید رو دانلود کردم خودم براش میخونم که یک کم چشماش استراحت کنه. بعد میگه خوشم نمیاد. همش غم و غصه است. کتاب جوک خریدم میگه بی مزه اند. جوک براش از کانال پیدا میکنم میخونم میگه بی مزه اند.

بخدامن بهش نمیگم گوشی دستت نگیر. میگم مثل من یه 20 دقیقه دستت بگیر پاشو یه کار دیگه کن نه بلاوقفه که کور شی. بعد دوباره تا شب هزار بار گوشی دست بگیر. ولی استراحت هم به چشمات بده.

گاهی میگم آقا بشینید تو ماشین بریم دور دور. میگه نمیام، چی داره؟!

میریم بیرون. نه ماسک میزنه نه دستکش. میگه اعتقادی به کرونا ندارم. میگم اخه کرونا مگه مساله اعتقادیه؟!

زمین نیمه تجاری خریدم برای اینده اش. که اگه کار گیرش نیومد مغازه اش کنه. بخدا همه طلاهامو فروختم یه پاپاسی تو حسابم نموند که اینده اش گیر نباشه. میگه چیه؟ بفروشش. پولدار زندگی کنیم؟ بهش میگم اخه هر روز گوشت نمیخوری؟ لباست پاره است؟ 

همش میخواد پی اس فورش به روز باشه. بالاترین مدل گوشی و تبلت رو بخره. ماشین خارجی مدل بالا سوار شه. بقول خودش پولدار زندگی کنه. اگه به میل خودش باشه میخواد صبحانه و ناهار و شام فست فود بخوره، هر وعده هم با یه بطری نوشابه خانواده. 

گفتم شاید بچه ام رو سوسول بار اوردم. به گفته مشاور تلویزیون که گفت یه مدت بچه هاتون رو منتظر نگه دارید. هرچی خواستند فوری براشون نخرید. همینکارو کردم هم درست نشد.

خلاصه اونهم میگه شما پدر ما رو دراوردید؛ کاش بمیریم از دست شما راحت شیم.

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

وجدانن مگه دروغ میگم خوب آزار دارن دیگه بعد چیزی هم طلبکارن این همه دق میدن آخرشم باید بگی غلط کردم حق با شماست مادرم از صبح تا ظهر فیلم و سریال تکراری نگاه میکنه بعد از ظهر هم خواهر زاده و برادر زاده ها انگاری خودشون خونه ندارن میان کارتون نگاه میکنن یه شبش که ما میاییم خونه یه کم بیکاریم اونموقع هم که جناب آدولف هیتلر منظورم پدرمه باید تا آخر شب راز بقا و زندگی حیوانات رو تماشا کنه دروغ نگم شاید پنج سالی میشه من تلویزیون نگاه نکردم همش مال اینا بوده لطفا شاهم هرکاری میکنید خانم فقط این شکنجه هایی که پدر ومادر به من میدن رو به بچه هاتون ندید اونموقع همه چی درسته به نظر من.

تصویر یعقوبی

با عرض سلام و احترام؛

همانطور که والدین از فرزندان خود انتظارات مشترکی دارند، متقابلا فرزندان نیز خواسته‌هایی را از پدر و مادرها طلب می‌کنند. فرزندان در هر سن و جنسیتی از انتظارات مشابهی برخوردار هستند. والدین نباید فراموش نکنند که مسلما تامین انتظارات منطقی آن‌ها از جمله حقوق فرزندان است. در ذیل به بخشی ازآنها اشاره می شود:

۱. اعتماد و تایید
والدین باید رفتارهای مثبت و سازنده فرزند را از همان کودکی تایید کنند و از تحقیر، سرزنش و ناتوان جلوه دادن او بپرهیزند. اشتباهات فرزند را با تنبیه و طرد کردن او پاسخ ندهند؛ بلکه رفتار ناپسند وی را با راهنمایی و آموزش تصحیح کنند. به فرزندان‌شان ایمان داشته باشند و ریسمان‌هایی را که برای مبارزه، کشف و کسب چیز‌های تازه نیاز دارند، در اختیارشان بگذارند تا در بزرگسالی به انسان‌هایی شجاع و توانمند تبدیل شوند.

۲. احترام و رفتاری برابر
کودکان آینه والدین خود هستند. اگر پدر و مادر به یکدیگر و به فرزند خود احترام بگذارند، فرزند نیز می آموزد. آموزش احترام تنها با عملی کردن آن میسر می‌شود.

