سلام
مگر خدا نمیگه من رو بخونید من شمارو اجابت میکنم
من همه این چیزارو میدونم که آره کمبودهارو نبین چیزهای دیگه ارو ببین
اما چرا ما فقط باید این چیزارو ببینیم
چرا خدا سنگ مارو انداخته زیر دست افراد ظالم و ثروتمند تو زندگی من اینطوره
شوهرمن قابلیت و توانایی داره تحصیلات داره اما داره نظافت میکنه ایراد نداره کار عیب نیست اما متاسفانه یه رئیس ظالم داره اذیتش میکنه از ظلم لذت میبره دزدی میکنه هیچ قانونی هم کاریش نداره ما هم نمیتونیم کارمو عوض کنیم شغل نریخته رو زمین همه تلاشیم کرده خیلی زیاد اما نتیجه نداشته چون همه جا شده بی عدالتی تا پارتی هست جایی برا ما ها نیست دروغ بگید نه ما دیدیم چشیدم خیلیا هم همین درد مارو دارند
هیچ قانونی هم نیست برادرشوهر بنده تو یک امتحان استخدامی نفر سوم شدن اما متاسفانه نفر آخر رو بجاش گذاشتن رفت پیگیرم شد گفتن دوست داریم خلاصه اینکه
میخام بدونم ما چرا هرچی خدا رو صدا میزنیم به دادمون نمیرسه نجاتمون نمیده
چرا در فرجی رو به رومون باز نمیکنه
چرا تا میتونه همش افراد ظالم رو سر راه میذاره
من الان نمیتونم جابه جا بشم خونمو عوض کنم صابخونه موقعیت منو میدونه خیای ازاین شرایط سواستفاده میکنه مثلا رادیاتوراش خراب بودن گفتم درستشون کن وظیفه داری درستشون نکرد که هیچ ماه به ماه کرایه خونه ارو میگیره از سرما ما یخ زدیم
میدونست جاییم نداریم مجبوریم تحمل کنیم
چرا خدا هیچ کاریش نکرد
تازه خداروشکر من حسود نیستم خدا بیشتر بهش بده چندتا خونه داره هر دوتا سرکار هستن چندتا ماشینم داره
ما هیچکدومو نداریم نه خونه نه ماشین نه پول و نه پس اندازه نه حتی پدرو مادرهردوتامون پدرو مادرامون از دست دادیم
این چه انصاف و عدالتی
چرا خدا مارو افریده برای زجر ما خیلی زحمت میکشیم همسرم نون حلال برای خونه میاره حق هیچکسو نخورد جای کسی رو نگرفته خیلی تلاش کرده خیلی هرچی بگم کمه اگر خیای از جوونا با کمک پدرو مادر وکلی پارتی و حمایت کننده بالا میان ما اصلا اینطورنیست
چرا خدا اندازه تلاشمون بهمون نمیده خودش گفته میدم اندازه تلاش هرکس
ما که حرووم نمیخوریم ماکه دزدی بیت المال نمیکنیم ماکه نرفتیم پشت میزبشینیم تا ساعت 1فقط صبحانه بخوریم کار مردم رو راه نندازیم ما رشوه نخوردیم و ربا
پس چرا خدا مارو نمیبینه اصلا من خیلی دعا میکنم خیلی چرا هیچ تأثیری نداره چرا دعای آدمای ظالم بیشتر میگیره چرا هرچی از خدا بخان بهشون میده چرا؟؟ اگر ممکن جواب همین سوالات من رو بدید ممنون میشم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
سلام خدمت شما کاربر گرامی
از شرایطی که دارید متاثر شدیم، برای گشایش و بر طرف شدن همّ و غمّ شما دعا می کنیم.
فکر کنم گفتن چند نکته خالی از لطف نیست.
