عشق به مرد متاهل . جوجو کوچولو بودم

23:02 - 1398/03/01

سلام ....من پارسال که یه دختر دبیرستانی بودم با دیدن معلممون ازش خوشم اومد وایشون همش سر کلاس شعر های عاشقانه میگفتن و منم میگفتم خوش به حال زنش که همچین شوهری داره ایشون به همه ی ما شماره تماس دادن که در صورت نیاز برای برنامه ریزی به تلگرام ایشون پیام بدیم نحوه ی حرف زدن ایشون طوری بود که دوستانم دیگه نخواستن به ایشون پیام بدن ایشون انگار یه کمبود تو زندگیشون داشتن وقتی بهش پیام می دادی راجع به درس حرف بزنی مطلبو اونقدر کش میداد که به جز درس راجع به هر چی حرف میزد الا مشکل و وقتی من بهش پیام میدادم به من میگف باهم بریم نمایشگاه کتاب و.... یا منو جوجه کوچولو صدا میکرد رفته رفته نمی دونم چی بود یه چیزی منو به سمت این آقا می کشوند خیلی استرس می گرفتم وقتی تو کلاس درسشون بودم ولی خدا میدونه که نمی خواستم وارد رابطه با ایشون بشم من تو یه مبحثی مشکل داشتم به ایشون اطلاع دادم و قرار شد بریم آموزشگاه وقتی که دیدم یه ساعت گذشت من بعدش یه کلاس دیگه داشتم به ساعتم نگاه کردم و اون ناراحت شد که چرا به ساعتم نگا میکنم و من گفتم کلاس دارم برای همین رفتم ولی دیدم که اون خیلی ناراحت شد وقتی رسیدم خونه دلیل ناراحتیشو پرسیدم و گف تو رفتی من دلم برات تنگ شد میخواستم سرت داد بزنم وقتی که به ساعتت نگا کردی ازاین به بعد هرروز به من پیام بده منم اصلا نمی فهمیدم چرا اینکاررو میکنه گفتم باشه یه روز بهش پیام دادم دیدم این کلا تو یه فاز دیگس به همین دلیل گفتم دیگه شارژ ندارم که پیام بفرستم با هزار خواهشو التماس بهم شارژ فرستاد و گف بهم پیام بده اونقدر این کاررو کرد وحرفایی که تو پیام هاش میزد منو وابسته کرد کم کم شروع کرد به دس زدن به من ونوشتن شعر تو دستم همین طور چن هفته ای گذشت بعد از من خواست که بوسش کنم که قبول نکردم ولی بعدش خودش هم بوسم کرد و هم بغلم کرد ومنو بیشتر وابسته کرد تااینکه عاشقش شدم و منم یه بار بغلش کردم و از صورتش بوسیدم بعد چن بار ازم خواست که برم خونشون و میگف بیشتر خوش میگذره و منم وقتی پیشش بودم میگفتم باشه ولی میرفتم خونه و بهش پیام میدادم که نمیتونم بیام خونشون بعد چن هفته دیدم پدرو مادرم به من شک کردن و بهش گفتم همین که فهمید دیگه مثل قبل با من حرف نمیزد و به من بی محلی میکرد ومنم از این رفتارش ناراحت بودم و اون میگف امسال سال سرنوشت توعه درس بخون تا سال بعد که میری دانشگاه باهم باشیم اونوقت برات سنگ تموم میزارم بعد مدتی با فهمیدن پدرو مادرم رابطمون به هم خورد ومامانم به مدرسه اطلاع داد و ایشونو کلا از مدرسمون برداشتن بعد گوشی منو که پدر مادرم گرفته بودن به همون گوشی پیام میداد و به من فوشو ناسزا میگف منم گریه میکردم من واقعا عاشقش بودم بعد یه ماه از این اتفاق باگوشی دوستم بهش گفتم که چرا بامن این کاررو کرد معذرت خواست و گفت که نمیدونست که من اینقدر عاشقشم حالا خلاصه بعد یه مدت دیگه که من از دلتنگیش داشتم دیوونه میشدم خیلی بهش پیام میدادم و اونم میترسید هم از خانواده من وهم از اینکه دوباره آبروش بره اعصابانی میشد و سرم داد میزد ولی بعدش معذرت میخواست و آخرش بهم گف دوست ندارم منم کلا باهاش کات کردم اما دلم باهاشه نمیتونم فراموشش کنم و میدونم که دوسم داشت ولی به خاطر ترسش این کارهارو کرد اینو خودش تو اینستا گرام بهم گف چن روزه پیش من نمیدونم چطوری عشقشو فراموش کنم ایشون متاهل و دارای یک فرزند هستن 

