شناخت همسر آینده

20:47 - 1392/11/29

به نام خدا

از آنجا که ازدواج آغاز یک زندگی جدید برای زوجین است طبیعی است که مهمترین بخش از مقدمات آن شناخت یکدیگر است . به عبارت دیگر اینکه زوجین کاملا همدیگر را شناسایی نمایند .

متاسفانه در دهه های اخیر این شناسایی با شیوه هایی کاملا غلط اعمال می گردد . خیلی از آنهایی که از ازدواج و طلاق آمار می دهند دائما می گویند  : در کجا و کجا طلاق زیاد شده است اما هرگز نمی گویند : چرا طلاق زیاد شده است ؟ امروزه در جوامع مختلف امکانات فراوانی بوجود آمده که دخترها و پسرها با هم آشنا شوند و همدیگر را بشناسند در حالیکه در گذشته این امکانات وجود نداشت پس چرا آمارها برعکس است ؟

آنچه مسلم است هیچکس ازدواج نمی کند که برای خود و دیگران دردسر درست کند اما مصیبت اصلی این است که گرایش به برخی از فرهنگهای غلط که امروزه باب شده است همه محاسبات را به هم ریخته است . در قدیم در همین ایران خودمان اکثر ازدواجها حتی در شهرهای بزرگ به قول امروزیها سنتی بود . بماند که من هر چه فکر کردم مفهوم این ازدواج سنتی را نفهمیدم . در گذشته اختیارات دخترها و پسرها کمتر بود و پدر ، مادرها بیشتر اختیار داشتند و تصمیم می گرفتند . جوانان امروزی عقیده دارند این نوعی دیکتاتوری است البته اگر این اختیار را به طور مطلق اعمال کنیم درست است و دیکتاتوری است اما در گذشته هم این اختیار به طور مطلق نبود و پدر ، مادرها صلاح و صرفه فرزندان را در نظر می گرفتند . 

طبیعی است که هیچ پدر و مادری بدبختی فرزندش را نمی خواهد و اگر جایی برای فرزندش تصمیمی اتخاذ می کند با این رویکرد و عقیده است که خوشبختی فرزندش را به دنبال داشته باشد .

آمارها امروز این را به خوبی نشان می دهد که اکثر ازدواجهای اینگونه سرنوشتی روشن داشته است در حالیکه اکثر ازدواجهایی که با شیوه های امروزی به تحقق رسیده است سرانجام خوشی نداشته است . شاید مهمترین دلیل این باشد که در گذشته پدر ، مادرها بر اساس شناختی که از یک طایفه داشتند اقدام می کردند . اگر بخواهیم این مبحث را باز کنیم خیلی وسیع و بسیط  است و نیاز به حوصله بیشتر که صد البته حقیر آمادگی مباحثه در این خصوص دارم اما همین قدر بگویم که در گذشته یک عقیده و اصل کلی وجود داشت و آن اینکه دختر خوب باید قسمت پسر خوب بشود و بالعکس و عقایدی از این قبیل در حالیکه امروزی ها معتقدند که آنها توان اینکه بدها را به خوب تبدیل کنند را دارند و به این گونه در مسیر اینکه بد را به خوب تبدیل کنند خود هم یا بد یا نابود می شوند .

http://btid.org/node/26027

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 5 =
*****
تصویر smrd
نویسنده smrd در

ازدواج به روش امروزی نتیجه پیشرفت علمی بشر هستش و میدونیم هر پیشرفت و تکنولوژی یه سری معایبب هم داره (البته به نظر من نمیشه اسمشو گذاشت عیب،چونکه ما روش استفاده درستشو نمیدونیم میگیم  از مزیتشه. ولی نه از پیشرفت ها اگه درست استفاده کنیم نه تنها اصل های قدیمی رو تکذیب نمیکنن بلکه باعث گسترده شدن اونها هم میشن)

بنظر من آشنایی با هر طریقی(اینترنت، معرفی، همکار یا همکلاس و ...) که اتفاق بیافته مهم نیست مهم اینه که قصد از این آشنایی اگه ازدواج باشه باید واسش کلی فکر و برنامه ریزی کرد . مشکل طلاق های امروزی بخاطر نوع آشنایی  نیست بلکه بخاطر نداشتن بلوغ فکری هستش .90 درصد زوجین تنها بلوغ جنسی دارند و متاسفانه فکر میکنن این واسه زندگی کافیه درحالیکه بلوغ جنسی در کنار بلوغ فکری هستش که زندگی رو پایدار نگه میداره

زوجین قدیمی هم اکثریت بلوغ جنسی داشتن مثل جوونای الان ، ولی چون اطاعت از والدین بلوغ فکری نداشته اونها رو میپوشوند پس زندگیشون به کمک افکار والدین ادامه پیدا میکرد

جوونای الان متاسفانه اکثریت بخاطر رابطه های قبل از ازدواج  و نیازهای جنسی عاقلانه فکر نمیکنن. بین اونهایی که عاشق میشن چند درصد پیدا میشه که بعد از مدتها آشنایی این حس در اونها بوجود اومده باشه؟؟ میگن عاشق شدیم و خونواده رو هم مجبور به تسلیم در فرمان خواسته هوس خود میکنن . درسته که غرض های جنسی عامل مهم در ادامه زندگی هست ولی یه شرط لازمه نه کافی.