۳. گوش دادن
یکی از بهترین هدایای که والدین می‌توانند به فرزندان‌شان بدهند، گوش دادن است. در ادیان مختلف آمده است که خدا شنونده آگاه است که تمام سخنان بندگانش را به زیبایی می‌شنود. به همان شیوه، والدین نیز باید برای فرزند خود گوش‌شنوا باشند. گوش دادن اعتماد، ‌تایید و احترام شما را به فرزند نشان می‌دهد و اولین گام در حل مشکلات و چالش‌های اجتناب‌ناپذیر او است.

۴. محبت بی‌قید و شرط و حمایت عاطفی 
پدر و مادر منشا محبت و عاطفه هستند. مادامی که والدین از فرزندشان حمایت می‌کنند، آن‌ها را از استرس،‌ ترس و ضعف دور می‌کنند. 

۵. وقت گذاشتن
فرزندان به گفتگو و برقراری ارتباطات دوستانه با والدین‌شان نیاز دارند. برای خلوت کردن و وقت‌گذرانی با فرزند خود برنامه‌ریزی کنند.

موفق باشید

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

علیرضا دیگه اصلا جوابی بهت نمیدم.خخخخ... اخه حرفات ایقد شبیه برادرمه. اونم همینجوریه. یکجوری همه چی رو توصیف میکنی که من فقط میخونم و میخندم خخخخ

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

آدم هرچی میکشه از پدر و مادره اونا مارو تو این

دنیای لعنتی ول کردن آخه وقتی پول نداری چرا

ازدواج میکنی حالا هم که کردی چرا بچه دار شدی

اصلا مستونی آیندشو تضمین کنی همینجوری

الا بختکی ولت میکنن تو این دنیا و هررررییی

برو هر غلطی که دلت میخواد بکن.

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

آها یه چیز دیگه اونم اینه که یه کم برای نظر بچه هاتون ارزش قائل باشین الان من یه دختر عمو بیوه دارم نمیگم که من ازون سر ترم خدایی نکرده اما زوری نیست من بهش علاقه ندارم دوستش ندارم تازه اون یه بچه داره فردا به قول معروف اون بچه ریش مارو نگیره یا یک دختر خاله دارم خیلی بچست 8سال از من کوچیکتره بعد مادرم میگه باید با این ازدواج کنی هرچی میگم نه میگه غلط میکنی فکر کردی دست خودته بری همینجوری یکیرو ناشناس پیدا کنی باهاش ازدواج کنی اونا خوبن ما میشناسیمشون اینجوری خاطر جمع تره فردا نه تو میتونی به اموات اونا فحش بدی نه اونا به تو یکسری تفکرات قدیمی و پوسیده البته هرچند شما هم ماشالله کم نمیارز و جواب منو مثل قبل میدی اما اینم یه مشکل. یا مثلا چند بار اومده در محل کار من که ببرمش پیش دکتر مادرم رو بعد من توی دفتر مهندسی که کار میکنم چندتا همکار خانم همسن خودم حالا یا بیشتر یا کمتر دارم میاد جلوی خودشون آبروی منو میبره جلو دختره اوندفعه اومده میگه وای وای نگاش کن چقدر خوشکله پسرم بیا بریم خواستگاریش نگاش کن چقدر سنگینه چقدر معصوم و خوشکله بنده خدا اون خانم داشت از خنده میترکید همه زدن زیر خنده من که بهش میگم پیرزن ماجراجو بعد اونو ول کن اوه اوه بابام اب هم میخوری میگه چرا لیوان رو با دست چپ گرفتی باید با راست میگرفتی،من یه پشه بند میندازم توی ایوون و میخوابم نمیدونم چی از من میخواد دقیق میاد اینم میخوابه بغل من بعد تا صبح خودش خروپف میکنه صبح که بیدار میشیم میگه دیشب تا صبح باخودت حرف میزدی و همش خرو پف میکردی یه چیزی هم بدهکار هستیم بعضی وقتام از فاصله دومتری چنان لگد میندازه که شکم آدم پاره میشه معلوم نیست این پیرمرده چیه اینقدر بد خوابه بعد از نماز صبح هم روز های تعطیل من میگیرم میخوابم میاد نمیزاره میگه مرد باید سحر خیز باشه میگم پیرمرد امروز من بیکارم میگه خفه شو کار جوهر مرده مرد نباید بیکار باشه پاشو برو تو باغ بخواب کسی نیاد میوه هارو بدزده و درختارو بشکنه کلا زد حالن نه فقط اونا اوه اوه خواهرام بهترین حرف دهنشون ایناست بی بخار ،چرکو ،تنبل،شلخته،بی عرضه،بوگندو،خوابالو،...برادرام هم که اصلا انگار نه انگار من بزرگ شدم دیگه بچه نیستم باز هم مثل قبل صدات میکنن بپر بقالی فلان چیزو بخر بپر سر کوچه نون بگیر بپر برو به فلانی فلانکار رو بگو تازه قبلا خودشون پول بقالی رو میدادن الان باید بری واسشون از جیب خودتم خرید کنی والا خوبه مفتی مفتی از بزرگا بدم نمیاد از این کوچیکه که فقط سه سال اختلاف سنیمونه زورم میگیره چنان داد میزنه هوووویی با توام انگاری من کبوتری چیزی ام.درکل این مشکلات رو فقط شما ندارید ماهم داریم و پدرمون در اومد.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

