00:26 - 1395/11/19
سلام خوب بودن یک فرد رو چطور میشه فهمید؟؟؟؟ مثلا برا شما خواستگار میاد یبار تحقیق میکنید میگن فلان عیب داره رد میکنید اما اگه تحقیقات گفت خوبه بعد چی؟؟؟؟ بنظرم تو جلسه خواستگاری و نامزدی که طرف لو نمیره؟ این همه دختر و پسر که باهم دوستن بعد گذشت ۶ماه شایدم یکسال تازه می فهمه دختره که واسه ازدواج نبوده راه تشخیص چیه؟؟؟که صد در صد باشه دو طرف مشاوره هم نمیرن...
-------------------------------------
کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامهي ارتباط با کارشناسان سايت و درج نظرات جديد براي رسيدن به پاسخ نهايي و جامع، تنها با عـضويـت در سايت ممکن خواهد بود؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضويت ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
انجمنها:
http://btid.org/node/104736
آخ آخ آخ که چقدر اینجا ارزش ازدواج با فامیل و آشنا مشخص میشه ازدواج با کسی که یه عمر میشناسیش و از اخلاق و رفتارش خبر داری
ازدواج با غریبه خیلی سخته شناخت طرف خیلی سخته
فقط به نظر من باید اول خانواده طرف رو ملاک قرار بدی و ببینی در گذشته خودشون چقدر شبیه به خانواده خودت زندگی کردن و در جامعه دور و بر خودشون چه شخصیتی دارند بعدش اگه تایید شد خود طرف رو کند و کاو کنی ...از طریق شناخت خانواده تا حدود زیادی میشه خود فرد رو هم شناخت
ممنون از همه اللخصوص مشاور گرامی...
راستش ما تو کلیات بنظرم شبیه همیم ...ما دو جلسه حضوری حرف زدیم و دو بارم بیرون رفتیم و بیشتر پیامکی ارتباط داریم...
سطح خانواده ها تقریبا یکی هست
اوضاع مالی هم بنظرم همینطور
تو تحقیقات همه تعریف و تمجید کردن فقط نمی دونم این میزان حرف زدن کافیه؟که بریم عقد کنیم
همش دیگران میگن بیشتر حرف بزنین...چقد زود نشون شدی
دلمو خالی میکنن
من خودم میگم وقتی از نظر خانوادگی و اعتقادی و فرهنگی تقریبا در یک سطحیم صحبت بیشتر چیرو ثابت میکنه...اگه بخواد دروغ بگه خب الانم میگه
تا ۶ ماه دیگم دروغ میگه
درس میگم یا اشتباه میکنم؟؟؟؟
اگر شما با مشورت از خانواده خود به این نتیجه رسیدید که ار جهت اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، فکری، فرهنگی و خانوادگی از تناسب لازم برخوردار هستید، کافی است و لزومی ندارد که این ارتباط را کش داد. زمانی توصیه میشود که رابطه نامزدی (قبل از عقد) کمی به طول انجامد که هنوز طرفین و خانوادهها به شناخت و تناسب لازم نرسیده باشند، امّا وقتی طرفین به همراه خانوادهها از همدیگر شناخت نسبی پیدا کردند که بتوانند به درستی همدیگر را ارزیابی کنند، درآن صورت نیازی به افزایش این رابطه نخواهد بود.
سلام
اول در رابطه با دوستی دختر و پسر که میگید مثلا چند ماه دوستن و کامل همو نمیتونن بشناسن ، شما به زمان اون دوستی نگاه نکنید بلکه ببینید چقدرش به شناخت از هم اختصاص پیدا کرده، - من باب مثال عرض میکنم و این جور رابطه ها رو تائید نمی کنم - دو نفر همدیگرو میبینن ظاهری از هم خوششون میاد بعد یه گفتگو و شناخت از حال و نهایتا یه مختصری از گذشته شون - اگر صادقانه باشه - یه شناخت حدودی از هم بدست میارن تو چند روز و بقیش تکرار و عادت با هم بودنه. شناختشون همون چند روز وقت گرفته حالا شاید چند سال هم همدیگرو بشناسن. ...
باز برمیگرده به اینکه شما صادق و بی ریا باشید ، آدم اگه هدفش روشن و نیتش ساده و خالص باشه، یه نگاه به طرف کنه حداقل سی درصد میفهمه اون شخص برای ادامه آشنایی مناسبش هست یا نه.
توکل و توجه به خداوند رو فراموش نکنید و ازش مدد بگیرید. قطعا آدم تو کاری به اصطلاح بینکم بین اللهی باشه، آدم از تصمیمات زودگذر دور میشه و قدرتی به انسان میده که سوار بر زمان خودش باشه
لاتقنطوا من رحمة الله : از رحمت خدا نا امید نشید
سلام ساقه خانم
ب همه این امور بنظر حقیر ازدواج مثه هندونه دربستس اونم تو جامعه الان.
