خودشو به من عرضه کرد!

16:33 - 1393/11/05

سلام وقتتون بخیرببخشید میخواستم از تجربه تون استفاده کنم و بهم کمک کنیدمیشه خواهشا کمکم کنیدچن تا مشاوره

رفتم. اسمم محمده و19سالم دانشجو ترم1 مهندسی ام-تو دبیرستان و راهنمایی جزوه نفرات برتر استان مون بودم تا

دوم دبیرستان اصلا با هیچ دختری دوس نبودم از سال سوم دبیرستان فقط دوستی نتیو تو چت و گاهی وقتا تلفنی داشتم

ولی واسه اهمیت کنکورهفت ماه اخر نت و همه اینا رو جمع کردم تا اینکه کنکور رو دادم و مهندسی دانشگاه ملی قبول شدم

ولی با اون سعی تلاش من و معدل من اصلا نمیخورد خودم و حتی اطرافیانم اصلا و ابدا راضی نبودند داستان من از اونجا

شروع میشه که  یک دختر همسایه داشتیم که هم سن خودم بود هم رشته خودم سال چهارم ریاضی بود،تو هفتده سال

که همسایه هم بودیم اصلا ندیده بودمش تا امتحانات نهایی سال سوم تازه فهمیدم وجود خارجی داره اوایل اصلا بهش

اهمیت نمیذاشتم ولی به مرور زمان چون بیشتر همو میدیدم ازش خوشم اومد تا حد زیادی بطوری که وقتی واسه کنکور

میخوندم بیشتر فکرم رو اون بود ولی به خودم اجازه ندادم بهش بگم چون ابروم واسم مهم بود تو کوچه و خیابونم همه به یک

دید پسر باادب مومن که صف اول مسجد واسه نماز نگاه میکندوقتی رفتم دانشگاه و محیط دیدم کمی از اون حس کم

شدبطوری که حسی نموند دیگه خسته شده بودم همه دوستام جی اف داشتند با اینکه اصلا دوس نداشتم باکسی باشم

ولی محیط نمیذاشت و منو تحریک میکرد.
تا اینکه اواخر مهر ماه بود منم بعد اینکه نتایج اومد خیالم راحت شده بود این شبکه های اجتماعی رو نصب کردم داشتم

میگفتم دقیقابیستم مهر ماه بود که من با یک دختر از شهرخودمو که یک شهر دیگه دانشگاه قبول شده بودو هم سن بودیم

اشنا شدیم باهم کمی صحبت کردیم فهمیدم دختر مدیر راهنمایی مون ب خودم گفتم مدیرمون که ادم خوبی بود پس اینم

دختر سر به زیر و خوبیه دیگه،گفتم محمد خدا اینو فرستاد تا از تنهایی درایی پسر پس بهش پیشنهاد بده کمی باهم حرف

زدیمو باهم اشنا شدیم گفتم چکاریه ای بعد خودشو معرفی کردگفتم تا حالا با کسی دوس بودی گفت اره دوس بودم بایکنفر

ازشهرخودمونو یکی هم که الان دوستمو ولی واسه اصفهانه فقط تلی باهم ارتباط داریم بعد اینکه راضیش کردم که اصفهان

دور هیچ وقت بهم نمیرسید اونم قبول کرد و پیشنهاد منو قبول کردو قرار شدچن وقتی واسه اشناییت باهم باشیم تا اینکه اون

بیاد شهرمون و نظر اخرهمو بدیدم چن وقت گذشت اون اومد شهر خودمون خابگاه داشت یک شهر دیگه تحصیل میکردترم یک

دانشگاه بود همو دیدمو از هم خوش مون امد بهم گفت محمد من عاشقت شدم خیلی تو پسر آرزوهای منی هر چی باشی

قبولت دارم تا ته اش هستم.چن وقت گذشتو اون به مادرش گفت  دوماهی گذشت من همیشه با خودم میگفتم این با من که

هنوز قشنگ نشناخته بودم رابطه برقرار کرده پس حتما با دوست قبلیش که پنج ماه بود رابطه جنسی و سکس داشته دیگه.

ازش همش میپرسیدم میگفت بخدا فقط یک بار رفتیم کافی شاپ و تموم .میگفت اگه محمد همش با تو بیرونم بخدا دوست

دارم از قبلی اصلا خوشم نمی اومد مامامن خودم ازش متنفر بود اصلا اجازه نمیداد باهش برم بیرون و منم دوسش نداشتم

فقط چون نفر اول زندگیم بود باهش بودم یک حس الکی بین مون بود تا اینکه یک شب گفتم مبینا بسه دوست پسر قبلیت

همه چیز رو واسه تعریف کرده گفتم گفته باهم چه کارها کردیدو بعدش خودش شروع کرد به گفتن و اعتراف که فقط دوبار با

ماشینش رفتیم بیرون

منم بعد شنیدن حرفاش  اون شب من خیلی حالم بعد شد بخدا داشت دست وپام می لرزید نمیدونم چون بخدا دوسش

داشتم خیلی. ولی یکهو بی حس شدم نسبت بهش باهش بحثم شد و تموم کردم تا ساعت چهار میگفت محمد بخدا واسه

خودمون نگفتم دوس نداشتم ترو از دس بدم وگریه میکرد دوستش از خابگاه بهم زنگ زد گفت داره غش میکنه اونجا فهمیدم

واقعا دوسم داره هفت صبح هم پاشده بود گریه میکرد و من باور کردم حرفشو و باز فردا باهم شدیم ولی محمد دیگه باطنش