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/143827

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 1 =
*****
تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

تعدد زوجات بیشتر به نفع خانوماست تا آقایون نبود تعدد زوجات این فسادها  به وجود میاره 

تصویر مبینا ی 313
نویسنده مبینا ی 313 در

اصن نباید جوابشو میدادی همون اول ک اینقد سواستفاده بکنه ... ی استاد منم همینطور بود ولی بهش اهمیت ندادم جواب تلفناشو هم ندادم بی خیال شد رفت. با اینک همسرش هم تو دانشگامون بود روزایی ک همسرش نمیومد کلاس ک داشتیم میگفت مبینا بعد کلاس بمون اخر سر کارت دارم بعد ی چن دقیقه باهام حرف میزد حرفای پرتی هم بهم میزد میگفت دوس داری شوهرت چطوری باشه مثلا من همکارمو بیارم تو قبول میکنی و از این حرفا... بعد میگفت بیا برسونمت دیگ میپبچوندم،، میرفتم خونه میدیدم زنگ زده خیلی یجوری بود تو حیاط دانشگاه میدیدم میگفت بیا قدم بزنیم  واای ب زور از کنارش میرفتم خیلی پیگیر بود بعد ی سال فارغ تحصیلی بهم پیام داد بازم جوابش ندادم ترسیدم دردسر بشه اصلنم بهش علاقمند نشدم تو هم گول خوردی این همه مرد مجرد چرا متاهل اخه 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

چند مسئله در کنار هم قرار گرفتند تا شما همچنان چنین حسی رو نسبت به معلمتان پیدا کنید و علیرغم اینکه ایشان از سوءاستفاده کرده است، ولی شما همچنان به او فکر می‌کنید. 1- اشاره کردید که دبیرستانی هستید. طبیعی است که در چنین سنی به ویژه درمیان دخترخانم‌ها احساسات و عواطف در شما غلبه می‌کند و کمتر به نتایج رفتارها و کارهایتان از جهت منطقی فکر می‌کنید.

2- طرف مقابلتان با توجه به خلأ عاطفی که در شما مشاهده کرده، از این مسئله برای وابسته تر کردن شما به خودش استفاده کرده و همین مسئله باعث شده که وابستگی عاطفی شما به ایشان بیشتر شود.

به هرحال لازم است که این مسئله را بپذیرید و بیش از این فکر خودتان را درگیر آن نکنید و برای فراموش کردن آن علاوه بر قطع این رابطه، به لینک ذیل مراجعه کنید.
http://btid.org/node/126772

موفق باشید.

تصویر نارنیا
نویسنده نارنیا در

اینو یادم رفت بگم دقیقا هم انواع و اقسام لقب های خوشگل و رمانتیک رو بهم میداد مثله همین جوجو و نفس جونم و ملوس زندگیم و خوشگلم و ..  ......  ولی مطمئن باش این چیزا فقط برای اینه که طرف به خواسته دلش برسه 

تصویر Miilad
نویسنده Miilad در

laugh اینا رو میگن چندشتون نمیشه ؟

محبت کردن هم بلد نبوده که

تصویر متن بالایی رو من نوشتم
نویسنده متن بالایی رو م... در

آقا میلاد اگه میخواستم همشو بگم یه رمان میشدsad

تصویر Miilad
نویسنده Miilad در

متوجهم .

فراموش کنید .

