دین چه راهکاری برای این آدم ها دارد؟

09:06 - 1400/03/30

با عرض سلام خدمت کارشناسان محترم سایت...

شخصی که به هر علتی (جسمی، روانی و...) نمی خواهد ازدواج کند، چه راه هایی برای ادامه مسیر فعالیت خود در زندگی از نظر دین خواهد داشت؟

آیا اسلام برای افرادی از این دست که نمی خواهند مسیری که بقیه طی می کنند را پیش بگیرند، نسخه ای دارد؟ باید چه اقداماتی را انجام دهند که تا حد امکان به گناه کشیده نشوند؟

---------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635

http://btid.org/node/172039

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 4 =
*****
تصویر توفیقی

سلام علیکم

از حضور شما در این سایت و اعتماد به ما تشکر میکنم

اگر سوال خود را واضح تر و با توضیحات بیشتری بیان میفرمودید بهتر بود اما بر اساس آنچه از سوال شما برداشت میشود مطالبی را خدمتتان ارائه میکنم

اگر سوال شما ناظر به کارها و فعالیتها و برنامه های مختلف زندگی باشد که باید خدمتتان عرض کنم هر شخصی با توجه به علایق، نگرشها، استعدادها و توانمندی های خود برای زندگی خود مسیری را تعیین میکند و ضرورتا مجرد یا متاهل بودن لازمه موفقیت در آن مسیر نیست. بله در بسیاری از موارد متاهل بودن میتواند کمک کننده باشد.

اما چنانچه سوال شما ناظر به مسایل جنسی است که طبق دین اسلام ارضای نیازهای جنسی را فقط در قالب ازدواج شرعی تعریف مینماید نکات زیر را خدمتتان عرض میکنم:

دین اسلام ازدواج را از مهمترین مسایل زندگی میداند و برای ارضای نیازهای جنسی توصیه به ازدواج میکند اما برنامه دین برای افرادی که به هر دلیل شرایط ازدواج را ندارند عفت ورزی (تعفف) معرفی مینماید.

خداوند متعال در سوره نور آیه 33 و 34 اینگونه می فرماید:

«وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ »

 مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است! و آنان که وسیله نکاح نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف و فضل خود بی‌نیاز گرداند.

در واقع برنامه دین این است که میفرماید اول ازدواج اگر به هر دلیل ازدواج میسر نبود عفت ورزیدن و کنترل غریزه جنسی.

همچنانکه خداوند متعال برای ازدواج سازکارها و زمینه ها  و کششهای لازم را در انسانها قرار داده است(وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً / روم؛ 21) همچنین برای عفت ورزی که در آیه بالا بیان شد ساز و کارهای مربوط به آن از جمله احتلام را نیز در بدن انسان قرار داده است که البته باید به همراه رعایت نکات و توصیه های کنترل شهوت و پرهیز از ریزه خواری های جنسی باشد.

از جمله این ریزه خواریها نگاه کردن به نامحرم،صحبت هوس آلود با نامحرم خصوصا در محیط کار و یا تحصیل، دیدن عکسها و فیلمهای پورنو و یا خواندن داستانها و مطالب شهوت بر انگیز است. در همین زمینه امام صادق(ع) می فرماید: «النظر سهم من سهام إبلیس مسموم، و كم من نظرة أورثت حسرة طویلة»(وسایل الشیعه،ج14،ص10)
ترجمه: نگاه شهوت آلود تیری زهرآگین از تیرهای ابلیس است و چه بسا نگاه هایی که حسرت طولانی و بی پایانی را به دنبال دارد.
و خداوند متعال در سوره نور آیه 30 به مردان  ودر آیه 31 به زنان دستور می دهد که (در این موارد) چشمانتان را ببندید:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُم...ْ» به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاكدامنى ورزند...
«وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا...» و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشكار نگردانند...

