سلام من پسر۱۴ساله در پایهٔ هشتم هستم و پسر دیگری که در کلاس هفتم است ودر مدرسه ما میباشد دوست من است.من به او علاقهٔ ی شدیدی دارم وبه جرأت میتوانم بگویم که شیفته ی او شده ام من چند سری این مطلب رو با او مطرح کردم وبه وی گفتم که عاشق او هستم. الان من در دوران امتحانات پایانی خرداد قرار دارم و او مدام در فکر و ذهن من وجود دارد؛نکتهٔ قابل توجه این است که من به او میل جنسی نداشته وتنها عاشق او شده ام.
لطفا مرا راهنمایی کنید که با این پدیده چگونه رفتار کنم خواهشمندم پیشنهاد کنید چه اموری را باید انجام دهم و همچنین با وی چگونه رفتار کنم.
خواستارم که هر چه سریعتر مرا راهنمایی کنید زیرا فکر کردن به کسی که انسان عاشقش شده دیوانه کننده است.لطفا مرا راهنمایی کرده و به سوالاتم پاسخ دهید.
باتشکر
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
ببخشید سلام من یه دختر سیزده سالم که عاشق هم محله اییم شدم.اون یه سال ازم بزرگتره.من هرروز بهش فکر میکنم و اصلا ن
میتونم بهش فکر نکنم رابطه جنسی منسی منظورم نیستا!فقط عشقه عشق خالص ولی حس می کنم اون منو دوست داره چون هروقت میریم توی کوچه ما سه نفریم اون همیشه سرشو روی شونه من می زاره و همیشه دستامو میگیره نمی دونم چجوری بهش بگم تورو خدا کمکم کنین
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم.
از اینکه پیگیر حل مشکلتان هستید جای بسی خوشحالی دارد. با اینکه سن بالایی ندارید اما حل اینگونه موارد را دنبال میکنید و این نشانه دقت خوبی است که شما دارید.
در مثل اینگونه مواردی که شما ذکر کردید با وجود سن و سالی که شما دارید مشخص است که مسائل جنسی مطرح نیست اما به هر حال انسان متشکل از جسم و روح(روان) است و وقتی فرد در شرایط تماس قوی قرار میگیرد ممکن است تحریکات جنسی هم در دراز مدت به دلیل اینکه یکی از نیازهای غیر قابل انکار فرد است شکل بگیرد بنابراین ما به دو دلیل میگوییم مراقبت لازم و ضروری است
۱.به دلیل اینکه این رابطه عاطفی چون همراه با لمس و فضای ارتباطی نزدیک است ممکن است تحریکات بعدی را به همراه داشته باشد که برای همجنس صورت درستی برایش قابل تصور نیست و مسیرش نیز مسیری خلاف طبیعت انسان است که گرایشات جنیسیش به طور طبیعی باژد به سمت غیر همجنس باشد.(البته در چهارچون منطق، عرف و شرع)
۲.این میزان از ارتباط هیجانی و عاطفی گرچه در نوجوانان شایع هستت و ممکن است دلبستگی‌هایی ایجاد نماید اما به هر حال دلبستگی است و محدودیت آور است یعنی هم از لحاظ ذهنی مشغولیت زیاد ایجاد میکند و خم از لحاظ وقتی اوقات انسان را به سود خود مصرف میکند و این عامل باعث میشود فرد هم حوصله و هم زمان کافی برای پرداختن به مسائل مفید و مهم و پیشرفت دهنده را نداشته باشد.
این مهم است که انسان درگیر مسایلی نشود یا اگر شد به حدی نباشد که او را از پیشرفتهای ضروریش بازدارد بنابراین پیشنهاد ما این است که شما حتما این فضای محبتی را ولو حفظ کنید اما تحت مدیریت خود در بیاورید تا نه شما را به سمت تحریکات جنسی بکشاند و نه شما را از زندگیتان و فعالیتهای ضروریتان باز دارد چرا که شما در سن حساس و مهمی قرار دارید و از الان باید له پیرفتهای خود در آینده فکر کنید و برایش تلاش نمایید
کنترل ذهن و داشتن مشغولیتهای مفید بهترین راه برای کنترل این ارتباط برای خارج نشدن از حد تعادل است.
