عشق، دلسوزی یا فریب

23:36 - 1394/01/06

باسلام حضور دوستان عزیز و مشاور محترم اک پست های قبلی منو مطالعه کرده باشین،،همون اقایی ک دوسال باهم صحبت داشتیم و ب دلایلی جواب اخر رو منفی دادم الان باز هم اصرار ب گرفتن فرصتی دوباره هستند از طرفی مادرم مخالفت شدید داره و میگه این اقا مرد مناسبی برات نیست خودمم زیاد دلم باهاشون نیست ولی نکته ای ک هست اینه که یک ،میترسم خودم مورد بهتری از ایشون برای ازدواج پیدا نکنم ایشون شرایط خوبی تو اجتماع دارن، و دوم اینکه ایشون مدام میگن من اگ جواب رد به ایشون بدم ایشون دیگ ازدواج نخواهد کرد چون دیگ روحیه ای واس اینکار نداره و دلش پیش منه و دربدر ! خواهد شد و افسرده زندگی میکنه یه جورایی دلمم میسوزه و خودمو مقصر میدونم ولی کوچکترین حسی به ایشون ندارم و هربار هم جواب منفی دادم اونقدر قشنگ با کلمات بازی کرده ک پشیمون شدم و دوباره فرصتی ک خواسته رو بهش دادم سنمم داره میره بالا و از طرفی خیلی احساس تنهایی میکنم و اوضاع جامعه هم هرروز داره بدتر میشه از خود این اقام مطمئن نیستم ک خودشو پاک نگه داشته یا نه نگرانم خواهشا کمکم کنید تصمیم نمیتونم بگیرم

http://btid.org/node/60344
تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

با سلام

جمع بندی نظرات:

بنده مطالب قبلی شما را خواندم و ظاهرا شما تصمیم خود را گرفته اید.
""این قضیه رو خیلی سبک و سنگین کردم.کلا ازدواج خیلی سخت شده.دیگ قطعی تصمیممو گرفتم . امیدوارم با کسی ک براش مناسب تر هست اشنا بشه و برای همه دوستای خوبم ارزوی خوشبختی وبهروزی دارم.ممنون ک راهکارای خوبی پیش پام گذاشتین صحبت با دختر عموی ایشون منو مطمئن کرد.""

به دلایلی مختلفی که خود شما مطرح کردید این ازدواج نباید صورت بگیرد:

1- قبلا مفصل فکر کردید و بعد از دو سال به خاطر " تفاوت شدید فکری" قاطعانه جواب منفی دادید .

2- مخالفت خانواده.

3- غالبا در ابتدای ازدواج نگاه طرفین نسبت به هم به چند حالت می تواند باشد(اشتیاق، تمایل، تردید، اکراه، تنفر).

شما تقریبا در حالت اکراه هستید و به خاطر ملاحظاتی مثل اجتماع و ترحم و... و نه به خاطر خودتان، می خواهید ازدواج کنید که این فرجام و نتیجه خوبی نخواهد داشت، و بعدا به بحران در زندگی مبتلا خواهید شد.

4- شما از ابتدا به این خواستگار با بی اعتمادی و بدون حس نگاه کرده اید و این در زندگی آینده شما بسیار مخاطره آمیز خواهد بود، لذا به آن تصمیمی که قبلا قاطعانه گرفته اید پایبند باشید و به صراحت و قاطعیت جواب منفی دهید و انشاالله در آینده نزدیک یک ازدواج عاقلانه و دلخواه بکنید.

اهم نظرات کاربران گرامی:

1- بهتره بهش جواب رد بدید چون اگه دلتون باهاش نباشه و خصوصا چون خانواده مخالفن با مشاهده ی هر مشکلی بلافاصله هم خودتون هم خانوادتون پا پس میکشید و رغبتی برای حل مشکلات احتمالی پیش آمده نخواهید داشت .

2- اگه واقعا دلتون باهاشون نباشه وخونواده تون هم مخالفت می کنند جواب رد بدین.