عوض شده بود ظاهرش فقط اونو دوس داشت واسه همین همش باهش بحثم میشد همش با خودم فکر میکردم حتما این

باهش رابطه داشته شک ندارم ولی هر دفعه میپرسیدم میگفت به هر کی میپرسی نداشتم

منم باورم نمیشد همش دعوا دعوا تااینکه گفت محمد من ترو شوهر خودم میدونم خیلی دوست دارم میخام ببرمت تو خونمون

به مامانم نشونت بدم که بهفمی چقدر میخامت منو برد تو خونشون با مامانش حرف زدیم.بعدش منو برد تو اتاقشو ، خودشو

واسم عرضه کرد اره دوس داره راس میگه ولی من باورم میشد رو دوس داشتن حرفاش که فقط اون بوده هیچ

شکی ندارم من فقط رو رابطه شون شک دارم .که ایا اونم راه داده خودنشون و مث من برده تواتاقش یا نه همه حرفاش

راسته

راضیم میکرد همه شک ها رو بر طرف میشد ولی باز دوباره...

فقط بعد پنچ ماه من هنوز جواب اینکه اون باپسر تو ماشین پسره چیکار کردند موندم دلیل جدایشون این بوده میگه بهم

پیشنهاد داده برم خونشون 

منم قبول نکردم روز بعدش تموم کرده باهم بعدش اومده ولی محمد بخدا

بخاطرتو باهش برنگشتم چون دوسش نداشتمو ندارم فقط چون اولین پسر زندگیم بوده بهش یک حسی های داشتم وقتی

این جوابها رو میده خیالم راحت میشه ولی باز فکر وخیال باعث میشه ازش سوال کنم وقتی سوال میکنم اونم خیلی ناراحت

میشه باز دعوا میگیریم تنها دلیل دعوامون گذشته اش بوده وگرنه هیچ مشکلی نداربیم با همه چیز من کنار اومده میگه محمد

هیچی نداشته بااش اشکال نداره فقط ترو میخام. حتی منو به همه فامیل شونو منو معرفی کرده خاله دای همه .منم

دوسش دارم بخدا خیلی اونم داره واسم شال بافته شبهای بوده تا پنج صبح باهم حرف زدیم بهم کادو دادیم میگه اون حتی

یک برگ از گل هایی تو بهم دادی بهم نداده من با تو عشقو میفهم ولی نمیدونم چرا دیگه حرفشو باور ندارم میگه رابطه

نداشتم باهش. ولی میگم داشته چطور واسه من داشته؟پس واسه اونم داشته دیگه از خودش پرسیدم میگه کنار  تو

ارامش دارم بهت اعتماد دارم ولی به اون نداشتم  جواب همیشه اش اینه بهش میگم

پس چرا بهم اولش دروغ گفتی که فقط یکبار فقط رفتید کافی میگه محمد تو منو نمیشناختی گه میگفتم خدایش می موندی

میگم چرا بعدش نگفتی میگه دوس نداشتم دوست داشتنمون خراب شه

راس میگه خیلی همو دوس داشتیم  خیلی الانم همو دوس داریم ینی اون هنوز منو دوس داره منم دوسش دارم ولی نمیدونم

میتونم با خودم کنار بیام که این یک حرفشو باور کنم یا نه مطمنم اگه ادامه بدیم همو میگیریم چن بار قهر کردیم ولی نتونسیتم

بگذریم از کنار هم...

 تروخدا حرفی از اون نزن دوس ندارم گذشته من  ایندمو خراب کن من تو خیالم همه

رویاهمو با تو ساختم، و

تو خوب بودنش و..... شکی ندارم ازاون دختر های داغون نیس، خودش میگه محمد من عاشقت شدم هر چی بگی نمتونم

ببگم نه! راس میگه یک کارهای میکنه که اینجا جاش نیس،یک کارهایی که ادم فقط یکبار تو عمرش میتونه کنه

خودتون میدونید دیگه دختر عاشق شه هیچی حالیش نیس !همخه ترس من این که با اون راببطه داشته یا نه اگه بفهم

داشته سر سفره عقدم باشه تموم میکنم چون دروغ گفته که من بدم میاد

من اونطور پسری نیستم اگ این نشد اون تو رویا نیستم شبا عذاب وجدان دارم که خدابا این اگه بره با رابطه مون چیکار کنم

اگ از اون پسرا بودم جلو خونه 5 تا مدرسه دخترونس به یکی شونم تیکه ننداختم چ برسه بدوستی از وقتی باهش دوس

شدم اصلا یاورتون نمیشه به هیچ دختری حتی دخترهای همکلاسی خودم نگاه نمیکنم

الان ازتون کمک میخوام بنظر شما موندن و ادامه دادن باهش با این شک مسخره ممکنه میترسم حرفش راس باشه واقعا

نداشته باشه برم و بعدا پشمون بشم از این هم میترسم باهش باشم ولی باز بعدا این فکر وشک مسخره بیاد سراغم

زندگیم داغون شه

 من از این پسرا الاف تو خیابون نیستم زندگی من با اونا فرق داره میدونم بعد رفتند ا ین خیلی زندگی واسم سخته

ولی اگه بفهم با شک و تردید من زندگی خودمو عشقم قراره خرابه شه تنها می مونم خیلی بهتر از خراب کردن زندگی

کسی که دوسش دارم

منتظر راهنمایی تون هستنم

جوابه شما هر چی باشه  حتما گوش میدم فقط اینو بدونید منو اون خیلی خیلی واقعا عاشق همیم
 

http://btid.org/node/53982

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 3 =
*****
تصویر سحر20
نویسنده سحر20 در

بعدشم، تو اگه عاشق بودی، که شک به دلت راه نمیدادی،پس مثله همون مومن بودنه عاشقیتم ظاهر سازیه،

انگار با خودت رودربایستی داری شما،تو اول برو ببین با خودت چند چندی،بعد ادعای عاشق بودن بکن، عشق یک کلمه مقدسه،پس واسه این احساسی که داری بکار نبر.ن تو عاشقی نه اون دختر.اون دختر که از اول نشون داد هوسه کارش.و میخاد به وسیله بدنش ترو جذب کنه.... .

