زنم قبل از ازدواج به من دروغ گفته بود

18:17 - 1399/06/24

سلام و درود

پسری ۲۱ ساله هستم که در یک خانواده مذهبی متولد و بزرگ شدم. از همان کودکی با دین و اصول آن آشنا شدم اما متاسفانه از اوایل بلوغ تا این سن از زندگی مذهبی دور شدم.

البته ناگفته نماند که چند ماهی است توبه کرده ام و درحال جبران گذشته هستم.

حدود یک سال پیش با دختری آشنا شدم که در انجام یک پروژه علمی دانشگاهی همکار بنده بود و دختر خوبی بنظر می‌آمد. نماز میخواند و تقریبا به دین پایبند بود. اما از نظر حجاب معمولی بود.

در طی همکاری های تیمی که باهم داشتیم، کم کم با توجه به صحبت های او حس کردم تقریبا مذهبی است... و این موضوع برای شخصی مثل من خوب بود و به همین خاطر ارتباطم را با او بیشتر کردم.

روزهای خوبی میگذشت و باهم بیرون میرفتیم و قدم میزدیم و صحبت میکردیم تا با هم اشنا شویم و در کنار اینها پروژه دانشگاهی را هم انجام میدادیم.

پروژه که تمام شد، دختر خانم فرمودن باید برای ادامه رابطه خانواده ها درجریان قرار بگیرند و‌ ازدواج کنیم.

من هم مشکلی نداشتم. با خانواده خودم مطرح کردم و اونها هم علی رغم سن کم من با ازدواج مخالفت نکردن و خواستگاری رفتیم. در تمام جلسات اشنایی با خانواده دختر ما فقط خواهر و شوهر خواهر ایشونو دیدیم که مذهبی بودن. به گفته خود دختر همه فامیل های اونها مذهبی و پوشیه ای بودن و چیزی که هم ما دیدیم خواهر و شوهر خواهر دختر بود که گفته ها را تایید میکرد. دختر خانم گفته بود بعد از ازدواج از حجاب معمولی حتی حاضر است به چادر رو بیاورد و من هم در مراحل آخر ازدواج درخواست کردم چادر سرش کند و درخواستم محقق شد.

خلاصه امر اینکه در حرم مطهر امام رضا عقد کردیم و قرار شد که شب در محضر عقد رسمی کنیم با حضور خانواده طرفین!

شب که محضر رفتیم دیدم بجز خواهر عروس هیچکس از خانواده عروس مذهبی نیست!

همه خاله ها دایی ها عمه ها و ... به هیچ وجه مذهبی نبودند...

فردای عقد فامیل های عروس در پیج اینستاگرام من رو فالوو کردن و پیج هاشون برای من باز شد و ناباورانه دیدم در تمام میهمانی های خانوادگی عکس همسر من و فیلم او بدون حجاب در پیج بقیه قرار داشت...

کم کم دیدم در عروسی ها و حتی مهمانی های خانوادگی شان مشروب مصرف میکنند و همه بی حجاب هستند و فضا اصلا با روحیات من سازگار نیست... همسر من همیشه قبل ازدواج تاکید داشت من جلوی نامحرم نمیرقصم، من مشروب نمیخورم و...

کم کم متوجه شدم در میهمانی هایی که در باغ میگرفتند همسر بنده جز پایه های اصلی رقص بوده اما کماکان تاکید داشت و قسم میخورد که مشروب نخورده!

خلاصه گذشت و من بخاطر اینکه همسرم اذیت نباشد و ارتباطش با خانواده اش دچار مشکل نشود کوتاه امدم و سعی کردم با خانواده ایشان سازگار شوم... 

کم کم سخنان جدیدی از همسرم شنیدم مثل اینکه کاش با فلان خواستگارم ازدواج میکردم و خب به طبع من عصبانی میشدم اما یک روز اسم دوست پسر سابقش رو آورد و گفت کاش با اون ازدواج میکردم و اونجا بود که من بسیاااار عصبی شدم و زد و خورد پیش آمد...

بعد از آنشب همسرم پیج اینستاگرامش رو شبیه افراد مجرد کرد «یعنی همه عکسهای من رو از داخل پیجش حذف کرد حتی پست عقدمون رو» و همینطور پسرهای مختلف بود که به او پیام میداد و او هم جواب همه را میداد...

خلاصه با او صحبت کردم و شکسته بسته مسئله حل شد.

همیشه میخواست از من پول بگیرد و من هم برای اینکه پول داشته باشد گفتم در یکی از موسسات من استخدام شو و قرار بود یک روز بیاید تا به بقیه او را معرفی کنم و راستش پارتی بازی کردم و او را در جایگاهی قرار دادم که توانایی اداره اش را نداشت! و برای اینکه پارتی بازی من رو نشود خواستم با او صحبت کنم و کار را به او یاد بدهم که بسیار بچه گانه برخورد کرد و ازینکه کار را به او یاد میدهم بر آشفت! پس از چند بحث مختلف عصبانی شد و اعترافاتی کرد که واقعا نسبت به او سرد شدم! اعتراف کرد که تمام این مدت دروغ میگفته که مشروب نخورده! اعتراف کرد که قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته! اعتراف کرد که در همون باغی که مهمانی شبانه میکرفتند و میرقصیدند ایشون در استخر مختلط هم حضور داشته!!!