3- سلام حضور محترم شما. متشکرم ک وقت گذاشتید. بله...درسته. با سپاس

وفقکم الله

تصویر feri.pakdelan

بهتره بهش جواب رد بدید چون اگه دلتون باهاش نباشه و خصوصا چون خانواده مخالفن با مشاهده ی هر مشکلی بلافاصله هم خودتون هم خانوادتون پا پس میکشید و رغبتی برای حل مشکلات احتمالی پیش آمده نخواهید داشت .

تصویر بنیامین

 سلام 

من پستهای قبلی شما رو خوندم به همراه همه کامنتهایی که توضیح داده بودین

چند تا نکته وجود داره

1-شما ایشون رو تقریبا از همه نظر قبول دارین حتی چهره و از لحاظ اخلاقیات

2-تا حدود بسیار زیادی تشابه اعتقادی دارین ولی به صورت کم و بیش اختلاف هست طبق گفته های خودتون

3- تو پست اولیتون گفتین تنها مشکلش اینه که تو بعضی عقاید شایدمتعصب و همچنین اینکه حرف سیاسی میزنن

دوست گرامی من به عنوان یه پسر که دقیقا همین مشکل رو دارم و ای کاش طرف مقابل منم یه مقدار به این چیزها بها میداد و حاضر میشد مشکلاتمونو با گفتگو حل کنیم نه با حدس زدن که قراره چه اتفاقاتی براش بیفته و ترس از حرف زدنهاو..... بنظرم شما فیلم "سر به مهر" رو حتما ببینید این فیلم باب بازی آرش مجیدی و لیلا حاتمی هست و بسیار تامل برانگیز از دغدغه های یه دختر قبل از ازدواج

اول از همه شما باید با ایشون بیشتر صحبت کنید و ببینید دقیقا الزامات اعتقادیشون چقدره؟! و از اون طرف برا خود شما پذیرفتن و عمل کردن به اون چقدر سخته

دوما شما باید ایشونو با خانواده تون آشنا کنین و اجازه بدین خود ایشون با پدر و مادرتون صحبت کنن و آنها رو راضی کنن .تا پدر و مادر خیالشون از داماد آینده راحت نباشه به هیچ عنوان راضی به دختر دادن نیستن این صحبت کردن باعث میشه تمام مشکلات از بین بره 

بحث های سیاسی این روزها به خاطر مشکلات اقتصادی و همچنین تجرد جوانان باعث همه گیر شدنش شده و شاید بخاطر اینکه ایشون میخوان به مشکلشون فکر نکنن به سمت اخبار و مباحث سیاسی کشیده شدن(مثل من )  :( 

مطمئن باشید بعد از ازدواج و داشتن دغدغه های بیشتر کسی دوروبر این بحثها نمیره و اینکه میتونید با ایشون صحبت کنید و ازشون بخواین این بحثها رو کنار بزارن و دیگه دورو برش نرن (واقعا کاش همه مشکلات سر این چیزها باشه)

برا اطمینان بیشتر در موردش تحقیق کنین و اگر نمیتونین تحقیق کنین گفته هاشو بسنجید ببینید آدم دروغگویی هست یا نه

سوما کسی که جواب نه میشنوه کاملا پریشان حال و افسرده و منزوی میشه و همونطور که خودتون فرمودین حتی از قیافه هم میافته چون انگیزشو از دست داده

فقط کافیه یه مقدار بهش روحیه بدین تا ببینید چطور مشکلات از بین میره و خودتون هم متوجه میشید که چقدر الکی اینقدر بهش فکر میکردین

در آخر هم بگم عشق در یک زندگی یک نعمته به هیچ عنوان حاضر نشید اونو بیخودی از دست بدین

واقعا ای کاش اون دختر هم به من یه فرصت دیگه برا حرف زدن میداد .خودمم واقعا پشیمونم که فرصتهامو از دست دادم crying

 