1- گاهی معضلاتی که جامعه ما بهش دچار هست به خود ما و فرهنگ عمومی ما بر میگرده، بعضی از این معضلات رو نمی شه انگشت گرفت و مقصر رو تشخیص داد، بلکه مقصر عموم جامعه هستش که هر شخصی طبق یک پیشینه ممکنه درش سهیم باشه. معلم در نقش خودش، پدر و مادر در نقش تربیتی خودش، مسوولین کشوری در نقش خودش، و مهمترین مورد هر شخصی در نسبت به مسوولیتی که به خود و تربیت خودش داره. بقول شما ما قانون کم نداریم منتهی بعضا نظارتها ضعیف هستش و بعضا خود اشخاص وجدان کاری ندارن.
در عین حال می تونید انتقاد خودتون رو از طریق سایت زیر درج بفرمایید، امیدوارم پیگیری کنند.
https://111.ir
2- بله، خدا دعای بنده اش رو اجابت می کند. اما این قاعده به این معنا نیست که اجابت حتما باید به گونه ای باشد که ما می خواهیم، این نگاه ، تعیین تکلیف برای خداست. اجابتهای خدا در چند مورد منعکس میشه، یا عین خواسته اش براورده میشه، یا در اون دنیا در قالبهای معنوی به او داده میشه (در روایت هست که شخص در اون دنیا با عطایای غیر منتظره ای مواجه میشه، که نتیجه دعاهایی است که در دنیا حاجت روا نشده،آنقدر این هدایا رضایت بخش و مسرت بخش هستش که همانجا شخص آرزو می کند که ای کاش هیچ کدام از دعاهام براورده نمی شد و در قیامت نتیجه آن رو می دید)
در این روایت آمده اگر انسان حاجتمند، برای رفع گرفتاری خود دعا کند و استجابت دعای او به مصلحت نباشد، خداوند در قیامت از او عذرخواهى مىکند و می فرماید: اگر دعاى تو مستجاب نشد، مصلحت نبود و علّت آن را براى او روشن مىکند و به گونهاى براى او جبران مىنماید که آن بنده مىگوید اى کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نشده بود.[1]
3- نگرش ما نسبت به دنیا باید اصلاح بشه. دنیا محل گرفتاریها، مصیبتها، آزمایش ها، چالشها و خوشی ها و تلخی هاست. دنیا محل برداشت هست و نه محل جزا و پاداش، پس نباید انتظار داشت که ما در این دنیا به نتیجه همه تلاشهامون برسیم، و نه اینکه هر کسی به جزای خودش برسه. اون مسوولی که صندلی ریاست نصیبش میشه هم می تونه نردبانی برای تعالیش باشه، و هم صندلی داغی باشه برای سقوط و عاقبت به شری
4- به هیچ وجه زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنید. دارایی الزاما مال و منال نیست، و این طور نیست که هر کسی که مال و منال داره، الزاما آدم علیه السلامی هستش (از اون طرف هم به هر شخص ثروتمندی نباید اتهام زد). و نه اینکه الزاما هر فقیری بدبخت و مفلوک هستش. فقر و ثروت هر دو ابزاری هستند برای امتحان و محک زدن شخص. زندگی و ملاک برتری آدمها ارزشهای انسانی اوست که نه در این دنیا بلکه در اون دنیا بر همه معلوم میشود.ظالمین که چه عرض کنم ، حتی کافرین هم ممکنه زندگی روبراهی داشته باشند. همین هم خودش یک محکی است برای ایمان مسلمین، که معلوم بشه چقدر ایمان اونها بر اساس دلیل و عمق نگری و ارزشهای انسانی است نه بر اساس امور مادی و زخارف دنیوی. منتهی همه کفار اینگونه نیستن تا ارفاقی باشه برای این نوع امتحان و محک ایمانی مسلمین
به این آیه دقت کنید:
وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ؛[2] اگر (تمکّن کفّار از مواهب مادی) سبب نمیشد که همه مردم امت واحد (گمراهی) شوند، ما برای کسانی که به (خداوند) رحمان کافر میشدند خانههایی قرار میدادیم با سقفهایی از نقره و نردبانهایی که از آن بالا روند،
5- همه هستی منحصر و محدود به همین دنیا نیست. گاهی نتیجه تلاشهای ما در اون دنیا به ما می رسه. نباید انتظار داشت دنیایی که محل کاشت هست، ازش انتظار برداشت و نتیجه رو داشت.