تو هم که انگار با خودتم تارف داری....

پس نه خودتو بدبخت کن،نه اون دخترو.

اون دخترم یه پسر از جنس خودش رو میخاد و خوشبخت هم میشه....!!!

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

وشما نیزهمیشه کنترل بچه های سایت....cool

تصویر amir_mahdi
نویسنده amir_mahdi در

مسئولیتمون ایجاب میکنه ، بنده نیس از بچه های بالا هسم :)cooldevil

تصویر سحر20
نویسنده سحر20 در

آقای آقای به ظاهر مومن و نماز خون،

دختری که ترو میبره تو اتاقشو خودشو بهت عرضه میکنه،حالا تو فرض کن به بهونه عشق، این دختر،به درد زندگی نمیخوره،

من خودم یه دخترم،عاشق هم هستم،ولی یه چیزایی از عشق برام مهمتره،یکیش حیا و نجابتیه که دارم،

دختری که اننننقد راااحت خودشو بهت عرضه میکنه من شناگر خوبیه!اب نمیبینه طفلی...!

تصویر نیمااا

امان از جوانی و ناپختگی و داستان عشق و عاشقی . ای داد بیداد . بیخیال رفیق هنوز زوده

تصویر vegar
نویسنده vegar در

ببین آقا تو ازدواج نکن اون دخترم بدبخت نکن.همون بلایی که تو داری سر این دختر میاری رو من خودم تجربه کردم.دوسته منم مثل تو مشکوک بود به همه چیه من.آخرش نه عشقی موند نه محبتی.ازش الان نفرت دارم....شما برو پیش یه روانپزشک معالجه شو بعد بیا.شماها مریضین مریض.

تصویر شبنم73
نویسنده شبنم73 در

خب شماره دوسپسرقبلیشو ازش بگیر زنگ بزن و از دوسپسرش بپرس تا حرفش ثابت بشه

تصویر این نیز بگذرد..

ببینید همه ماهایی ک اینجا هستیم ادعای پاکی نمیکنیم انسان جایزوالخطاس اما قرارم نیس هرکسی اوج تفریحو لذتشو از هر راهی تو این دنیا ببره و بعد در اخر با ی طومار طرف مقابلشو بکوبه و زیر هر پاسخی از کاربرا این جمله رو عنوان کنه ک من مذهبی بودم من با خدا بودم من شبی 2 ساعت با خدا دردودل کردم،گریه کردم... خوب اخرش چی؟ چ کردی؟ کجاش جلو خودتو گرفتی؟ حرف زدن راحته.  شما از پایه با همه مشکل دارید انگار .

اولا اینکه ی قوم از کشورو اینقد راحت زیر سوال ببرید دور از .... حرفتون درست نیست. دوما باشه خانواده این خانوم مقصر شما چرا پاتونو خیلی راحت تو اون خونه میزارید.من ن ادم مذهبی هستم و ن... شما قراره ابرو درس کنید چشمم دارید میزنید کور میکنید چون مارو بفکر میبرید ناخوادگاه ک ی ادم مذهبی ب این شدت ک بیان میکنند چطور.. درسته نمیشه همه رو زیر سوال برد اما فکر بخواد نخواد در لحظم شد میره سمت... پس خواهشا کامنت کاربران عزیزو ک ماشالا نظرات خوبو سازندم  توش پیدا میشه ب دقت گوش کنید و توجیحی واسه کارتون پیدا نکنید.

تصویر saman66
نویسنده saman66 در

هوس مثه یه گوله برف میمونه که از بالای کوهی غلتش میدیم اولش فکر می کنیم که می دونیم داریم چی کار میکنیم و همه چیز تحت کنترلمونه و برامون مثه یه بازی لذت بخشه اما به مرور زمانی میرسه که احساس میکنیم قدرت کنترلش رو نداریم و بدتر از اون زمانیه که اون گلوله کوچیک تبدیل به گلوله بزرگی و یا بهمن شده و حالا خانه و کاشانه و خانواده و حتی موجودیت ما رو تهدید میکنه

درسته اسمش عوض میشه و بهش میگیم بهمن و از حیطه کنترل ما خارجه اما ماهیتش همون گلوله کوچیکه

خیلی وقتا ما به هوس هامون میگیم عشق اما واقعا عشق نیست چون اگه بود نسبت بهش بیم و هراسی نداشتیم

عشق باید از شناخت و درک یکدیگر و گذشت و ایثار نسبت بهم به وجود بیاد نه رابطه و ....

