سلام
خسته نباشید.
آیا عالمها و دانشمندها و پزشکها نباید دین دیگری غیر از دین اسلام داشته باشند؛ چون من فکرمیکنم آنها چون علم بیشتری دارند و از ما جلوترهستند و از ما بیشترعلم دارند باید دینشان هم بیچیدهتر و کاملترازدین ما باشد؟ لطفا توضیح بدهید؟
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با عرض سلام و ادب خدمت شما
دین اسلام دینی جامع و کامل است که هر کسی به اندازه خودش از آن بهره میبرد، مثل اقیانوس عظیمی که هر کس به اندازه ظرفش از آن برمیدارد. یک نفر به اندازه یک لیوان، دیگری به اندازه یک پارچ، سومی به اندازه یک تشت و همینطور.
تفاوت افراد باعث نمیشود تا دین آنها متفاوت باشد؛ چون دامنه و عمق دین آنقدر گسترده است که عالمترین اشخاص هم نمیتوانند بیش از قطرهای از عظمت آن را برداشت کنند.
خداوند در قرآن میفرماید: «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ»؛ «ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است».[نحل: 89]
باتوجه به این آیه، قرآن دریایی از معارف است که همه مولفههای مربوط به هدایت بشریت در آن از سوی خداوند نازل شده است. هرکس به اقتضای ظرف و وسعتی که دارد، میتواند از این دریا بهره ببرد. با این حال هیچکس نمیتواند به عمق آن برسد.
از یکی از بزرگان نقل شده، روزی در منزل ملا فتحعلی سلطان آبادی با گروهی از اعیان و اندیشمندان بزرگ که از جمله آنان سید اسماعیل صدر و حاج میرزا حسین نوری طبرسی (مؤلف مستدرک الوسائل) و سید حسین صدر بود، حاضر شدیم.
آقا ملاّ فتحعلی سلطان آبادی این آیه مبارکه را تلاوت فرمود: «وَ اعْلَمُوا اَنَّ فیکُم رَسُولَ اللهِ لَوْ یُطیعُکُم فِی کَثیر مِنَ الاْ َمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اللهَ حَبَّبَ اِلَیْکُمْ الاِْیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ اِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسوقَ وَ الْعِصْیانَ اُولئِکَ هُمْ الرّاشِدُونَ»؛ «ای مسلمانان، بدانید که این محمد (صلی الله علیه وآله) که در میان شماست، رسول خدا عالم به حقایق و مصالح و مفاسد امور است. شما او را به رأی جاهلانه خود مجبور نکنید; که اگر در بسیاری از امور از رأی شما پیروی کند، خودتان به زحمت و مشقّت میافتید و به مفاسد و مشکلاتی دچار میشوید و گمان نکنید قبول اسلام و پذیرفتن ایمان و اجتناب از کفر و گناه از روی کمال عقل و فطانت و زیرکی خودتان است، بلکه خداوند متعال به لطف خود مقام ایمان را نزد شما محبوب گردانید و در دلهایتان نیکو کرده و کفر و فسق و نافرمانی را در نظرتان زشت و ناپسند ساخت و از آنها بیزارتان کرد تا در دو جهان خوشبخت و سعادتمند شوید».
آقای سلطان آبادی پس از آن شروع به تفسیر جمله «حَبَّبَ اِلَیْکُمْ» نمود. بعد از توضیحات طولانی آن را به معنایی تفسیر کرد. هنگامی که بزرگان حاضر در مجلس این معنی را شنیدند از ایشان درباره آن توضیح خواستند و پس از بیان مطلب و توضیح آن، همه حضار به شگفت آمدند و پیش خود می گفتند: چرا آنها زودتر از ایشان متوجّه این نکته نشدند.
روز دوم در محضر مقدّس او حاضر شدند و آقای سلطان آبادی آیه مبارک را به معنای دیگری غیر از اوّلی تفسیر نمود. حضار باز توضیح خواستند و پس از شرح و بیان دوباره تعجّب کردند که چرا پیش از بیان او خودشان متوجّه این مطلب نشده و آن را درک نکردند.
روز سوم در خدمت ایشان حضور به هم رسانیدند و همانند روز اول و دوم به شگفت آمدند.
پیوسته اینچنین بودند و هر روزی که به خدمت ایشان میرسیدند، معنای دیگری برای آنان بیان میکرد.
نزدیک به سی روز به خدمت ایشان شرفیات شدند و برای آیه مبارکه نزدیک به سی معنی بیان فرمود و حضّار هر وقت معنایی از او میشنیدند، توضیح می خواستند و او نیز توضیح میداد. [چهل داستان از عظمت قرآن کریم، https://B2n.ir/e46660]
اینها نشانگر عظمت قرآن است که معارف بسیاری در آن نهفته است و هرکس به اقتضای ظرفیتش از آن بهرهمند میشود.
