با سلام خدمت کارسناسان عزیز
همیشه این سئوال برای من و بسیاری مطرح بوده است که انسان دین خود را از محیط خانواده و اجتماع به ارث برده است.یکی در خانواده ی مسیحی دیگری در خانواده ی یهودی یکی در خانواده ی مسلمان و غیره پا به عرصه ی وجود می گذارد و دین وی همان دین خانواده ی او خواهد بود. نکته ی مهم اینجاست که خیلی از افراد این اراده و شجاعت لازم را ندارند که کاوش و تحقیق کنند و دین کامل و آخرین دین آسمانی را درک کنند و آن را بپذیرند چراکه این کار مستلزم تحمل جدایی ها محدودیت ها طرد شدن ها و در مواردی محروم شدن کامل از حقوق و امتیازات اجتماعی جلای وطن در و غیره در بسیاری از کشور های غربی است و برای همگان میسر نیست. به نظر شما چه تو ضیح قانع کننده ای می توان به این سئوال داد و آیا چنین دینی ارثی و اکتسابی مورد قبول حق تعالی می باشد؟ با تشکر از شما
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
ما دین را از پدر و مادر به ارث میبریم ولی تقید و تعهد به دین را خیر.
با سلام خدمت شما
اینکه فرمودید پدر و مادر و محیط و اجتماع در دین داری ما موثرن، حرف درستی است، کسی اونو رد نمیکنه، لذا توصیه شده در محیط مناسب و خوب زندگی کنیم و اول از همسایه بپرسیم سپس از خانه، یعنی رفیق و همسایه و محیط و ... موثرن.
اما نکته مهم اینجاس که اینها همه کاره نیستن، واقعا شما همین جامعه خودمون رو نگاه کن؛ میبینی پدر و مادر بسیار مذهبی و مومن و نماز خون و مسجدی و واقعا عالی(نه ریاکاری) اما بچه اونا میشه خلاف کار و دزد و آتش بیار معرکه، برعکسش هم هست، پدر و مادر دزد و معتاد و ناجور، اما بچه میشه مومن و خدا ترس و نماز خون، اینا رو بنده زیاد دیدم، شما هم قطعا دیدید، پس همه چیز به پدر و مادر و محیط نیست، انسان مختاره و آزاد که مسیر و راهش رو انتخاب کنه.
نکته دوم اینکه: ما میبینیم الان برخی از مردم ایران بیدین شدن، عده معدودی بیخدا شدن، بر عکس عده زیادی از مردم اروپا مسلمان شدن، لذا نمیشه گفت همه چیز به محیط بستگی داره، چون داریم عکس اونو میبینیم، جمعیت میلیونی که از اروپا مسلمان شده گویای این مطلب هست.
نکته سوم اینکه: اگر همه چیز به محیط و جامعه بر میگرده نباید کسی علیه جامعه و محیط خودش قیام کنه؛ در حالیکه همه انبیا علیه محیط و دین آبا و اجدادی مردم قیام کردند. مردم نیز با دیدن انبیا و شندین پیام و مفاهیم آنها به آنان گرویدهاند، هر چند تعداد آنها کم بوده ولی آنان نیز علیه جامعه و محیط و دین موروثی خود قیام کردهاند.
نمونه بارز آن دین مبین اسلامه، که پیامبر اکرم(ص) علیه جامعه خود قیام کرد و بت پرستی را ممنوع اعلام کرد و مورد هجمه همه اقوام و سران بت پرست مکه قرار گرفت و بارها مورد اذیت و آزار قرار گرفت و عده قلیلی به او ایمان آوردند و سپس به مدینه رفت و حکومت تشکیل داد و بعد 23 سال تمام مردم عربستان به او ایمان آوردند و در حال حاضر مردم بسیاری از کشورهای جهان به او ایمان آوردهاند.
بنابراین این حرف که محیط همه کاره است، سخن درست و کاملی نیست، بلکه بهتره بگیم محیط موثره و باید محیط خوبی رو برای تربیت فرزندان مان انتخاب کنیم، ولی با این همه انسان قدرت تغییر خود و محیط اطراف خودش رو هم داره.
همون دین آبا و اجدادی و موروثی هم چون مطابق واقع است، مورد قبوله هر چند اگر مقداری مطالعه کنیم و استدلالی هم بشه دیگه عالی میشه.