6- هیچکس نباید فکر کنه که خدا این عالم و انسانهاشو به حال خودشون رها کرده و به حال خودمون واگذاشته، که هر کاری خواستن بکنن بدون حساب کتاب. أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى [3]؛ آيا انسان مىپندارد كه او را به حال خود واگذاشتهاند؟
در حقیقت، ما فقط در مقطع بسیار کوتاهی در این عالم و نظام هستی واقع شدیم که بقول معروف دنیا دو روز بیشتر نیست. پهنای نظام و گستره واقعی عمر و جاودانگی ما در دنیای دیگر است، که بقول معروف اگر در اون دنیا واقع شدیم، از ناچیزی دنیا و کوتاهی مدت اون خنده مون می گیره، بعضی دنیای خودشون رو در عین ناچیز بودنش میخرن در قبال دنیای جاویدان آخرت و مشمول خسران و خسارت می شن. پس فکر نکنید در این دنیا اگر به حق تون نرسیدید ، شکست خورده اید.
موفق باشید
پی نوشت
1- کافى، ج 2، ص 491 - 490
2- سوره زخرف- ایه 33
3- سوره قیامت ایه 33
سلام ممنون میشم در این زمینه هم پاسخگوی بنده باشید
باتشکر فراوان ممنونم که وقتتون در اختیار بنده میگذارید
خسته نباشید و خداقوت
بنده. مادرشوهرمم خیلی ثروتمند دارایی داره
اما با اینکه میدونه شرایط زندگی ما اصلا خوب نیست ـ
اصلا بهمون کمک نمیکنه دلش نمیسوزه مثلا هر دفعه 10ملیون 20ملیون بیشتر میرسه به دستش اما اصلا به ما کمک نمیکنه منم شوهرم یه کارگر ساده وضعیف مستأجر بدون سرمایه
رفته خط چشم ثابت کشیده و وووکارای دیکه اونوقت من،25سالمه خجالت میکشم برم ارایشگاه چون میدونم هزینه داره
خلاصه خدا بهش بیشتر بده
اما.
امام صادق ع گفته جزو واجبات دینی که پدرو مادر درصورتی که فرزندشون نداره کمکشثن کنه
منو شوهرم همش غصه میخوریم
اصلا نمیدونم چه دلی داره
ما بعضب وقتا خودمون به زور شام تهیه میکنیم
میگه دعوتم کنید دیگه نمیگه بگه من اینهمه حقوق خونه پول
چطور توقع دارم برسر سفره اشون بشینم
بشینه بخدا که من ناراحت نمیشم
اما خیای حریص خیلی دروغ زیادمیگه
مثلا پولی بدستش میرسه اکر 10ملیون باشه میکه 5ملیون کمه خرجش کردم
چیزاشو پنهون میکنه لباس میخره نشون ما میده شرم نداره اصلا
ما خیلی ناراحتیم همه پدرو مادرا به طریقی به بچهاشون کمک میکنن اما این نه اصلا
ممنون میشم کمی دل داریمون بدیذ
وگرنه طمع اینا تموم نشدنی
سلام مجدد خدمت شما
توصیفاتی که فرمودید تا حدودی اقتضائات سنی است. هر چه زن یا مرد پا توی سن می ذارن بسته به اینکه شخص از تربیت اخلاقی خودش غافل بوده باشه بر تجمیع اموال بیشتر ولع دارن. خود زیادی برای اونها موضوعیت داره و لو اینکه هزینه ای هم نکنن! هر چه بیشتر تحصیل کنه دوست داره بیشتر نصیبتش بشه!
