15:35 - 1393/04/10
سوال یکی از کاربران:
به نظر شما با اون مادری که میگه واسه ازدواج زوده هنوز بچه هست باید چه کرد؟؟ آخه اقوام میگن دامادش کن مامانم میگه بچه هست.درسش بخونه.
من تا الان حرفی از ازدواج نزدم چون شرایطش نیست.دلم خیلی میخواد اما نمیشه چون با این حرفای که مامانم میزنه اصلا روم نمیشه بگویم.
شاید بخندید اگه شد میخوام تا آخر عمر تنها باشم.
*خواهشا اینو نگیوید که خجالتو بگذارم کنارو بهش بگم ...
تا یادم نرفته که بگویم 3 ماه دیگه میشه 22سالم.
منتظر جوابتون هستم.
پاسخ
سلام
این پست رو مطالعه کن
انجمنها:
http://btid.org/node/32304
من نمیدونم با اینکه الان تعداد دخترهای مجرد خیلی بیشتر از پسرهاست،حالا چرا اینجا دخترها نظر میدن که چرا میخای ازدواج کنی و این حرفا!!و همین توقع بالای خانم هاست که هم سن ازدواج پسرها رو بالا برده و به تبعش دخترای مجرد هم زیاد شدن. در حالیکه ازدواج هدف اصلیش کسب آرامش در همه جنبه های روحی،روانی،جسمی،جنسی،اجتماعی و ... است.خب قطعا درآمد باید باشه،ولی اولا خدا خودش تو قرآن وعده داده که اگه ازدواج کنین خدا از نظر مالی هم کمکتون میکنه! و صد البته با تلاش خودمون.یه پسر که ازدواج کنه حتما تلاشش بیشتر میشه و بیشتر به فکر کسب درآمده...
سلام
این پست رو مطالعه کن
گفتند باید درس و سربازیت مشخص بشه بعد
Yasaman خانم ،شما اگه میگی هنوز زوده برا ازدواج پس تو این سایت چیکار میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مطمئمنم ارزوت اینه که از تنهایی دربیای،
ببین هیچ وقت یه نفر رو از ازدواج منع نکن،امکان داره حرف شما روش تاثیر بزاره و ازدواج نکنه و به گناه بیفته و شما تو این گناه شریکی.......................................................
اقا خانم ازدواج نیازه بشره......
بفهمید..................................................................................................................................
اولا دلیل من برای عضویت در این سایت توصیه یکی از دوستام بوده...
دوما شما درآمد داری و راحت می تونی ازدواج کنی ولی کسی که هیچ درآمدی نداره جطوری می تونه ازدواج کنه؟ بعد از یه مدت نداری باعث می شه عشق و عاشقی" به قول شما نیـــــــــــــاز!!!" از کله اش بیفته! اون وقت می مونه دو تا آدم افسرده که واسه نون شبشونم محتاجن.
عاقلانه فکر کن نه احساسی.
به گناه بیفته یعنی چی؟ کسی که کار کنه و مشغول باشه هیچ وقت به گناه نمی افته. به قول مولا علی آدم بی کار همیشه ذهنش به سمت گناه پر می کشه...
فک نمی کنی هنوز خیلی بچه ای؟!
چرا می خوای یه نفرو بدبخت کنی؟ با کودوم شغل و درآمد می خوای زندگیتو بچرخونی؟ اصلا فک کردی که می خواین از کجا بیارین و بخورین؟!
به جای احساسی فکر کردن یه کم عاقلانه فکر کنی بهتر نیس؟
من خودم 21 سالمه.با این که درآمد خوبی دارم و یه عالمه از بابام هم پول می گیرم به عنوان یه دختر فکر می کنم هنوز زوده برا ازدواج. چون می خوام اول درآمد حداکثری داشته باشم و خودمو جموجور کنم بعد! حالا شما با این که پسری و باید خرج یه خونواده رو می دی به این چیزا فکر نمی کنی؟!
همین کارا رو می کنید که افسردگی می گیرید. برو صب تا شب کار کن ببینم یاد عشق و عاشقی می افتی؟!!!
بنظرم خیلی از دخترها با شما هم عقیده نباشن! و البته ینظرم شما در بین دخترها استثنا هستین چون معمولا دخترها از سن 17،18 به بالا نیاز به ازدواج رو در وجودشون حس میکنن.این رو مطمئنم. و این داداش ما هم حق داره که بخاد به ازدواج فکر کنه....
وهمچنین بنظرم شما یکمی بیشتر از حد منطقی هستین و واقعا تعجب میکنم بعنوان یه دختر اینجور به ازدواج نگاه میکنین!! مگه ازدواج یه تجارته!!؟ شما نظراتو واسه خودت نگه دار لطفا!!
یه نکته دیگه رو فراموش کردم که بگم ....