با تشکر از صبر و حوصله شما
با سلام و احترام سوال شما برای پاسخگویی به کارشناس مربوطه ارسال شده است لطفا صبور باشید با تشکر از ارتباط شما
ببخشید سلام من یه دختر سیزده سالم که عاشق هم محله اییم شدم.اون یه سال ازم بزرگتره.من هرروز بهش فکر میکنم و اصلا ن
میتونم بهش فکر نکنم رابطه جنسی منسی منظورم نیستا!فقط عشقه عشق خالص ولی حس می کنم اون منو دوست داره چون هروقت میریم توی کوچه ما سه نفریم اون همیشه سرشو روی شونه من می زاره و همیشه دستامو میگیره نمی دونم چجوری بهش بگم تورو خدا کمکم کنین
سلام. ببینید شاید خیلی عجیب بنظر بیاد ولی تاجاییکه یادمه تو ماه رمضان شروع شد اما درگیری شدید نبود اصا یادم نبود و توی شب قدر بود که دوستم با گوشی اون بهم زنگ زد و بعد یادش افتادم و شروع شد... دوران کرونا ما خونه نشین شدیم اما من یاد بعضی کارای قدینیش که نشون میداد اون زمان خیلی دوسم داشته افتادم بیشترعاشقش شدم...ماه شوال اومدیم بیرون. من و اون شبا پیش یجای می نشستیم و حرف میزدیم من عاشقش بودم و اون نمی دونست یا خودشو میزد باون راه. تا اینکه به دوستش گفتم که بهش بگه. بعدش گفت بیخیال تو بیکاری...بعد باهام خیلی خودشو سرد نشون میده شبا که میریم پیش دوستای مشترکمون که هم محله ایم من و اون مثل دو غریبه ایم. اما الان چند شبه نمیاد بیرون اما تو فضتی مجازی اتفاقات عجیبی افتاد. خیلی وقت بود تو یه گروه بودیم دوتامون مال دوستای هم محله ایمون. اما اون دوستش که من بهش گفتم بهش بگه دوسش دارم توش نبود. ساعت 3 شب من چک میکردم عشقمو دیدم انلاینه میخواستم ببینم رو گوشیش خوابش برده یا داره می چته یه فیلم خنده دار فرستادم. بلافاصله اون دوستشو اورد گروه. بعد هی پیام میدادن و من میخوندم.انگار برای اینکه من بخونم پیام میداد اخر گفتم بسه جوک نفرستید این وقت شب باز دوباره فرستاد. تا ساعت4بیدار بودیم...امشب هم همینطور اما این دفعه بحث شد گفتم محرمه نفرست بعد گفت همین کارارو نیمنن بعد میخوان مردم از دین فراری نشن. گفتم اگه مردم پیشم جوک بگن اینو بشون نمیگم(یعنی تو واسه من مردم نیستی) بعد گفت پس پیش ما هم نگو چون حالشو نداریم بایه لایک معکوس. منم یه لایک صجیح اما با شکلک معکوس فرستادم بعد دیگه چیزی نفرستادیم...من نمیخواستم ناراحتش کنم. ولی واقعا شما با این رفتارش فکر می کنید اون منو دوست داره؟ و لجبازی میکنه! یا نه فقط میخواد ساکتم کنه
با سلام به شما کاربر محترم
علاقه شما به دوست هم محله ای تون و ابراز این علاقه به ایشون قابل درکه ولی زیاده روی و توجه زیاد به این مسئله می تواند برای شما مشکل ساز شود و طرفتون رو هم از شما دلسرد کند.
اینکه در برابر بعضی از رفتارهای نادرستش نظرتون رو با کمال ادب و احترام می‌گید کار خوبی است و این باعث میشه که به طرفتون بفهمونید که حساسیتها و خطو قرمز شما چیه و باید به چه چیزایی توجه کند.
اینکه ایشون متقابلا به شما علاقه دارد یا نه باید بگم که اگر به شما اصلا علاقه ای نداشت، حداقل این ارتباط رو قطع می کرد. اما همانطور که عرض کردم توجه زیادی به این علاقه مندی می تواند مشکل ساز شود و شما رو یک شخصیت وابسته بسازد. لذا در علاقه مندی خودتون حالت تعادل رو رعایت کنید.
موفق باشید.