در واقع این افراد چون از یک حقارت درونی رنج می برند برای جبران این نقص به امور بیرونی و کمالگرایی های کاذب رو میارن، دوست دارن هر چی گفته میشه دیگران بگن چشم! از انتقاد بدشون میاد، زود رنج اند. باید خیلی مواظب بود که یک نقد رو با هزار وصله و پینه مودبانه بهشون انتقال بدی، تازه با این همه ممکنه یک حرف بجا و درست رو بر عکس برای خودش تفسیر کنه و بجای تشکر، با ترشرویی و تند خویی با شخص رفتار کنه!
البته همه افراد مسن اینگونه نیستن، این حالت بستگی به این داره که نوعا عمرشون رو در چه بستری گذروندن، آیا به فکر اخلاقیات و تربیت درونی خود بوده اند یا خیر!
البته گاهی از این حرص و طمع ها ناشی از عقده ای است که در دوران کودکی بهش مبتلا شده و این بار شخص قصد تلافی اون رو داره.
اما بهر حال یه موقع بحث از آسیب شناسی و ریشه یابی نوع رفتارهای مادر شوهر تون هستش که باید بگم تغییر افراد با این اوصافی که در این مقطع سنی عرض شد تقریبا مشکل هستش!
اما یک وقت بحث در مورد اون واکنشی است که شما در این قضیه باید داشته باشید.
در آموزه های دینی ما هست که قناعت بزرگترین ثروت هست. در آموزه های دینی ما هست که نباید به مال و منال دیگران چشم دوخت. نباید در زندگی مادی به کسانی که سطح زندگی مرفه تری نسبت به ما دارن نظر انداخت، این رویه چیزی جز حسرت و اندوه و افسردگی عائد شخص نخواهد شد.
بلکه در امور مادی باید نگاه به افرادی باشه که در سطح پایین تری از ما زندگی می کنن، اینگونه است که روحیه شکر گزاری شما تقویت میشه، از آنچه دارید شاکر خواهید بود و نسبت به آنچه ندارید صبر خواهید کرد. با این دو کلمه کلید، به غنای درونی خواهید رسید. البته در این مورد مجهز شدن به معنویت و ارتباط عمیق با خدا خیلی موثر خواهد بود.
اگر ما خودمون رو نسبت به مخلوق خدا نیازمند بدونیم، به همون مخلوق واگذار خواهیم شد و چون نتیجه ای نمی گیریم چیزی جز حسرت نصیب ما نمیشه
اما اگر ما نیازمون رو به خدا حواله بدیم، خدا ما رو از درون به غنای واقعی می رسونه. اون هم نه حواله زبانی، بلکه قلبا خدا رو بشناسیم و از درون باهاش مرتبط باشیم نه صرفا از طریق زبان
در یک حدیث قدسی نقل شده : « عبدی أطعنی أجعلک مثلی: أنا حی لا أموت أجعلک حیا لا تموت. أنا غنی لا أفتقر أجعلک غنیا لا تفتقر. أنا مهما أشاء یکون، أجعلک مهما تشاء یکون [1]
ای بنده من، از من اطاعت کن تا تو را مثل خودم کنم، یعنی همانگونه که من زنده هستم کاری می کنم که تو هم برای همیشه زندگانی واقعی داشته باشی و همیشه یاد تو در بین مردم زنده باشه، همچنین همانطور که من غنی و بی نیاز هستم با روحیه اطاعت پذیری، کاری می کنم که از درون حس ارزش و بی نیازی داشته باشی. همچنین من این گونه ام که هر چه می خواهم انجام می شود و با اطاعت پذیری تو کاری می کنم که مثل من، هر کاری بخواهی انجام شود.
البته رسیدن به این مرحله و افتادن در این مسیر نیاز به پیشنیازهایی داره که در بحث مجزایی باید بهش پرداخت
موفق باشید
پی نوشت:
1- الجواهر السنیة- الحر العاملی ص ۳۶۳ و ۳۶۱؛ بحار الأنوار – العلامة المجلسی ج ۹۰ ص ۳۷۶