نکته مهم در عفت ورزی این است که در کنترل غریزه جنسی باید مقدمات گناه را کنترل کرد چنانچه فردی از مقدمات گناه دوری نکرد و به گناه نزدیک شد ریسک گناه کردنش خیلی بالا میرود و شاید نتواند خود را کنترل کند شاید تعبیر قرآن کریم به « وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ؛ اسرا/32»  نه اینکه زنا انجام ندهید بلکه به زنا نزدیک نشوید و «لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ؛ نور/21» از گامهای شیطان پیروی نکنید به همین معنا باشد که انسان گام به گام وارد گناه می شود.

در آخر جهت کنترل غریزه جنسی میتوانید به لینکهای زیر مراجعه نمایید:

راه های کنترل غریزه جنسی

چطور مي شود مجرد ماند و غريزه جنسي را نيز كنترل كرد؟

راهی برای کنترل شهوت

چگونه میل جنسیمان را کنترل کنیم

موفق باشید.

تصویر Eduardo1979

خیلی ممنون...

البته به طور اخص منظور من جوانانی هستند که می خواهند طریق زهد پیش گیرند و صرفا در خصوص مسائل جنسی تا حد توان به این غریزه بی اعتنا باشند؛ به علاوه اینکه افراد موفق زیادی در تاریخ بوده اند که اصلا ازدواج نکرده اند به طوریکه این موضوع حتی بین برخی علمای شیعه هم دیده شده...

به نظر من ازدواج که امری مستحب در شرایط عادی هست، در صورت ترک مخالفتی با دستور خدا ندارد و می توان انرژی که صرف مسائل زناشویی و به طور کلی زندگی مشترک می شود را در جهات دیگری هزینه کرد که بالندگی و رشد و خودسازی فردی را در پی داشته باشد...

حال با این توضیحات، نظر دین مبین درباره این سبک زندگی چیست؟ نه گناه جنسی می‌شود و نه ازدواجی صورت میگرد.

تصویر توفیقی

سلام علیکم

ابتدا حکم شرعی این مساله و بعد توضیحات لازم و تکمیلی را جهت تصمیم گیری خدمتتان عرض میکنم

 از لحاظ حکم شرعی بله ازدواج، در حالت عادی از مستحبّات است اما اگر کسى بترسد که با ترک ازدواج در حرام بيفتد در این صورت ازدواج بر او واجب است.

اما توجه به توضیحات زیر هم مفید میباشد:

سبک زندگی مجردی دارای خطرات و پیامدهای نامطلوب بسیاری در ابعاد فردی و اجتماعی است که با پرهیز از انواع گناهان جنسی، تنها با یک آسیب، مقابله شده است در حالی که هنوز آسیبهای دیگر وجود دارد، علاوه بر آن نیاز انسان به ازدواج محدود به نیاز جنسی نیست بلکه نیارهای عاطفی و روانی هم از مهمترین نیازهایی است که در سایه ازدواج تامین خواهد شد.

 درسته که با  نگاه فردی به مساله، آسیبهای اجتماعی آن نادیده گرفته میشود اما در واقعیت آسیبهای خود را خواهد داشت مثلا در خوش بینانه ترین حالت میبینیم برخی افراد زندگی مجردی موفقی را تشکیل داده اند و همین مساله باعث می شود که این نوع سبک زندگی تبلیغ و ترویج پیدا کند اما با ترویج این نوع سبک زندگی قطعا آسیبهای اجتماعی آن نیز پدیدار خواهد شد. (تهدید نسل وکاهش جمعیت، ترویج خانه های مجردی و به تبع آن ظهور فساد، ظهور انواع بزهکاری ها و...). لذا در دین اسلام اگر چه تنها در صورتی که شخص به گناه بیافتد ازدواج را واجب میداند؛ اما مشوقهای فراوانی را برای ازدواج قرار داده است تا جایی که در روایت مشهور از پیامبر (ص) آمده است که «ازدواج سنت من است پس کسی که از سنت من روبرگردان شود از من نیست.» با این توضیحات کسی که بخواهد با دوری از سنت پیامبر زهد پیشه کند قطعا زهدش کامل نیست.

موفق باشید

تصویر Eduardo1979

و علیک السلام و رحمة الله...

