با عرض سلام و خسته نباشید
من یه پسر چهارده ساله ام که به یه نفر داخل فامیل علاقه پیدا کردم که هم سنم هست و خیلی به خاطر این موضوع تحت فشار قرار گرفتم
سوال من اینه که میتونم حس خودم رو به اون کس بگم یا نه
یعنی میتونم ابراز علاقه کنم؟؟؟؟ و میتونم درمورد خودم ازش سوال بپرسم که اونم منو دوست داره یا نه؟؟؟ از لحاظ دینی هردو در سطح خوبی هستیم من مسجد میرم پس باید غیر مستقیم بهش بگم؟
میدونید چیه آخه اگه نگم حالم خیلی داغونه بعضی شب ها گریه میکنم و با خودم میگم ای کاش ازش سوال میپرسیدم که منو دوست داره یا نظرش درمورد من چی
ولی شما میگید که اگه بگم تبعات بدی داره واسه هم خودم و اون
خب حالا من دیگه موندم چیکار کنم؟؟
---------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe
خدایا خودت به داد این نوجوون ها برس... ای کاش تجربه ای که توی 30 سالگی سراغ آدم میاد تو دوران بلوغ تشریف میآورد که اینقدر اشتباهات جبران ناپذیر و سنگین رخ نمیداد
داداش برو بشین سر درست
این حرفا چیه
لعنت به این بلوغ زودرس
با سلام و عرض تشکر از سؤالی که مطرح نمودهاید.
از اینکه فردی مؤمن و با اعتقاد هستید و برایتان در کنار نیازهای دنیوی، سلامت اخروی هم اهمیت دارد خوشحال و خرسندیم.
حقیقت این است که خداوند متعال جذبهها و کششها را بین دو جنس مخالف نسبت به هم بهطور طبیعی در نهادشان قرار داده است. این مسئله میتواند هم سکویی برای پرش انسان باشد و هم مسیری سخت که او را از جادهی اصلی سعادت دور نماید. در نهایت اینکه این ویژگی برای انسان یک فضای امتحانی ایجاد میکند که انسان اگر بهدرستی آن مسیر را طی نماید از امتحان سربلند بیرون آمده است.
شاید با خود بگویید که نگاه من به او نگاه محبتی است که ما منکر آن نیستیم اما بههرحال در پس این نگاه محبتآمیز کششها و جذبههای ناشی از نیاز جنسی و جسمی نیز وجود دارد که هر چند کم و نامحسوس باشد اما کسی نمیتواند منکر آن باشد.
اگر شما کسی را دوست داشته باشید کسی اصل این دوستداشتن را نمیتواند بد بداند اما نحوهی عملکرد آن برای رسیدن به شخصی که دوستش دارد بسیار مهم است. هر کدام از شما دختر و پسر آیندهای دارید که فارغ از دوستداشتنها باید بدان توجه نمایید چهبسا شما شخصی را دوست داشته باشید اما این دوست داشتن از سر یک شناخت ناقص است و بعداً پس از برقراری ارتباط متوجه آن شوید. حتی ممکن است شما وارد رابطهای شوید و بعد ناتمام ماندنش سبب لطمه به آن دختر شود یعنی ازدواج او و مسائلی از این قبیل را تحت تأثیر قرار دهد.
حال باید بگوییم برای اینکه این علاقه در جهت درست آن قرار بگیرد باید علاقه را در مسیری شفاف و مطمئن وارد نمایید تا دل شما از یک مسیر عقلانی کار را دنبال نماید. باید شما بدانید که بهصرف بیان دوست داشتن و حتی تائید گرفتن از آن دختر که شما را دوست دارد کاری از پیش نخواهید برد و رنجتان بیشتر خواهد شد چراکه دوست داشتن بدون پشتوانه و وارد شدن در یک رابطه دوستانه بدون ایجاد مسیرهای مطمئن یعنی اضافه کردن برشدت دوستی آنهم به شکلی که ممکن است هرآینه جدایی اجباری اتفاق بیفتد کار عاقلانهای نیست و لطمات جبرانناپذیری را برای هر دوی شما به همراه خواهد داشت.
پیشنهاد ما این است که شما موارد زیر مد نظر داشته باشید و دنبال نماید تا به نتایج خوبی دست پیدا کنید.
1.تنها مسیر پیش روی شما برای رسیدن به این دختر خواستن او به نحو کامل است یعنی اگر دوستش دارید باید همه مسائلش را نیز قبول نمایید و این شرط موقعی به نتیجه خواهد رسید که مسیر ازدواجی را دنبال نمایید. چراکه دوستداشتن صرف، بدون فضای مطمئن و متعهدانه راه باطلی است.
2.بهجای ابراز علاقه بیپشتوانه به دنبال شرایطی باشید که شما را به صورت منطقی به خواستهتان برساند. یعنی کارآمد شوید، به دنبال درآمد بروید، بهطور کل شرایط خواستگاری را فراهم نمایید و مسیر پیش روی خود را هموار سازید. باید این کار حتماً از حالت انفعال خارج خواهید شد و بهجای گریه و اشک و ناله، بانشاط به سمت دسترسی به هدف خود گام برخواهید داشت.
3.تا زمانی که شرایط مهیا نشده است عفت بورزید و مسئله را در نزد خود مخفی نگاه دارید(خصوصاً با دخترخانم درمیان نگذارید.) چراکه قرآن کریم گرهگشایی از کار شما را در همین عفوت ورزیدن میداند آنجا که در آیه 33 سوره نور میفرماید: « وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ و آنان که وسیله نکاح نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف و فضل خود بینیاز گرداند.»
4.اگر لازم شد در این زمینه از افراد آگاه مانند والدین و یا یک مشاور امین و کارآزموده برای تقویت درونی و تسهیل مسیرهای بیرونی برای ازدواج کمک بگیرید.
با تشکر از صبر و حوصله شما