تصویر مریم8989

سلام بنیامین
خیلی بهم امید داد حرفات
خودمم فک میکنم گاهی بیش از حد سخت گرفتم
دیدمو عوض کردم به این قضیه
شاید یه روزی بیام و یه خبرایی رو بدم
به امید خوشبختیه همه
ازجمله خودم ;-)

تصویر بنیامین

بازم سلام

خیلی خوبه که دیدتون عوض شده

منتظر اون خبر خوشحال کننده تون هستیم

راستی اون فیلمه رو که معرفی کردم حتما ببینید خیلی کمکتون میکنه

برا ما هم دعا کنین مشکل ما هم رفع بشهsad

 

تصویر مریم8989

سلام
تو تعطیلات عید دیدم....فکر کردم روش
ان شاءالله هرچی به صلاحتونه و خیره پیش بیاد

تصویر saharkhize
نویسنده saharkhize در

سلام.

اگه واقعا دلتون باهاشون نباشه وخونواده تون هم مخالفت می کنند جواب رد بدین اگه اینو میگم دو علت داره:

اول اینکه اگه به دلتون نشینه و ازدواج کنید تو رفتارهاتون سردی وجود خواهد داشت و هیچ تمایلی به ابراز محبت و انجام کارهایی که ایشون رو خوشحال میکنه نخواهید داشت و براتون تو زندگی مشکلات زیادی رو ایجاد خواهد کرد.

دوم اینکه: در صورت نارضایتی خانواده ( در صورت جواب مثبت دادن خودتون به خواستگارتون) سردی رابطه خونواده با همسرتون خیلی به چشم خواهد خورد که این مساله هم به طور قطع و یقین مشکلات خاص خودش را داره.

نکته ی دیگه اینکه: خیلی از آقا پسرا هستند که این حرفو می زنند ولی به محض اینکه جواب رد شنیدن میرن سراغ گزینه ی بعدی یکی دوسال دیگه که باهاشون برخورد می کنی می بینی دو تا هم بچه پیششونه و عین خیالشون هم نیست. بنابراین توکلتون رو به خدا بکنید و با احسایات تصمیم نگیرید که بعدا پشیمون بشید.

براتون آرزوی خوشبختی دارم.

تصویر مریم8989

سلام.متشکرم
بله دقیقا اینکه گفتین روی رفتار خانواده اثر میذاره منم خیلی بهش فک کردم

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت شما 

برای اینکه از این شک و تردید بیرون بیاید باید به چند مورد توجه داشته باشید ان شا الله مشکلتون برطرف خواهد شد ....

یک اینکه وقتی پسری به خواستگاری شما میاد یا مناسب شما هست یا نه .... اینکه بهتر از ایشون پیدا میکنم حرفی از پایه اشتباست!!!!! شما یا میتونید با ایشون زندگی کنید و مطابق معیارهای شماست یا نه !!!ا گر نیست پس بخاطر اینکه شاید از ایشون بهتر پیدا نکنید نباید نظرتون تغییر کنه .... 

ازدواج به هر قیمتی اصلا درست نیست و نباید با اینگونه حرفها مرتکب اشتباه بشید 

دومین نکته اینه که اینکه ایشون اگه شما بهشون جواب رد بدی دیگه ازدواج نمیکنه فقط یک حرف هست و فقط و فقط برای تحریک احساسات شماست ولاغیر !!!!!! وقتی دیده شما رو منطقی و عقلانی نمیتونه قانع کنه تصمیم گرفته از طریق تحریک احساسات و اینگونه حرفهای عاشقانه اتشین جواب مثبت از شما بگیره ....

پس تحت تاثیر اینگونه حرفها نباشید!!! اینجوری بدترین تصمیم رو میگیرید و اینده اگر با ایشون زیر یه سقف برید میبینید همه چی با اون چیزی که تصور میکردید متفاوت هست و سرنوشتتون طلاق هست .... 