شما که زندگی ایندتون رو بر مبنای پول و مادیات بنا کردید که هر وقت تونستم خودمو از لحاظ مالی جمع و جور کنم حرف از ازدواج نمیزنم .....چجوری توقع دارید در اینده همسرتون همچین تفکراتی نداشته باشه ...؟؟
نکته بعدی اینه که اگه اون موقع که تونستید خودتون رو جمع و جور کنید دیگه خواستگار واستون نیومد میخواید چی کار کنید ؟؟؟
و اخرین نکته اینه که اگه هیچ وقت به اون درامد حداکثری که تو ذهنتون هست نرسیدید میخاید چی کار کنید ؟؟؟فکر نمیکنید این همه مدت تلاش هاتون الکی بوده ؟؟
سلام
مگه خدا رزق و روزی بندشو با این چیزا حساب میکنه ؟؟؟ مگه واسه ازدواج نگفته که ازدواج کن رزق روزی زندگیت با من ؟؟؟ یعنی خدا همینجوری الکی حرف میزنه ؟؟ به نظرتون احساس نمیکنید خدا تحت هر شرایطی روزی بنده هاشو فراموش نمیکنه ؟؟؟ اینکه بشینی تا درامد حداکثری داشته باشی به نظر خودتون درسته ؟؟ اونوقت اگه خدا براتون یه رزق محدودی رو در نظر گرفته باشه یعنی همینی که الان درامد دارید اونوقت میخاید چی کار کنید ؟؟؟
بهتره که یه خورده دیدگاهمون راجع به پول و زندگی این دنیا کمی به سمت قرآن بره !!!
به نظر شما بهتر نیست اول رزق و روزی داشته باشه بعد ازدواج کنه؟!!
نه بهتر نیست
چون رزق و روزی رو خدا میده و ایشون فقط باید دنبال کار و تلاش باشه بقیه اش رو به خدا باید بسپاره ......برای ازدواج خدا نگفته اول رزق و روزی داشته باش و پول داشته باش بعد ازدواج کن ......بالاخره ما یا به حرف خدا اعتماد داریم یا نداریم!!!
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
در این خصوص باید اولا عرض کنم که تاحدی کاملا طبیعی است که شما در این سن، احساس نیاز برای ازدواج داشته باشید.
این را بدانید که بهتر است بدون خجالت و بدون هرگونه عامل بازدارندهی دیگر، در این مورد با والدین خود صحبت کنید و نیاز خود را برای ازدواج به آنها تشریح کنید. به طور مسلم اگر والدین شما نیاز شما را درک کنند، به کمک شما خواهند شتافت، البته اگر شرایط و امکانات مالی و ... هم برایشان مهیا نباشد، باز هم میتوانند به شما کمک کنند. حداقل اینکه در آینده نه چندان دور سعی خواهند کرد که شرایط و امکانات ازدواج شما را فراهم کنند.
همانطور که خودتان هم اشاره کردهاید پر واضح است که مطرح کردن این موضوع آن هم برای اولین بار با والدین، به صورت مستقیم سخت است، پس بهتر است از یک فرد قابل اعتماد مانند؛ پدربزرگ، مادربزرگ و خواهر یا برادر یا خاله و عمه یا ... به عنوان واسطه از آنها کمک بگیرید و از او بخواهید که این موضوع را به خانواده شما منتقل کند.
چه بسا یکی از دلایلی که معمولا والدین گرامی از ازدواج فرزندانشان خودداری میکنند، این است که اعتماد کاملی نسبت به فرزندشان برای مسئولیت پذیری یک زندگی مشترک را ندارند، برای این منظور باید سعی کنید مهارتهای زندگی خود را با مطالعه زندگی شخصیتهای بزرگ، شرکت در کلاس و جلسات مهارتهای زندگی، قبول مسئولیت پذیری در خانه و کار کردن در بیرون از خانه و بالا بردن آستانه تحمل و حوصله خود در مواجه با مشکل، ارتقاء دهید تا به تدریج والدین شما به این نتیجه برسند که شما صلاحیت مسئولیت پذیری یک زندگی جدید را دارید.
شما به هدف جلب موافقت خانواده با ازدواج شما، بدون در نظر گرفتن موارد مالی یا حداقل صرف نظر کردن از بعض انتظارات مالی میتوانید کارهای زیر را انجام دهید:
- توسل و دعا به درگاه الهی و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) برای نرم شدن دل پدر و مادر.
- ترساندن والدین نسبت به ادامه تجرد با:
الف) بیان خطرات موجود و شکننده بودن مقاومت اکثر جوانان در شرایط کنونی با استفاده از پیامدهای سوء تاخیر ازدواج مثل: ارتباطات نادرست، گسترش اسباب تحریک و احتمال ایجاد عشق به فرد نامناسب در محیط اختلاط.