نکته اول: تا این جای مسئله که من فهمیدم ازدواج بیشتر بعد فردی دارد تا اجتماعی گرچه بعد اجتماعی آن نیز حائز اهمیت است.

نکته دوم: فرمودید نیاز عاطفی و روانی. به نظر من این ساخته ذهن خود ما است لااقل از منظر کسی که شاید به دلایل متنوع محیطی و مخصوصا جنسیت فرد، خیلی این نیاز را حس نکرده و می تواند آن را نادیده بگیرد. حتی در بحث آرامشی که قرار است در سایه ازدواج محقق شود، راهکار(های) دیگری نیز وجود دارد که برای مثال امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند:" من تسلی بالکتب لم تفته سلوه" پس برای رفع نیاز عاطفی، راه های حلال و منطقی زیادی وجود دارد

نکته سوم: راجع به پیامدهای ترویج سبک زندگی مجردی گفتید. من هم با شما تا حد زیادی موافقم. قبول دارم که در بحث سیاست گذاری و اداره جامعه باید جوانب زیادی را در نظر گرفت ولی بحث اصلی من ترویج این سبک زندگی نیست چون قطعا طرفدار نخواهد داشت بلکه موضوع مد نظر من این است که شخصی که می تواند با استعانت از خدای قادر متعال و ائمه هدی علیهم السلام، خود را تا حد زیادی(نه مطلق چون به هر حال بشر ممکن الخطا است) نگه دارد و از شر شهوات مصون نگاه دارد، آیا تحت این شرایط باز هم در سرای عقبی از جانب خداوند مواخذه خواهد شد؟ آیا در این شیوه زندگی که به انتخاب فرد صورت می‌گیرد، از آنجا که تقواپیشگی را سعی کرده سرلوحه خود قرار دهد، نباید خوشنودی روزافزون بارگاه حضرت حق را نصیب خود کند؟ آیا ثواب اعمال کسی که با مراقبت از خود سعی می کند به ورطه گناه کشیده نشود با کسی که متأهل است و اطاعت خدا می کند برابر است؟

متشکر.

 

تصویر توفیقی

در مورد اینکه فرمودید اگر کسی ازدواج نکند و در عین حال مراقبت کند و  مرتکب گناه هم نشه آیا عقوبت دارد؟ خدمتتون عرض میکنم که : خیر؛ معنای واجب نبودن ازدواج (در صورتی که به خاطر ترک ازدواج به گناه کشیده نشه) یعنی همین؛ یعنی اینکه در آخرت به خاطر ترک آن عقوبت نمیشه.

در مورد بخش پایانی سوالات شما چند نکته خدمتتان عرض میکنم:

تقوی الهی و کسب خشنودی خداوند، فقط مربوط به ترک گناهان جنسی نیست بلکه مربوط به مجموعه ای گسترده از اعمالی است که در دین مبین اسلام ذکر شده است خداوند متعال در سوره مبارکه آل عمران آیه 31 می فرماید: «قُل إِن كُنتُم تُحِبّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعوني يُحبِبكُمُ اللَّهُ وَيَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ﴿۳۱﴾  بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید، از من(پیامبر)پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است» یکی از مصادیق بسیار برجسته  اطاعت از پیامبر، ازدواج است که قطعا کسی که ازدواج میکند به مراتب زمینه خشنودی بیشتر خداوندرا فراهم کرده است.مگر نه اینکه پیامبر فرمود ازدواج از سنت من است و کسی که از سنت من رو برگرداند از من نیست. در روایتی دیگر امام باقر (ع) از قول پیامبر (ص) نقل می کند که فرمود: در اسلام هیچ بنایی نزد خداوند محبوب تر از ازدواج نیست. در روایات آمده است که دو رکعت نماز انسانی که ازدواج کرده برتر از هفتاد رکعت نماز شخض مجرد است و بسیاری از روایات دیگر که ارزش بسیار زیادی برای فرد متاهل بیان کرده است حکایت از این دارد که برای فرد متاهل نسبت به مجرد در کسب مقامات معنوی و خشنودی خداوند زمینه بیشتری فراهم است.

