سلام .بعد از دوران پهلوی که حکومت جمهوری اسلامی آمد اثبات شد که در حکومت قبل فرهنگ ما رو به غرب رفته و با فرهنگ سازی و .... اوضاع فرهنگیما بهتر شد. امروز در فرهنگ و زبان ما که هویت هر فرد را مشخص میکنند میگویند کلمات بیگانه(انگلیسی) را با زبان فارسی آمیخته نکنید. زبان اصیل ما فارسی است. سوال بنده اینجاست که چرا زبان عربی به طور رایج با زبان ما آمیخته شده است. درست است که زبان دین ماست .اگر قرار باشد زبان فارسی حفظ شود نباید از کلمات عربی هم به طور رایج استفاده شود.
لطفا به طور ساده در حد سواد دانش آموزی پاسخ دهید
تشکر
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
پاسخ به سوال شما را در قالب چند نکته بیان می کنیم:
نکته اول: قبل از نظام جمهوری اسلامی تبعیت از فرهنگ غربی و فرهنگ سازی با سیره غربی نه تنها اوضاع فرهنگی ما را بهتر نکرد بلکه بدتر از قاجار کرد و منابع تاریخی معاصر به آن اذعان دارد. فرهنگ قبل اسلام فرهنگی آمیخته از بی بندباری، فساد و فحشا در ساختار سیاسی و اجتماعی بوده است. آیا بی حرمتی به بزرگان دینی، کشف حجاب، گرفتن هویت ملی و تغییر پوشش ملی در دوران پهلوی اول نماد فرهنگ و اصالت است یا بی فرهنگی و عقب افتادگی؟ نبود مراکز آموزشی کافی، بی سوادی، اختلاط مدارس دختران و پسران در همین مراکز کم، از بین بردن fvod زیر ساخت های فرهنگی مانند حوزه ها بخشی دیگر از این بی فرهنگی ها پهلوی است. بعد پهلوی و آمدن نظام جمهوری اسلامی تغییرات زیادی در فرهنگ ملی ما شکل گرفت ... هر چند امروزه این فرهنگ مجددا دستخوش فرهنگ غربی شده و نیاز به اصلاحات اساسی از زبان گرفته تا پوشش ملی و ... دارد.
نکته دوم: استفاده از برخی واژگان عربی در زبان فارسی متعلق به 100 یا 200 سال پیش نیست تا پیش فرض شما صحیح باشد و گفته شود چرا این واژگان مانند زبان انگلیسی که قدمتی یک قرنه دارد از ادبیات گفتاری حذف نمی شود؛ زیرا زبان عربی همان طور که خود فرمودید زبان دین و فرهنگ اسلامی ماست و مردم ما در زندگی روزمره خود با این واژگان به سبب قرائت آیات قرآنی و دعا بسیار مأنوسند و راه کمال جویی و سعادت خود را انس با معنویت در قالب آیات قرآنی و محتوای دعایی می دانند. علاوه بر اینکه زبان عربی 1300 سال با فرهنگ دینی و واژگان فارسی ما آمیخته و نسل به نسل انتقال داده شده است.
نکته سوم: هویت یک ملت تنها به زبان نیست تا پیش فرض شما صحیح باشد بلکه هویت یک فرد و ملت ترکیبی از مؤلفه های مختلفی است که زبان یکی از آن مؤلفه هاست. دین، تاریخ، جغرافیا، سنت ها، باورها و ... بخشی دیگر از مولفه های ملفه های هویت یک ملت است. شهید مطهری در این باره جملهای جامع برای تعریف هویت شناسی ملی دارد: ایشان می نویسد: «هویت ملی دارای عناصر سازندهی گوناگونی چون ارزشهای ملی، دینی، فرهنگی، جامعهای، انسانی، و در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، تاریخی جغرافیایی، سیاسی، زبانی و غیره است. از نظر ایشان مهمترین عامل هویتیابی ایرانیان، گرایش آنان به دین اسلام می باشد، چرا که اسلام به واسطه خصوصیات معنوی خود، توانست به ایرانیان هویت جدیدی اعطا کند و به ایرانی بودن نیز معنای جدیدی بدهد.
نکته چهارم: آن چه باعث تغییر برخی واژگان فارسی به عربی شد و این آمیختگی را به وجود آورد، زیبایی و جاذبهی لفظی و معنوی قرآن، و تعلیمات جهان وطنی آن بود که دست به دست هم داد، تا همهی مسلمانان این تحفهی آسمانی را با این همه لطف از آن خود بدانند و مجذوب زبان قرآن گردند و زبان اصلی خود را به محاق فراموشی بسپارند. این تغییر زبانی تنها منحصر به ایرانیان نبود که زبان قدیم خویش را پس از آشنایی با تحفهی آسمانی قرآن فراموش کنند بلکه همهی ملل گرونده به اسلام چنین شدند و دچار چنین تغییراتی واژگانی شدند.
در پایان این مطلب را باید تصریح نمود که واژگان عربی به قدری زیاد نیست که زبان فارسی ما را به عنوان یکی ار مؤلفه های فرهنگی و هویتی ما از بین ببرد بلکه این واژگان تعدادشان اگر از واژگان انگلیسی کمتر نباشد بیشتر نیست. علاوه بر اینکه امروزه ما ایرانی - اسلامی است نه ایرانی صرف از این رو این هویت امروزه ترکیبی از هویت فرهنگ اسلامی و ایرانی است، در نتیجه طبیعی است که واژگانی از اسلام به هویت ایرانی اضافه شود.
موفق باشید.