سلام وعرض ادب خدمت شما
چراخداوند ازهمان اول ما را با کمالات ودرجه بالا ایمان نیافرید تا این مرحله دنیا و برزخ را طی نکنیم یا درجهنم بسوزیم وبعد ازاین دوره ها پاک شویم وبعد به درجه بالای شناخت خدا برسیم میشد ازهمان اول پاک ودرجه شناخت خدا را داشته باشیم.
ممنون ازپاسخگوییتون
واینکه کسی که دراین دنیاکارخیرانجام میده اما بر زن خود ظلم میکنه ثوابی نوشته میشه. اگرازظلم اوهیچوقت راضی نشیم آیا اودرآخربخشیده میشود
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
در مورد سوال دوم شما باید اینگونه گفته شود که انسان ممکن الخطاست؛ یعنی هر انسانی ممکن است از جهتی انسان خوبی باشد و از جهت دیگری انسان ظالم. هر چند کار خوب او تحت تاثیر کارهای بد و ظلمها او قرار میگیرد؛ ولی اینطور نیست که مثلا کارهای بد و ظلمها، تمام کارهای خوب انسان را از بین ببرد.
به عبارت دیگر اعمال و کارهایی خوبی که انسان انجام میدهد، دو مرحله دارد:
یک. مرحله امتثال؛ یعنی مرحلهای که انسان وظیفه دارد و باید انجام دهد، مثلا نماز واجب است و باید انسان نماز را بخواند یا روزه گرفتن و کمک به دیگران و یا نفقه دادن به همسر و ... اینها واجباتی است که باید امتثال شود. اینها در مرحله اول است.
اگر کسی این مرحله را انجام داد، به وظیفه خود عمل کرده است و روز قیامت بازخواست نمیشود.
دو. مرحله قبول شدن این اعمال است؛ یعنی زمانی که نماز میخواند، باید طوری بخواند که مورد قبول خداوند نیز واقع شود، بهطورمعمول مشکل ما مسلمانان در این بخش است. یعنی نماز میخوانیم، کار خیر زیاد انجام میدهیم [از این جهت وظیفه خودمان را انجام دادهایم] ولی با دروغ، یا بیاحترامی، با حواسپرتی در نماز و یا با اذیت کردن دیگران، نمیگذاریم که عملمان مورد قبول نیز واقع شود.
پس اصل اعمال صحیح است و خداوند نیز برای انجام اصل عمل به انسان ثواب میدهد؛ ولی گاهی مقداری از عمل مورد قبول واقع نمیشود و نتیجهاش این است که آن آثار دنیایی و آخرتی را ندارد.
نکته دیگر اینکه: اگر کسی به ما ظلم کرد [ظلم و ستم هایی که بین زن و شوهر وجود دارد] و تا آخر از او راضی نباشیم، به همین مقدار که ما از او راضی نیستیم، او در قیامت عذاب می کشد تا اینکه راضی بشویم. هر چند ممکن است خداوند به دل همسرش بیاندازد که هنگام مرگ، یا قبل مرگ و یا بعد از آن، از همسرش راضی شود...
نکته مهم اینکه
بالاخره در زندگی زناشویی اختلافاتی وجود دارد که باید خود زن و شوهر مشکلاتشان را با ریشهیابی کردن مشکل و گفتگو حل کنند، غالب مشکلات وقتی ریشه یابی می شود به راحتی قابل حل است، مثلا گاهی همسری با رعایت نکات ریز زناشویی در زندگی با شوهرش، دل شوهرش را به دست آورده و همین امر باعث میشود که او از ظلم و اذیت دست بردارد.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/76356
نکته دیگر اینکه:
گاهی ممکن است کسی بگوید که من این همسر را نمیخواهم و هر کاری که میکنم باز به اذیت هایش ادامه میدهد و... در اینجا یکی از راه حلهایش جدایی است که خداوند دوست ندارد و پاک کردن مساله است نه حل آن؛ علاوه بر اینکه گرفتاریهایش گاهی بیشتر است.
