سلام
قضیه بر میگرده به ۵.۶ سال قبل
با یه تماس تلفی با هم اشنا شدیم و اقوام هم هستیم و خیلی زورا با هم بودیم و ساعت ها حرف میزدیم
ولی کل خاطره ما این بود که تو یه مینی بوس دست همو گرفته بودیم و چند ساعت دستمون تو دست هم بود و حرفایی که زده بودیم
حدودا یک سالی با هم بودیم
تا این که خواستگار براش اومد و خانوادش به زودردادن به اون پسره اخه ۱۵ سالش بود و فریبش دادن (بدترین روزای عمرم بود دیگه هیچ اتفاقی از این بدتر نبود وقتی شنیدم کل بدنم یخ شد)
ما هم از هم جدا شدیم
من همیشه فکر میکردم دوستم نداره چندین سال هرجایی که اون بود من نمیرفتم همیشه ازش فراری بودم حتی جوری بود که ندیده بودمش تو این همه سال ولی من همیشه دوسش داشتم و با خاطره هاش زندگی میکردم همیشه تو فکرم بود و کارم شده بود نگاه کردن به عکس پروفایل واتساپش همیشه به خودم میگفتم باید واسه یه بارم که شده زنگش بزنم و حرفای دلمو بهش بزنم بگم که چقدر میخوامت ولی خیلی ترس داشتم از این که اون حتی نخواد حرفمو گوش کنه و اینم بگم که شنیده بودم که با نامزدش مشکل داره گذشت و گذشت و اینقدر با خودم کلنجار رفتم و دیدم نمیشه و باید حرف دلمو بهش بزنم تا یه شب بهش پیام دادم سریع جواب داد گفت شما ؟؟
اسممو گفتم . گفت کدوم ؟ تا اینو گفت بلاکش کردم . پیش خودم گفتم من که پیام دادم بالاخره میفهمه که من بودم بزا حرف دلمو بزنم خلاصه از بلاکی در اوردیم و گفتم میتونم ۱ دقیقه وقتتو بگیرم و زنگ بزنم ؟
زنگ زدم و صداش که شنیدم انگار از نوع متولد شده بودم و تو پوست خودم نمیگنجیدم بالاخره شروع کردم به حرف زدن احوال پرسی کردیم و گفتم میخوام یه دقیقه حرف دلمو بزنم وقت کمی بود ولی واسه من یه دنیا ارزش داشت و من حرف دلمو زدم تا این که فهمیدم اونم عاشق من بوده این همه سال و چون من ازش فراری بودم فکر میکرده من ازش متنفرم الان سه ماه و ده روزه با همیم و کلی خاطره های خوب داریم با هم و میتونم بگم دارم واقعا زندگی میکنم فقط این وسط یه مشکلی داریم این که اون طلاق میخواد ولی خانوادش راضی به طلاق نمیشن و پسره هم طلاقش نمیده ما نمیدونیم باید چه کنیم خیلی کارا کردیم ولی همش میخوره به بن بست شما بگید ما چه کنیم ؟؟؟
نمیشه فرار کرد چون همه باباشو میشناسن و ابروشون میره و باباش میمیره
پیش مشاور رفتیم
خودش ۱۰۰ بار به پسره گفته نمیخوامت ۱۰۰ بار به خانوادش گفته که پسرو نمیخواد حتی درخواست طلاق هم داده ولی خانوادش باز اومدن کاری کردن که با پسره اشتی کنه شما بگید چه کنیم ما ؟؟
ممنونم ازتون
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
با سلام به شما کاربر محترم
حس و حال شما رو درک میکنم، ولی هیچ یک از اینها دلیل نمیشه که شما با یه خانم شوهردار رابطه داشته باشید! قطعا می دونید که این رابطه شما نادرست، نامشروع و غیرقانونیه؟ آیا به عاقبت این کار اندیشیده اید؟ درسته که شما به ایشون علاقه دارید، ولی قضیه شما با ازدواج ایشون تموم شده است. به نظرتون تا کی میخواهید این رابطه رو ادامه بدید؟ فکر میکنید که اگر شوهر این خانم پی به این رابطه ببرد چه اتفاقی می افتد؟
از سویی دیگر این خانم متاهل است و در حال خیانت به شوهرش است و شما هم در ایجاد خیانت نقش دارید. آیا میتوانید همچین اتفاقی را برای خودتان تصور کنید؟ چه حالی به شما دست میدهد وقتی بفهمید که همسر آینده تان به شما خیانت کرده است؟ تا کی میخواهید این رابطه گناه آلود را ادامه بدهید؟
كاربر گرامي اگر شما سعی نكنید بر احساسات خود كنترل داشته باشید هر روز بیشتر از روز قبل گرفتار عشقی آزار دهنده می شوید. عشق زمینی و انسانی زمانی سازنده و نشاط آور است كه بعد از ازدواج یا حداكثر در آستانه ازدواج و عقد شرعی نسبت به همسر شرعی به وجود آید نه با زن شوهردار!