از جهت دیگر این گونه نیست که وقتی فردی متاهل شد دیگر از جهت مسایل جنسی هیچ گونه تهدید متوجه او نخواهد بود بلکه بعد از ازدواج هم ممکن است در معرض گناهان جنسی قرار بگیرد و با کسب تقوای الهی به مقامات بالاتر معنوی هم برسد.

نکته بعد این که تعهد و وظیفه فرد متاهل بسیار بیشتر از فرد مجردی است که فقط خودش را در نظر میگیرد بنابراین یک فرد متاهل باید تلاش و کوششهای بیشتری در جهت انجام وظایفی که خداوند تعیین کرده است (از جمله وظایف همسر داری و فرزندپروری و..) انجام دهد و این خود از مصادیق مهم کسب خشنودی خداوند است.

بنابراین اگر قرار بر مقایسه تقوا و تلاش جهت دوری از گناه و انجام وظایف فرد مجرد و متاهل باشد فرد متاهل بسیار بسیار فرا تر از شخص مجرد خواهد بود.

نکته آخر هم یک توجه روانشناختی است و آن اینکه چه بسا برخی افرادی که از زندگی مجردی (حداقل در مورد خودشان) دفاع میکنند و برای آن حتی دلایل دینی می آورند در واقع علت واقعی و نهفته دیگری داشته باشد که نیاز به بررسی بیشتری دارد.

تصویر Eduardo1979

سلام مجدد خدمت شما کارشناس محترم و بزرگوار...می دانیم که طبق قاعده " لا ضرر" در دین مبین، هر عملی که از نظر عقلی و منطقی خالی از آسیب باشد(لااقل تا حد زیادی) شرعا مشکلی ندارد و در بدترین حالت اگر واجب یا مستحب نباشد، مباح خواهد بود. عدم ازدواج هم تا حد زیادی برای افراد با شرایط فوق الذکر همین گونه است.درباره مطلب آخر که فرمودید اغلب کسانی که توجیح می کنند برای مجرد ماندن خود، مسئله روانشناختی دارند شاید برای من نیز همین طور باشد(که مهم هم نیست) ولی به دلایلی شخصی شاید بهتر باشد که تا آخر عمر مثل عیسی مسیح علی نبینا و آله و علیه السلام مجرد بمانم و بابت این قضیه مشکلی هم نخواهم داشت به امید خدا.ان شاء الله خداوند متعال توفیق دهد از معاصی دور بمانیم و به وظیفه خود عمل کنیم.التماس دعا از هر شخصی که این پست را خواهد خواند.لا سبیل اشرف من الاستقامه

تصویر توفیقی

سلام علیکم

آنچه کارشناسان در این سایت به اشتراک می‌گذارند صرفا جهت راهنمایی و انتخاب مناسب شما بزرگواران است تصمیم گیری نهایی در انتخاب راه و مسئولیت آن برعهده خود شماست، لذا ما به تصمیمات شما احترام میگذاریم و برایتان آرزوی بهترین ها می کنیم و از خداوند متعال برایتان موفقیت و سعادت را طلب می نماییم.

در خصوص دلایل روانشناختی و شخصی هم چنانچه کمکی از دست ما بر می‌آید در خدمتتان هستیم.

موفق باشید.