علیرضا وقتی مامانت تو فامیل میگه ما پسرمون رو ترشی انداختیم؛ معنیش اینه که به فامیل بگه اگه پسر من تا حالا زن نگرفته خودش نپسندیده یا زن نخواسته؛ نه اینکه جواب رد بمون دادن. منظورش اینه پسرم فعلا قصد ازدواج نداره (میخواد بگه نه چشم بهش بدوزید، نه خیال کنید بهش دختر نمیدن) و اگر به خودت که میرسه جوری ازدواج رو اسون میگیره که تو خیال میکنی مال عهد فتحعلی شاهه میخواد از ازدواج نترسی.نمیدونم چرا دهه ها که عوض میشه حرف همو بد می فهمیم؟!

یکچیزی بگم؛ زنهای قدیمی دوست دارن از اشپزیشون تعریف بدید. وقتی غذاش خوشمزه است تعریفش کن ... باور کن زن اگه مادر هم باشه به محبت بچه اش هم نیاز داره.

خیلی خوبه که جواب دادید... کاش بقیه هم جواب بدن.

 

و مهدیس شما مادرت خیلی زجر کشیده است.شما 19 سال با مدرت زندگی کردی درحالیکه تمام جونیش و عمرش رو به پای بابات ریخته. بابا طاقت آدم یه حدی داره وقتی از حد میگذره و راهی هم جز ساختن و زندگی کردن نداره ممکنه حرفهای لغو زیاد بزنه. ولی باور کن همش از رو عصبانیته. از کنار حرفهاش بگذر. منم خداییش عصبانی میشم چرت و پرت زیاد میگم بعد که اروم شدم میگم نکنه حرفهامو باور کرده باشن. بعد به بچه هام میگم همش از رو عصبانیت بود. البته اگه ادم میتونست خودش رو کنترل کنه چقدر خوب بود. سعی هم میکنم ولی خو دیگه از دستم بیشتر برنمیاد.

مامان من برادرمو تا همین الان بیشتر از هممون دوست داره. همیشه میگفت من همین یک پسر رو دارم. خب راست میگفت بیچاره؛ خوب که نگاه میکنم می بینم ما هم همین یک برادر رو داریم. من با این مساله همون اون موقعش هم مشکل نداشتم. زنهای ایرانی پسر دوستن خصوصا قدیمیا بیشتر. مهم اینه که بقیه رو هم دوست دارن؛ جونشون برای همه بچه هاشون در میره؛ ولی خب آره، قربون صدقه پسرشون فقط میرن. مهم اینه که توجهشون رو فقط معطوف پسرشون نمیکنن.

من که خودم ایقد سعی میکنم عدالت رو رعایت کنم؛ اخر سر جالبه پسرم میگه تو دخترتو بیشتر دوست داری ، دخترم هم میگه تو پسرتو بیشتر دوست داری. بعد با هم گلاویز میشن. بعد که میگم من هر دوتون رو دوست دارم. این دفعه دعوای بعدی شروع میشه. پسرم میگه تو باید منو بیشتر دوست داشته باشی. دخترم هم میگه تو باید منو بیشتر .... باور کن.گاهی عصبانی میشم میگم هیچکدومتون رو دوست ندارم و دیگه شروع میکنم چرت و پرت گویی... خب دیگه اعصابم خرد میشه. 