به نظر من برای جلوگیری از افزایش آمار طلاق باید از والدین های امروزی شروع کرد .

اول نحوه اسفاده از تکنولوژی رو براشون فرهنگ سازی کرد و بعدش بهشون آموزش داد که ازدواج یک مسئله خطیر در حفظ ارگانهای خانواده هست پس با علم فرزندانشون رو تربیت کنند و پرورش بدن. مادر و پدر امروزی حتما میبایست  نحوه تربیت صحیح  رو آموزش ببینن تا بتونن  با فرزندان امروزی که با این تکنولوژی ها داره بزرگ میشه هماهنگ باشن و باهم درست قدم بردارن.

البته این برنامه ها وظیفه .... هستش که هزینه بزاره و ریشه وار این مشکل رو حل کنه.

تصویر ali2541
نویسنده ali2541 در

سلام بله شما اگر نگاه کنید میبینید افرادی که سنتی ازدواج کردند زندگیشان از پایداری بیشتر برخوردار بوده و آمار طلاق در این نوع ازدوجها بسیار پایین است. اما در ازدواجهای امروزی که بیشتر با روابط قبل از ازدواج صورت میذیرد آمار طلاق بسیار بالا است. نتیجه گیری با خود شما... .

تصویر شیرین بیان

سلام

2 نکته اینجا وجود داره : یکی بحث انتخاب سنتی و مدرن - یکی هم مساله شناخت پیش از ازدواجه

انتخاب سنتی علاوه بر مزیتهایی که داشت یه معایبی رو هم داشت اما بزرگترین مزیتش این بود که والدین ما به واسطه تجربیاتی که داشتند راحتتر میتونستند افراد رو بشناسن و منطقی تصمیم بگیرن  ، عیبشم این بود که ممکن بود این وسط دختر خانم علاقه ای نداشت و به کس دیگه متمایل بود که اصلا نمیتونست با توجه به فرهنگ و جو اونموقع اظهار نظر کنه . ( ولی در کل زندگی ها پابرجا تر بود ) . انتخاب مدرن یا بهتره بگیم امروزی هم که شناسانامش مشخصه ؛ اکثر والدین تمام اختیاراتو به فرزندان دادن که خودشون تصمیم بگیرن ( ب نظر من نباید اینجوری باشه به هر حال اون چیزی که اونا میبینن ما نمیبینیم چون در بیشتر موارد احساسی تصمیم میگیریم و این باعث میشه کمتر منطقی باشیم ) . به هر حال باید حد وسط رعایت بشه و والدین و فرزندان با هم تصمیم بگیرن .

بحث در موردش خیلی مفصله که در قالب یک کامنت و دو کامنت نمیگنجه  ...

 

شناخت رو هم میشه تا حدودی متوجه شد اما نه کامل , باید هر رفتاری که از جانب طرف میشه رو پیش خودتون ارزیابی کنید و حتی از کوچیکترین رفتارش چشم پوشی نکنید ؛ پشت هر رفتاری نیتی مشخص وجود داره ؛ احتیاج به زیرکی خاصی داره . 

هر کس با توجه به معیارهایی که داره میتونه طرف مقابلشو امتحان کنه , دوران نامزدی برای شناخته که ما متاسفانه ازین فرصت طلایی فقط برای علاقمند شدن و مسیجهای عاشقانه استفاده میکنیم .

هر کس همسر مذهبی میخواد میتونه آزمون اعتقادی ازش بگیره ( قرار دادن طرف مقابل در شرایطی که اصل عملکردشو انعکاس بده ؛ پیشنهادم اینه که به طرف مقابلتون فرصت بدید و با یه شکست کنارش نزنید ؛ سعی کنید در چند موقعیت قرارش بدید تا عملکردهای متفاوتشو ببینید )

کافیه  ( اگر خانم هستید ) میتونید یک جلسه با شخص مورد نظر توی یه هایپر قرار بزارید و با هم صحبت کنید باور کنید کلی برخورداش دستتون میاد wink

هر کس همسر نیمه مذهبی و فقط نجیب میخواد متناسب با اون

هر کس همسر اجتماعی و زبر و زرنگ میخواد و ...

