ذهنم معتاد شده!

00:07 - 1394/11/15

با سلام خدمت مشاوران محترم و اعضای انجمن.
من قبلا این مطلب رو از طریق سایت مشاوره 41 به اسم "ساحل ارامش"هم گذاشتم ولی تایید نشده.
من دختری 24 ساله هستم که به تازگی از مقطع فوق لیسانس فارغ التحصیل شدم. یک مساله ای همیشه تو زندگی من وجود داشته و الان بخاطر همین دچار نوعی خلا شدم. توضیح اینکه من از موقعی که خودم و فضای عاطفی رو درک کردم به نوعی درگیر یک چالش عاطفی در اطرافم بوده ام. در سن 15سالگی متوجه توجه پسر دایی م به خودم شدم و 17ساله بودم که فهمیدم ایشون به من علاقه بدی دارن و چون از بچگی باهم بزرگ شده بودیم این علاقه از طرف ایشون خیلی جدی بود ولی من حسی بیشتر از همبازی بهش نداشتم. ایشون بارها ابراز علاقه میکردن و منم تو فضای بچگی اصلا توجهی نداشتم .18سالم که شد و وارد دانشگاه شدم رسما خواستگاری کردن ولی به دلیل نداشتن تناسبات مذهبی و فرهنگی (نه صرفا نبود علاقه از طرف من) جواب منفی دادیم ولی ایشون همچنان منتظر بودن . ترم دوم دانشگاه یکی از آقایون رابطه ای درسی رو در حد گفتگو شروع کردن اون هم صرفا در فضای کلاس و دانشگاه و در حضور دوستان من همین رابطه برای ایشون جدی شد و بعد مدتی من متوجه توجهات ایشون شدم و همین باعث شد از مباحثه درسی هم طفره برم تا اینکه ایشون اجازه خواستن که بیان خواستگاری. مطمئن بودم تناسبی باهم نداریم از هیچ نظر و مهم ترینش مذهبی. بهشون جواب رد دادیم ولی ایشون ول کن نبودن و این اظهار علاقه ها با بچه بازی های دردسر سازی برای من همراه شد به نحوی که همه بچها فهمیده بودن ماجرا چیه و تا اتمام لیسانس طول کشید. بعد لیسانس ارتباط ایشون به طور جبرا با من قطع شد و من وارد فوق لیسانس شدم . چون به لحاظ علمی کمی از بقیه بالاتر بودم بعد دو ماه مرجع سوال های درسی بعضی از بچه ها قرار گرفتم. بعد امتحان های ترم مشخص شد من رتبه اول کلاس شدم و یه آقایی نفر هم دوم  شد که این آقا بیتشر از بقیه از طریق ایمیل سوال درسی میپرسیدن و برای هماهنگی یه پروژه ای ناچار به ارتباط تلفنی با ایشون بودم که موبایل مامانم رو بهشون دادم و گفتم هم خط مامانمه چون نمیخواستم شماره شخصی م دست کسی باشه بعد مدتی مادرم گفتن آقایی به اسم....تماس گرفتن و اجازه خواستگاری خواستن من اون موقع فقط ظاهر ایشون رو دیده بودم که موجه بود ولی به مادرم گفتم تا پایان مقطع ارشد به ایشون بگن قصد ازدواج ندارم تا فرصت کنم بیشتر بشناسمش. تو این مدت اتفاقاتی افتاد که متوجه شدم باطنشون خیلی متفاوت از ظاهره کارهایی مثل تخریب بقیه آقایون پیش من به بهانه های مختلف. لو رفتن فیلم شب نشینی خابگاشون با قلیون و سیگار و موزیک غنا و صدای زن تو دانشگاه و حراستی شدنشون مشخص شدن سوء سابقه کیفری بخاطر نزاع و...قاطعانه بهشون جواب رد دادیم ولی ایشون شبی چندین ایمیل میزدن و ابراز علاقه میکردن ولی من توجهی نداشتم. تو همین دوران به واسطه کارهای فرهنگی خارج دانشگاه همکار آقایی داشتم تو موسسه که شش ماه از من کوچکتر بودن و سید بودن و به شدت هم اهل تقوا ولی متوجه شدم رفتارهاشون رنگ وابستگی گرفته. تا روزی که من تصمیم گرفتم فعالیتم رو با موسسه به دلیل مشغله پایان نامه قطع کنم که خب حرف دل ایشون لو رفت.ولی خودشون گفتن نیتشون پاکه ولی فعلا به لحاظ شخصیتی و کاری و مالی و خانوادگی شرایط ازداواج اصلا ندارن ولی میخوان قول آینده رو از من بگیرن منم به ایشون گفتم نه نظری نسبت بهشون دارم نه قولی میدم و هر لحظه هر موقعیت مناسبی برام پیش میاد به ایشون فکر نمیکنم و تصمیم میگیرم. الان همه این ماجراها تقریبا بسته شده ولی... ولی انگار ذهنم معتاد شده معتاد شده که همیشه یکی باشه تو زندگیم. میدونم خیلی مسخره س ولی کاملا غیر ارادیه و شده یک خلا روانی برای من. همین نگرانم کرده که در آینده همین خلا باعث ضعیف شدنم درباره پیشنهادات نامتناسب و نامعقول احتمالی در آینده بشه و خدایی نکرده یکی از راه های نفوذ شیطان بشه. لطفا راهنمایی م کنید تا زمانی که موقعیت مناسب ازدواج پیش بیاد با این خلا ذهنی چیکار کنم؟کلافه م کرده. تمرکز رو ازم گرفته.

http://btid.org/node/85654

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 2 =
*****
تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

تو این قضیه پیشنهاد میکنم به فرایند انتخاب همسر توسط پسر دقت کنید

تصویر مدیر انجمن

تذکر: این انجمن تنها مکان تبادل نظر و آراء میباشد آن هم در چهار چوب قوانین انجمن و مرتبط با اصل سوالی که در پست مطرح شده است. ان شاءالله اگر نظرات از چهار چوب اصلی سوال خارج نگردد، امکان نظر دهی به این مطلب تا دوهفته باز خواهد بود و سپس بعد از اتمام مقرر این پست بر اساس سوالی که با عنوان «ذهنم معتاد شده» مطرح گشته، جمع بندی خواهد شد.

تصویر الف
نویسنده الف در

ممنون از تذکر حضرتعالی. بله اشتباه از طرف من بوده بحث از جهارچوب سوال اصلی خارج شده. عذرخواهی می کنم بحث فرعی پیش امده از جانب من دیگر پیگیری نمی شود. سپاس.

تصویر nasim.parsa

دوست عزیز
حسی که شما گفتید کاملا طبیعیه و در وجود هر دختر و پسر سالمی اونم تو سن ازدواج هست. و قرار نیست از بین ببریدش . با "ازدواج" می تونید یه پاسخ خوب به این نیاز بدید.
معلمی داشتم که می گفت اصولا جوانی که در سن بلوغ و بعد از اون تمایلات جنسی و عاطفی هست حتی اگر با فردی از جنس مخالف رابطه نداشته باشه سعی میکنه یه ما به ازای ذهنی رو از ادم های اطرافش تو ذهنش در نظر بگیره. و قرار نیست با این احساس بجنگه، فکر می کنم اینکه ادم وقت شو با کارهای مختلف پر کنه و ارتباط شو با خدا بیشتر کنه تا حدی بتونه این احساس رو کنترل کنه تا زمانی که انشالله موقعیت ازدواج مناسب برای شما پیش بیاد

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوست عزیزم. کلام معلمتون بنظرم کاملا مبتنی بر عقل هست. ممنون از راهنماییتون. لطف فرمودین.