اما پیشنهادم اگر عقد نکردی:
قبل از عقد سعی کن باهم قرار بزارید به این شکل که هم خانواده شما وهم خانواده ایشون پارک برید شما دوتا زیر نظر خانواده باهم حرف بزنید.سعی کن بیشتر خودش رو بشناسی .هدفات معین کن در درجه اول چی میخوای ازش؟در مورد ظاهر به هیچ وجه با مردی نرو که به دلت ننشسته.چون ادمیزاد به نازیبایی عادت نمیکنه.
دخترایی که میخواید سنتی ازدواج کنید، اولین جلسه معرفی رو خونه نذارید از کافی شاپ یا رستوران یا لابی هتل ها شروع کنید.خونه حرمت داره نباید هرکیو راه بدی.جلسه اول هم یه بیوگرافی کوتاه کافیه.تا ده جلسه اول هم نباید همه پته رو بریزی رو دایره…اون فعلا یه غریبه اس لازم نیس اسرار شما رو بدونه.
موفق باشی
هیچ کاری که بشه صددرصد طرف رو شناخت وجود نداره
طرف فوقش میتونه چنان فیلم بازی کنه که هیچ کس نفهمه
حالا شما یه جا دیگه نوشتی که عروس شدی ، دیگه کار از کار گذشته
دیگه به خدا توکل کن . انشاالله خوشبخت بشی و سریع بری خونه خودتون و نی نی دارهم بشید خخخخخخخخخ
با سلام به شما کاربر محترم
از همین اول به شما عرض کنم که راه صد در صدی که بتوان در انتخاب همسر طرف مقابل را شناخت وجود ندارد و نیازی هم به این مقدار نیست. آن مقداری که برای شناخت از طرف مقابل لازم است این است که بتوان با ارزیابی و شناختی که از طریق گفتگو، مشورت با دیگران و تحقیق از طرف مقابل بدست میآید به این نتیجه رسید که میتوان به چنین فردی در زندگی زناشویی تکیه زد و ریسک ازدواج با چنین فردی به شدت کم باشد.
بنابراین اگر ما تمام مهارتهای خود و نزدیکانمان را به خدمت بگیریم، معمولاً هیچ گاه شناخت کامل و صد در صد از طرف مقابل بدست نمیآوریم، مگر کلیاتی که در حد خودشان خیلی مفید هستند. به همین منظور، راههایی برای شناخت وجود دارد که از طریق آن بتوان ریسک ازدواج را بسیار کاهش داد که به آن اشاره میکنم؛
اولین راه؛ تحقیق از محل کار، دوستان، محل تحصیل و محل زندگی طرف مقابل است که میتوان تا حدی فهمید که طرف مقابل، از لحاظ وجهه اجتماعی، در چه جایگاهی قرار دارد و آیا اهل برنامه خاصی هست یا نه؟ همین مقدار دانست که طرف مقابل، انسان پاکی است و اهل برنامه خاصی نیست و اخلاق و ایمان خوبی دارد، نصف راه را رفتهاید.
شاید گفته شود که بسیاری از افراد در تحقیق، هیچ گاه حقیقت را نمیگویند، جواب آن است که این ممکن است، امّا میتوان با وسعت تحقیق و همچنین تذکر به طرف، نسبت به مسئولیت شرعی و اخلاقی خیانت در مشورت، درصد احتمال خلاف گویی را کم کرد.
دومین راه؛ صحبت با طرف مقابل است. این نوع تحقیق، بدین خاطر است که شما بهتر پی ببرید آیا ایشان، تناسبهای اعتقادی، اخلاقی، فکری، فرهنگی و خانوادگی با شما دارند یا نه؟
نکته: همانطور که میدانید انسانها طوری عمل میکنند که فکر میکنند درست است؛ بنابراین، یکی از توصیههای من به شما این است که بدانید طرفتان، دیدگاهش به بعضی از مسائل مهم؛ مانند مسائل دینی و عمل به آن چیست؟ برای مثال؛ شما میتوانید نظیر این سؤالات را از ایشان بپرسید: دیدگاهتان نسبت به مرد (یا زن) چیست و چه انتظاری از همسر آینده خود دارید؟ بزرگترین دغدغههای زندگی و آرزوهایتان چیست؟ هدف از ازدواج و برنامههایتان برای آینده چیست؟ و بعضی از اعتقادات کلی؛ مثل اینکه چقدر به خدا، حساب و کتاب اعتقاد دارید؟ اهل رزق حلال، نماز، روزه و احترام به پدر و مادر هستید یا نه؟ رعایت حجاب را چقدر ضروری میدانید؟
امّا سئوالات مربوط به مسائل فرهنگی و شناخت افکار ایشان به ترتیب: میزان تحصیلاتتان چقدر است؟ اهل مطالعه هستید؟ اغلب در چه زمینههایی مطالعه میکنید؟ بهترین کتاب یا کتابهایی که تا به حال خواندهاید چی هستند؟ اگر ممکن است چند نفر از شخصیتهای مورد نظر و احترامتان را (سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، مذهبی و ...) نام ببرید و دلیل محترم بودنشان را هم بیان کنید.