اگر تحقیقات مفصل ( از همسایه - فامیل درجه دو - دوست - آشنا - عروس و داماد ) و کامل باشه مطمئن باشید که بیشتر کار رو پیش بردید و بقیشم میمونه تفاهمی که باید بینتون وجود داشته باشه .

 

تصویر هانا
نویسنده هانا در

ماهیمون هی می خواست یه چیزی بهم بگه .

تا دهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه .

دست کردم تو آکواریوم درش آوردم .

شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو .

اینقده بالا پایین پرید خسته شد وخوابیـــد . دیدم بهترین موقع است تا خوابه دوباره بندازمش تو آب.
الان چند ساعته بیدار نشده یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده و خودشو زده به خواب ...

این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند. دوستشون داریم و دوستمون دارند ولی ما رونمی فهمند و فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما می کنند.     سخت گیری های خونواده هارو که میبینم یاده این متن میوفتم sad

 

تصویر 565
نویسنده 565 در

بسیار زیبا

لایک!

تصویر بصیرت
نویسنده بصیرت در

خیلی زیبا بود متنتون  yes

تصویر هانا
نویسنده هانا در

الانم برا ما پدرو مادرامون تصمیم میگیرن خیلی راحت با همه مخالف هستن اون موقع اگر خونواده ها تصمیم میگرفتن به جاش آسون که میگرفتن ولی الان چی انقد سخت گیری میکنن تا بگی اصلا نمیخوام واقعا اذیت میکنن سره همه چی دوتا خونواده ها باهم بحث میکنن چه فایده زندگی که بخواد با دلخوری و بی علاقگیه یه طرف شروع بشه آدمو از زندگیو ازدواج سیر میکنن دو طرف با سختگیری های بی موردشون میگی این روزا جوونا سنتی ازدواج نمیکنن ولی به نظره من اگر این سخت گیری ها و اذیت های خونواده ها نبود هیچکس سراغه دوستیو روش های غیره سنتی نبود چون مطمئنا وقتی حامی داری تو هر کاری موفق تری ولی وقتی تحته هر شرایطی میدونی حامی نداری چه فرقی داره سنتی یا غیره سنتی
 

تصویر آقا سعید

به هانا

تو پست یه مشکل دارم براتون یه کامنت نوشتم در مورد جبهه خوندین؟

تصویر هانا
نویسنده هانا در

سلام بله خوندم خیلی ممنون....
 

تصویر tala
نویسنده tala در

سلام

برا ازدواج آدم باید چشمشو خوب باز کنه که ببینه میخواد با چه شخصی بره زیر یک سقف زندگی کنه.

من به شخصه ازدواجهایی رو که از طریقی هست که خدا نمیپسنده رو تایید نمیکنم چون بقول دوستمون تو این ازدواجها بی اعتمادی زوجین بهم دیگه زیاد میشه.

وقتی بی اعتمادی زیاد شد نتیجه اش میشه چیزی ب اسم طلاق که الان تو این زمونه چیز عادی شده و چه بسا مـــــــــــــد هم شده!!!!!!!!!!!!!!!

ولی با این همه اوصاف آدم اگه دلشو خودشو همه چیزشو سپرد بخدا میتونه از این فتنه ها تا حدود زیادی دور بشه.

امروز شنیدم برادر دوستم میخواد خانمشو بخاطر مشکلات زیادی که بینشون هست طلاق بده مقصرم خوده پسره اس ک از اول نتونست زنشو کنترل کنه.خیلی بهش بها داد نتیجه اشم سو استفاده هایی شد که این زن از ازادیش انجام میداد.

مثلا ارایش برا این خانم از شوهرش واجب تره که شوهره بهش میگه رفتی بیرون ارایش نکنی اما دوستم گف اومده خونمون ارایش کرده رفته دانشگاه.....

واقعا برا اون بی حجابهایه افراطی و خدا نترس متاسفم که با اینکارشون جهنمو بر خودشو میخرن.