تصویر باران بهاری110

سلام. الف سوال شما از مشاور چی بود و بحث به کجا رسیده smiley تقریبا یک ساعت طول کشید تا از سر بحث به ته بحث برسم.
شما با اینهمه تخصص تو زمینه فسخ کردن روابطتت چرا وارد حیطه وصل کردن شدی؟ حالا اینکه شوخی بود در باره معیارهات برای رد کردن کاملا بهت حق میدم به کسی که تشنه ش غذا نمیدن به کسی که گشنه س هم اب نمیدن دنبال چیزی باش که روحت بهش نیاز داره وگرنه ناکام میمونی. این بحث انجمن و گروه ازدواج اسان هم بحث جالی بود بارها مورد تاکید رهبر قرار گرفته. ولی دوستان چقدر کم لطفی میکنید. بابا با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه . اینکه بشینیم و یه ضرب نقد کنیم و رد کنیم و تخریب کنیم رو که الحمدلله همه ما ایرانیا توش استادیم یکی م که میخواد با برنامه ریزی نیم قدم رو به جلودر راستای فرهنگ سازی انجام بده رو حداقل با قضاوت بی رحمانه فلج نکنیم. داداش من فوق لیسانس داره تازه سربازیش تموم شده تو یک شرکت موقتا استخدامش کردن ولی درامدش فعلا خیییییلی کمه ولی دلش میخواد ازدواج کنه و هر جا میریم سلام اول به کلام دوم نرسیده دهن کج میکنن. کم نیستن کسایی که از همه لحاظ خوبن ولی موقعیت اقتصادی خوب ندارن و سر همین هرجا میرن رد میشن خب چه اشکال داره یه جایی باشه که از اول این دختر خانوم ها  رو معرفی کنن بهشون که کمتر سرخورده بشن. این ادما تا صبر کنن که وضعشون خوب بشه سنشون رفته بالای سی و اوج نشاط جوونیشون هدر رفته. مگه ادم چند بار زندگی میکنه. یکی م گفته بود اصلا از کجا معلوم بهم برسن و خوشبخت شن خب بابا تو هر ازدواجی از هر کانالی احتمال شکست هست اینا فقط معرفی میکنن خانواده ها عقل دارن چشم دارن عاقلانه و با چشم باز خودشون تحلیل کنن دیگه اینا که ضامن بی بصیرتی طرفین نیستن.الف جان بنظرم کار خیلی قشنگیه اگر کارتون رو شروع کردین میشه ادرس ایمیلتو بذاری لطفا؟

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام بزرگوار. ممنون از کامنتتون.
در مورد ایمیل که هنوز وارد مرحله عمل نشدیم از طرفی فکر میکنم گذاشتن ایمیل و شماره بر خلاف مقررات سایته. ولی اجازه بفرمایید به مرحله عمل اگر ان شائ الله رسیدیم اگر مدیر سایت اجازه دادن یک ادرس ایمیل میذارم ولی فعلا مقدور نیست دوست بزرگوارم.
بازهم از توجهتون سپاسگزارم. عاقبت بخیر باشید.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

طرح های دانشگاهی
برای ازدواج
یا باید در دانشگاه های بورسی باشد که عمدتا دانشگاه های بورسی تک جنسی هستند

یا باید در دانشگاه های علوم پزشکی باشند که کارشون تضمین هست

یا تو دانشگاه های آزاد و پیام نور که طرف شاغل هست و درس می خونه

تو بقیه دانشگاه امکانش خیلی کمتر است

تازه تو همون بقیه دانشگاه ها پسر بیست و بیست و یکساله همشون قادر به ازدواج نیستن اصلا بچه هستن
خیلی هاشون سربازی نرفتن
کار ندارن
همشون  پدر پولدار ندارند

اینجا اگر بخواهی آشناشون کنی خب تازه میشه پست های همین سایت پسری هستم بیست و یکساله نه خونه نه ماشین نه درآمدی دارم و نه سربازی دارم کدام دختری حاضر به ازدواج با من میشه
یا دختر میاد میگه خواستگاری دارم که دوسال از خودم بزرگتر هست اما هیچی ندارد و پدرم راضی نیست و...

بخش دوم ماجرا تو خودت مجردی میخوای افراد مجرد شناسایی کنی بهم معرفی کنی
خب به هر کی بگی میگه تو برو اول تکلیف ازدواج خودت مشخص کن
بعد اگر موسسه خوبه اول خودت شوهر بده

بخش سوم اینکه وضعیت دختر با پسر فرق دارد
تو یک خانواده دختر 30  27  24  22 20 و حتی 18 پتانسیل ازدواج دارد چون مسئول تشکیل خانواده نیست و برا تشکیل خانواده رو دوش دختر نیست
اما پسرای یک خانواده شاید اون 30نهایتش 27 توانایی ازدواج داشته باشند اونم ناقص بقیشون که بچن

تو دانشگاه هم همه دخترا بدون استثنا توانایی ازدواج دارند همشونم دوست دارند ازدواجشون خوب باشه
اما شاید تک توکی پسر بتونه ازدواج کنه اونم چون پدری پولدار داره یا کارت پایان خدمت یا از صفر سالگی دختر اقوامشون ناف برون کرده باشند دیگه یک جورایی محکوم به ازدواجن

خلاصه این طرح و مرح ها فقط یک سرگرمی و برای گزارش رد کردن برای بالاست که بگن ما در راستای عمل به منویات رهبری مبنی بر ازدواج آسان فلان کار کردیم
بعد هیچ تضمینی هم نیست که این دوتا گل نوشکفته زندگیشون دوام داشته باشد

اونایی هم که میتونن ازدواج کنند چلاق نیستن خودشون یا کیشون به توافق خواهند رسید

 

تصویر الف
نویسنده الف در

ممنون از کامنتتون. نه بر مبنای واقعیت شما بلکه بر مبنای کامنت هاتون اینطور قضاوت کردم که یک نگاه صفر و صدی دارین فقط اون دو نقطه رو تحلیل و به کل تعمیم میدین. به همین جهت ادامه گفتگو بنظر میرسه نتیجه دیگه ای در برنخواهد داشت جز همین نتیجه فعلی. البته منظورم این نیست نقد شما به جا نیست منظور من اینه از امار میدانی که عزیزان قبل شروع این فعالیت حدود هفت ماه در سه دانشگاه در شهر من جمع اوری کردن اطلاع دقیقی ندارین و این گروه افرادی که شما در نظر گرفتین تنها اول و اخر این طیف وسیع اماری هستن که حدود 42درصد رو در تشکیل میدن ولی ما در میانه این طیف از هر دو گروه اقایون و خانوم ها اماری 58درصدی داریم که از طرف اقایون با وجود مشکل اقتصادی تمایل به ازدواج اسان وجود داره طیف اقایون جامعه اماری ما اکثرا در مقطع ارشد هستن. در دوره لیسانس عده محدود تری وجود دارندکه اغلب ترم اخر هستن. یه جمعیت بیست درصدی هم از گروه دکتری داریم. در طیف خانوم ها بیشتر گروه دوره لیسانس رو تشکیل میدن و بعضا فوق لیسانس. این ضابطه بندی برای تشکیل جامعه اماری ک تمرکز بیشتر روی اقایون بالای ارشد باشه ودخانوم های لیسانس ارزیابی دو مشاور دانشگاهی بوده. من انتقادهای شما رو رد نمیکنم ولی عادت ندارم بر مبنای احتمالات ظاهری و غیر واقعی حداقل تو جامعه اماری خودم نتیجه صادر کنم و به کل تعمیم بدم. قطعا اگر تحقیقات میدانی تو یک جامعه اماری به نتیجه ای ک شما گرفتین رسید طبق نظر شما عمل خواهد شد. یک نکته ای رو هم عرض کنم دوست بزرگوارم تو علم منطق قاعده ای هست که میگه انظر الی ما قال لاتنظر الی من قال. بهتره فحوای کلام گوینده درک بشه نه خود گوینده اینکه من به عنوان تنها عضو مجرد این گروه دعوت به همکاری شدم دلیل بر این نمیشه تئوری های علمی اون گروه بخاطر من بره زیر سوال. اگر به این نتیجه رسیدیم که حضور من تو این فعالیت شبهه نقص عملکرد رو به وجود میاره قطعا کناره گیری میکنم ولی الان در مرحله نقد علمی جای این انتقاد وجود نداره و باید موکول بشه به مرحله عمل. این مورد هم که ممکنه اصلا زندگیشون به نتیجه نرسه بله بازهم یک فرضیه است که حسب مورد میتونه رد بشه یا تصدیق بشه به قول خودتون مقوله طلاق مقوله وسیعیه که به این راحتی نمیشه سرش به نتیجه رسید.ولی حق با شماست تو ارزیابی ها باید تحلیل علمی بشه. عرض کردم علمی نه بر مبنای احتمال صرف. بازهم ازتون ممنونم.