سلام میدونم اخرش هیچی نیس و یه حس الکیه ولی همه ی این مخاطبا فقط میخوان یه چیز ازین مسعلع بدونن اونم اینه کهذبه کسی که فک میکنن ایا اون هم بهمون حسی داره اصن بمون فک میکنه همین
اره همینه .من ۹ ساله درگیرم و هنوز با یادش زندگی میکنم و زندگیم شده صبح تا شب اون
خب تو وابستش شدی باید بگم ک واقعا درکت میکنم ببین این حس زود گذره پس نگران هیچی نباش بهش بگو و از این دوران خوشی ک باهاش داری استفاده کن چون این حس تو رو بجایی نمیرسونه پس سعی کن لذت ببری این حس زود میره سعی کن بیشتر باهاش رفت آمد کنی اگرم دیدی و صلاح دونستی ک بهش بگی حتما بگو فرصتو تلف نکن چون منم همسنه تو ام و واقعا درکت میکنم درسته من تو این موقعیت قرار نگرفتم اما هممون آدمیم اگرم کسی مسخرت کرد به حرفاشون توجه نکن موفق باشی
جمع بندی مطلب: https://www.btid.org/fa/news/135018
با سلام به شما کاربر محترم
پاسخ اجمالی:
اصولا ایجاد علاقه شدید در روابط میان نوجوانان خواه پسران و خواه دختران، به علت ویژگی هایی مثل نیاز به پیوندجویی، نیاز به کسی که برای فرد نقش یک همراز و صندوق اسرار را بازی کند، طبیعی است. البته این علاقه تا وقتی که در چارچوب رفع نیاز بزرگ انسان‌ها؛ یعنی دوستی باشد، پسندیده و غیر آسیب زاست، اما در صورتی که سبب وقوع فرد در گناه باشد یا زندگی روزمره او را با مشکل مواجه کرده باشد، باید این گونه روابط را ترک نمود و یا شیوه تآمل و برخورد خود با دوستان را تغییر داد.
اگر می‌خواهید این علاقه شما در حد اعتدال باشد، توصیه میکنم درباره مشكلات این نوع علاقه شدید فكر كنید و سعى نمایید خود را قانع كنید كه افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شماست. همچنین توصیه میکنم کمتر ایشان را ببینید یا حداقل سعی کنید برای مدتی ایشان را اصلا نبینید. همچنین اگر هم او را می‌بینید، اصلا به او اظهار علاقه نکنید تا این علاقه به مرور تعدیل شود. البته ممکن است اوایل این مسئله برای شما بسیار دشوار باشد، ولی رفته رفته با آن کنار می‌آیید.
پاسخ تفصیلی:
علت علاقه شدید شما به فرد موردنظر چیست؟ چه خصوصیتی در این فرد وجود دارد که شما به اوعلاقه پیدا کردید؟ آیا اخلاق و رفتار یا چهره جذاب او یا طرز لباس پوشیدن یا نوع روابط اجتماعی و حتی مارک ادکلن یا عطری که مصرف می کند، باعث جلب توجه شما به او شده است؟ آیا در گذشته هم تجربه مشابهی داشتید؟ چه مدت است که این علاقه در شما ایجاد شده است؟ مشخص کردن دوستی‌ها و علاقه‌های سالم از دوستی‌ها وعلاقه‌های آسیب زا، تشخیص دقیقی را می‌طلبد تا به این وسیله توصیه‌های راهگشا به فرد ارائه شود.
اصولا ایجاد علاقه شدید در روابط میان نوجوانان خواه پسران و خواه دختران، به علت ویژگی‌هایی؛ مثل نیاز به پیوندجویی، نیاز به کسی که برای فرد نقش یک همراز و صندوق اسرار را بازی کند، طبیعی است. البته این علاقه تا وقتی که در چارچوب رفع نیاز بزرگ انسان‌ها؛ یعنی دوستی باشد، پسندیده و غیر آسیب زاست، اما در صورتی که سبب وقوع فرد در گناه باشد یا زندگی روزمره او را با مشکل مواجه کرده باشد، باید این گونه روابط را ترک نمود و یا شیوه تآمل و برخورد خود با دوستان را تغییر داد.
به طور کلی، علاقه به همجنس به دو گونه است:
1- علاقه ناسالم به همجنس که به اصطلاح همجنسگرایی گفته میشود: منظور این است که فرد تمایلات جنسی به همجنس خود دارد. برخي از همجنس‌گرايان از ابتدا اينگونه نبوده و در اثر تربيت‌های نادرست، محيط ناسالم و عوامل ديگر به همجنس تمايل بيشتری پيدا می‌کنند. بيشتر کسانی که از آن‌ها به عنوان همجنس‌گرا نام برده مي‌شود، از اين دسته بوده و مي‌توانند با به کار بستن راهکارهايی از اين خوی ناپسند جدا شده و همانند ديگر انسان‌ها زندگي سالم و معقولي را داشته باشند و با ازدواج به زندگي عادی برگردند. امّا باتوجه به اینکه اشاره کردید که نسبت به فرد موردنظر میل جنسی ندارید و صرفا به او علاقه‌مندید، به نظر نمی‌رسد علاقه شما به همجنس خود از این گونه باشد.
