سلام
حالم خیلی بده، منو همسرم زندکیمونو خیلی سخت شروع کردیم، با هم همکار بودیم تقریبا ۵ سال، بواسطه سابقه و تجربه کاریمون کار خودمون رو شروع کردیمکه همزمان شد با عقدمون، من همه جونم رو به پای این زندگی گذاشتم از همون اول عقد لازم بود بخاطر فشاری که برای شروع کار رومون بود توی دخل وخرجمون ملاحظه کنم تا بتونیم پول در بیاریم وروی پا بایستیم، شوهر من هیچی از خودش نداشت و هرچی که داشتیم رو با هم بدست آوردیم ، من از همه چیز خودم گذشتم دریغ از خرید یک مانتو برای خودم حتی عروسی هم نگرفتیم. خانواده اش از همون اول با اینکه مخالف ازدواجما نبودند ولی خیلی اذیتم کردن، تحمل همه رفتارهای خانواده اش یه طرف ، فشار زندگی و کار و بی پولی خودمون طرف دیگه. بدون عروسی به خاطر فشاری که رو هردومون بود رفتیم تو دفتری که کار میکردیمزندگی کردیم، هیچی ازش نخواستم فقط پا به پاش برای زندگیمون زحمت کشیدم. الان ۲ ساله از زندگیمون میکذره و تونستیم خونه خودمون رو داشته باشیم. خودش قبول داره که من بخاطرش سختی زیاد کشیدم و هر کس دیگه ای بود با این شرایط باهاش زندگی نمیکرد. بعد از همه این سختی ها، هفته پیش اتفاقی در محل کارمون رفتمپشت لپ تاپش و چیزی که دیدم رو باور نمیکردم، من تو اوج شلوغی کار بودم و اون ۶ تا تب باز کرده بود وداشت تو اینترنت فیلم سکسی میدید، شدیدا باهاش دعوا کردم و ۲ روز فقط جنگیدیم، گفت اشتباه کرده و فقط همین یک بار بوده اونم اتفاقی باز شده، قسم خورد. ۲ هفته بعد اتفاقی گذشته سایت هایی که میدیده در لپ تاپش رو چک کردم و دیدم اون دفعه بار اولشنبوده و ۱۰ بار قبل از اونم این فیلم هارومیدیده. باز باهاش دعوام شد که چرا بهم دروغ گفته، فقط میگه پشیمونم و میدونم کار بدی کردم. ولی مشکل اینه من من نمیتونم ببخشمش، یعنی من واقعا دیگه تحمل اینکه خودش هم این بلا رو سر من بیاره نداشتم، اینکه قسم دروغ بخوره، اصلا نگاهش میکنم یاد صحنه هایی میافتم که تو لپ تاپش دیدم و داشته اونارو نگاه میکرده
تا حالا چنین حالی نداشتم، بعد از تحمل این همه سختی و گذشت این تنها چیزیه که نمیتونم ازش بگذرم. یعنی احساس میکنم اگر بگذرم روح خودم رو کشتم. من واقعا لایق چنین زندگی نبودم
گفتنش سخته ولی به جدایی فکر میکنم، احساس میکنم کسی که اینجوری به زنش خیانت میکنه در آینده میتونه خیلی کارهای دیگه هم بکنه، موضوع عذرخواهی و اظهار پشیمونی نیست، موضوع کاریه که هیچ وقت نباید میشد حتی ۱ بار، ولی شد..
نمیدونم باید چکار کنم
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.welayatnet.com/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.welayatnet.com/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.welayatnet.com/fa/user/register
سلام عزیزم
مردها کلن ذاتشون همینه
زیباترین و جذابترین و .... زن رو داشته باشن
باز هم {بهونه ای} دارن برا کارهای اشتباهشون
برای ارتباطاتشون با ی خانم دیگه
برا فیلم پورن دیدنشون
بگو ک لحظه ای خانمشون براشون کم نزاره
فقط مرغ همسایه غازه
متاسفانه ذات مرد فقط شهوت و شهوت و شهوت
و زن فقط ابزاری برای ارضای این شهوت لعنتی مرد
استوار باش، و خودت رو ناراحت نکن
زنهام فقط پول و پول و پول!