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

توفیقی عزیزم من به عنوان یه کسی که در کلینیک مشاوره و رواندرمانی کار میکنم و سالهای سال دستیار سکستراپیست هادر مطبهاشون و پزشکان اعصاب و روان در بیمارستان روزبه بودم همیشه این سوال برام مطرح بود که واقعا برخی به قدر فروپاشی روانی دارن که  علننا همین که خودکشی نمیکنند یعنی دارن به حکمت خدا احترام میذارن و از طرفی همه اینها نیاز جنسی دارند و شما بهتر از من  میدونید هیچ داروی وجود نداره که مطلق میل جنسی رو صفر کنه .من به هیج عنوان صلاحیت اینها رو در این نمیدونم که از بیمارستان خارج بشن وای  به حال اینکه ازدواج کنند واغلب بیماری های روانی مانند شیزوفرنی وبای پلار و مالخولیا اینها زمینه شدید ارثی داره و فرزنداوری اینها یعنی یه نسل بیماران روانی دیگر رو به جامعه هدیه کردن وچه هدیه شومی . خداوند در دین اسلام راجب اینها چیزیم گفته؟؟ گزینه غیر ازدواج که بار حقوقی داره برای اینها روی میز گذاشته؟؟ صلاحدید اکثر پزشکان اینکه اینها اصلا وارد رابطه نشن و در بالا ترین حالت دو تا چهار هفته رابطه روبیشتر نمیتونن تحمل کنند و ممکنه جون خودشون و بقیه رو به خطر بندازن میشه .هر  دو هفته ازدواج کنند عقلانیه؟؟ 

توفیقی عزیز دین کامل شما برای ترنس سکشوالهایی که جنسیت ادواری دارند و علم پزشکی به اینها اجازه تغییر جنسیت نمیده چون مثلا دو هفته خودشون مرد میدونن و دوهفته زن و هر روز ازشون باید بپرسی ببخشید شما امروز زنید یا مرد و اسمتون چیه ؟ تا بشه باهاشون  ارتباط گرفت .گرینه غیر از ازدواج داره؟؟یا اینها تم برای میل جنسیشون باید ازدواج کنند؟؟  

حتما منتظر پاسخ خوب علمی و مستدل شما هستم بسیار زشته که فکر کنید همه باید برای رفع میل جنسیشون ازدواج کنند بدون در نظر گرفتن موقعیت و هزینه تحمیلی به جامعه بیاید جلوتر از دماغتونم ببینید کشور فقط مال شما و ادمهای نرمال نیست به اقلیتها هم حق زندگی بدید پاتون رو از گردن ما بردارید حق زندگی که خدا داده از ما نگیرید ما نه بدیم نه کثیفیم نه هنجار شکن ما اسیب دیده هستیم ما متفاوتیم بزارید زندگی کنیم.مسیح 

تصویر توفیقی

کاربر گرامی از حضور شما و بیان نظراتتون تشکر میکنم

نکته اولی که خدمتتون عرض می کنم و حتما شما هم می دانید این هست که برای ازدواج، چه روانشناس و چه دین اسلام به هیچ عنوان ازدواج های پرخطر را پیشنهاد نمیکنند. و این مساله مورد تایید است. در بسیاری از موارد که مشکل قابل درمان باشد ابتدا باید درمان صورت بگیرد و سپس ازدواج را دنبال کرد که این مباحث در PMC بررسی می شود.

نکته دوم اینه که در دین اسلام برای ارایه یک برنامه، همه جوانب آن را میبیند نه فقط تک بعدی، چرا که اگر فقط یک بعد را ببیند اگر چه ممکن است یک جهت را درست کند اما مشکلات دیگر در ابعاد دیگر  ایجاد خواهد شد. (مانند ازدواج سفید، همباشی، ازدواج همجنس، و... که ممکنه «نیاز فردی» را تامین کند اما به شدت مضر به جامعه و حتی نسل بشر خواهد بود و تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت) اگه اسلام ازدواج را مطرح میکند با توجه به همه ابعاد فردی، اجتماعی/ سلامت روحی، جسمی/ زیستی/فرهنگی و ... هست لذا در برخی موارد که ازدواج دایم پاسخ گو نیست با توجه به همه ابعاد ذکر شده بحث ازدواج موقت را مطرح مینماید. و در غیر این صورت بحث عفت ورزی است.

موفق باشید.

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

از شما متشکرم من بارها با صدای بلند فریاد زدم دین اسلام دین حداکثرهاست اگه شما جز حداقل ها هستید محکومیت یا با رنج و بد بختی بمیرید یا به بالاترین فشاری از روانتون خارج خودتون رو قاتی حداکثر ها کنید

امروز که از زبان شما شنیده شد بهتر باز خورد داره.

