سلام : با تشکر فراوان از شما عزیزان به جهت قبول زحمت و پاسخ گویی به سئوالات. چرا علیرغم این همه رهنمود های خدا که توسط پیامبران خود بر ما فرستاده است، و با وجود برخورداری از راهنمایی های پیامبرمان و ائمه اطهار علیهم السلام، بیشتر ما انسان ها آنگونه که باید در زندگی خود به آن آرامش و رضایتی که باید دست نمی یابیم واز خدا فاصله می گیریم و زندگی مطلوب و مورد نظر خداوند در ما متجلی نمی شود؟ ریشه این مشکل چیست وبرای حل آن چه کنیم؟ با تشکر فراوان از شما.
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
سلام.مشکل تمام جوامع جدا از دین کلا درباره وجدان و انسانیت فقط وفقط برداشت اشتباه از کلمه آزادی و سوءاستفاده رهبران فراماسون جهان از این کلمه است.ما دونوع آزادی داریم یکیش چیزیه که تو فکر مردم ما و جوامع مثل ماست یعنی لخت بودن،هرکاری حتی دزدی کردن،به هرکس و ناموس هرکس تجاوز کردن و...اما آزادی دوم که در جوامعی مثل ژاپن و آلمان یا حتی هندوستان امروزی حاکم هست یعنی پیشرفت اقتصادی،شب وروز کار کردن جهت زیبایی و پیشرفت آینده کشور،روشنفکری(منظور روشن فکری ما نیست که میگوییم لخت باشیم و بریم بغل هم منظور وجدان کاری و حیثیت اجتماعی هست)،پشتکار،پیروی از قانون و...متاسفانه مردم ما و جوامع نوعی به طرف نوع اول گرایش پیدا کرده اند و بدون اطلاع از(آزادی)فقط چیزهایی که در رسانه های فحشا میبینن رو انجام میدن و حتی اگر اونها تو سوراخ مار برن اینام باید برن.مشکل کشورما عزیز جان فقط ناآگاهی مردم از روش های آزادی هست و تو فکرشون رفته که آزادی یعنی مثل جنگل بودن یا از دیوار بالا رفتن و لخت گشتن بخاطر چیزی که حتی خودشونم نمیدونن چیه ومیخوان ثابت کنن.موفق باشی
بله بله درسته دقیقا! ما اصلا نمیدونیم آزادی چیه درحالی که آزادی رو تمام مردم بطور خدادادی در سراسر جهان داراهستند و هیچکس زندانی نیست یا به اجبار کاری رو انجام نمیده ممکنه بعضی از زنها بگن ما به اجبار لباس تن میکنیم که اینجور آدم هارو بنظرم باید از کشور تبعید کرد چون مشکل این نیست و من الان هرنوع پیرهنی که دلم بخواد تن میکنم ویا...اما این جور آدم ها میگن ما لخت بشیم و قصدشون اینه دنیا رو به ...خونه تبدیل کنن.
با سلام خدمت شما.
در پاسخ به این سوال شما در طول تاریخ هزاران کتاب اخلاقی و دینی نوشته شده و هر عالمی از منظر خود به این مطلب پرداخته است.
اما به طور خلاصه عرض میکنم، خداوند متعال انسان رو خلق کرده و درونش هم تقوا قرار داده و هم میل به بدی ها و فرموده: « فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا [شمس/8] سپس فجور و تقوا (شرّ و خیرش) را به او الهام کرده است» لذا انسان با اختیار و گرایش هم به خوبی و هم به بدی آفریده شده است.
برای رفتن به سمت خوبی ها انسان 2 مشکل دارد که در رفتن به سمت بدی ها نیست؛ یکی سختی کار و اذیت شدن بدن، دیگری شیطان و وسوسه های اون. اما در رفتن به سمت بدی ها این دو مشکل نیست، چون هم لذت بخشه و مطابق با لذت انسان و هم شیطان کمک میکنه و وسوسه میکنه که انجام بدیم. به همین خاطره که بیشتر انسان ها به سمت گناهان میرن.
به همین علت هست که در روایات از تقوا و انجام فرمان خدا به «مبارزه با نفس» تعبیر شده و حتی پیامبر فرموده «جهاد اکبر» هست یعنی از مبارزه در میدان جنگ و کشته شدن بسیار بزرگ تر و سخت تر هست، لذا رفتن به سمت اطاعت و اجرای فرمان خدا سخت و گاهی طاقت فرسا است به همین خاطر است که بسیاری از مردم اطاعت از خدا را رها می‌کنن و به سمت گناه و معصیت کشیده میشن.
برای اطاعت از خدا و اجرای دستورات الهی چند مولفه لازمه که باید در انسا باشه تا بتونه در این مبارزه پیروز بشه:
1. اعتقادی راسخ و محکم به خدا و روز قیامت و اینکه حساب و کتابی هست.
بدون شک کسانیکه به سمت گناهان کشیده میشن، اعتقادی ضعیف به خدا و روز قیامت دارند، برخی شک و شبهه دارن، برخی میگن ممکنه اینجوری نباشه، برخی میگن ای کاش کسی زنده بشه و بگه اون دنیا چه خبره ... برای این کار باید خوب مطالعه کرد و با ادله قوی و محکم اصول دین رو اثبات کرد تا به یقین برسیم.
2. بعد از اعتقاد به خدا، عشق و خدا و محبت به او نیز لازمه، ما باید خدا رو خوب بشناسیم تا بهش مودت و محبت داشته باشیم، برای این کار هم باید در مورد خدا و صفات خدا مطالعه کرد تا بیشتر خدا رو بشناسیم.
3. مطالعه دقیق رساله عملی و آشنایی با وظایف خود در برابر خدای متعال، شاید برخی از روی بی اطلاعی برخی گناهان رو انجام بدن لذا لازمه آدمی یه دور واجبات و محرمات در اسلام رو مطالعه کنه تا بتونه در این مسیر به درستی گام برداره.
4. داشتن استاد اخلاق؛ انسان با رفاقت با انسان های دیگر معمولا رنگ و بوی اونا رو به خودش می‌گیره و کم کم مثل اونا میشه، لذا در این مسیر لازمه با استاد اخلاقی که خودش عامل به حرفاشه و واقعا الگوی خوبی برای ما هستش رفت و آمد داشته باشیم و ازش استفاه کنیم.
معمولا این چهار مطلب برای انسان لازمه تا بتونه مسیر بندگی رو طی کنه و به خوبی به سرانجام برسه.