منشا اصلی طلاق استفاده نادرست از ماهواره و بی بند و باریهایی هست ک میبینیم

خدا تو رو ب جان فاطمه زهرا (س) همه ما رو ب راه راست هدایت کن و نور ایمان و تقوا و پاکی و اخلاص رو به قلب تک تک ما بتابان

الهی امین

 

تصویر نفس
نویسنده نفس در

سلام

بینه جوونای الان مخصوصا ما دهه هفتادیا راه شناخت زیاد شده بخاطر همین بیشتر دهه هفتادیا زود ازدواج میکنن در مقابل طلاقم بینه دهه هفتادیا بیشتره

پس نتیجه میگیریم راههای شناختی که به وجود اومده زیاد خوب نیست همین خوده من چند وقت پیش داشتم میرفتم دانشگاه یکی از دوستام جلو دردانشگا با پسری قرارداشت که تو فیس بوک اشنا شده بودن وقتی برمیگشتم یکی دیگه از دوستام با پسری قرار داشت که تو وی چت و وایبر و تویتر اشنا شده بود خب ممکنه اینا شاید به ازدواجم ختم بشه اما هیچوقت اعتماد نمیاره الان خیلی زیاد از ازدواجا قبلش دوستی بوده و وقتی وارد زندگی میشن دچار مشکل میشن نمیگم همه دوستیا بده ولی درصد کمیش خوب پیش میره

دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است . دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می‌توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت . دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است . اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست . برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می‌اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می‌دهد . زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می‌خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می‌کند .
 
در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می‌کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می‌آوردی و احساس می‌کردی که گذشته و حالت از خودته .   و آزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی . همه چیز را عاشقانه نگاه میکردی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می‌گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت . اما همین که وارد زندگی مشترک می‌شی شرایط کاملا تغییر می‌کنه . اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن  . اینجا صحبت از یک عمر زندگیه . اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگرست . در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می‌کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی .

الان ازدواجا از سنتی بودن فاصله گرفته من ازدواج سنتی مثله قدیمو هم دوست ندارم که اصلا دخترو پسر همدیگرو نمیدیدن تا سر سفره عقد حالا بگذریم کههمینا خوشبختم بودن اما الان شرایط فرق کرده

به نظر من باید ازدواج سنتی رو بروز کنیم چرا مردم ما ارتباط بیش از حد دخترو پیرو برا ازدواج زیاد قبول ندارن بنرم باید خواستگاری جریانش حداقل تا دو ماه طول بکشه دو خانواده رفتو امد کنن و دخترو پسر زیر نظر خانواده با هم درارتباط باشن که اگر احساسی هم شدن بزرگترا یه چیزایی که جوون تو شور احساساتش نمیفهمه و اونا میفهمن یاد اوری کنه و چشم  و گوش بچشو باز کنه اینجوری هم بر پایه ی محبت پیش میره هم منطق و با دید باز و با اعتماد بیشتر که اگر دختر یا پسرم فکرشون بره به اینکه نکنه تو انتخابشون اشتباه کنن همین که حس کنن خانواده هم در جریانن وپشتشونن دلشون گرم میشه

حالا اومدیمو بعد از دو ماه رفتو امدم نشد و به نتیجه نرسیدن ما باید نه رو هم فرهنگ سازی کنیم نباید تا نه میشنویم بر پایه ی این بذاریم که حتما ایراد داریم یا بگن دختره ایراد داشته که پسر قبولش نکرده یا برعکس

اولا که اصلا چرا تا یکی خواستگاری میره یا خواستگار براش میره باید جار بزنی بعضیا نوعی کلاس گذاشتن میدونن و به همه میگن

خب بهتره دو این مدتی که رفتو امد میکنن فقط دو خانواده بدونن

دوما اگه قبل از عقد دو نفر بفهمن به نتیجه نرسیدن بهتره یا وقتی برن تو زندگی مشترک و کار از کار گذشته اینجوری یا باید برن طلاق بگیرن یا به خاطر ابرو باید همدیگرو تحمل کنند

الان نه این ازدواجایی که تو کوچه و خیابونو موبایلو اینترنت شکل میگیره درسته نه کاملا سنتی قدیم

ازدواج باید مخلوطی از  سنتی ومدرن باشه اگرم اشنای از این طریق صورت میگیره بعدش باید بلافاصله تحت نظر خانواده ها باشه

موفق باشید

تصویر متفکر
نویسنده متفکر در

با سلام

نظرتون رو خوندم و به نظرم فقط باید به یک نکته توجه داشته باشید .اینکه در مورد راههای آشنایی گفتید .به نظرم تقصیر راه آشنایی نیست .تقصیر خونواده هاست که تربیت درستی برای فرزندشون نداشتن .تربیتی که فرهنگ درست استفاده کردن از وسایل و امکانات را به فرزندش نداده .تربیتی که به جای بهره برداری از امکانات و توجه به راه های پیشرفتی که میتونه از همون امکانات برای خودش برای افزایش حداقل اطلاعات عمومیش داشته باشه میاد و بدترین استفاده را میبره و بسیار جای افسوس داره که خود را نسل روشن فکر نیز میدانند!!!!