ب) بیان غیر مستقیم در معرض خطر بودن خود، با بیان قضایایی که برای دوستان و اطرافیان در محل زندگی یا تحصیل اتفاق افتاده و همچنین بیان موقعیتهای لغزش و گفتن اینکه مقاومت هرکس اندازهای دارد.
- جلب اطمینان والدین نسبت به داشتن صلاحیت ازدواج و توان پذیرش مسئولیت زندگی در عمل، مثلا: تغییر رویه دهید و همانند بچهها در منزل برخورد نکنید، یا کاری پیدا کنید و مشغول فعالیت، یا پول پس انداز کرده و بعضی از وسایل مورد نیاز زندگی را تهیه نمایید و یا مسئولیتهای مهم را در خانواده به عهده بگیرید.
- اظهار نیاز به ازدواج و پیشنهاد خواستگاری
- غلبه بر خجالت در زمینه اظهار نیاز به ازدواج از طرق ذیل:
راه غیرمستقیم مثل: ابراز ناراحتی و افسردگی بخاطر تنهایی و یا وقتی ازدواج در تلویزیون میبینید یا حرف ازدواج کسی در منزل زده میشود، بگویید خوش بحال آنها.
- استفاده از شوخی؛ مثل اینکه وقتی مادر خسته شده است بگویید اگر عروس شما اینجا بود کمکت میکرد.
- استناد به ازدواج خود والدین که معمولا ساده بوده است و از والدینتان بخواهید مثل زمانی که خودشان ازدواج کرده درباره شما فکر کنند تا بتوانند عمق نیاز شما را درک کنند.
- نمونههای ازدواج آسان که انجام شده را برای والدینتان بازگو کنید.
- اثر گذاری بر یکی از والدین و فرستادنش به سراغ دیگری؛ مثلا شما میتوانید با پدرتان صحبت کنید و از او بخواهید که مادر شما را هم قانع کند.
- کمک گرفتن از بزرگان، خواهر برادر و هر کس که میتواند بر والدین تاثیر بگذارد.
- استناد به نظر دین که در شرایط ضرر داشتن تجرد ازدواج را واجب میداند.
* کسب موافقت والدین برای اقدام جهت ازدواج جوانان در شرایطی که مخالفت انها غیر منطقی است از راههای زیر:
- ابراز دلتنگی و احساس تنهایی و نیاز به همدم و همراه.
- تصمیم به صبر و ایستادن پای کار تا حصول رضایت والدین.
- اصرار بر خواسته خود و تکرار آن به انحاء گوناگون و در شرایط و موقعیتهای مختلف به صورت مستقیم یا کنایهای (البته تا حدی که به تمسخر و مضحکه کشیده نشود.)
- استفاده از قاعده احترام و از کوره در نرفتن در هر شرایطی، به همراه محبت و ملاطفت بیشتر در صحبت و رفتار در قبال والدین.
- استفاده از هر فرصت عمومی و خصوصی برای طرح خواسته خود به صورت صمیمانه و صادقانه؛ مثل دعوت به رستوران یا خوردن آب میوه، قدم زدن، نامه نوشتن و ... .
- استفاده از سکوت طولانی سوال بر انگیز.
- استفاده از حساسیت والدین؛ مثلا اگر به غذا خوردن او یا لاغر شدنش حساسند کاری کند بگویند ازغصه خوردن لاغر شده.
ولی اگر برای شما به هر دلیلی امکان ازدواج فراهم نبود، سعی کنید خود را کنترل کنید و در پی فراهم کردن مقدمات ازدواجتان باشید. همچنانکه خدای متعال در مورد کسانی که فعلا شرایط و امکانات ازدواج را ندارند، فرموده؛ «وَليَستَعفِفِ الَّذين لَا يَجِدُونَ نِكاحَاً؛ و بايد آن كسانى كه ازدواج برايشان مقدور نيست، عفت بورزند.»[نور،33]
امّا کنترل این غریزه به این صورتی که ذکر میشود، قابل تحقق است؛ غريزه جنسى اگر با ازدواج مهار نگردد، مناسبترین راه تسلط بر آن، كنترل مثبت است و آن پرهيز و خودداری از هر گونه صحنه و تصویر و كارهايى است كه به تحريك اين غريزه مىانجامد.
این نوع کنترل که جنبه پیشگیری دارد؛ برای این منظور بهتر است؛
1. از تنهایی که موجب افکار تحریک آمیز میشود جدا خودداری کنید.
2. فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه میکند و نیاز جنسی شما که به انرژی شما وابسته است نیز کم خواهد شد.
3. ارتباط معنوی خود را تقویت کنید زیرا تقویت معنویت و ایمان به خدا و ترس از عذاب الهی با شرکت در مجالس مذهبی و حضور در اماکن زیارتی به شما در کنترل این غریزه کمک می کند.