اگر فکر میکنید مطابق معیارهاتون هست و اون موقع سخت گیری کردید و مثلا 60 درصد هم کفوی فکر و اخلاقی و رفتاری وجود داره روش فکر کنید و خام حرفهای احساسی و یا موقعیت اجتماعی شون نشید .... 

موقعیت اجتماعی نه باعث خوشبختی میشه نه هیچی !!! طلاق فرزاد حسنی و ازاده نامداری یکی از اینگونه ازدواج هاست ..... 

فقط به معیار ها و ملاک ها و هم کفوی توجه کنید 

خوشبخت باشید 

تصویر مریم8989

سلام
سپاسگزارم
خیلی منطقی بود حرفاتون

تصویر javadian
نویسنده javadian در

سلام مریم جان

عزیزم اون 2 سال منتظر این بوده که بهش فرصت بدی پس بدون واقعا دوستت داره ضمنا وقتی میگی مذهبی و متعصبه پس مطمئن باش تو این مدت پاک مونده چون وقتی ادم دلش پیش یکی میمونه محاله دلش با کس دیگه بشه و به عشقش خیانت بکنه تازه وقتی گفته من دیگه ازدواج نمیکنم ینی به هیچ کسی هم فکر نمیکنه

برا یه دختر نداشتن حس قبل از ازدواج و برا پسر داشتن حس قوی یه چیز طبیعیه پس به این چیزها توجه نکن بنظرم مهم ترین فاکتور عشق واقعیه اون احساس قشنگی که الان اون داره و فقط شما رو دوست داره اینکه تو این مدت فقط و فقط داره به شما فکر میکنه ...

عزیزم من منکر دغدقه های پدر و مادر برا خوشبختی فرزندانشون نمیشم ولی اینو بدون اکثر پدر و مادر های الان فقط به فکر مادیات هستن و دوست داشتن و این چیزها براشون اهمیتی نداره 

دو تا چیز دیگه هم بگم و خلاصه کنم

اول اگر اون پسری هست که مذهبیه و به خداش ایمان داره و دوستت داره به حرفهای خداش پایبند باشه نباید اسمشو گذاشت متعصب چون متعصب کسانین که افکار خشک و جاهلانه دارن و حتی خدا رو هم درست نشناختن چه برسه به دستوراتش (مثل داعشی ها)و ضمن اینکه شما باید در مورد افکارتون و دیدگاهای مذهبی و اعتقادیتون باهم بحرفین 

دوم یه فرد مذهبی و خداشناس و فهمیده و دید باز هزاران هزار شرف دارن به این منور الفکر هایی که به هیچی معتقد نیستن و از این کارشونم فقط دنبال یه هدفن اونم ازادی و بی بندو باری

در اخر عزیزم امیدوارم بهترین تصمیمو بگیرین و با هم به ارامش برسین

منم دقیقا یه داداش دارم که عاشق دوستم شده و اونم گیر همین موضوعه و الان مدتهاست که دیگه مثل قدیما نیست و خیلی افسرده و دل پریشونه و منم این وسط گیر افتادم ...... دوستم هم به خاطر خونوادش نمیتونه جواب بله بده و ترس داره 

دو سال زمان کمی نیست برا نشان دادن عشق و علاقه پس شما هم بهشون فرصت بدین از دید خدا پنهان نمیمونه

تصویر مریم8989

سلام متشکرم
به تک تک جملاتت فکر میکنم

تصویر javadian
نویسنده javadian در

خواهش میکنم عزیزم

من خیلی از این پستها و کامنتها رو خوندم خیلی ها میگن خواستگارشون 100 نفر و دیده و دوره افتاده که یکی رو انتخاب کنه انگار میخوان لباس بخرن تازه با این همه دنبال منطق خاصی هم نیستن یا اینکه طرف میره خواستگاری حتی زنگ هم نمیزنن که چی شد و میخوان یا نه چه برسه که به پاش بشینن اونم 2 سال اونم تو این همه سختی های زندگی آقا احسان یه چیز قشنگ گفتن اونم اینکه باید تو زندگی ایثار کرد و از بعضی چیزها گذشت (زیبایی،پول،شهرت و...)ولی بجاش دنبال یه آدم باش کسی که درک درستی از زندگی و احترام متقابل و عشق داشته باشه