دین اسلام ازدواج پر خطر رو توصیه نمیکنه ولی راه حل دیگه ای هم نداره برید زجر بکشید یا بمرید. ولی علم ازدواج پر خطر رو اصلا توصیه نمیکنه ولی راه حل های پرخطرو پر دردسری داره. زنده بمونید زندگی کنید ولی دردسرها و تبعاتش رو هم بپذیرید.

حالا میشه بگید ما چرا وقتی به پزشکی قانونی برای عمل وازکتومی مردان شیزوفرنی مالخولیا میکس بردر لاین بای پلار نامه عقیم کردن میدیم نامه برمیگرده ودستورش صادر نمیشه؟؟ این دیگه چه تباعاتی برای جامعه داره که انجامش نمیدن

خداو جامعه اسلامی به ۴ تا بچه روانی اینم احتیاج داره تا پشت شیعه گرم شه؟؟شما انسانیتی به ما بدهکارید  نسل بعد بین ما و شما قضاوت میکنه .مسیح

تصویر توفیقی

دوست عزیز پاسخها و راهکارها روشن است اگه مطالب و پاسخ ها را به دقت بخوانید از تشویشهای ذهنی و تعارضات گفتاری و اصرار برای القاء نظرات شخصی و بعضا نسخه پیچی های اشتباه برای بیماران رهایی پیدا خواهید کرد.

شما فرمودید: «صلاح دید اکثر پزشکان اینکه اینها اصلا وارد رابطه نشن و در بالا ترین حالت دو تا چهار هفته رابطه روبیشتر نمیتونن تحمل کنند و ممکنه جون خودشون و بقیه رو به خطر بندازن. هر  دو هفته ازدواج کنند عقلانیه؟» بعد براشون نسخه عقیم سازی میپیچید تا با عقیم سازی وارد رابطه شوند. آیابا عقیم کردن آنها رابطه شان پایدار خواهد شد؟ آیا با عقیم سازی آنها، جون خودشون و بقیه را از خطر حفظ میکنید؟

باز شما فرمودید: « بسیار زشته که فکر کنید، همه باید برای رفع میل جنسیشون ازدواج کنند » نمیدانم این را از کجای مطلب برداشت کرده اید اما به هر حال آیا با این نسخه پیچی، نگاه شما به ازدواج نگاه صرفا جنسی نیست؟

وقتی بیماری دوقطبی قابل کنترل است و راههای جلوگیری از بارداری موقت موجود دارد آیا نسخه پیچی عقیم سازی آنان توسط شما جنایت نیست؟ چطور انتظار دارید دین اسلام و بقیه هرجور که شده مانند شما فکر کنند؟

مطلب بعد این که مباحث دین و احکام شرعی یک مساله است؛ و سیاستگذاری ها و مصوبات قانونی و تصمصم سازی های مسئولین بحث دیگری است.

در مورد بحث وازکتومی و توبکتومی ، برخی علما آن را جایز میدانند و علمای دیگر آن را به صورت مشروط جایز میدانند؛ اما اینکه مسئولین و مجلس شورای اسلامی مصوباتی در این زمینه داشته باشند، مربوط به دین نیست و اتفاقا وظیفه جامعه پزشکی و روانپزشکی است که باید با دلایل و توجیحات علمی خود (نه نظرات شخصی و احساسی) مسئولین امر را برای موارد استثنایی و ضروری قانع کنند. این بحث که بالاتر از مجوز تغییر جنسیت برای ترنسها نیست که حتی بیمه هم با آنها همراهی میکند.