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

وقتی همه بیکارن و مسکن ندارن هزینه رهن واجاره زیاده چه برسه خرید وخرج عروسی اینا کی دیگه ازدواج میکنه تازه همه حاضر نیستن کوتاه بیان .معلومه ازدواج کم میشه خواستگار کم میشه بااین شرایط اقتصادی دخترا نمیتونن به ازدواج فکر کنن چه برسه پسرا

حالا بیا نهاد ودستگاه هرچی میخوای بزار برای معرفی بزار
ولی اول باید مشکلات حل بشه

تصویر الهه نازززز

احسنت ستاره.
یکی نیست این حرفها رو به مسئولین بزنه.

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوست عزیزم. بله حق با شماست "همه حاضر نیستن کوتاه بیان" روی فعالیت ماهم این "همه" نیستن اون تعدادی ن که کوتاه میان.در اینکه اون مشکلات باید اول حل بشه هیییییییچ شکی نیست ولی ریاست محترم جمهوری هم نمیتونن تو یک بازه چهارساله یا حتی هشت ساله این مشکل رو حل کنن اگر کسی تا ابد هم نتونست حلش کنه تکلیف چیه؟ باید این وضع بلاتکلیف جوانان ادامه پیدا کنه تا ابد. یا راهی برای دور زدن مشکل اقتصادی پیدا کرد؟ البته اون هم نه برای همه ای ک شما فرمودین برای اون عده ای که دلیلی نمیبینن اینده شون رو بسپرن به دست وضعیت نامعلوم اقتصادی. اصلا شما بگو یکنفر روی عملکرد ما همون یکنفره. ولی حرفتون رو قبول دارم که اگر به زور و از روی احساسات زوگذر و جو چند روزه همون همه رو ترغیب به اینکار کنیم نه تنها کمک نکردیم بلکه به زندگی دو خانواده خیانت کردیم. ممنون از راهنماییت دوست خوبم.

تصویر الهه نازززز

شما اول مشکل ازدواج خودت رو حل کن بعد به فکر این جور برنامه ها باش.
جواب منو ندادی. دختر خوشگلی هستی؟

تصویر الهه نازززز

حتما برای من مهمه که پرسیدم.
فکر کنم دختر خوشگلی هستی که هر جا میری خواستگار داری.
پس لازم نیست نگران خلا ذهنی باشی. چون همیشه خواستگار داری.
ولی من که قیافم معمولی هست خواستگار ندارم.

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوست عزیزم. ممنون از کامنتت. همین مدل بازخوردها و جواب ها هر چقدر هم ناملایم ولی برای نتیجه ای که میخوایم از این بحث بگیریم مفیده. بازم ممنون. جواب این بخش نظرتون رو در جواب دوست بزرگوارمون یاسین66دادم کاش میشد بجای اینکه به گوینده یک حرف توجه کنیم به کلامش توجه کنیم انظر الی ما قال لا تنظر الی من قال.
در مورد بخش دوم سوالتون هم متوجه سوالتون شدم ولی بنظر نمیرسه این فضا مناسب طرح یا پاسخ این مدل سوالات باشه.
خیلی ازت ممنونم که تو بحث شرکت کردی دوست عزیزم. عاقبت بخیر باشید.

تصویر الف
نویسنده الف در

پاسخ به خواهر بزرگوارم الهه الهه :

خواهر بزرگوارم پایین تر در جواب کامنت برادر بزرگوارم نظری گذاشته بودن تحت عنوان "دقیقا مشکل من هم همینه". یعنی مشکل دیده نشدن خانوم های محجوب بهدحیا.یه مطلبی بود که تردید داشتم اینجا بنویسم یا نه. ولی فیلترش رو میذارم بر عهده ناظرین محترم وگرنه قلبا هدفم از بیانش شر نیست ان شائ الله خیر باشه. چند وقتیه با یکسری از دوستان که البته متاهل هستن و خب استادی حوزوی هم اگر کار شروع بشه پشتمون هستن در پی ایجاد یک مجموعه هستیم تا خانوم هایی که به دلیل همین محجوب به حیا و پوشیده بودن کم تر شناخته میشن مشخصات خودشون رو در اختیار ما بذارن و اقایونی هم که قصد انتخاب همسر از همین طیف خانوم ها رو دارن و قبل انتخاب هم استاد ما ظاهر تناسبشون رو باهم بسنجن از طریق همین مجموعه به ما وصل بشن تا زمینه اشنایی خانواده ها فراهم بشه. البته تو چارت اولیه کار یکسری اصول اساسی وجود داره که اقایونی که قصد ارتباط گیری از این فضارو دارن صرفا از طریق مادر و در صورت فقدان ایشون خواهر یا بزرگتری تماس حاصل کنن . تماس ها صرفا باید از تلفن ثابت منزل باشه نه تلفن عمومی یا اداره و... شماره موبایل شخصی از هیچ خانومی گرفته نمیشه و فقط تلفن ثابت منزل یا همراه مادر و در فقدان ایشون پدر. واسطه این امر شدن صرفا در مواردی صورت میگیره که طرفین به اصول اولیه دین و انجام واجبات و تلاش برای ترک محرمات ملتزم باشن. و یکسری اصول دیگه که تماما زیر نظر یک عالم دینی فعال در زمینه مشاوره تهیه میشه و ما اسم این استاد و رزومه ش رو هم در طی تماس تلفنی ارایه میدیم و امکان مشاوره تلفنی با ایشون هم وجود داره. چون این کار فعلا در مرحله طرح ریزیه از دوستان محترم و مشاورین محترم خواهش میکنم منت بذارن هم فکری کنن یه گفتگو اینجا راه بیافته تا معایب احتمالی کار رو انالیز کنیم . و محاسنش رو بیشتر متوجه بشیم. که اگر مفاسدش بیشتر از خیرش بود کلا از شروع به کار منصرف بشیم.اگر مقدره این گفتگو رو. به صورت لینک منتشر کنید تا از نظرات بیشتری استفاده کنیم. بی صبرانه منتظرم.

تصویر الف
نویسنده الف در

جناب yasin1366 یک نکته دیگه هم عرض کنم اونم اینکه اگر مستحضر باشید اقدامی که عزیزان در سایت تبیان انجام دادن فعلا در تهران و اصفهان و کرج صورت گرفته. از طرفی طبق ارزیابی هایی که شده با اینکه خیلی کار انقلابی و خداپسندانه ای صورت گرفته ولی به دو دلیل هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده. اول اینکه تو این روش باید کلیه افراد مدارک و... رو ارسال کنن و حالا گذشته از اینکه برخی افراد به دلیل عدم امنیت به فضای مجازی از این کار پرهیز میکنن برخی خانوم ها هم هستن که به دلیل غیرت خاصی که تو فرهنگ خانوادگیشون عرف هست نمیتونن به پدرشون بگن این اقدام رو انجام دادن و از این طریق موردی بهشون پیشنهاد شده (این مورد اخیر رو بارها شنیدیم). ثانیا تو این روش شبهه اینکه کرامت ذاتی خانوم حفظ نشه وجود داره چون بالاخره طرف مقابلشون متوجه میشن ایشون از این طریق اقدام کردن شخصا و چون این شیوه هنوز باب نشده ممکنه تصور بشه بعدها عامل تحقیر باشه. ولی تو شیوه ای که در صدد پیگیری اون هستیم موارد ما یا بعضا خودشون خواستن یا ما خودمون به دلیل اطمینانی که به این خانوم داریم شخصا اجازه میگیریم معرفیشون کنیم و به طرف مقابل هم گفته نمیشه مخاطبشون از کدوم دسته هستن. دروغ گفته نمیشه ولی لزومی به عنوان بخش غیر مرتبطی از واقعیت هم نیست. یک نکته هم اینکه فضای این اقدام سایت تبیان خیلی گسترده است و ما نباید انتظار داشته باشیم همه بار این فعالیت رو به دوش بکشن. این عزیزان یه معبری رو باز کردن و میشه به تاسی از اقدام خداپسندانه شون دیگران هم با درایت و در سایه راهنمایی بزرگان عالم متدین خبره در این زمینه ها شبکه های کوچکتری رو نیز تاسیس کرد.