نمیدونم چه کنم و دردم را به چه کسی بگویم!

حتی نمیتوانم با کسی درد و دل کنم؛ چون بی غیرتی است این مسائل زنم را جار بزنم

خیلی اشفته ام

لطفا کمکم کنید

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/154141

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 8 =
*****
تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه ایشون در گذشته جور دیگری خودش رو به شما معرفی کرده و شما بعد از ازدواج متوجه بسیاری از مسائل شدید، خب این نشان می‌دهد که در شناخت کافی از ایشون و خانواده‌اش موفق نبودید و تنها به اطلاعاتتون به عنوان همکلاسی و همکاری ایشون در پروژه اکتفا کردید، حال آنکه می بایست در این زمینه تحقیقات محلی رو انجام می دادید و در کنار آن بعد از خواستگاری، می بایست یک دوره نامزدی رو قبل از عقد رسمی طی می کردید تا به شناخت بیشتری از ایشون و خانواده‌اش و اقوام آنها پی می بردید. در هرصورت شما هم در این زمینه عجولانه اقدام کردید.

شرایط فعلی شما رو درک می‌کنم، اما باتوجه به سن کم طرف مقابلتون و هیجانی رفتار کردن ایشون، اوج بی تجربگی و کم مهارتی رو در رابطه‌اش با شما می توان احساس کرد. لذا توصیه بنده این است که قبل از اینکه بخواهید تصمیم عجولانه دیگری بگیرید، به اتفاق ایشون حتما به یک مرکز مشاوره مراجعه کنید تا با کمک یک مشاور بتوانید تصمیم درستی رو بگیرید. مشاوره به شما و طرفتون کمک می‌کند تا اگر امکان ساختن زندگی مشترک هست، این زندگی رو باهمدیگر بسازید و با آگاهی بتوانید تصمیم گیری کنید. لذا اگر شما یا ایشون نیاز به مهارت اموزی دارید با کمک مشاوره بتوانید مهارتهای لازمه رو برای زندگی مشترک کسب کنید و اگر هم امکان ساختن آن نیست، تا دیر نشده مسئله رو تمام کنید.

موفق باشید.

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

چند وقت پیش من یه مشکلی برام پیش اومد که از کار سابقم اخراج شدم و کلی بهم استرس وارد شد که داستانش بماند بعد یکی از کاربرا که فکر کنم خانم هم بود یک شعر برام نوشت که خیلی آموزنده بود و منم حفظش کردم.

در بیابان مغیلان پابرهنه بیستون بارت بود

رخت خوابت پر زه تیغ و بسترت ماری بود

سالها بیمار باشی،گریه هم کارت بود

بهتر از آنست که یک زن بدکاره یارت بود

توهم از این شعر استفاده کن و از اون موجود جدا شو و هنوز جوونی و خودتو نباز تو میتونی دوباره زندگی کنی و دوباره ازدواج کنی و خوشبخت بشی پس اینقدر استرس آیندرو نداشته باش.

تصویر بردیا560
نویسنده بردیا560 در

من یک آدمی هستم که پشت سر حرف نمیزنم و روراست به خودت میگم خیلی بی عرضه و پخمه ای!!!!!بابا بزن تو دهنش بندازش بیرون این چه طرز حرف زدنه که داری میگی ناراحت هستم!نمیدونم چیکار کنم!برو طلاقش بده تا همون بره دنبال رقاصه گریش و عشوه اومدن جلوی این و اون حیف تو نیست با همچین موجودی زندگی کنی.طلاق

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

سلام.دوست عزیز کجایی بچه ها این همه نظر نوشتن بیا بخون دیگه برو اجراشون کن.

تصویر Mitra
نویسنده Mitra در

بنظر من غلط کرده همه کارس.تا بچه دار نشدین توافقی ازش جدا شو.درمقابل کاراش کوتا اومدی.الان با پسرا چت میکنه.زنی که خیانت میکنه بهش نمیشه اعتماد کرد.

تصویر محمد81
نویسنده محمد81 در

زنها زنها زنها هرچی بدیه مال ایناست.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

طرف چند سالشه؟

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

طلاقش بده اگر تا آخر عمر رفتی زندان بخاطر مهریه بازم اشکال نداره بهتر از زندگی با یه همچین...ایه.

تصویر مایکل
نویسنده مایکل در

آبرو نداره_خراب هست_صداقت نداره_بدحجابم هست_دروغ هم فت وفراوون_رقاصه هم بوده_بداخلاق هم بوده_پدر ومادر درستی هم نداره_اسم مقدس حجاب و شرف روهم لکه دار کرده_پارتی هم رفته_دوست دختر شمام شده_از همه بدتر اینستاگرام که منبع بی شرفی و بی آبرویی هست هم داره!!!!!!!!!!!!!