شما نه با این خانم و این خانم نه با شما، هر کدومتون با هر کس دیگه ای رابطه برقرار می کردید همین حس رو نسبت بهش میداشتید

مثالی که خانم سروناز زدن رو همه ما نمونه هاش رو اطرافمون دیدیم

شرایط شما رو قبل از ارتباطت با این خانم رو همه ی ما تجربه کردیم ، در محیطی که اکثرا رابطه با جنس مخالف دارن و به این امر افتخار می کنن طبیعیست احساس کمبود کردن و تمایل بیشتر به ایجاد رابطه و هم رنگ جماعت شدن اما اگه موندی و نلغزیدی اونوقت عیارت با بقیه تومنی سنار فرق میکنه،اونوقته که بزرگ میشی مرد میشی،مرد شدن به هیکل گنده کردن نیست،به صدا تو سر انداختن نیست، مرد اونیه که بتونه و نخواد،بشه و انجام نده!

الان هم عاقل باش و با مشاوره و تفکر تصمیم بگیر که این خانم زن زندگیت هست یا نه ؟ کسی هست که زندگیت رو باهاش بسازی یا نه !

اگر به این نتیجه رسیدی که نیست رابطت رو باهاش تموم کن ، باهاش رو راست باش و سعی نکن خاطره خوبی از خودت براش بزاری! اون هر جور دختری هم که باشه رفتارت بهش ضربه میزنه ولی این ضربه بهتر از اینه که چند سال دیگه بخوای با طلاق ضربه بدتری بهش بزنی،پس خیلی سریع و کامل باهاش قطع ارتباط کن و جلوی هوست بمون

با کمک مشاوره حضوری اول خودت رو بشناس بعد راجبه اون خانم تصمیم بگیر.

از خدای رحمان می خوام کمکت کنه

یا علی
 

تصویر dokhtar1364

آخه پسر خوب این چه طرز تفکرو صحبت کردنه؟

بهتره الان ازدواج نکنی. تو هیچ جوره نه این دختر خانوم و نه خانوادشو قبول نداری. فقط میگی دوستش داری که مطمینم اونم زودگذره و از یادت میره.

زندگی تفکر میخواد، زندگی یکی شدن احتیاج داره. وقتی به طرفت شک داشته باشی چه جوری میخوای بشه همراه زندگیت؟

بعدشم اینقدر راحت و بی پروا راجع به قومیت آدمها اظهار نظر و بی احترامی نکن. انسانهای شریفی توی خطه شمال کشور زندگی می کنن.

از طرز صحبت و نوشته هات و قضاوت هات مشخصه که هنوز به بلوغ فکری نرسیدی. صبر کن کمی بزرگتر بشی اونوقت دنیا رو یک جوره دیگه میبینی.

یکی از بدترین خصلت های بعضی از ایرانی ها نسبت دادن های بی روا و القاب زشت به بقیه قومیت هاست.
 

تصویر سروناز20

سلام برادر محترم با توصیفی که شما از رفتار خانم کردین بهتون میگم نه رفتار شما ونه اون خانم درست نیست و با این کارهایی که این خانم میکنن باید به  عشقتون شک کنید ... چون رفتار های این خانم برای جنس مذکر  تحریک کنندس صرفا...و اصلا نمیشه پاکی این خانم رو اثبات کرد  ...در نهایت به نظر من اگه واقعا دوستش دارین ( که من احتمال یه هوسو یا علاقه آنی  رو بیشتر میدم که این خانم در دل شما کاشته )همه چیز رو بسپرید به خانواده و برای بر طرف شدن شکتون که اینجا واقعا به جا هم هست ازش  از طریق خانواده  تحقیق کنید و برگه سلامت  هم بگیرین ... فکر کنم تو این شرایط راه بدی نباشه.......صرفا برای برطرف شدن شک..

اما بازم میگم این انتخاب با تفاوت هایی که با شما و خانودتون داره گزینه مناسبی برای شما نیست ..عین همین ماجرا برای یکی از دوستان من پیش اومد ..دختره مثل همین خانم ادعای عشق داشت جوری که خانوادش مخالف بودن و خانوادشو طرد کردو به خاطر پسره بدون جهیزینه اومد خونه شوهر ... پسره هم با این که اعتقادات مذهبی خانوادش با جنس این دختره نمیخورد بهش علاقه شدید داشت .. خانواده پسر مذهبی تر بودن دختره خانوادش و خودش بی بند بار ...

تو مجالس دختره ببخشید بدون حجاب مناسب ظاهر میشد . وکلا نمی تونست مثل خانواده اینا باشه... در حد بدون روسری و لباس های باز ...

کلا جنس خانواده اینا نبود ..گالان در حال طلاق گرفتن هستن ..دخترههم خودش پا پیش گذاشته مهریشم اجرا گذاشته ...

همون دختری که به خاطر این پسره از خانوادش میبره و ..و همین پسری که با وجود مخالفت خانوادش بازم این خانم رو ول نمیکنه ...

الان تو دادگاهها مشغول طلاق گرفتن هستن ..واقعا الان  از هم متنفرن .. به زبان ساده....

اگه واقعا عشقی بود باید علاقه چندبرابر میشد ..از اول پایش هوس و عشق و علاقه ناگهانی و لحظه ای بود بوده که الان به اینجا کشیده ..اونا هم هم سن وسال شما بودن ....این مدل علاقه ها خیلی وقتا تهش واقعا اینجاس ...

تصویر babak20
نویسنده babak20 در

آره aban دقیقا همینی که میگی هست. من خودم تا 20سالگی نمی دونستم جنس مخالف چیه چه برسه به ازدواج. چون اطلاعات نبود. آموزش نبود. الان ماشاا... همه خونه ها ماهواره است. موبایل هست. همه دخترا می بینند و علاقه به ازدواج پیدا می کنند.
خیلی از پسرها و دخترهای دهه 60 میشناسم که تن به ازدواج نمی دهند یا نمی توانند بدهند به خاطر شرایط.