2- گونه دیگر علاقه به همجنس بدین صورت است که فرد بدون اين که عوامل بالا در اين گرايش دخيل باشد، به جنس مخالف تمايل جنسي نداشته و بيشتر به همجنس خود علاقه نشان مي‌دهد. در این گونه علاقه به همجنس تا زمانی که از حالت عادی خود خارج نشده باشد، این نوع علاقه مشکلی ندارد و می‌تواند مفید هم باشد؛ مانند علاقه دو دوست به همدیگر که می‌تواند علیرغم پاسخگویی به نیاز به پیوند جویی، به رشد شناختی، اجتماعی و هیجانی طرفین نیز کمک کند. اما اگر از حالت عادی خارج شود؛ یعنی این علاقه به گونه‌ای پیش رود که کارهای روزمره فرد را تحت تاثیر خود قرار دهد و این علاقه اجازه ندهد که فرد کارهای روزمره خودش را انجام دهد، این علاقه باعث ایجاد اختلال در فرد میشود که میزان و شدت وضعف آن در افراد متفاوت است. البته در حالت بسیار شدید، دارو نیز تجویز میشود.
اما این علاقه زیاد شما به فرد موردنظر که باعث شده فکر و ذهن شما درگیر شود و اجازه نمی‌دهد که تمرکز کافی در درس‌های خود داشته باشید، باید در ابتدا بررسی کنید که علت تمایل و علاقه شما به فرد موردنظر چیست؟ و بعد براساس علت یا علل آن بتوان راهکار مناسبی را اتخاذ کنید. اما به طور کلی نکات ذیل برای شما قابل استفاده است:
- اگر می‌خواهید این علاقه شما در حد اعتدال باشد، توصیه میکنم درباره مشكلات این نوع علاقه شدید فكر كنید و خود را قانع نمایید كه افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شما است. علاوه بر این كه افراط در این گونه دوستىها گاهى اثر عكس مىگذارد و روابط دوستی به جاى گرمى به سردى گرایش پیدا میکند؛ زیرا افراط شما موجب به وجود آمدن توقع زیادتان مىگردد و ممكن است فرد موردنظر نتواند در حدّ توقّعتان شما را راضى کند.
- یکی از آسیب های خطرناک وابستگی‌های افراطی، ضعیف شدن اراده و محدود شدن قدرت انتخاب است؛ زیرا افراد وابسته در تصمیم گیری‌های خود نیز به دیگران وابسته می شوند و نمی توانند به موقع و به نحو صحیح تصمیم بگیرند. پس نسبت به این مسئله هم باید توجه کنید و سعی کنید علاقه مندی‌های خود را تعدیل کنید.
- از این تکنیک «از دل برود هر آنکه از دیده برود.» استفاده کنید؛ به عبارتی سعی کنید کمتر ایشان را ببینید یا حداقل سعی کنید برای مدتی ایشان را اصلا نبینید. همچنین اگر هم او را می‌بینید، اصلا به او اظهار علاقه نکنید تا این علاقه به مرور تعدیل شود. البته ممکن است اوایل این مسئله برای شما بسیار دشوار باشد، ولی رفته رفته با آن کنار خواهید آمد.
- گاهی نداشتن خواهر یا برادری از جنس مخالف خود در خانه، باعث ایجاد تصورات نادرست از جنس مخالف و در نتیجه برقراری دوستی‌های عمیق بین همجنس می گردد. تصوراتی مانند اینکه همه دخترها خیانتکارند، کثیفند، غیر قابل اعتماد و اتکا هستند.
- یکی از علل دوستی‌های افراطی می‌تواند نیاز جنسی باشد که هم پایه های زیستی دارد و هم جنبه روانی، لذا میل به جنس مخالف شدت پیدا می کند و گاهی اوقات نیز به دلایل گوناگونی ممکن است در قالب همجنس خواهی ظاهر شود.
موفق باشید.