 

تصویر نویسنده
نویسنده نویسنده در

آقا میلاد همشو نگفتم اگه میگفتم یه رمان میشدfrown

تصویر نارنیا
نویسنده نارنیا در

ببین دوست عزیز ایشون فقط یه سو استفاده گر بوده و همین و بس هرچند خودم این رابطه رو با استادم تجربه کردم و بسییاااااار پشیمونم ایشون نه شما رو واسه ازدواج میخواسته نه چیز دیگه ای فقط میخواسته راحت با دوستی بدستت بیاره و خدایی نکرده هزار تا بلا به سرت بیاره و وارد رابطه جنسی شه متأسفانه بعضی از استادها و معلم های مرد که هوسباز باشن از دخترها ی کم سن و زیبا استفاده میکنن اینو خواهرانه بهت میگم چون خودم کاملا تجربه ش کردم طرف هزار تا عیب و نقص روی زنش میزاره و میاد یا دخترها میریزه روهم و مطمئن باش طرف فقط با تو نبوده با خیلی ها ی دیگه هم روابط داشته دوست عزیز م من دقیقا این رابطه رو با استادم تجربه کردم و متأسفانه فک میکردم طرف منو واسه ازدواج میخواد ولی این حرفا نبود فقط میخواست منو به رابطه جنسی بکشونه و از جسم و ظاهر من استفاده کنه  منم مثله تو فک میکردم طرف عاشقمه میدونی چون کلا عشق معلم و استاد جنس مخالف به آدم خیلی بیشتر میچسبه و بخاطر این هیجان انگیز بودنش آدم احساس عشق رو داره سعی کن هر چه زودتر طرف رو فراموش کنی متأسفانه نمیتونم اینجا کل داستان خودم و استاد م رو برات بنویسم ولی خیییییلی خیلی حتی از روابط شما هم رمانتیک تر و عاشقانه تر بود و بسیار خوب بلد بود نقشش رو مثله مجنون بازی کنه ولی دروغگو و سو استفاده گری بیش نبود ما هم هر وقت بیرون میرفتیم دست منو میگرفت و کیفم رو مینداخت دوشش و در آخر با خداحافظی پیشونی م رو میبوسید میخوام بگم این کار ها رو همه شون بلدن

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

سلام

عزیز من شما هنوز خیلی فرصت داری عاشق بشی. این حسی که شما داری اسمش عشق نیست، یه احساسه که اون آقا خوب تونسته باهاش بازی کنه. اگر عاشق شما بود میومد خواستگاری، قشنگ مثل زن اولش شما رو عقد میکرد، مهریه براتون در نظر میگرفتن، بعد دستتون رو میگرفت یا هر کار دیگری. یا اینکه شما رو از سر دوست داشتن نصیحت میکرد که با یک مرد غریبه انقدر راحت ارتباط برقرار نکنید. ایشون قصدش رفع امیال و هوی و هوس خودش بوده.  اینکه از هم دور شدید خیلی شانس آوردید، تجربه خوبی در زندگی براتون بود که اینطوری خودتون رو تو دست هیچ مردی قرار ندید. چرا انقدر راحت خودتون رو در دسترس مرد قرار میدید؟ الان هم بجای غصه خوردن به بدیهای اون مرد فکر کنید و اینکه صد در صد قصدش سو استفاده از شما بوده. دقیقا مثل قصه ی روباهی بود که از کلاغ تعریف کرد و بعد هم پنیرش رو برداشت و رفت. مطمئنم اگر خانواده تون دیرتر خبر دار میشدند حتما اون کاری که نباید انجام بشه را انجام میداد.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ببینید این مشکلات فقط به خاطر اجرا نشدن تعدد زوجات در جامعه تعدد زوجات واقعا الزامی 

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

تعدد زوجات پول میخواد، مهریه میخواد، مسوولیت میخواد، شاید پای بچه بیاد وسط...ماشالا بعضی آقایون (البته اونهایی که اهلش هستن) میخوان بدون هیچ دردسری به مقاصدشون برسن..گذشت اون زمان که مردی زیر بال و پر زن بیوه یا بی سرپرستی رو میگرفت...وقتی هم براشون تکراری شد، اون دختر یا زن رو بگذارن کنار برن سراغ نفر بعدی.