تصویر الف
نویسنده الف در

جناب yasin1366 ممنون از راهنماییتون. البته در حال حاضر هم این مجموعه توسط من راه اندازی نشده و فقط از من خواسته شده در صورت به پا شدن این عمل توی دانشگاه خودم این افراد رو شناسایی کنم و به استاد مذکور و دانشجوهاشون که متاهل هم هستن معرفی کنم. همین. ولی تا جایی که اطلاع دارم روی همین مواردی کار میکنن که به دلیل مشکل اقتصادی و... شرایط ایده ال ازدواج رو ندارن ولی خانوم هایی هستن که براشون اخلاقیات و اصالت مهم تر از مادیاته. وگرنه اون گروه اول که شما فرمودین خب طبیعیه دیگه مانعی سر راه انتخابشون نیست که نیاز به فعالیت این عزیزان داشته باشن. وقتی از دست این افراد برای حل مشکل اقتصادی کمکی بر نمیاد افقدام به یک تلاش با نیت خیر بهتر از دست روی دست گذاشتنه.  این سوال رو هم اینجا پرسیدم چون پیرو کامنت اون دوست بزرگوارمون خواستم نظر بقیه رو هم بدونم. در هر حال ممنون خیلی لطف فرمودین.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

مردها اول باید شرایط ازدواج براشون بوجود بیاد
دوم میرن دنبال کیس
وقتی شرایط ازدواجن خوب باشد
از در و دیوار بهت کیس معرفی می کنند مخصوصا اگر موقعیت اجتماعی و سطح تحصیلاتت و ظاهر خوبی داشته باشی
اما وقتی شرایط مالیت جور نباشد کسی کاری به کار اون پسر ندارد
مشکل اصلی الان همون شرایط اقتصادی هست
کاری که شما میخواهید انجام بدید سایت تبیان زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی داره انجام میده
از قدیم هم برخی بانوان بودند که معرفی می کردند
منتهی مساله اینجاست که وقتی اولی جور نباشد شما بهترین کیس ها هم جلوی پسر بگذاریدبی فایدست
اون پسرایی هم که می بینید صدجا خواستگاری رفتن و کارشون نشده چون بدون توجه به داشته هاشون پاشون از گلیمشون درازتر می کنند و دنبال کسی فراتر از خودشون هستند

بهترین کاری که شما می تونید انجام بدید این هست که خودتون بعدا که متاهل شدید کیس ها را بهم معرفی کنید
 

تصویر الف
نویسنده الف در

سروناز۲۰ عزیز ممنون از نظرت. درباره احساس شکست و... که باید عرض کنم ما براش راه حل داریم اونم اینکه در مورد اینکه دختر خانوم خودشون شماره به ما دادن یا ما پیگیر شدیم و شماره ازشون گرفتیم به خانواده آقا پسر هیچ توضیحی داده نمیشه و خب طبیعیه که قرار نیست هر کس معرفی میشه خودش شخصا درخواست داده باشه برای همین از این طریق کرامت ذاتی خانوم قطعا حفظ میشه.

تصویر سروناز20

در شهر ما یه همچین چیز ی هست  وتجربه موفقی هم بوده ..
یه خانم بازنشته ای هستن که خیلی هم جوون و زیبا هستن  ایشون روزهای فراغتش رو به این کار تماما اختصاص داردن  و خیلی از خانوده های پسرا وقتی میخوان برن خواستگاری اول از همه از این خانم چندین شماره میگیرن .چون شماره دخترای مختلف از خانوده های خوب و سرشناس شهر رو خودش جمع اوری کرده و میکنه و از هر خانوداه ای  هم چند تا شماره دوستاشونم میگیره و کلا کار انبوهی داره انجام میده ...
(شماره ما رو هم داره  و بعضا اگه خانوده ای رو نشناسه با خواستگار میاد که کاملا شناخت رو بدست بیاره و تو هر رنج سنی هم خانواده پسرا بخوان شماره منزل فرد میده و اطلاعات کامل داره ... و این وطوری هم نیست که کسی تو لیستش باشه احساس شکست بهش دست بده چون اکثرا شماره خانواد های خوب رو داره و خودشم خانم بسیار با شخصیتی هست ....ا(خودم اگه یه روز ازدواج کردم دوست دارم راهشو ادامه بدم واقعا ) لازمه تو همه شهرها این تیپ خانم ها باشن و فعالیت داشته باشن...که متاسفانه کوتاهی شده و با سپردن این مسائل به مساجد ضمن ایجاد رو حیه شکست در خانم ها و توهین آمیز جلوه دادن این امر نه تنها کمک موثری برای دخترای خوب صورت نگرفته بلکه باعث تحقیرشونم شده ....

تصویر الهه نازززز

من نمی دونم چی بگم.
ولی از جوابی که به خواستگار آخرت که سید بود دادی، خیلی خوشم اومد. آفرین.
از شخصیتت و برخوردات با خواستگارهات مشخصه که می تونی این خلاء ذهنی رو پر کنی و جلوش رو بگیری.
فکر کنم باید دختر خوشگلی باشی. درسته؟

تصویر یا الله

سلام خواهر گلم مطالبتونو با دقت خوندم از سوال برای مشاوره و همچنین پاسخ هاتون به کاربران کاملا حق با شماست ببینید زندگی کانون اصلاح و تربیت نیست که فقط بخاطر اینکه ازدواج کنیم چون سنمون داره میره بالا از یکسری از معیارای اصلی چشم پوشی کنیم تا بعد تو زندگی اصلاحش کنیم نه این کاملا غلطه حتی تو احادیث و روایات هست که زن و مرد باید هم کفو هم باشن هدف از زندگی فقط بهم رسیدن نیست بلکه با هم به خدا رسیدنه بنابراین امیدوارم با توسل به ائمه و توکل بر خدا همسری که هم کفو و نزدیک به افکار شماست پیدا کنید 
یا زهرا

تصویر الف
نویسنده الف در

ببخشید در جواب کامنتتون اشتباها تایپ کردم برادر بزرگوارم. عذر خواهی میکنم.

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام برادر بزرگوارم. از راهنماییتون سپاسگزارم. بخش ابتدایی کلامتون خیلی به دل نشست. اگر نگران سرزنش شدن بخاطر ایده ال گرایی محض نبودم میگفتم به قول استاد بزرگی : زندگی مشترک یعنی سوار ماشینی بشی که بتونی بهش بگی دربست تا بهشت. مقصدش بهشت باشه حتی اگه نرسید. ولی مسیرش همون ور باشه.
ممنون از دعای خیرتون.
عاقبت بخیر باشید.
یاعلی.

تصویر وحید 68

دغدغه شما، دغدغه خیلی هاست. کاملا به شما حق میدم هر کسی دوست داره که همسرش به خودش بخوره و خواسته به حقی است.
اما چه میشه کرد: حیف و صد حیف برای آدمای با قید و بند جا و مکانی برای معرفی و شناخت واسه ازدواج نیست و خیلیاشون به مراد دلشون نمیرسن، در حالی که جامعه تمام ظرفیتشو گذاشته واسه آدمای بی قید و بند هر جا اراده میکنند جفت خودشونو پیدا میکنند، پارک، خیابان، سینما، مهمانی های آنچنانی و....
بزرگترین اشکال ایران ما اینه که کار فرهنگی رو رها کرده و برنامه ای برای آینده و مهمترین تصمیم عمر یک جوان نداره.
جوانی که دغدغه پاک بودن و پاک زندگی کردن کنار همسری شبیه خودش رو داره.
وای از دست مسولین این کشور

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام. وقتتون بخیر. ممنون از کامنتتون.
بله متاسفانه معظل شناخته نشدن برای بسیاری از بانوان محجوب به حیا وجود داره. البته فکر می کنم همچنان بستر خانواده بهترین کانال برای شناخته شدن این مدل خانوم هاست ولی حق با شماست اقدامات تکمیلی هم نیازه تا همین خانواده ها هم برای دیگران شناسایی بشن. ولی معظل اساسی تر شناخته نشدن این خانوم ها نیست مشکل جدی تر وفتی پیش میاد که خانوم اتفاقا دیده هم میشه ولی خیلی مواقع افرادی جلو میان که هیچ سنخیتی با افکار طرف ندارن ولی عنوان میکنن دنبال همسر این مدلی هستن تا از گذشته ش اطمینان حاصل کرده باشن و نگران خیانت نباشن. ولی در عین حال انتظار دارن این سبک رفتارها با ازدواج خاتمه پیدا کنه و حالا که اقا بالای سر این خانوم هستن دیگه اصطلاحا امروزی باشه. متاسفانه این مورد رو اکثر خانومای پایبند به اصول تجربه کردن.