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

من چیز روشنی نمیبینم همه چیز شدیدا در هاله ای از ابهام 

به روانپزشک و بیمارستان اعصاب و روان میگیم تو چرا اجازه فرزند اوری دادی.تو که میدونی ۵۰ درصد زمینه ارثی وجود داره. میگه من ندادم پزشک قانونی نامه رو برگشت زده

به پزشکی قانونی میگیم تو چرا برگشت زدی میگه سیاست نظام پسران مجرد که به هیچ عنوان ومردانم تا ۴ فرزند نیارن  دستور نداریم انجام بدیم 

به مراجع قانون گذاری میگیم تو چرا اجازه ندادی عقیم سازی صورت بگیره میگه تحدید جمعیته و نسله  توصیه نامه اومده باب رحمت الهی به روی خودتون نبندید و رهبری فرموده من در قائله  سال ۷۰ که این جلوگیری ازکثرت نسل شد من خودمون مقصر میدونم میگم بابا اون مال ادم سالماست میگه امار شما چند هزار نفرست ما نمیتونم .  

به علما میگیم چرا حکم واضح نمیدید جایز نیست چه صیغیه ؟ میگن گردنمون پل صراط کسی نمیکنیم شاید علم شما معیوبه ودر اینده عوض شده.

مشوش این فعالیتهای که میبینید نه افکار ما.

نسخه پیچی اشتباه؟؟ مگه منم که نسخه رو میپیچم زیرهر نامه امضا حداقل ۵ نفره همه ما اشتباه میکنم شما درست میگید؟؟ فک میکنید برای ماراحته این کار؟؟ فک میکنید نمیمیریم و زنده نمیشیم ؟ فکر میکنی عاطفه مادری تو از من قوی تره؟

حقیقت اینکه ما دوست داریم اینها اصلا روابطی تجربه نکنند ولی شدنیه ؟؟ یا این افراد به حرف ما گوش میکنند؟؟  اینها حتما روابطی رو شروع میکنند و حتما رابطه جنسی برقرار میکنن مگه منتطر توصیه ما هستند؟. ما از مسئولانمون میخایم با توصیه نامه ما از هرگونه ازدواج دایم و  موقت و فرزند اوری اینها جلوگیری کنند تا لااقل بار حقوقی نداشته باشه اصلا روان اینها در چهارچوب ازدواج نمیگنجه. برید یه بار دیگه فیلم پارک وی و برادرم خسرو ببینید اگه چیزی از روانشناسی سرتون نمیشه .اینها باید سوق پیدا کنن به روابط ازاد اونم سبک از اون طرفم که عقیم بشن دیگه مشکلات نصف میشه  اون پارتنر اینها هم بعد یه مدت میفهمه که اینها تعادل ندارن  امیدوارم تا اون لحظه اتفاقی برای اون فرد نیافتاده باشه.

لازم به نسخه پیچی نیست هیچ ادمی نمیتونه بدون رابطه جنسی زنده بمونه  این مثل هواست مثل ابه  مگر اینه اسکشوال باشه یا دمی سکشوال که اونها هم کنش جنسی ویژه خودشون دارن .اسلامم که غیر ازدواج راهی نداره شما چه برداشت دیگه میکنید خودارضایی؟ حرامه . لابد خود پرهیزی ؟؟ نگید که از خنده غش میکنم

حقیقت اینکه که طبق قانون ازدواج یک قرارداد که موجب او دو نفر میتونن سکس کنند. حال چیزهای دیگه هم تامین میشه اهداف دیگه ای هم هست  ولی این محور اصلی قرارداد ازدواج در تمام جهانه.

حقیقت اینکه هر چیز قابل کنترلی میتونه از کنترل خارج بشه و تبعاتی به وجود بیاره که اونوقت واسه هر عملی دیر شده راه موقتم خودتون میگید موقته دیگه من چی بگم.جنایت کاری اونکاری که پدر بابک خرمدین کرد ما هیچ وقت جامعه رو با سلاخ فرزندان توسط پدر مواجه نمیکنیم بلکه با قطع یه لوله چند دهم میلمتری یه پایان تلخ به وجود میاریم.

توفیقی عزیزم بپذیر همه لایق ازدواج نیستند همه لایق پدر مادر شدن نیستن ن ازدواج و فرزنداوری نسخه زندگی همه نیست. نپذیری، جامعه منتظر امثال شما نمیمونه راه خودشون میره وبرای درد خودش دوا پیدا میکنه  هر دواییم مضرات و عوارض خودشو داره  .مسیح