با سلام
بنده ۳۵ ساله ام و دختر ۱۲ ساله دارم و هم سن شوهرم هستم شوهرم بهم خیانت کرده ۷ ساله عاشق دختری شده بودند ودوساله که اون ازدواج کرده ولی باز هم رابطه دارند و به شدت پیامهای عاشقانه رد و بدل میکنند البته بنده تو مغازه همسرم تو خلوت و پشت در بسته گرفتمشون و بعد پیام های عاشقانه رو دیدم و نقشه هایی که برا ازدواج داشتند وووهر کاری ووحتی رابطه هم داشتند
ولی من همسرمو خیلی خیلی دوست دارم بدون اون نمیتونم بهش هم گفتم بی انصاف چطور دلت اومد عشق پاک منو بفروشی منی که اینهمه بهت محبت کردم ....
گفته اشتباه کرده و جبران میکنه و به سمتش نمیره دیگه منم بخشیدمش و بهش محبت میکنم که نره سمت اون بالاخره سخته از عشق ۷ ساله جدا شدن برای من هم سخته از زندگی ۱۷ ساله و همسرم دست کشیدن خیلی دوستش دارم
چکار باید کنم
اینکه ژیاد محبت میکنم اشکال نداره ؟
------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635
راهکاری برای حفظ و مدیریت همسرم
07:28 - 1400/05/31
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/179569
خیلی ممنونم اجرتون با خدا
همسرم خیلی مرموزه ، بهم محبت میکرد اصلا فکرش رو هم نمیکردم اینطوری بشه
دختر اومده مغازه و به دلایل مشکلاتش درد و دل کرده و بعد چند مدت عاشق شدند .
این کلمات رو گفتن برام خیلی سخته رابطه مشکلی نداریم من واقعا دیوانه وار دوستش دارم فکر میکردم اونم دوستم داره من به شدت احساسی ولی اون خیلی سرد بود قبل از این رابطه هم میگفتم کار عاشقانه اصلا همراهی نمیکرد چه عقده ها که تو دلم گذاشتم و گفتم خب بلد نیست چکار میشه کرد به مادر شوهرم گفته رابطه جنسی بلد نیست ولی منم همه سع ی ام رو کردم که اونیکه میخواد باشم وقتی نمیگه چطوری دوست داره از کجا بفهمم ؟ از لحاظ تیپ و ظاهر و اندام هم خدا رو شکر خوبم طوری که همه میگن حیف تو با اون همسرت ولی نمیدونم
حرف نمیزنه انتظار داره من همه چی رو خودم بدونم اون زنه معلومه که میدونه چون بیرون رابطه داره ولی من جز با شوهرم .... محبت هایی که بهش میکرده هم دلیل میشه کاش ذره ای از اونا رو هم برا من میکرد یه طوری شدم که ازم جدا میشه دیوونه میشم و گریه میکنم .
اون دختره هم عاشقشه بعد دعوا و دیدنشون با هم دوباره بهش پیام داده بود باهاش حرف زدم که من زندگیمو دوست دارم و دست نمیکشم تو هم برو سراغ زندگیت ولی میترسم که ادامه داشته باشه من دیگه تحملش رو ندارم .
اگه امکانش هست بفرمایید چطوری صحبت کنم ؟ نمیخوام روش باز بشه خودش گفت گیر کردم نمیتونستم ازش دست بکشم میخواستم بهت بگم کمکم کنی تا ترک کنم ولی نمیتونستم ووو
با سلام به شما کاربر محترم
نگرانی شما بابت رابطه همسرتان به جاست و قابل درک است. ولی اینکه همسرتان 7 سال با یک نفر رابطه دارد و علیرغم اینکه طرف مقابل ازدواج کرده ولی باز این رابطه را ادامه می دهند، می تواند نشان دهنده این موضوع باشد که این رابطه یک طرفه نیست بلکه دو طرفه است. به عبارتی درسته که همسرتان در برابر شما اذعان به اشتباه خودش کرده است و قول جبران رو به شما داده است، ولی باید توجه داشت که یک طرف ماجرا آن خانم است و اگر بنا باشد که همسرتان در قطع این رابطه مصمم نباشد و طرف مقابل هم به این رابطه ادامه بدهد، بعد از گذشت مدتی باز این رابطه ادامه پیدا خواهد کرد. لذا باید خیلی جدی و قاطع در این زمینه با همسرتان صحبت کنید.
البته بخشیدن اشتباه و خطای همسرتان چیزی از شما کم نمی کند، جزاینکه فرصتی دوباره به او می دهید تا به زندگی برگردد. لذا این کار شما مبنی بر بخشش همسرتان کار درستی است. همچنین اظهار محبتتان به همسرتان هم کار درستی است. فقط نکته ای که وجود دارد و لازم است بررسی شود این است که فکر می کنید علت چنین خطایی از سوی همسرتان چیه؟ علت گرایشش به این رابطه چه بوده است؟ آیا در ارتباط بین شما و ایشان مشکلی یا مسئله ای وجود دارد یا اینکه یک طرفه ماجرا به طرف سوم مرتبط است؟ پاسخ به این سوالات به شما کمک کند تا علت اصلی رو جویا شوید. از این به بعد هم می توانید برای مدتی همسرتان را زیرنظربگیرید ولی معنایش این نیست که بخواهید یواشکی پیامهای او را چک کنید که در آن صورت این روند باعث تخریب رابطه شما و همسرتان در دراز مدت می شود و یک عادت بدی در شما ایجاد می شود. همین مقدار که ایشان دست به پنهان کاری نمی زند و شفاف و روشن رفتار می کند کافی است تا بتوانید به او اطمینان کنید.