حالا نه اینکه در فضای مجازی الان زنها به هرکاری برای لایک و فالوور دست نمیزنن! اوج شهوت نیستن! اینکه اون فیلم زشت دیده باید بهش تذکر داده بشه و شاید مشاوره رفتن هم بد نباشه، ولی یجوری حرف نزنین انگار زنها، فرشته چشم و گوش بسته ای هستن که در چنگال دیو پلید اسیر شدن! وضع خیلی از زنها بدتر از مردهاست...
وضع خیلی از مردها هم بدتر از خیلی از زنها هست
وا چون فیلم پورن دیده میخواهی طلاق بگیری؟
این هم شد علت؟؟!!
خود تو تابلو هست که همه فکرت پول و کاره
چقدر از نظر جنسی شوهر بدبختت رو ارضا کردی؟
اصلا با چه حقی رفتی پای سیستمش؟
عزیزم متاسفاااانه خیلی از مردا نگاه میکنن هر چند خیلی اثرات بذی داره و سخته اما اینک کسی ب خاطر دیدن پورن همسرش طلاق بگیره عجیبه . مگ نمیگید برا زندگیتون خیلی سختی کشیدید پس براحل این مشکل تلاش کنید
دقیقا
اره کاملا اتفاقی رفتی هیستوری شوهرت رو چک کردی؟!!!!!!!
از همین خالی بندیش مشخص میشه که فقط طلبکاره و مدام میخواد خودش رو توجیه کنه و حق نشون بده
سلام خدمت شما؛ حال روحی و روانی شما قابل درک است؛ منتها بدون مقدمه عرض میکنم اگر همسر شما کار اشتباهی را انجام داده شما نیز در تصمیم گیری و واکنشهایتان کار را سختتر و پیچیدهتر کردهاید و متاسفانه پازل اشتباه او با عیان کردن کار اشتباهش از سوی شما، درگیر شدن با او و... تکمیل گردید و با همین رویه کار به جایی خواهد رسید که جز پشیمانی چیزی را به همراه نداشته باشد.
فرمودید در دو زمان مختلف به صورت اتفاقی(که خود همین اتفاقی بودن خصوصا در مورد دوم، جای صحبت دارد) عملکرد همسرتان را مشاهده کردید که در گذشته فیلمهای مستهجنی دیده است و این را خیانت محض به خودتان محسوب کرده و میخواهید طلاق بگیرید. در اشتباه بودن کار همسرتان شکی نیست منتها سوالی که از شما میپرسم این است که:
1. دعوایی که شما با ایشان داشتید آیا باعث تعهد بیشتر ایشان به شما شده یا کار را پیچیده تر کرده است؟
2. برفرض به خواسته خود رسیدید و طلاق گرفتید شما به چه چیزی خواهید رسید؟ هیچ میدانید درصد مشکلات، برای یک زن مطلقه در سطح جامعه به چه میزان است؟
3. فرضا که از ایشان طلاق گرفتید و ( بازهم برفرض) در جامعهای که دختران مجرّد زیادی هستند، بازهم شما امکان ازدواج مجدد را پیدا کردید، از کجا معلوم وضعیت مرد جدید زندگیتان از همسر فعلیتان بهتر باشد؟!
4. احتمال نمیدهید قسم دروغ همسرتان که بدترین برداشت را نسبت به آن داشتید به خاطر عشقی بود که به شما داشت و میخواست با این دروغ شما را حفظ کند؟
5. سوال آخر که از سوالات قبلی مهمتر است اینکه: در مقدمه نوشتهتان به جوانب مختلفی از مشکلات مادی در آغاز و در نهایت به پیشرفتهای مادی زندگیتان اشاره داشتید؛ اما آیا از نظر عاطفی و خصوصا جنسی، ارتباط شما و همسرتان، شرایط مساعدی داشته است؟ نظر شخص همسرتان در اینباره چیست؟
پاسخ به سوالات فوق (خصوصا فراز پایانی) راه را برای شما روشن خواهد کرد که در صورت تمایل میتوانید این نکات را در همینجا پاسخ دهید تا به یک جمعبندی بهتری برسیم؛ منتها از شما میخواهم از هرگونه تصمیم شتابزده و واکنش احساسی خودداری فرموده و به جای آنکه خود را از همسرتان که شریک کاریتان نیز هست دورتر کنید و زندگیای را که به سختی بنا کردید به یکباره ویران نمایید، آسیبهای موجود در روابط عاطفی و جنسی خود با همسرتان را بیابید و آنها را برطرف نمایید.
امیدوارم زندگی شما بهتر از قبل، سروسامان گرفته و خوشبخت باشید.
آفرین