ببخشید سوالی به ذهنم آمد: پس چرا گفته شده دینهایی که برای مردم میآید مناسب درک آنها میآید؟ آیا اگر قران در زمان یهودیت و مسیحیت میآمد مردم آن را درک نمیکردند؟ چرا؟ و اینکه با این حساب افراد عالم و باهوش جامعه اسلام که باید بیشتراز بقیه درک کنند پس باید دینی بالاتر از بقیه داشته باشند؟ لطفا توضیح بدهید. ممنونم.
با عرض سلام مجدد خدمت شما
سؤال حضرتعالی دارای دو پیش فرض است که به نظر میرسد بیان آن پیش فرضها و پرداختن به آن، ما را به پاسخ نزدیکتر میکند.
پیش فرض اول: دین اسلام برای عموم مردم نازل شده؛ اما دانشمندان نیازمند به دین کاملتری هستند.
پاسخی که در سؤال قبل بیان شد، نشان داد که دین اسلام دارای جامعیت است و هرکسی اعم از عالم و جاهل به اندازه ظرفیت خود از آن برداشت میکند.
برای بهرهمندی دانشمندان از دین، لازم نیست تا دینی مخصوص آنها نازل شود؛ بلکه دین دارای لایههای مختلفی است که هر کسی در خور درک و فهم خودش، از آن برداشت میکند.
شما ببینید مفسران قرآن را، هم دانشمند فیلسوف و علامه ذیالفنون مرحوم علامه طباطبایی تفسیر قرآن نوشته است و از دریای عظیم آن برداشتهای عالمانه و محققانهای را ارائه کرده است و هم مفسران نوپا و تازهکار به تفسیر قرآن پرداختهاند. این نشان دهنده آن است که قرآن برای هر دو گروه دارای پیام است و این کتاب آسمانی ظرفیتی دارد که عالم و جاهل هر دو میتوانند به آن مراجعه کرده و از آن بهره ببرند.
پیش فرض دوم: هر دین جدیدی کاملتر از دین سابق است و دلیل نازل شدن دین جدید، ظرفیت بالاتر اشخاص در عصر جدید است.
دلیل متقن و یقینی وجود ندارد که علت نازل شدن شریعت جدید در هر عصری، بالاتر بودنِ ظرفیت مردم عصر جدید بوده باشد. برخی مخالف این مطلب هستند که بگوییم مردم عصر پیامبر اسلام، از فهم و درک بالاتری نسبت به مردم عصرهای سابق برخوردار بوده و اسلام به اقتضای فهم بالاتر آنها نازل شده است.
دلیل نازل شدن دین جدید مواردی از این قبیل بوده است:
الف) انحراف و تحریف شریعت سابق و فاصله گرفتن مردم از مسیر حق.
ب) اقتضائات تازه در عصر جدید، که شریعتی جامعتر و متناسبتر با آن اقتضائات را میطلبید.
بنابراین نمیتوان گفت که اسلام در زمانی آمد که مردم دارای درک بالاتری بودند و پذیرش بهتری نسبت به معارف عالی اسلامی داشتند. همچنین نمیتوان گفت که اگر اسلام در گذشته نازل میشد، مردم حاضر در عصرهای گذشته، هیچ درکی از آن نداشتند؛ زیرا قبل از نزول دین اسلام، اندیشمندانی وجود داشتهاند که تا دنیا دنیاست، اسم آنها بر سر زبانها میچرخد و نمیتوان پذیرفت که آنها نمیتوانستهاند فهم و درکی نسبت به حقائق اسلامی داشته باشند. همچنین نمیتوان گفت: همانگونه که اسلام برای مردم آن زمان که دارای درک بالاتری از مردم اعصار گذشته بودند، نازل شد، باید برای دانشمندان و فرهیختگان، دین و مکتبی عالیتر و برتر از اسلام نازل شود؛ چون اساساً این موضوع ثابت شده نیست که مردم زمان پیامبر و بعد از آن، درای درک و ظرفیتی بالاتر از مردمان پیشین بودهاند.
در نهایت اگر فرض کنیم که اسلام که کاملتر از سایر ادیان است، به اقتضای درک و فهم بالاتر مردم آن زمان نازل شده است، باز هم نمیتوان چنین نتیجهای گرفت که باید برای اندیشمندان، دینی کاملتر از اسلام بیاید؛ زیرا همانگونه که عرض شد، اسلام دارای جامعیتی است که عالم و جاهل هرکدام به اندازه ظرف خود از آن بهره میبرند و نیازی به دین مجزا و جدا برای هر قشر نمیباشد.
سلام
ممنون که به سوالاتم پاسخ میدید. ببخشید درمورد اینکه گفتین در زمانهای پیشین هم دانشمند بوده پس چرا قران از همان زمان اول نازل نشده و دیگر اینکه خدا در قران گفته که آیات قران هیچوقت کهنه و قدیمی نمیشه؟ آیا منظورش تا وقتی بوده که عرب اصیل در کشورهای عربی وجود داره؟