سوال اخلاقی: چطور یک مومن واقعی باشم...؟؟؟؟

10:30 - 1402/03/10

سلام خسته نباشید
من دختری ۲۴ ساله هستم
احساس می کنم که از راه خدا و اهل بیت دور شدم اونم خیلی و سردر گمم و نمی دونم چی کار کنم و چطور یک مومن واقعی باشم

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/246919
تصویر روئین تن مهدی

سلام خدمت شما کاربر محترم

سپاس از اعتماد و ارتباطی که با مجموعه برقرار کردید.

صرف سوال شما در این حیطه نشانه بیداری شماست. اینکه حس می کنید از خدا و اهل بیت دور شدید باز هم یک نعمتی است که نصیب هر کسی نمیشه. این حس رو من به «درد» تعبیر می کنم. چون حس درد معنوی دارید به دنبال راه و چاره گشتید و این خیلی خوبه. بر خلاف خیلی ها که اصلا دردی حس نمی کنن و طبعاً به دنبال چاره و درمان درد هم نیستند. پس قدر خودتون رو بدونید.

این دوری ممکنه علتهای متفاوتی داشته باشه. گاهی روزمرگی، معاشرت با اهالی دنیا که ظواهر دین و اهل ایمان رو رعایت نمی کنن، ممکنه تاثیر بذاره، و گاهی هم خود شخص.

اینکه عرض می کنم خود شخص، یعنی گاهی ما به ورودیهای روحی و روانی مون توجهی نداریم. مواظب «دیدنیها» ، «شنیدنیها» و اعمال و رفتار خود نیستیم. گناهان کوچک یا بزرگ به تدریج هاله ای حجاب تاریک بر روح و روان و حتی اراده آدمی می گذارد و طبق آیه قرآن (آیه10 روم) گناه باعث تغییر مذاق و تغییر نگرش آدمی میشه. حال عبادت رو ازش میگیره. هر چند خدا بهش نزدیکه و از رگ گردن هم بهش نزدیک تر اما به خاطر وجود این حجابهای ظلمانی حس دوری بهش دست می ده.

همیشه هم گناه عامل این دوری نیست کما اینکه عرض کردم. گاهی روزمرگی، گاهی سبک زندگی هامون باعث میشه قلب زنگار بگیره. مغناطیسش برای دریافت سیگنالها از خدا و اهل بیت ضعیف بشه که نیاز به پیرایش هستش. نیاز به پاک کن و جلا دهنده روح هستش که عرض می کنم.

در سوال خودتون واژه ایمان رو بکار بردید. ایمان، نور هستش. از طرفی در درون هر شخصی، دو جبهه سیاه و سفید، نور وظلمت هستش که همواره با هم نزاع می کنن. جبهه اول که همان خودخواهی ها و منیّت ها است که بهش نفس اماره گفته میشه، و جبهه دوم همان میل به کمالات و نور و معنویت هستش که بهش نفس مطمئنه میگن.
ایمان به عنوان یک نور، وقتی وارد قلب آدمی میشه که جبهه سیاه (نفس اماره) رو کنار بزنه، ذلیلش کنه و کوچک و کوچکش کنه. و این نیاز به تلاش داره . تلاشی به همراه با جایزه.

اما جایزه پیروزی در این جنگ، و ضعیف شدن و کنار رفتن نفس اماره ، اینه که ایمان و آرامش به قلب و روان شما وارد خواهد شد. درون شما زیبا خواهد شد (حبب الیکم الایمان؛ و خداوند ایمان را برای شما دوستداشتنی قرار داده است)، از اعماق جان زندگی رو پر معنی خواهید دید، از ارتباط با خدا و نماز خواندن با او لذت خواهید برد، لذتی خواهید چشید که هیچ پادشاهی در سلطنت خود نبرده است. که حتما در زندگی چنین تجربیاتی را هم داشتید. خلاصه اینکه از قران خواندن با این التفات که این کلام خدا و منبع نور و ایمان هست لذت خواهید برد، و با خواندن اون، زنگارهای قلبی تون شفا پیدا خواهد کرد. (و شفاء لما فی الصدور).  احساس و درکی خواهید داشت که دیگران حتی قدرت تخیل اون رو هم نخواهند داشت، روحتون بلند و متعالی خواهد شد. مجهز به حِلم و صبر خواهید شد به نحوی که با هر مساله ای زود رنجیده نشید، و زود از کوره در نرید. عقل و دل آرام شما بر هیجان شما غالب خواهد شد، نه افسرده خواهید شد و نه پرخاشگر. همه این پاداشها و جوایز نتیجه صبر شما بر عبادت و بندگی خدا خواهد بود، کما اینکه یکی از انواع صبر همین صبر بر عبادت و بندگی خداست که که با صبر و مجاهده در این راه پیروزی در پی خواهد داشت. در اثر پیروزی در این نزاع درونی است که خدا به کسانی که در راه او مجاهده می کنند می فرماید راههای هدایت را به چنین شخصی نشان خواهد داد.

خدا میگه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[1] و كسانى كه در راه ما كوشيده‌اند، به يقين راه‌هاى خود را بر آنان مى‌نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.»

در ادامه می تونید به لینک زیر مراجعه بفرمایید بخاطر سوال مشابه یکی از کاربران

http://btid.org/node/221080

موفق باشید