تصویر آقا سعید

سلام دوست عزیز
بنظر من دغدغه های فکری تون در مورد ازدواج با فردی که معیارهاتونو داشته باشه خیلی خوب و بجاست و اگر مواردی که عنوان کردین واقعا براتون مهمه پس حتما مد نظر داشته باشین چون بعدا مشکل ساز میشه توی این سایت موارد مشابه شما بسیار زیاده .باور کنین از هر 10 پست یکیش حتما حتما این مدلی هست این پست رو مطالعه کنین خیلی شبیه شماست و ممکنه کمک خوبی به شما بکنه
http://www.btid.org/fa/news/83833
بنظر من تیپ شخصیتی که به افکار و اعتقادات شما نزدیک باشه تو قشر پاسدار و طلبه زیاد هست و میتونی فرد مورد نظرتو این جور جاها پیدا کنی .ولی یه چیزی رو با با یاسین جان واقعا موافقم.به دنبال کسایی که حرفهای این تیپی میزنن نباش دنبال فردی باش که انسانیت داشته باشه،دنبال کسی باش که مفهوم واقعی دین و زندگی رو فهمیده باشه.کار به عمل برآید!!! طرف هست نماز میخونه ،روزه میگیره،دهه محرم هیئت شام میده و هیئت و ... ولی انسانیت سرش نمیشه،پول حروم و حلال سرش نمیشه ، اگر کسی بخواد جلوشو بگیره حاضره 100 واقعه عاشورا راه بندازه تا به پولش برسه(پول حرام) پس اگر میخوای دقت کنی و واقعا برات مهمه طرفت آدم حسابی باشه دنبال یه آدم با شعور و فهمیده بگرد کسی که واقعا صداقت داره،کسی واقعا دنبال شناخت خودش و خداشه و...
نگران نباش از ته دل از خدا بخواه خودش براتون جورش میکنه cheeky
​ان شاءالله که موفق باشید.

تصویر الف
نویسنده الف در

بابت لینکی هم که فرستادین خیلی خیلی ممنونم تمام اون چیزی که تو ذهنم بود که درباره معیارهام به اطرافیانم و حتی اینجا به برزگواران توضیح بدم و تمام اون چیزی که باید میشندیم تا باز تر فکر کنم کاملا در پاسخ مشاور محترم به صورت جامع و مانع منعکس شده بود. ممنون بزرگوار خیلی به جا بود.

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام بزرگوار.
ممنون از راهنماییتون. بله کاملا با فرمایش   yasin1366  موافقم. کما اینکه موردی که تو فوق لیسانس برای من پیش اومد آقایی بودن که عرض کردم ظاهر به شدت موجهی داشتن. به شدت موجه. ولی توی یک تایم یکساله پرده از باطنشون برداشته شد و.... . پس کلامتون کاملا بجاست و هم شما و هم ایشون لطف فرمودین که این تذکر رو دادین. چون قطعا کنار اومدن با آدمی که رو بازی میکنه حتی اگر بازیه خوبی نکنه به مراتب راحت تر از کنار اومدن با آدمیه که ادای خوب بازی کردن رو در میاره ولی هیچوقت نمیشه فهمید پشتش چی پنهان کرده.
سپاس از راهنماییتون.
عاقبت به خیر باشید.

تصویر سویل
نویسنده سویل در

سلام...خوش بحالت که خیلی خوب تونستی مورداتو رد کنی...من نمیگم تو سخت گیری چون هیچکس تو موقعیت دیگری نیس اما معلومه اعتماد بنفس بالایی داری...حالتو درک میکنم راستش منم یه مدتی به محبت یکی وابسته شدم که میدونم ارتباطمون گناهه اما انگار هر لحظه منتظر اومدن یه پیامک از طرفشم!

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام. ممنون از توجهتون. در مورد اعتماد به نفس که خب نمیدونم شاید ظاهرا اینجوری باشه. بالاخره فضای مجازیه و لحن تو مکتوبات منتقل نمیشه. نمیدونم.
ان شاء الله اگر خیره وسیله حلال شدن ارتباط شما با ایشون و محبتشون براتون فراهم بشه. عاقبت به خیر باشید. یاعلی.
 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

ببین خانم در مورد باورهاو معنویات
اول اینکه نمیشه آدم ها را صفر و یک دید باید دید خاکستری داشت
موقع ازدواج علی رغم اینکه سعی می کنیم بگم ایده آل نگاه نکنیم متاسفانه به همسر نگاه ایده آل گرایی داریم
در مورد دین و ایمان هم همینه
یکی از بهترین فرمول هایی که میشه میزان ایمان فرد را سنجید اینه که فرددر عمل چقدر پایبند به مال حلال و حقوق دیگران است
خب الان شما میگی مثلا دوست ندارم آهنگ زن گوش بده
ببین این مساله اصلا مهم نیست چون بعد از ازدواج وقت نمی کنی که اهنگ گوش بدی
می مونه تو ماشین اونم اینقدر حرف میزنید که اصلا آهنگ به نظر نمیاد تازه وقتی شما آهنگی میذارید مرد معمولا میره تو فکر و تازه شروع می کنه تفکر به سوراخ و سنبه های زندگی
یا در مورد مسائل تاریخی باید علمی بحث کرد نه میشه قبل از انقلاب سیاه و تاریک دید نه میشه بعد از انقلاب سفید چون هر دو حکومت نقاط قوت و ضعفی را داشتند برای مثال ما میگیم اشرف پهلوی انسانی بوده که فساد اقتصادی داشته اما اشرف پهلوی ناخن کوچیکه محمود خاوری هم نمیشه

یا در مورد ولایتی بودن خب ببینید انتظار که ندارید فرد مورد نظر مثلا تو خونش پوستر رهبری بزنه یا عکس پروفابلش بکن آقا یا هرجا میره آقا آقا کنه  ملاک ولایتی بودن در عمل هست وقتی شما سخنان رهبری گوش میدی چیز عجیب غریبی نمی گه  به خصوص اینکه در این سالها خیلی از نقاب ولایتی بودن به منفعت طلبیشون رسیدن بارها در این چند سال رهبری اعلام کردن که اقتصاد دریابید تولید داخلی، مبارزه با قاچاق، مصرف کالای با کیفیت ایرانی خب اگر کسی آقا آقا میکنه می تونه جهیزیش را با کالای ایرانی تکمیل کنه یا فرد از خریدن جنس قاچاق خودداری کنه یا در حد وسعش بتونه در سنگر اقتصادی قدم بذارد وگرنه الکی ولایتی بودن که مهم نیست

مرد باید مسئولیت پذیر باشد که این برمی گرده به نوع تربیتش یا باید مهارت های زندگی مثل تفکر انتقادی، قدرت تصمیم گیری و ... را بلد باشد عقلانیت تو اون مرد رشد کرده باشد و بشه بهش تکیه کرد پس می طلبه به رفتارش و نوع تربیتش دقت کرد و گول ظاهر نخورد
خیلی از دخترای مذهبی گول ظاهر پسر را خوردن و بعد ضرر کردند بنابراین باید نگاه در دین داری دقت کرد
برخی از افراد فقط دین تو این میبینن که چهارتا هیات برن ظاهر حفظ کنن دغدغشون بی حجابی باشد اما رفتار دینی فراتر از این حرف هاست