اما یکی از راه حلهای اسلام، تحمل و صبر در مقابل اذیتهای همسر است؛ زیرا در پرتو تحمل اذیتهای شوهر چند اتفاق خوب میافتد.
یک. بالا رفتن آستانه قدرت و تحمل انسان در دنیا، لذا هرگز برای امور جزئی از کوره در نرفته و همین صبر و تحمل، به مرور زمان برایش آرامشآور خواهد بود.
دو. ثوابهای زیادی را در آخرت خداوند متعال برایش ثبت میکند. در روایت آمده که:زنی که بداخلاقی شوهرش را تحمل کند، خداوند به او ثواب هزار شهید را عنایت میفرماید و در نامه اعمالش، عبادت یک سال نوشته خواهد شد.
همچنین پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: کسی که بر اذیتهای همسرش، صبر کند، ثواب حضرت ایوب را به او اعطا میکند و گناهانش بخشیده میشود
اگر همسری قبل از اینکه با همسرش همدلی کند و او را راضی کند بمیرد، در روز قیامت همواره با منافقین در حالی که واژگون است محشور شده و به پایینترین درجه جهنم روانه میشود.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کار بر محترم
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته دقت کرد:
یک. خداوند متعال این جهان را بر اساس نظام احسن آفریده است؛ یعنی طوری آفریده که بهتر از آن نمیشده است و به عبارت دیگر، این جهان بهتر از این، گنجایش و ظرفیت نداشته است. خدا در قران کریم میفرماید: «الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَه»؛[1] «خدا کسی است که هر چیزی را به نیکوترین وجه آفریده است».
دو. خداوند بر هر چیزی قدرت دارد و قدرت دارد که انسان را کامل و بدون نقص و با شناخت کامل به خود و پیامبرانش و قیامت و... بیافریند؛ ولی بر اساس مصلحت و علم بیپایانش، هر کسی را به شکلی و با شناختی کلی آفریده است و آن شناخت را به صورت فطری در وجود انسانها قرار داده است.
سه. خداوند به انسان قدرت اختیار و انتخاب داده است، که بین خیر و شر و بین خوب و بد یک راه را انتخاب کند و همین نشان از احترام خدا به انسان است؛ پس اگر انسان از ابتدا دارای شناخت کامل میشد، مانند حیوانات و یا مانند فرشتگان، آن اختیار و قدرت انتخاب را نداشت و به عبارتی مانند بردگان و نوکران مجبور بود.
چهار. عدالت خدا اقتضا میکند که هر کسی را به اندازه تلاش و کوششی که در دنیا دارد، پاداش دهد؛ بنابراین مانند معلمی دلسوز، برای اینکه حق کسی ضایع نشود از دانش آموزان خود امتحان میگیرد، با اینکه میداند فلان شاگرد نمره خوبی را میگیرد و قبول میشود؛ ولی باز از او امتحان میگیرد تا هم دیگران اعتراض نکنند و هم خودشان متوجه کار خود بشوند.
پنج. به طور معمول انسان از یکنواختی در زندگی خسته میشود؛ ولی زمانی که با چالشهای دنیا روبرو میشود و برای عبور از آنها تلاش میکند، همین تلاش و چاره اندیشی برای برون رفت از این مشکلات، او را امیدوار کرده و زندگی را برایش لذت بخش میکند.
بنابراین خداوند از روی حکمت و مصالح و علم بیپایانش، انسان را در دنیا قرار داده است که با اختیار و تلاش و کوشش خود، لذت بهشت رفتن را بچشد و گر نه زندگی برایش شیرین نخواهد بود، این تلاش و کوشش باید در راستای عبادت خدا و شناخت و معرفت نسبت به خدا و اولیای او قرار گیرد.
پس خدا انسان را در دنیا آورده است تا
یک. با انتخاب خود حرکت کند.
دو. برای انتخابش احترام قائل شده و او را مجبور به ترک آن نمی کند.
سه. امتحان شده و اگر به پاداش یا عذابی دچار شد، بداند که نتیجه اعمال خودش است.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/224480
پی نوشت:
[1]. سجده: 7.