تصویر Aban
نویسنده Aban در

اصلا شما رو درک نمی کنم.حتی املای نوشتاری شما نشون از دنیای پیچیده ای داره که توش زندگی می کنی. شما مال دهه 70 و من دهه 60 که مثل یه قرن اختلاف می مونه. زمان ما خیلی زشت بود پسر 19 ساله یا دختر 17 ساله دوست جنس مخالف داشته باشه.الان دختر 17 ساله رابطه ی جنسی داره. نظر خاصی ندارم نمی تونم بهت پیشنهادی بدم. فقط فکر میکنم ما داریم به کجاها میریم.ارزشها از دست رفتس.

تصویر yosef
نویسنده yosef در

برترین بی نیازی و دارایی نا امیدی است ،از آنچه در دست مردم است .

تصویر saeed83
نویسنده saeed83 در

با اینهمه شک الکی و بیهوده که در ذهن دارید بهتر است هیچگاه ازدواج نکنید چون شما اشتباهات خود را نمیبینید و فقط انتظار ایده آل ترین ها را برای خود دارید. شک بدترین چیز است.

تصویر مجید
نویسنده مجید در

سلام..خیلی خوب نوشتید..ممنون...نظر من اینه شما زیاده روی کردید..ببینید هیچ ادمی معصوم نیست..حضرت علی میگه شک زیاد باعث خرابی طرف میشه..شما نباید این شکها رو ادامهبدید.اگر ترکش سخته از دکتر کمک بگیرید...برادرم ازدواج برای رفع تنهایی نیست..اما شما با خانوادتون صحبت کنید..برید خواستگاری...دختر رو اسیرر نکنید..خیلی گناهه..اگر از مشاور کمک بگیرید..بهتره
در هرصورت عجله نکنید..

تصویر یه عاشق واقعی

دوستانی که نظر میدن دقت داشته باشن که سرزنش نکنن !!!!

امام صادق سلام الله عليه : مَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّى يَركَبَهُ
كسى كه مؤمنى را براى گناهى سرزنش كند، نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود ميزان الحكمة: ح 14854

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام علیکم...

بله کاملا درسته سرزنش کردن مــــــــــــــــــومن کاردرستی نیست ...

ببخشیداما من که جرات نکردم سوالو بخونم به همون تیترش

اکتفا می کنم ومی گم باید به کسایی که این مطلب رو هم میخونن یه کم حق بدیم ناراحت وغضبناک بشن...فک نکنم

بااین فناوری اطلاعات جوونی وجودداشته باشه که نفهمه این کارا حرامه ونباید انجام بشه ....یه کم ناراحت شدن ازاین 

دست کارای شنیع لازمه ی هرمومنی هست...

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

دوستان خدا آنانند که هنگامیکه مشاهده کنند،

حرامهای پروردگار را مردم حلال می شمارند،

مانند پلنگ زخم خورده غضبناک شوند...

موفق باشید...

تصویر یه عاشق واقعی

قال رسول الله : گناه برای غیرگنهکار هم شوم است : 

اگر بر او عیب گیرد ( به همان ) مبتلی شو ، اگر او را غیبت کند گناه کرده ، و اگر به گناه رضایت دهد در آن شریک شده است 

افردوس ج2 صفحه 249 

تصویر یه عاشق واقعی

بحث دانستن یا ندانستن حرام نیست !!!!! بحث اینه که سرزنش نشه ..... 

منظور از غصبناک شدن این نیست که اگه کسی رو دیدیم گناه میکنه بهش تندی کنیم یا عصبانیتمون رو سرش خالی کنیم ... بحث اینه که از درون ناراحت بشیم .... وبرای عکس العمل بیرونی در مقابل اون گناه باید یا امر به معروف و نهی از منکر انجام بشه یا اینکه رفتاری نشه که اون فرد گستاخ تر به عملش ادامه بده و راهنمایی و کمکش کنیم 

نه اینکه به جای همه این کارا تحقیر و سرزنش بشه !

موفق باشید 

تصویر hooman2000
نویسنده hooman2000 در

سلام

واقعا متاسفم برای آدمهای این دوره و زمونه ک با علم و اگاهی گناه و اشتباه میکنن بعدشم دنبال راه چاره میگردن ک اشتباهشون رو ب قول معروف ماست مالی کنن.خب عزیز من این ک نشد رسم مسلمانی..........

ولی خب حالا دیگه کاریه ک شده و مسلما باید تاوانشم پس بدید. چ پسر و چ دختر چون هردو گناه کارید و مرتکب خطا و اشتباه شدید

توصیه من اینه ک قید این دخترو بزن و سعی کن ب هرطریقی شده فراموشش کنی چون ب قول خودت از لحاظ فرهنگی و اعتقادی باهم متفاوت هستید. چون هم خودت و هم خانوادت مذهبی هستید و تو رو ب عنوان ی پسر مودب و مذهبی میشناسن ولی درمقابل اون دختر و خانواده اش اینطور نیستن چرا که وقتی ستون خانواده ک مادر باشه از رابطه دخترش با پسرا خبر داره و عین خیالشم نیس پس دیگه باید تا اخرش خوند ک قراره دراینده چ اتفاقی بیوفته wink