موفق باشید.
خیلی ممنونم اجرتون با خدا
همسرم خیلی مرموزه ، بهم محبت میکرد اصلا فکرش رو هم نمیکردم اینطوری بشه
دختر اومده مغازه و به دلایل مشکلاتش درد و دل کرده و بعد چند مدت عاشق شدند .
این کلمات رو گفتن برام خیلی سخته رابطه مشکلی نداریم من واقعا دیوانه وار دوستش دارم فکر میکردم اونم دوستم داره من به شدت احساسی ولی اون خیلی سرد بود قبل از این رابطه هم میگفتم کار عاشقانه اصلا همراهی نمیکرد چه عقده ها که تو دلم گذاشتم و گفتم خب بلد نیست چکار میشه کرد به مادر شوهرم گفته رابطه جنسی بلد نیست ولی منم همه سع ی ام رو کردم که اونیکه میخواد باشم وقتی نمیگه چطوری دوست داره از کجا بفهمم ؟ از لحاظ تیپ و ظاهر و اندام هم خدا رو شکر خوبم طوری که همه میگن حیف تو با اون همسرت ولی نمیدونم
حرف نمیزنه انتظار داره من همه چی رو خودم بدونم اون زنه معلومه که میدونه چون بیرون رابطه داره ولی من جز با شوهرم .... محبت هایی که بهش میکرده هم دلیل میشه کاش ذره ای از اونا رو هم برا من میکرد یه طوری شدم که ازم جدا میشه دیوونه میشم و گریه میکنم .
اون دختره هم عاشقشه بعد دعوا و دیدنشون با هم دوباره بهش پیام داده بود باهاش حرف زدم که من زندگیمو دوست دارم و دست نمیکشم تو هم برو سراغ زندگیت ولی میترسم که ادامه داشته باشه من دیگه تحملش رو ندارم .
اگه امکانش هست بفرمایید چطوری صحبت کنم ؟ نمیخوام روش باز بشه خودش گفت گیر کردم نمیتونستم ازش دست بکشم میخواستم بهت بگم کمکم کنی تا ترک کنم ولی نمیتونستم ووو
با سلام مجدد به شما کاربر محترم
اینکه همسرتان دور از چشم شما با دختری رابطه برقرار کرده، معنایش این نیست که به شما علاقه ندارد! بخصوص اینکه اشاره کردید که خود دختره وارد مغازه شده و زمینه ارتباط رو با دردودل با شوهرتان ایجاد کرده است. چه بسا همسرتان از روی ترحم و همدردی با او رابطه برقرار کرده است وگرنه اگر واقعا همسرتان اهل رابطه بود که اولا خودش برای رابطه اقدام می کرد. ثانیا سعی می کرد به دور از چشم شما و بیرون از مغازه این رابطه رو داشته باشد. پس این نشان می دهد که همسر شما اهل رابطه نیست، بلکه تنها یک اتفاق باعث شده تا در دام این رابطه بیفتد.
برای رهایی او از این دام، این است که به او کمک کنید از این رابطه خارج شود. باتوجه به اینکه همسرتون متوجه خطایش شده و اذعان هم کرده است و از شما خواسته که بهش کمک کنید تا از این رابطه خارج شود، شما فرصت رو از دست ندید و بهش کم کنید تا از این رابطه خارج شود. اولین قدم این است که به صورت صریح و قاطع به طرف بگوید که دیگر نمی خواهد این رابطه رو ادامه بدهد و رابطه باید قطع شود. قدم دوم هرگونه دسترسی خودش رو به طرف قطع کند. لذا هرگونه تماس تلفنی و ... را حذف کند. اگر طرف به مغازه اش هم سر زد، کافی است او را تحویل نگیرد و ارتباطی با او نداشته باشد، بعد از مدتی طرف خسته خواهد شد و باور می کند که رابطه تمام شده است.
اما درباره اینکه همسرتان با شما سرد برخورد می کند و ... همانطور که خودتان هم اشاره کردید ممکن است مهارت ارتباطی رو بلد نباشد، ولی همه اینها معنایش کم کاری شما نیست بلکه این یک لغزشی از سوی همسرتان اتفاق افتاده است و با توجه به توضیحاتی که داده اید، همسرتان اهل رابطه نیست، بلکه در این زمینه دچار لغزش شده و خدارو شکر متوجه اشتباهش شده است و بدنبال اصلاح هست. قطعا با توجه به دغدغه و تلاشی که برای حفظ زندگی تون کرده اید، می توانید این زندگی رو حفظ کنید و بی شک همسرتون هم خواهان این زندگی است نه چیز دیگر.
موفق باشید.