حالا ان شاء الله بقیه هم جواب بدن ببینم نظر بقیه چیه؟

 

تصویر I d k
نویسنده I d k در

احترام گذاشتن به بچه در وهله ی اول خودتون رو محترم میکنه. 

اینکه نظر بخواید با الفاظ خوب خطاب کنید. 

به نظر من مهمترین چیز همینه

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

سلام من پسرم 23 سالمه.من بیش تر با مادرم دعوا میکنم زیاد با پدرم اختلات نمیکنم البته منظورم از دعوا با مادر این نیست که کتک کاری باشه لفظی اونم درحد جر و بحث، و به خاطر این میگم بعضی مادر ها خیلی گیرن مثلا من یه بار یادم میره شلوارمو بندازم به میخ میاد صدبار هوار میکنه هرچی میگم بابا یه شلوار بود بیا انداختم باز تا آخر شب تو ذهنش میمونه و خیلی سمجه و دست بردار نیست یا بعضی وقت ها توی جمع صد نفری هم که باشه منو خجالت میده میگه مردم دخترشون ترشی میندازه ما پسرمون استثنایی هستیم نه بعدم همه میزنن زیر خنده انگاری من هزار سالمه یا بعضی وقت ها که آشپزی میکنه البته کمرش درد میکنه روی صندلی میشینه خیلی غذاهاش شور و چربه خصوصا در وعده شام خوب آدم شب تو خواب پدرش در میاد تا اون هضم بشه بعد جرعت میکنین بهش بگین اینقدر هوار میکنه که آدم دیوونه میشه و ول کن ماجرا نیست.قضیه دوم اینکه فکر همتون نه فقط پدر و مادر من قدیمیه هنوز در زمان فتحعلی شاه قاجار به سر میبرید فکر میکنید الان هم مثل همون موقعست همه چی راحت و ارزونه همه یه دسته و یکرنگن ولی اینطور نیست دنیای امروز خیلی مزخرف شده دیگه اون بهشتی که شما تو جوونی درش زندگی میکردین نیست جهنم شده واسه ما پس نمیگم هرچی حتی خدایی نکرده کار خلاف یا حماقت اما کلا بهتره یه کم همرنگ بچه هاتون بشید بهتره به تفکراتشون احترام بزارید مثلا من از بچگی دوست داشتم مهندس ساختمون بشم بعد نمیدونم این پزشکی چیه رو زبون افتاده سه ماه به خاطر اینکه نرفتم رشته تجربی منو ملامت کردن برو دکتر شو مگه این کشور فقط دکتر میخواد پس شمام اینجوری نباشید یکم حق انتخاب و آزادی به بچه هاتون بدید والبته اگر بزرگ هستن مثل من دیگه کار از کار گذشته که بخوایید به طور دلخواه تربیتشون کنید چون آدم تا بچست یه چیزی میره تو مغزش و اونجوری بار میاد اگه بزرگ بشه دیگه فاتحه هرکاری کنی درست نمیشه پس اگر سنشون کمه فرصت دارین اونارو اصلاح کنید.موفق باشین

تصویر کاعبدالرحمن
نویسنده کاعبدالرحمن در

فقط بین بچه هاتون فرق ندارید که فرق گذاشتن، رابطه دو تا بچه را در بزرگسالی شکرآب می‌کنه بدجوووور

تصویر مهدیسم

آره واقعا نبایدبین بچه هاشون فرق بذارن به خصوص اگه توخانواده بچه تک دخترباشه یاپسربدجورقربون صدقشون میرن مگه ما زیربته عمل اومدیم یا سرراهی چیزی هستیم که خودمون خبرنداریم بخدا ماهیچی ازشون نمیخوایم فقط بهمون محبت کنن  الان من توخانواده ای هستم که ازهمه چیزمنومحروم کردن  یک بلایی سرمن آوردن که الان بنده به فکرخودکشیم پدرمادرها لطفا یه ذره بچه هاتون رودرک کنید اینقد دهنمون  روسرویس نکنید خلاصه اگه بخوام بگم خیلی زیادن نه من حوصله گفتنش رودارم نه حوصله تایپ کردن دارم شرمنده خواهرخخخخخخ