و معلومه ک تربیت این خانواده از ریشه مشکل داره و یا شایدم بخاطر فرهنگ غرب زدشونه ک این گونه روابط رو خیلی عادی و ب نوعی با کلاسی میدونن. پس دوست خوبم ک سن زیادی هم نداری و این کارهارو از رو ی نا اگاهی انجام دادی از اینجور رابطه ها بترس چرا ک شیطان همیشه ب دنبال جوونایی مثل توست ک از داخل مسجد ب اتاق های خواب ببره و بعدشم.........{-114-} چون اگه بخای ادامه هم بدی فکرنمیکنم ب این زودیا بتونی باهاش ازدواج کنی و البته معلومم نیس ک با این وضعیت و شکهایی ک بهش داری اخرش بهم برسید وادامه رابطه فقط باعث گناه بیشتر و خورد شدن احساسات دو طرف میشه

پس اولا سعی کن تا جایی ک میتونی بهش بی محلی کن و با اوردن بهونه های مختلف ب دیدنش نرو چون دیدن و ارتباط مستقیم تاثیر زیادی تو احساس ادما و مخصوصا دخترا داره . پس تا جایی ک میتونی ب دیدنش نرو و ارتباطت رو روز ب روز کمتر کن و اخرش هم با ی دعوای ساختگی از هم جدا شین چون واقعا ب درد هم نمیخورید

وبعدشم توبه و استغفار کن و دیگه دنبال اینجور کارا نرو و بچسب ب درس و زندگیت. فکر بعدشم ک چی میشه رو نکن (چون هیچ مشکلی ب اندازه ای ک خودشو بزرگ نشون میده واقعا بزرگ نیس ) وبعد از مدتی فراموش میشه .البته سخت هست ولی غیر ممکن نیسwink

موفق و پیروز باشی{-35-}

تصویر mohammad6258

سلام وقت بخیر

جواب کامن زیری جواب شما هم هس داداشم

ولی من اینو نمیخوام برم تو اوج گناه

میترسم از عذابش از قیامت

ولی شما خودتو بذار جای من.

اخ داداشم ما تو شهرمون جای واسه دیدن هم نداریم کافی 1نفر از دوستان منو ببینه همه اطرفیان  و هم مدرسه های

منو مومن میدوند،که توی همه فعالیت ها مذهبی من صف اول مدرسه و جاهای دیگه بودم.

تنها جایی که میتونیم همو ببنیم خونه اوناس.

از خدای خودمو دور شدم چرا دروغ بگم،همش درگیر این دخترم......

کمک میخوام دوس ندارم بیشتر این تو این مجلاب فرو بردم

دل کند ازش سخته میخوامش ،اونطوری هم شما فک میکنی نیس مامانش از اطراف رشت واسه همین اینطوریه،ولی

باباش نه هم روستایی خودمونه از این باغیرتاس

کمکم کنید یک رابطه پاک و سالم داشته باشم

 

 

تصویر hooman2000
نویسنده hooman2000 در

سلام اقا محمد

من تقریبا هرچیزی ک میدونستم رو گفتم و بازم میگم ک این دختر ب درد تو نمیخوره چون از لحاظ فرهنگی واعتقادی باهم تفاوت دارید و از اون بدترهم بهش شک زیادی داری و این شک نسبت ب گذشته اون دختر دراینده داغونت میکنه و باعث خراب شدن زندگیتون میشه

واز یه طرفم چون اون دختر از مادرش تربیت گرفته واعتقاداتش و افکارش مثل مادرشه و اینجور روابط رو خیلی عادی میدونه پس تظمینی نیس ک همین بلا فردا سر بچه های خودتم نیادwink

موفق و پیروز باشی
 

تصویر dokhtar1364

آخه پسر خوب این چه طرز تفکرو صحبت کردنه؟

بهتره الان ازدواج نکنی. تو هیچ جوره نه این دختر خانوم و نه خانوادشو قبول نداری. فقط میگی دوستش داری که مطمینم اونم زودگذره و از یادت میره.

زندگی تفکر میخواد، زندگی یکی شدن احتیاج داره. وقتی به طرفت شک داشته باشی چه جوری میخوای بشه همراه زندگیت؟

بعدشم اینقدر راحت و بی پروا راجع به قومیت آدمها اظهار نظر و بی احترامی نکن. انسانهای شریفی توی خطه شمال کشور زندگی می کنن.

از طرز صحبت و نوشته هات و قضاوت هات مشخصه که هنوز به بلوغ فکری نرسیدی. صبر کن کمی بزرگتر بشی اونوقت دنیا رو یک جوره دیگه میبینی.

یکی از بدترین خصلت های بعضی از ایرانی ها نسبت دادن های بی روا و القاب زشت به بقیه قومیت هاست.
 

تصویر khorshid
نویسنده khorshid در

سلام
به نظر من شمام کم مقصر نیستید،شما به گفته ی خودتون مومن و مسجدی هستید پس چطور رفتین خونه شون و بدتر از اون رفتی تو اتاقش،اگه واقعا نیتت خیره باید اول موضوع رو با خانواده ات در میان می گذاشتی . پس مومن ظاهری هستی.فعلا به درست فکر کن .به نظر من قید این دخترم بزن ،شما الان به خاطر عاشقی کر و کوری پس عجولانه و از روی احساسات همچین تصمیم بزرگی رو نگیر حرف ی عمر زندگیه.ان شاالله بهترین تصمیم رو بگیری و خوشبخت بشی.

تصویر mohammad6258

سلام وقت بخیر

آبجی گلم مومن طاهری نبودم،من ادمی بودم شبا 2ساعت با خد بخاطر کارهای نکردم گریه میکردمو درد و دل که خدا منو

ببخشه قبل این ماجرا........