4. توجه به آثار منفی خود ارضایی؛ مثل ناتوانی جنسی
5. پرهیز از خوابیدن با شکم پر
6. اجتناب از پوشیدن لباس های تنگ
7. اجتناب از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسی و حتی شوخی های جنسی و تحریك كننده و فكر كردن در این امور
8. حتی المقدور پرهیز از خوردن مواد غذایی محرك مانند : خرما، پیاز، فلفل ، تخم مرغ ، گوشت قرمز، غذاهای پرچرب و استفاده از کافور در غذا و همچنین گشنیز و عدس برای کاهش میل جنسی
9. تخلیه مثانه قبل از خواب
10. پرهیز از نوشیدن افراط گونه آب و مایعات به خصوص شب ها و قبل از خوابیدن
11. خودداری از نگاه به بدن عریان خود را در آینه
12. عدم دست ورزی اندام جنسی خود خصوصا در رختخواب
13. پرهیز از به رو خوابیدن
14. اجتناب از بیكاری و پرکردن اوقات فراغت با مطالعه کتب علمی و... ، ورزش ، و تفریح غیر محرک جنسی و ... ، صحبت با دوستان در زمینه های غیر محرک جنسی
15. رفتار متكبرانه با نامحرم و خود داری از سخنان ملایمت آمیز با آنها
16. قرار نگرفتن با نامحرم و جنس مخالف در مكان خلوت و دور از نگاه دیگران حتی برای آموزش و ...
17. نرفتن به رختخواب بدون احساس خستگی
18. خودداری از استحمام در زمان هجوم افکار جنسی
البته همه این مواردی که گفته شد راهکارهای مقطعی برای کنترل غریزه جنسی است و بعد از مدتی که شرایط و امکانات ازدواج را فراهم کردهاید، حتما ازدواج کنید.
با آرزوی موفقیت
شما کار دارین که به فکر ازدواج افتادین؟ میدونین اگه کار نداشته باشین کمترین زیانش اینه که احساس حقارت بهتون دست میده؟ وقتی ازدواج میکنین دستتون باید تو جیب خودتون باشه نه پدر و مادرتون. اینطوری همسرتون هم ازتون به عنوان یه تکیه گاه حساب نمیبره.
اگر دانشجو هستین در کنارش سر کار هم برین؛ وقتی حقوقتون در حد کفایت یه زندگی ساده دو نفره بود اونوقت احتمالش زیاده که خود خانواده بهتون پیشنهاد بدن که ازدواج کنین. اگر هم اون ها نگفتن خودتون بگین مثل خیلی از پسرهای دیگه که به خانوادشون میگن من تو سنی هستم که میخوام ازدواج کنم. لطفا برام همسر پیدا کنین. اگر هم حاضر نشدن این کار رو بکنن خودتون از دوستانتون کمک بگیرین برای پیدا کردن همسر مناسب.
سلام.رو نمیخواد که.من واسه خواسته هام هر کاری میکنم مگه اینکه دین یا قانون نذاره
20 ساااالمه همین فردا مامانم میخواد بره دختر خانومو ببینه
بابا پسرو خجالت.بگو مامان زن میخوام کلا 4 کلمست
خودتو بزن به افسردگی نمیدونم دیگه بحث ازدواجو زیاد بکش وسط و از این کارا
و کمک خواستن از خدا
از کجا می خوای زندگیتو تامین کنی؟!
سلام
باید به مادرتون نشون بدید ازپس مشکلات زندگی برمیاید خجالتون هم بزارید کنار برید باهاشون حرف بزنید
بعضی مادرها اینطوری هستن... مثلا هنوز فکر میکنن وقتی پسرش میگه میخوام ازدواج کنم، یعنی یه چیزی شبیه اینکه بگه برام فلان غذا رو درست کنید... به نظر من بهترین و منطقی ترین راه اینه که با درس خوندن و اگه بتونی کسب درآمد در حد پول توجیبی، خودت رو ثابت کنی و اینکه حتما از بزرگترهای فامیل هم کمک بگیری البته نه همه فامیل. اونی که مادرتون بیشتر قبولش داره.
برادر مصطفوی به نظر من بهتره سریعتر ازدواج کنی.بهترین سن همین موقع هستش.ادم تو این سن که هست دلش عشق و محبت می خواد.به نظر من ادم کار نداشته باشه یا از ترس فقر و اینا ازدواج نکنه خیلی بدتر و صد درجه زشت تر از اینه که ازدواج نکنه و به گناه بیفته .شاید اگه ازدواج کنه به مشکلات مالیش زیاد بشه اما دیگه اخرتش تضمین میشه.
اگه با مادرت در مورد وضعیت جامعه و به گناه افتادن صحبت کنی راضی میشه.
این سوال یکی از کاربران است و ما اینجا مطرحش کردهایم.