فورا بندازش بیرون از زندگیت تا گورشو گم کنه بره این مسخره بازیا یعنی چی.دیگه چی نداره حتما معتادهم هست؟

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

سلام.برادر منو دوست خودت بدون و من از تاسف متنفرم ولی واقعا متاسفم.اما قبول کن که توهم مسئول بودی و تقصیر خودته آخه دختری که همینجوری بیاد باهات معذرت میخوام کجاش شرم و حیا داره من برای دوتا از پسرخاله هام در محل زندگی طرف مقابل تحقیق کردم و حتی با خانم هاشون اون موقع حرف زدم میدونی چطوری بودند؟هردوی اون دخترها یا با مادرشون میومدن یا با برادر بزرگتر یا پدر و...واقعا باحیا و با آبروی واقعی بودن و اگر بهشون میگفتی بیا حرف بزنیم یا دوست بشیم باچک میزدن توگوشت و من و پسر خاله هام فقط گفتیم که میخواییم با خانواده مزاحم بشیم برای امر خیر و اونام نه با لبخند و نه با اخم خیلی جدی گفتن ما اختیارمون دست والدینه و از اونها اجازه بگیرید اتفاقا الانم که رفتن سر خونه زندگی بازم من میرم خونشون اونام میان خونه ما و من دیدم خداهم دیده که این دخترا چادرشونو از سر نمیکنن و حتی بامن احوال پرسی هم میکنن تو چشمام نگاه نمیکنن و نمیخندن حتی وقتی به مادرم کمک میکنن بازم تو خونه چادر سرشونه و هیچ وقت دروغ نمیگن و بی ادبی نمیکنن و پسرخاله های آس وپاس منو آدم کردن اینارو میگن دختر خانواده دار جسارتا تو رفتی تو دانشگاه این رو دیدی بعد باهاش دوست شدی و بعد از کلی دوستی گفته بیا خواستگاریم و توهم بدون تحقیق رفتی!!!بعدم یه چیز دیگه اکثر دخترها و پسرهایی که برنامه کثیف اینستاگرام رو دارن بجرعت میگم که خرابن چون مجبورن همرنگ اون آشغال های داخل برنامه بشن یعنی لختی و مشروب و گل و سیگار و...بعدم کدوم پسر یا دختر خانواده داری در جلسه خواستگاری خواهرش و دامادشون میشن بزرگترش!!!یکم به حرفات فکر کن اصلا با عقل جور در نمیاد!!!کدوم دختر پاکی میاد دوست پسر میگیره بجای شوهر!!؟؟تو رسما خودت گفتی که اول به قول ولگردا باهاش رل زدی بعد میایی میگی رفتم خواستگاری طرف کلا پدرومادر نداشته!!!بعدم الکلی و سیگاری و رقاصه هم جسارتا بوده!!!چیزی به اسم شانس یا بخت وجود نداره برادر من شانس و بخت رو ماخودمون میسازیم برای کامنت اولم میگم که همش تقصیر خودته الانم هرچند از طلاق متنفرم ولی سخته باکسی عمرتو بگذرونی که نه اخلاق داره و نه شرم وحیا و قبلا هم رابطه جنسی داشته جلوی شوهرشم بگه کاش با یکی از دوست پسرام ازدواج میکردم!!!!!!شاید صدای شما و کاربرا در بیاد ولی تنها راهکار من جداییه.فعلا موفق باشی

تصویر جلالی
نویسنده جلالی در

حق مطلب رو شما گفتید

تصویر علیرضا2020
نویسنده علیرضا2020 در

خواهش میکنم اختیار دارید.

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

سلام

الان در دوران عقد هستید یا ازدواج کردید؟ یعنی در دوران نامزدی قبل از عقد شما فامیلهای ایشون رو ندیده بودید؟! من در عجبم از دخترهای این زمونه، وقتی مذهبی نیستند چرا خودشون رو مذهبی نشون میدن! واقعا هدفشون چیه! خلاصه که همه میفهمن. همسرتون بسیار بسیار اشتباه کردند اما شما هم به قول معروف تاوان سادگی تون رو پس دادید. باید بیشتر تحقیق میکردید.

اما الان، باهاشون صحبت کنید ببینید میتونن با شما زندگی کنن، مشروب نخورند و ...اگر نه دوراه دارید، یا همینطوری که هستن قبولشون کنید، یا طلاق بگیرید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

من نمیتونم نظری بدم که بعد عذاب وجدان بگیرم. ولی با توجه به چیزهایی که گفتی اگه هنوز ازدواج رسمی نکردید و در دوران عقدید تصمیمت رو بگیر. و عاقلانه و منطقی فکر کن. میتونی مشاوره حضوری هم برید برای اطمینان