من ادمی هستم که دارم تو مجلاب گناه غرق میشم خوب؟ ، باید یک  نفر دستمو بگیره ،چطوریش و کی شو نمیدونم

وگرنه من این نبودم.......

از خدا هم خاستم هیچ وقت این نباشم،اتفاقات الان داره میفته واسه هر پسر لاشی ببخشد از این واژه استفاده کردم

-که اینکارست فقط یک رویاس،که مامان طرف بدون بذاره بیام خونشون و و و و .........

چه برسه بمن که با کسی دوس نبودم.

ببخشید ولی باهت درمورد خودم اصلا موافق نیستم

تصویر نیمااا

برو دنبال درست ، برو محمد جان ، این فکرا و این رابطه ها رو هم از سرت بنداز دور ، آخر عاقبت نداره . بچسپ به زندگیت و خونوادت این دخترم برای تو زن نمیشه . انشالاه درست تموم که شد سربازیتم که رفتی بعدش به اتفاق خانواده اقدام کن روزهای خوشی در انتظارت خواهد بود . روزت خوش

تصویر amir_mahdi
نویسنده amir_mahdi در

حالا فریاد های وا اسلاماآآآ گفتن شروع میشه .....

 

ی پسر که تازه دوره نوجونیو سپری کرده وارد جونی شده خبطی انجام داده اونم از کجا باید بفهمه کارش اشتباهه؟؟؟

معلماش باید در این باره باهاش حرف میزدن که نزدن ، صدا سیما که اونم تکلیفش معلومه ، خانواده که متاسفانه بچه ها رو تو این سن اونطوری که باید و شاید درک نمیکنن ، روحانی مسجد محل  اون بنده خدا هم  مشغول ذکرای مستحب بعد نمازشه ، خودش ؟؟ تا اومده بفهمه دنیا دس کیه ی غولی به نام کنکور اومده جلوش .........

این بنده خدا گناهش انقدا هم که فکر میکنید زیاد نیست ....

و حالا خطاب به شما سوال کننده:

ببین داداش گلم شما تازه اول رااهی شخصیتت شکل نگرفته و همین طور اون خانم و ممکن هر روز ی جوری با ی روحیه باشی پس ازدواجت الان بدون داشتن اطلاعات درباره ازدواج اشتباه پس اول فکر ازدواج و از سرت بیرون کن و مطمئن باش این خانم مورد بهتر تو گیرش بیاد به خاطر مشکلاتی زیادی که سر راه تو هست واسه رسیدن بهش جواب بله رو میگه

نکته دوم اینکه تا نرسیدی ته خط بیوفتی تو دره ای که خودت واسه خودت درست میکنی ی راهنما بزن ، کنار واسا منطقی فکر کن اگه دیدی میارزه یا علی استارت بزن تا تهش برو و پای همه اتفاقاش واسا اگر دیدی نه برگرد تا دیر نشده ، آخر همه جاده خاکی ها بن بسته داداشم زدی خاکی به خاطر همین داری گاز میدی و گرد خاک نمیزاره پشت و ببینی :)

اگر میخوای خودت تجربه نکنی که کارت اشتباهه حرف دوستان و گوش بده ی تصمیم منطقی با چاشنی اجساس بگیر

یاعلی

تصویر هانا
نویسنده هانا در

واقعا معلوم نیست این کار اشتباهه؟؟؟دیگه باید چجوری بگن؟توی قرآن خیلی واضح نوشته با زنان پنهانی دوست نشید با نامحرم خلوت نکنید خودتونو حفظ کنید صبر کنید و خیلی از چیزای دیگه اصلا نمیشه بگی کسی نمیدونه این آقا و هر پسره مسلمونه ایرانی اگر اینکارارو میکنه با علم کامل اینکارو میکنه و مسئوله در برابره دختره طرف مقابلش همونطور که تو قران گفته زن ها امانت هستند ...با این همه اشتباهه نسل امروز واقعا خدابه داد نسله بعدی برسه 

تصویر amir_mahdi
نویسنده amir_mahdi در

اگر اینطوریه که ما نباید اصلا خلاف کار داشته باشیم ، اختلاس نباید بشه ، دزدی نباشه ، دروغ نباشه....

میشه مدینه فاضله همه میدونن کار درست و اشتباه چیه ولی تو عمل میمونن توش مگه کسی که سیگار میکشه نمیدونه سیگار ضرر داره ؟؟

بعد عملی فعله که باید طرف و متوجه اشتباهش کنی ...

نگران نسل بعدی نباشید هر کسی راه خودش و پیدا میکنه ...

تصویر هانا
نویسنده هانا در

اگر هر کس براش مهم باشه قوانین اسلام آره میشه مدینه فاضله ..منظوره من با اون شخصی بود که گفتن یه پسر تو این سن نمیدونه این کار اشتباهه در صورتی که ارتباط با نامحرم همه جا به طوره واضح گفتن که اشتباهه ولی همه چی قابل جبرانه 

تصویر amir_mahdi
نویسنده amir_mahdi در

منظور بنده این بود که طرف از عاقبت کار و نمیدونه واگر عاقبتش و میدونست این کارو انجام نمیداد و الانم اون فکر میکنه زیاد گناهی نکرده چون واسه ازدواج طرف و میخواد

 

پس چ خوبه از عاقبت کار باهاش صحبت بشه تا اینکه هی گفته بشه ای چ وعضیه چرا ایکارو کردی نباید میکردی و ....