اینکه تاکید میکنم روی مال حلال و رعایت حقوق دیگران چون اسلام دین اجتماعی است
شما وقتی دنبال مال حلال باشید خیلی از کارها را انجام نمی دید
یا وقتی رعایت حقوق دیگران براتون مهم باشد ظلم نمی کنید این باعث میشه اگر شوهر شما ظاهر مذهبی هم نداشت میشه باهاش زندگی کرد
در مورد دین هم این نکته را در نظر بگیر یک موقعی یک نفر نماز نمیخونه اما معاند نیست ولی یک نفر نه میخونه وقتی هم کسی میخونه مسخرش می کنه خب با فرد دوم نمیشه معاشرت مرد چه برسه به ازدواج
وقتی فردی با پارتی بازی به جایی میرسه 50متر چادر داشته باشد یا 30کیلو ریش داشته باشد چون حقوق دیگران براش مهم نیست یا مال حلال براش بیهوده است ارزشی ندارد
یا اینه بگم زشته در کشور مسلمانی چون ما همیشه اقلیت های دینی انسان های مسلمان تری باشند یا ما همیشه باید رفتارهای کشورهای غربی را اسلامی تر بدانیم
اینم بگم اگر انتظار دارید یک فرد خانواده دار مذهبی تحصیلکرده و شاغل با وضعیت مالی خوب که قیافش هم اوکی باشد بیاد خواستگاریتون این یعنی پسر ششدونگ تمام و خودتون هم باید شش دونگ تمام باشید
در صورتی که در واقعیت هاست یک نفر ممکن وضع مالیش اوکی باشد ولی مذهبی نباشد یا طرف مذهبی بازاری باشد تحصیلکرده نباشد یا طرف تحصیلکرده مذهبی باشه ولی در شغل و مسائل مالی لنگ بزنه حالا باید دید کدام مورد برای شما اولویت است

 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خب خوبه حرفات منطقی شد چون از نظر اقتصادی خوب تشریح کردی
من نگفتم دنبال هم کفو نباش
اما دیگه خیلی وارد جزئیات هم نشو
شما با هر کسی وصلت کنی
یک سری تفاوت هاش باید تحمل کنی
یک سری مسائل خط قرمز نمیشه کوتاه اومد حتی اگر تاآخر مجرد بمونی
اما یک سری مسائل را میشه انعطاف بیشتری داشت

طلاق هم مساله پیچیده ای هست و دلایل مختلفی دارد و نمیشه یک دلیل برای همه چید ولی خب چون شما از نظر شرایط مالی انعطاف داری میتونی هم کفوت پیدا کنی

تصویر الف
نویسنده الف در

ممنون از راهنماییتون. تو مباحثی که فرمودین  تو دوسه تا نکته اساسی با شما اختلاف مبنا دارم. و در جایی هم که مبانی مختلف باشن عملا به نتیجه متقنی نمیرسیم. ولی لطفا به این لینک مراجعه کنید چون جوابی که به این سوال داده شده کاملا بحث ما رو پوشش میده. http://www.btid.org/fa/news/85648
نکته کلیدی اینکه "معیارها" از هر آدمی به آدم دیگه متفاوته. بحث خیلی ساده س "هم کفو" بودن. تمام چیزایی که شما فرمودین درست. هر کس هر فکری داره قابل احترامه و بحث سر درست یا غلط بودن عقاید من یا طرف مقابلم نیست بحث سر هم کفو نبودنه اینو که دیگه نمیشه انکار کرد من که دلم میخواد نماز بخونم حتی اگر ظاهر ساز و ریا طینت باشم با آدمی که نماز نمیخونه روضه نمیگیره تو مجالس خانوادگیشون اختلاط و بی حجابی( نه بدحجابی بلکه بی حجابی) و رقص زن و مرد دیفالت محسوب میشه کفو همیدگه نیستیم حتی اگر اون آدم روحی به بزرگی نلسون ماندلا داشته باشه. من قرار نیست با افکار کسی زندگی کنم ولی قراره با نمود بیرونی اون افکار زندگی کنم. اگر اینقدر راحت میشد با این تفاوت های سبک زندگی کنار اومد پس آمار طلاق ما چی میگه؟ دقیقا مردم برای چی پس طلاق میگیرن؟ طبق اون چیزی که تو اون لینک نوشته معیارها دودسته ن عمومی و اختصاصی. معیارهایی که شما گفتین مثل مرد زندگی بودن انسان بودن شرافت داشتن و... معیارهای عمومی هستن که درصد بالاییش رو اغلب آدم ها بخاطر انسان بودن دارن. ولی واقعا شما معتقدین آمار بالای طلاق ما سر اختلاف روی معیارهای عمومی هستن؟ نه خب معیارهای اختصاصی هم مهمن. من برای معیارهام اولویت دارم. تحصیلات بنظر من در حد فوق دیپلم کفایت میکنه یعنی در همین حد که قد دو سال وارد فضای اجتماعی دانشگاه شده باشه اونم برای اینکه فقط فضای فکری دو طرف کمی بهم نزدیک بشه. وضع اقتصادی نمیگم مهم نیست باشه خیلی خوبه ها ولی اگر نباشه کسیو بخلطرش رد نمیکنم .وضع اقتصادی برام مهمه در حدی که توان خرید یه حلقه دادن یک ولیمه ساده اجاره یک خونهخیلی معمولی در هر منطقه شهر رو داشته باشه و یک حقوق در حد دادن اجاره خونه و خرج روزانه زندگی شعار نمیدم باور کنید شعار نمیدم تو این شرایط قرار گرفتم و اگر بقیه ملاک هام رو تو اون فرد میدیم با این مسائل هیچ مشکلی نداشتم چون خودم رو میشناسم. پس اگر از ایده آل هام حرف میزنم دنبال ادم شش دانگ نیستم. دنبال یک ادمم با وضع اقتصادی کاملا ساده تحصیلات نه در حد فوق لیسانس که معیارهای عمومی رو داشته باشه و بخشی از معیارهای اختصاصی من رو هم داشته باشه. اونم انجام واجبات و تلاش برای دوری از محرمات. اگر میگم ولایی باشه منظورم این نیست رهبر رو بکنه استیکرش منظورم اینه وقتی تلویزیون داره ایشون رو نشون میده فحش نده و بزنه کانال دیگه. شما میفرمایید ممکنه ادمی نماز نخونه ولی خیلی انسان تر از من نماز خون باشه اینو من هم تو جواب کامنت ها دقیقا پذیرفتم ولی من هم کفو ادمی که نماز نمیخونه نیستم همین.ولی شما ممکنه معیارهاتون جوری باشه که هم کفو این ادم باشین تا اخر عمر عاشقانه کنار هم زندگی کنید. حرفاتون درسته ولی نمیشه به صورت قاعده کلی تعمیمش بدین چون تو اون حرفها شما تفاوت های معیاری که برگرفته از تفاوت های شخصیتی هست رو در نظر نگرفتین. ممنون از دقت نظرتون.

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام برشما

من یه نکته بگم..انقد سختگیری نکنید که بشه حکایت کلاغی که ازبس ازاین درخت به اون درخت پرید بی لونه موند...
اون مذهبی که مدنظر شماست نمیدونم چجوریه.بنظر بشدت ایده اله ..یکم از بالا نگاه میکنید بنظرم..به اون افراد خواستگار..بیایید پایین همه ما برتریمون درمیزان انسانیتمون...همه قرار نیست قدیس بشن ایده ال باشن از هرحیثی خانمی...چون چیزی به اسم ایده ال وجود نداره همه چی تو دنیا میانست...
موفق باشید
یازهرا
 

تصویر الف
نویسنده الف در

دوست عزیزم البته کلام شما مورد احترامه ولی اگر دقت بفرمایید موضوعی که من راهنمایی خواستم در مورد نیاز به راهنمایی برای انتخاب همسر و اصول و معیارهای گزینش اون نبود اصلا به پاسخ مشاور هم مراجعه بفرمایید بنده در پاراگراف آخر راهنمایی ایشون جوابی که میخواستم رو گرفتم. بله بنظر من هم ازدواج باید عاملی باشه تا سبک های غلط زندگی آدم رو عوض کنه. ولی سبک زندگی مترادف با ایدئولوژی نیست. بازم ممنون دوست خوبم. از همراهیتون سپاسگزارم.
زهرایی باشید.
یاعلی.

تصویر merida
نویسنده merida در

شما که سفت  وسخت  سرحرافاتون هستید جسارتا برا چی راهنمایی خواستید؟همون راه قبل رو ادامه بدید.