تصویر احسان69

مریم خانوم اون داره همه چیشو به پات میریزه، درست نیست از ترس پیدا نشدن مورد بهتر زنش بشی؟ یعنی ارزش اون همین اندازست؟ ارزش من چی؟ من که واسه نگین میمردم اصلا دوس نداشتم اون به این دلیل برگرده طرفم! که دلمو شکست و هیچوقتم برنگشت!
اگه میخوای عاشقانه زندگی کنی باید ایثار کنی و از خیلی چیزا بگذری! همونطور که اونم گذشته، فکرشو بکن تو میگی اگه مورد بهتر پیدا نکنم و سنم بره بالا و وضعیت جامعه بدتر میشه و...! یعنی فقط داری خودتو در نظر میگیری! فکر میکنی اون اگه میخواست با مورد بهتراز تو ازدواج کنه نمیتونست؟ اما اون ایثار کرد و بخاطر تو از خیییلی چیزا گذشت تا به این درجه از عشق رسید که حالا بدون تو نمیتونه! واقعا بی انصافیه اگه تنهاش بذاری! خدا ازت نمیگذره اگه تنهاش بذاری!
کاش یه نفرم این حرفاروبه نگین میگفت...

تصویر مریم8989

ممنونم احسان....این حرفتم درسته از دیدی متفاوت
ممنونم ازت...
واقعا شاید داشتن یه عاشق لیاقت بخواد

تصویر هانا
نویسنده هانا در

سلام مریم جان 

در مورده پاکی وسواس نداشته باش تحقیق کنید و از خودش بپرس اگر مورده بدی ندیدی بدون پاکه 

 

تصویر مریم8989

سلام عزیزم
ممنونم ازت

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

با سلام

بنده مطالب قبلی شما را خواندم و ظاهرا شما تصمیم خود را گرفته اید.
""این قضیه رو خیلی سبک و سنگین کردم.کلا ازدواج خیلی سخت شده.دیگ قطعی تصمیممو گرفتم . امیدوارم با کسی ک براش مناسب تر هست اشنا بشه و برای همه دوستای خوبم ارزوی خوشبختی وبهروزی دارم.ممنون ک راهکارای خوبی پیش پام گذاشتین صحبت با دختر عموی ایشون منو مطمئن کرد.""

به دلایلی مختلفی که خود شما مطرح کردید این ازدواج نباید صورت بگیرد:

1- قبلا مفصل فکر کردید و بعد از دو سال به خاطر " تفاوت شدید فکری" قاطعانه جواب منفی دادید .

2- مخالفت خانواده.

3- غالبا در ابتدای ازدواج نگاه طرفین نسبت به هم به چند حالت می تواند باشد(اشتیاق، تمایل، تردید، اکراه، تنفر).

شما تقریبا در حالت اکراه هستید و به خاطر ملاحظاتی مثل اجتماع و ترحم و... و نه به خاطر خودتان، می خواهید ازدواج کنید که این فرجام و نتیجه خوبی نخواهد داشت، و بعدا به بحران در زندگی مبتلا خواهید شد.

4- شما از ابتدا به این خواستگار با بی اعتمادی و بدون حس نگاه کرده اید و این در زندگی آینده شما بسیار مخاطره آمیز خواهد بود، لذا به آن تصمیمی که قبلا قاطعانه گرفته اید پایبند باشید و به صراحت و قاطعیت جواب منفی دهید و انشاالله در آینده نزدیک یک ازدواج عاقلانه و دلخواه بکنید. وفقکم الله

تصویر مریم8989

سلام حضور محترم شما
متشکرم ک وقت گذاشتید
بله...درسته
با سپاس