و ی صحبت دیگه

جامعه ما واسه ی همچین ادمایی چیکار کرده که به اینجا نرسن ؟؟

شما بگید ؟ حالا اگر میخواید بگید چون قران گفته پس تمام،  کسی قبول نمیکنه ، دین ما دین تعقله،شما باید ی حکمی که تو اسلام هست و با توجه به شرایط زمان ، مثلا تو این دوره که در ناتو فرهنگی هستیم هزاران هزار شبکه تلویزیونی ، تولیدات صنعتی و...  میخوان فقط با استدلال خودشون ثابت کنن که احکام اسلام الکیه نمیتونید با ی  جمله که چون تو قرآن اومده طرف و قانع کنید .

تصویر haserat
نویسنده haserat در

بیا! اونوقت هی بمن میگن چرا بدبینی؟! طرف هر کار دلش خواسته کرده بعد میاد رو دختر مردم عیب میذاره تازه بخودشم میگه مومن و مسجدی. ادم چهارتا پسر این شکلی ببینه دیگه کلا قید ازدواجو میزنه. دختر تا اخر عمر مجرد بمونه بهتر از ازدواج با چنین پسراییه

تصویر آقا مهدی .

جالبه واقعا ،دخترى که پسرو مىبره تو اتاق خودشو رو تخت خودش روش نباىد عىب گذاشت؟!!!
دىگه قبح همه چى رىخته
ىه زمانى اىن چىزا تابو بود

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

با سلام

اشتباه ایشون منافاتی با مسجدی بودنش نداره وی ظاهرا اصلا متوجه گناهش نیست لذا با یک گناه نمی تونید شخص را بی ایمان تلقی کنید باید وی را بیدار کنیم ان وقت اگر باز دنبال گناه برود ضعف ایمانش ثابت می گردد.

تصویر مهسا1
نویسنده مهسا1 در

ما به کجا داریم میریم!!!!!!!!!!!surprisesurprisesurprise

تصویر هانا
نویسنده هانا در

این رابطه فایده نداره ولی واقعا حیف اون دختر که با کارای شما و دوسته قبلیش داغون شد واقعا مسئولید برا همه ناراحتی هایی که تا آخره عمرش داره

تصویر هانا
نویسنده هانا در

کمکش کن سعی کن کاری کنی که حداقل بتونه به زندگی عادی برگرده الان با این وضع ولش کنی نابودش میکنی سعی کن بهش بفهمونی هر کاری کرده میتونه برگرده ولی بهتره با کسی زندگی کنه که نسبت بهش بدبین نیست اینجوری اون احترامیو که لیاقتشو داره بهش میده ....خودتونم توبه کنید بدجوری زدید تو جاده خاکی با این همه تعریفی که از خودتون کردید این همه تلاشی که داشتید 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

والله ما تا قبل از تنظیم خانواده فکر می کردیم

بچه را خدا میدهsmiley

اینا دیگه کین

تصویر یه عاشق واقعی

سلام 

سوالا دیگه خیلی صحنه دار و خفن شده .... cheeky

به نظرم کنار تیتر سوالا بزنید +18 که اگه کسی نخواست نخونه !!!!!!!!!

بسیار ممنون 

تصویر farnaz
نویسنده farnaz در

جالبه کارای خودت و نمیبینی فقط به کارای اون شک میکنیenlightened

تصویر یه عاشق واقعی

من کارای خودمو نمیبینم و فقط به کارای اون شک میکنم ؟؟ indecision

اخه من چه گناهی کردم مگه ؟؟sad

تصویر آقا حمید

توجه کردی همه بهت اعتراض دارن؟laugh

تصویر یه عاشق واقعی

توجه کردی همیشه میخوای خودتو وارد هر ماجرایی کنی

و توجه کردی که این خانم جواب سوال کننده رو داد و من به شوخی اینجوری نوشتم ؟ cheeky

کلا توجه کن برادر من ... توجه هم خوب چیزیه ...cheeky

تصویر آقا حمید

من قبلا توجه کردم که تو شکست عشقی خوردی و حال مساعدی نداری

یاد آهنگ تتلو افتادم که میگه بذار تو حال خودش باشه

باشه عزیزم

تو حال خودت باشlaugh

در ضمن طبق گفته خودت اینجا تحت مالکیت کسی نیست و هر کسی آزاده برای نظر دادن (حرف خودتو که دیگه نمیتونی منکر بشیwink)

تصویر یه عاشق واقعی

عزیزم حال نا مساعد من از مساعدترین لحظات تو بهتره ...cheeky

تو همون کسی نیستی که اینجا فحش ناموسی به من و خونوادم دادی ؟؟؟!!!cheeky

خب بجای اینکه بیای منو به وادی نقد که چه عرض کنم بیای و توهین و جسارت کنی برو خودتو و اخلاقتو عوض کن .... 

در ضمن کسی اینجا شکست عشقی نخورده .... میگن کافر همه را به کیش خود پندارد فدات شم ... پس ابروی خودتو اینجا نبر ... 

بنده نه شکست عشقی خوردم نه مشکلی دارم ، 

بجای اهنگ های نامناسب تتلو و این ادمها برس به زندگیت ...

بجای اینکه تو نظرات همش تشویق کنی مردم رو به طلاق ، برو یه خورده هم درس زندگی بیاموز عزیزم !

موفق باشی 

تصویر آقا حمید

الان که فکرشو میکنم میبینم دختره حق داره جواب منفی بهت بدهsmiley

صفحه‌ها