ازدواج یعنی عوض شدن سبک زندگی ، چیزی که هرکسی نمیتونه از پسش بربیاد.حرفم کلی هست
موفق باشید
یازهرا
 

 

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام.
خانوم شما به هم کفو بودن اعتقاد دارید؟ در جواب دوست بزرگوارمون yasin1366 هم عرض کردم من همه این حرف ها رو قبول دارم ولی ایده ال فکر کردن رو نمیتونم بپذیرم. من دنبال کنکاش اعتقادات هیچکس نیستم و نخواهم بود (حتی پدر و مادرم )جز نزدیکی فکری با همسر آینده م. نمیگم انطباق فکری میگم نزدیکی فکری. نمیدونم ایده ال برای شما چه جوری تعریف میشه ولی برای من توقع انجام واجبات که انگشت شمارن: نماز. روزه. خمس. غسل و تلاش برای ترک محرمات مثل پرهیز از نگاه گناه الود به نامحرم دست ندادن با نامحرم. عدم تمایل و وابستگی به موسیقی با صدای زن. نگاه نکردن فیلم ها و شبکه های مستهجن. ایده آل و بلند پروازی محسوب نمیشه. شاید از نظر شما خیلی این چیزا معیارهای آبکی محسوب بشه ولی این بر میگرده به تفاوت های فردی و اختلاف سلیقه. خداروشکر تا الان توهم بچه پیغمبر بودن نداشتم(از امروز به بعد رو نمیدونم) ولی دنبال کسی هستم که اگر بچه پیغمبر نیستم بچه شمر هم نشم باهاش. این اقایی که شما میفرمایید چرا مجبورش کردم دروغ بگه من فقط یه مثال زدم وگرنه خانواده ایشون تا اومدن خونه ما و همدیگرو دیدیم هر دو طرف کاملا عاقلانه درک کردن کفو هم نیستیم.ولی این اقا خودش اصرار داشت به زور همدیگرو شکل هم بکنیم. من نمیتونم جزییات این شبیه نبودن رو بگم ولی یکی از کلیاتش این بود که وقتی ما تو اتاق صحبت میکردیم خانوم داداششون گفته بودن مراسمات عقد عروسی رو مختلط میگیرن و نه تو تالار. تو باغ که کسی مزاحمشون نشه. متوجه دلیل ایجاد مزاحمت میشید دیگه؟ من تو کامنت قبلی هم عرض کردم خودم شخصا یک جلسه سه ساعته به طور رسمی باایشون صحبت کردم و متوجه شدم هر جا اختلاف شدید فکری بود ایشون میگفتن برای من مهم نیست هرچی شما بگی. اگر شما میتونید اینهمه تضاد فرهنگی رو کنار هم بذارید بهتون تبریک میگم ولی من نمیتونم. ضمنا ما تو کلیات بحث نمیکنیم که شما تئوری های کلی میدین ما روی سه تا مورد خیلی پر و پا قرصی صحبت میکنیم که من تک به تک آنالیزشون کردم و جواب رد دادم. در عالم ثبوت شاید تئوری های شما عقلی باشه ولی باید وارد مرحله اثبات بشه اونم موردی و تک ب تک. من یه جوری کلام شما رو برداشت کردم( البته مطمئن نیستم درست باشه) که انگار به هم کفو بودن توجهی ندارید و فکر میکنید میشه خیلی راحت از کنار خیلی مسائل که برای من معیاره گذشت. اگر من معیارهام رو تو انتخاب همسر نخوام دخیل کنم که سر هر چهار راهی میشه مورد ازدواج پیدا کرد.اگر هم فکر میکنید اشکال از معیارهای منه که خب این ب تفاوت نظر برمیگرده وگرنه من توفع عمل به واجبات و... رو ضعف معیاری نمیدونم. این لینک رو مطالعه بفرمایید مشاوران همین سایت گذاشتن نه یکسری مشاور بی سواد تئوریزیسین:   http://www.btid.org/fa/news/85648
من نمیخوام کسی رو به زور ببرم به بهشت ولی نمیخوام هم با کسی زندگی کنم که احتمال رفتن به جهنمم رو از اینی که هست بیشتر کنه. ممکنه شما بگی تو که خیلی ادعات میشه ایمان خودتو حفظ کن بذار اونم راه خودش رو بره تا دموکراسی هم اعمال شده باشه ولی من بچه پیغمبر نیستم که بتونم به نفسم این قول رو بدم که با زندگی در کنار این مدل آدم ها شبیه اونا نشم و همین ته مونده ایمان رو هم به حراج نذارم. اتفاقا چون ادعای پیغمبر زاده بودن ندارم میترسم وارد این مدل زندگی بشم که تاثیر بگیرم وگرنه اگه اینقدر به خودم مطمئن بودم که 5سال پیش با همین افراد ازدواج میکردم و الان یه طایفه رو شبیه افکار خودم کرده بودم و بعدشم زندگی شیرین می شود و... .
در نهایت برای من واقعا باعث خوشحالی بود اینقدر انسانیت به خرج دادین و وقتتون رو برای کمک فکری به من صرف فرمودین. خیلی لطف فرمودین.

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام برشما.
علت اینکه خیلی ها ازدواج نمیکنن (توهم زدن که فرزندپیغمبرن و دنبال پیغمبر زاده میگردن )
یه عده خیلی خیلی محدود در حد یک نفر دنبال ادم منطقی میگردن و پیدا نکردن ! ( باید نیوتن و اینشتن رو به عقدشون در بیاریم ! چه هم شود  )
یه عده هم وجود دارن که علاوه بر نداشتن پول ، شکست لفظی هم خوردن !
شکست لفظی چیه ؟
بزارید براتون بگم
یعنی تو خواستگاری طرف تو چشاشون نگاه کنه و بگه : ادم خیلی خوبی هستی ، تو سفر و دوستی خیلی خوبی ولی به درد زندگی مشترک نمیخوری !!!!!
ایمان به ولایت فقیه و..جز معیار ازدواج نیست..
.نمیشه افراد رو به زور بهشت برد این یاد شما باشه ...حتی اگه اون فرد همسر شما باشه..حرفی که میزنید نشون میده شما بشدت ایده ال گونه فکر میکنید...از اونجا همه ما ایرانی ها برنامه یکسان برای تربیت فرزندمون نداریم بخاطر همین تربیت ها متفاوته چیزایی که در نزد شما ارزشه در نظر اون افراد یه چیز معمولیه..درمورد سوال پرسیدن بنظرم اشتباه بوده نحوه پرسش شما و خوده شما چه بسا باعث شدید که اون پسر برای اینکه شما رو از دست نده اینطور جواب بده و بقول شما دروغ بگه.....خوده شما زمینه دروغ براش فراهم کردید..
من مشاور و بقیه کاربرا اون موقعیت شما رو لمس نکردیم که  مشاورمون بهترین باشه ..شما در راسش هستید ..یه عده ازمشاورا یه مشت مطالب اماده شده درباره هرموضوعی دارن از حفظ هم هستن برید همونا رو خیلی با اب وتاب بیان میکنن و شما هم سرمست از مطب مشاوره میاید بیرون......!!!!!شما باید با اون پسر خودتون در جلسات خواستگاری حرف میزدید تا خودتون بشناسیدش..اگرم تضادی بود درافکارتون خودتون پی میبردید...
نکته بعد ببینید زن شوهر نباید 100٪شبیه هم باشن باید ی سری تفاوت ها باشه اصلا خوده تفاوت از ملزومات روابط درسته و اگه نباشه یقیننا مشکل پیش میاد ..چون انسانها دنبال نداشته هاشون هستند....