سوالات مربوط به اخلاق و رفتار فرد: از چه نوع افرادی، احساس انزجار میکنید؟ در موقع عصبانیت چکار میکنید؟ اجتماعی بودن در نظر شما چیست؟ چقدر خود را در زندگی انسان منطقی میدانید؟ واقع گرا هستید یا احساسی؟ در برابر انتقادها چه عکس العملی نشان میدهید؟ اکثر اوقات احساس شادی میکنید؟ (این قبیل سوالات کمک زیادی در شناخت افکار و روحیات طرف مقابل به شما میکند.)
لازم به ذکر است که همه این سوالات قرار نیست در یک جلسه مطرح شود، بلکه نیازمند چند جلسه است تا به تدریج این سوالات مطرح شود. البته باید دقت شود که نحوه مطرح کردن این سوالات، نباید حالت بازجویی داشته باشد و از یک گفتگوی دو طرفه خارج شود؛ لذا بنا نیست دقیقا عین این سوالات مطرح شود، بلکه به فراخور حال، شیوه و بیان سوالات متفاوت است.
همچنین باید بررسی شود که آیا انگیزه خاصی برای دروغ گویی فرد هست یا نه؛ مثل اینکه طرف مقابل میخواهد به هر صورت که شده این ازدواج صورت بگیرد؛ همانند اینکه فرد عاشق است یا اینکه طرف مقابل پولدار است یا موقعیت اجتماعی خاصی دارد. پس اگر انگیزه خاصی در طرف مقابل برای دروغ گویی نیست، این احتمال، صحت گفتار او را بالا میبرد.
سومین راه تحقیق؛ پرسوجو از خود والدین، برادر و خواهر طرف است. این کار باعث میشود احیاناً پی به بسیاری از تناقضهای موجود در حرفهای طرف و اطرافیانش ببرید که در شناخت خیلی به شما کمک میکند؛ لذا جهت راستی آزمایی طرف مقابل، شما و خانواده خود میتوانید برای اینکه صحت گفتار طرف را چک کنید، سوالاتی را که خود از طرف میپرسید، از طریق فرد سوم؛ مثل پدر و مادر نیز از اطرافیان فرد بپرسد؛ با این کار تاحدودی میتوان به میزان تناقض حرفهای فرد پی برد.
امّا راه چهارم؛ صحبت والدینتان با طرف است که با تجربیاتی که در زندگی بدست آوردند، میتوانند قضاوت خوبی داشته باشند؛ مخصوصاً پدر یا مادرتان که با توجه به تجربیاتی که دارند، میتواند درباره هم جنس خود، شناخت بهتری از ایشان به شما منتقل کند.
البته توجه داشته باشید که جواب درست به این سؤالات، اگر با صداقت همراه باشد، میتواند شناخت اجمالی به شما بدهد و همین مقدار شناخت نیز کافی است؛ چرا که بیشتر از این حد شناخت (کلیات)، نه بدست میآید، نه لزومی دارد.
امّا توصیه ویژه من به شما، این است که ترس و دغدغههای خود را با صداقت با طرف درمیان بگذارید و از ایشان بخواهید صادقانه نظرات خود را درباره دغدغههای شما بیان کنند. این موضوع میتواند آرامش نسبی به شما بدهد و انتخاب شما را راحتتر کند.
همچنین توصیه میکنم اجازه دهید دیگران، مخصوصاً پدر و مادر و خواهر و برادرتان در شناخت بهتر به شما کمک کنند و از توصیههای آنان بهرمند شوید.
لازم به ذکر است؛ اگر بعد از اتمام این فرایند، احساس کردید که میشود به ایشان اطمینان کرد؛ امّا باز هم میترسید، این ترس طبیعی است. بیشتر از این، سخت نگیرید و به خدا توکل کنید؛ چرا که شما تمام راهها را رفتهاید و دیگر نیازی به توجه کردن به این نگرانی نیست. بنابراین، توکل بر خدای متعال، میتواند شما را کانون آرامش کند. مشکلات مهمان ما هستند و کلیدهایی که در دست خداست، قفل همه دربهای بسته را خواهد گشود؛ «مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَیْهِ الأَسْبابِ؛ هر كس به خدا توكل كند، دشوارىها براى او آسان مىشود و اسباب برایش فراهم مىگردد.»[۱]
پینوشت:
[۱]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، ص۱۹۷، ح۳۸۸۸
موفق باشید.