توصیه میکنم در این زمینه توبه کنید و به ندای وجدانتان توجه کنید. شاید این تذکری باشد از سوی خداوند. قطعا ادامه این روند، میتواند عواقب جبران ناپذیری برای شما و آن خانم داشته باشد که در آن صورت پشیمانی فایدهای نخواهد داشت. بنابراین تا دیر نشده، این رابطه گناه آلود را قطع کنید و به درگاه خداوند توبه کنید. همچنین هرگاه وسوسه شدید که با آن خانم رابطه برقرار کنید، به یاد عواقب و آثار جبران ناپذیر آن باشید. یادآوری و تذکر پی در پی در این زمینه باعث میشود بتوانید بر نفس خود فائق آیید و بتوانید افسار آن را به دست بگیرید.
جهت مطالعه بیشتر می توانید به لینک ذیل مراجعه کنید.
https://www.btid.org/fa/news/26700
موفق باشید.
توی باتلاق داری راه میری
درراه خداوبرای خدا از هرچیزه باارزشی میتونی بگذری ازش بگذر بخاطررضای خدا اون دختره سنش کمه ورابطه ی شما باعث شده ب شما وابسته بشه و اگه ازما راهنمایی میخوای جسارته ولی ب عنوان خواهرکوچکتربهتون میگم باهاش قطع رابطه کنید و باوجوده اینکه دوسش دارید نمیخوام سرزنشتون کنم فقط ب خودتون بگید بخاطررسیدن ب رضای خداوامیدبخدا ک بهترینشو نصیبم کنه ازش دل میکنم بعد یکاری کنید دختره امیدی بهتون نداشته باشه اگر رفتو زندگی کرد ک بدونید ی حس زودگذر بوده اگرم تصمیم گرفتو تونست طلاق بگیره اونوقت راجبه ازدواج باهاش فکرکنید نزاریدشما باعث خرابیه این رابطه باشیدحداقل عذاب وجدان نخواهید داشت ک واردزندگی شدین ک باعث خرابیش شما بودین .ی لحظه فکرشو بکنید ک شماباشخصی ک دوسش داری نامزدی و اون چ بخواد چ نخواد ناموسه شما محسوب میشه چون باشماعهده زوجیت برقرارکرده تاوقتی ک طلاق نگرفته ناموس شماست.اونوقت یکی وارده رابطه شما میشه و همسرتون بهتون خیانت میکنه و باکسه دیگه ابراز عشق میکنه چ حالی میشید ؟دوس ندارم برید وارد زندگی بشید و خدایی نکرده بعدها افسوس بخورید ک چرا اینکارو کردید.عشق اونیه ک حتی اگه ماله خودت نشد اونقدرعاشقش باشی ک خوشبختیشو بادیگری بپذیری .نگید اون نامزدشو نمیخوادو دوسش نداره اینارو الان نگید چون تاپای شما درمیونه چون سنشم کمه پشتش ب شماگرمه و وابستتونه برای یه مدت ب کلی اززندگیش برید بیرون .اگرهرکدوم ازما یطوری خودمونو قانع کنیم ک جامعه نابودمیشه.موفق باشید.
عرض سلام و ادب و احترام
برادر من کسی نیستم که بخوام شما رو قضاوت کنم ولی به نظرم اصل این رابطه از اولش هم اشتباه بوده.
حضرت زهرا (سلام الله علیه) میفرمایند:
خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ بهترین چیز برای زنان آن است که مرد نامحرمی را نبینند و مردی هم آنان را نبیند.
به نظرم هر چه زودتر به این رابطه خاتمه بدید و سعی کنید خودتون رو مشغول کاری بکنید.
باور کنید اینجور رابطه ها خوشبختی برای شما یا ایشون خوشبختی به ارمغان نمیاره.
و این رو هم فراموش نکنید که رابطه با زن شوهر دار برکت رو از زندگی میبره، کاری نکنید آه مظلوم گریبان گیرتون بشه.
إن شاء الله که عاقبت بخیری نصیبتون بشه.
خواهشا واژه عشق را به لجن نکش
خدا نگذره از امثال تو
که ویرانگر زندگی ها هستید
تو وجودت رو حذف کن
و از آشتی دادن اونها عصبانی نشو
اونها خوشبخت میشند
خدا کنه ارتباط تو با اون زن شوهردار فاش بشه
تا هم آبروی تو بره هم اون آدم بشه
چرا نمیخواید درک کنید که ما عاشق همیم ؟؟؟
و همو میخوایم ؟؟
من دنبال راهی هستم که به هم برسیم نه این که تنهاش بزارم
چون اون به اندازه کافی داغون شده و منم تو این ۴ سال که نبودش به اندازه کافی زجر کشیدم
ناراحتی که چرا این زن با شوهرش آشتی کرده؟؟؟
پیش مشاور بیرون رفتی جواب درستی نگرفتی؟
چی بهتون گفتن؟
اره
پیش مشاور فقط یه جلسه رفیتم
ولی خانومم اینقدر داغونه که میگه حتی دلم نمیخواد سرگذشت این ۴ سالم با هیچ کسی حرف بزنم
حتی وقتی اسم طلاق میاد زار زار گریه میکنه
خانومم؟؟؟؟!!!!!!!
تو با یه زن شوهردار وارد رابطه غلط و نامشروع شدی و عامل طلاق یک خانواده داری میشی
بهش میگی خانومم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاید منظور
خانوم هم
بوده
تو هم خودت رو بدبخت کردی
هم اون دختر بی عقل رو
هم اون شوهر بیچارش رو
کار تو شیطانی بود شیطانی
اگه تو نبودی بالاخره همان زندگی قبلی این دختر سر و سامان میگرفت
از هر دست بدی از همان دست میگیری