تنتون سالم ودلتون شاد
یازهرا

 

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام. ممنون از راهنماییتون. حرفتون کاملا درسته این تفاوت مذهبی که من ازش حرف میزنم اگر بخوام عدد بدم میگم از 100 من چیزی حدود50ملاکم هست و تو سه مورد اولی که تو متن درباره شون گفتم 10هم به زور بودن. من تو شرایط فکری تربیت شدم که ولایت مداری واسم مهمه و نمیتونم با کسی زندگی کنم که محمدرضا پهلوی رو ولی بلامنازع ایران میدونه. برای من نماز مهمه نمیتونم با ادمی زندگی که میگه خدا به نماز ما نیاز نداره اینارو آخوندا دراوردن ما رو سرکار بذارن همینطور نمیتونم باادمی زندگی کنم که وقتی یه مسافرت بخوایم بریم باید مجبور بشم موسیقی غنا و صدای زن گوش بدم. من نمیگم من که این کارها رو دوست ندارم خوبم و اونا بدن نه اصلا. قاضی فقط خداست و هیچکس نمیتونه چنین ادعایی کنه. حتی من میگم دل پاک اونا ممکنه بیارزه به صدتای من پر ادعا. فقط میگم افکار من با اونا در تضاد بوده همین و این تضاد بعد فروکش کردن اتش احساسات مشکل ساز میشه. ضمنا من این موارد رو از روی ظاهرشون حدس نزدم. تو دوره لیسانس به مشاوری مراجعه کردم ایشون گفت بپذیر بیان خواستگاری با سوالات انحرافی باطنش رو کنکاش کن. به عنوان مثال من به ایشون گفتم شکل پوشش من و اعتقاداتم کاملا تقلید از خانوادمه حالا اگر بعد ازدواج نخوام این تقلید ادامه پیدا کنه و آزاد فکر کنم شما مشکلی دارین؟ (جوری پرسیدم که دروغ نشه ولی ایشون متوجه نشن چی پشت فکرمه) ایشون کلی شگفت زده شدن و گفتن نه اتفاقا من آدم روشنفکری هستم و دلم میخواد همسرم آزاد باشه. دلیل نداره نسل ما اسیر افکار فنیتیک نسل گذشته بشه که بخاطر درگیری جنگ و فقر و... فرصت آزاد اندیشیدن رو به خودش نداده. خب بنظر شما چه این ادم راست میگفت چه دروغ من میتونستم بهش اعتماد و تکیه کنم؟ اگر حرفاش منطبق با افکارش بود ک مشخصه جوابم منفی بوده اگر هم ظاهر سازی بوده من نمیتونم به ادمی اعتماد کنم که برای رسیدن به هدفش اینقدر ساده دروغ میگه. اینجا فضای بحث اعتقادی نیست ولی تز من اینه که اگر قراره ادم با ازدواج کامل بشه ازدواجی بکنه که افکار ارمان ها و ایدئولوژیش رو ارتقا بده کامل تر کنه یا در معمولی ترین حالت ثابت نگهش نداره حتی اگر پیشرفت نکنه نه اینکه بزنه از بیخ و بن ببردش زیر سوال.
بازهم ممنون بزرگوار. استفاده کردم از محضرتون. یازهرا.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

ببین برداشت من این ب وده که شما به اون پسرها نه رو میدادی که بخوان سو استفاده کنند نه کم محلشون میکردی که بخوان برن دنبال کار و زندگیشون به همین دلیل هر جا میرفتی پس از مدتی یکی دلباخته شما میشد و این پسر با خودش میموند که این دختر میخواد نمیخواد و....
به هرحال آنچه که در گذشته اتفاق افتاده گذشته دیگه فایده ای ندارد اما در مورد ذهنیت شما خواستگاراتون بررسی کنید و به یکی جواب مثبت بدید بره این مدت باید اندکی صبر کنید ولی اخب این نکته هم در نظر بگیرید که در معیاراتون سخت گیری نکنید و انعطاف پذیری داشته باشید

تصویر الف
نویسنده الف در

باور مذهبی که تو تصور من هست صرفا  انجام واجبته و تلاش حداکثری برای ترک محرمات. گفتم تلاش حداکثری برای ترک محرمات چون انسان ممکن الخطاست و نمیتونم از کسی انتظار داشته باشم هیچوقت خطا نکنه حتی تو شرایطی هم قرار گرفتم که پذیرفتم اشتباه و خطای گذشته یک ادم رو اصلا ندیده بگیرم چون خداش ستار العیوبه و اهل مغفرت پس من کی باشم ولی تو همون شرایط تو اون ادم تلاش حداقلی هم برای ترک خطا رو ندیدم چه برسه حداکثری حتی با تکرارش اثبات کرده نادم هم نیست چه برسه به تصمیم به توبه.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

میشه این باورهای مذهبی و معنوی خودتون شرح بدید ؟

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام. ممنون از راهنماییتون. ولی برداشت شما فقط در مورد اول که پسر دایی م بودن درسته و چون بچه بودم اصلا نمیفهمیدم باید بهش رو ندم ولی تو سه مورد بعد اتفاقا کاملا برعکس قاطعانه برخورد کردم و میدونستن دیگه از طرف من هیچ نرمشی وجود نداره لذا متوسل به خانواده میشدن تا اونا واسطه بشن. ولی من واقعا معیارهای سخت گیرانه ای ندارم و بارها سر این موارد به مشاور عالم متدین رجوع کردم خط قرمزهای من باورهای مذهبی و معنوی من هستن. در هر حال خیلی ممنون وقت گذاشتین. اسفاده کردم از فرمایشاتتون.

تصویر سروناز20

آخی .... شما که ماشالله این همه خاطر خواه داشتی نه مثل ما فقط رویاشو ...!
نگران نباشید دیر یا زیر یکی در کمندتون گیر خواهد کرد و خلا تون رفع میشه ...موفق باشید

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام خواهر بزرگوارم. این موارد به خصوص مورد دوم و سوم فقط دوره لیسانس و ارشد من رو به پر تشویش ترین دوران زندگیم تبدیل کرد و تو دوره لیسانس بجای اینکه از سر کلاس نشستن لذت ببرم و کنار دوستام باشن فقط تو فکر این بودم که اگر سه تا غیبت هر کلاسم تموم بشه باید چیکار کنم. رفتن به دانشگاه بخاطر سنگینی رفتار و نگاه کسایی که در جریان بودن شده بود کابوس من. تو دوره ارشد هم با این که هیجان زیادی برای شرکت در بحث های مختلف داشتم هیچوقت نتونستم حتی بدون نگرانی سر کلاس از استادم سوال بپرسم. من بخاطر سنگینی جوی که اون آقا تو موسسه به وجود اورده بود بعد دفاع پایان نامه م دیگه نتونستم برگردم اونجا و عملا از فعالیت های فرهنگی-اجتماعیم که تفریح روحی بود برام محروم شدم. در هر حال اینا شاید از بیرون رویا باشه ولی برای من چیزی جز کابوس نبود الان هم که برای روانم تبدیل به یک اعتیاد خلا ساز شده. تازه این یک طرف قضیه س طرف دیگه ناراحتی بود که من بخاطر حال هم کلاسی م تو دوره لیسانس داشتم که پر شور ترین دوران زندگیش اونم سه سال تموم تبدیل شده بود به یه آدم منزوی و نگران و منتظر و افت شدید درسی و این واقعا خوشحالم نمیکرد. اگر اینا امتحان الهی نبوده باشه و حق انتخاب با من بود قطعا ترجیح میدادم هیچ کدوم هیچوقت نباشن. ممنون از راهنماییتون. ان شاء الله عاقبت بخیر باشید.

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

چنین احساسی از جانب یک دختر با شرایط شما تا حدودی طبیعی است؛ چون هر دختری در این شرایط، مورد توجه بودن را دوست دارد؛ به خصوص اگر آن را تجربه کرده باشد که شما به نحوی با وجود این چند خواستگار پر و پا قرص آن را تجربه کرده اید و حالا که این توجه ها قطع شده احساس کمبود می کنید. لذا نه تنها حرف شما مسخره نیست؛ بلکه این دغدغه کاملا بجاست و همینکه الان متوجه آن هستید خیلی خوب است و باید آن را مدیریت کنید.

از بین بردن این احساس که تقریبا غیر ممکن است؛ چون یک احساس ذاتی و درونی است که خدا در نهاد زن ها قرار داده تا به واسطه آن چرخه زندگی طبیعی بچرخد. لذا بهترین راه و شاید تنها راه حل ارضای این نیاز این است که شما هر چه زودتر از بین خواستگارهایی که دارید یکی  که تناسب بیشتری با شما دارد را انتخاب کنید و ازدواج کنید؛ چون فقط در همین صورت است که این احساس درونی شما ارضا خواهد شد.

با این حال تا زمانی که شرایط ازدواجتان فراهم شود و مورد خوبی پیدا شود، ورزش، کم کردن اوقات فراغت، دوری از تنهایی، گرم کردن بیش از پیش رابطه با اعضای خانواده و دوستان نزدیک، نزدیک شدن بیشتر به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام و ... می تواند به شما کمک کند تا راحت تر با این مسئله کنار بیایید. 

پیروز و سربلند

صفحه‌ها