عشق یا سراب های عاشقی در فضای مجازی

07:11 - 1400/11/04

دختر ۱۹ ساله ای ام که حدود ۴ ماهه خریت کردم عاشق شدم. عشق دیگه برام  مفهومی ندارد، ازدواج، همسر، فرزند دار شدن، انگار از همه شون بدم میاد. چرا البته، اون حس تمایل به جنس مخالف هنوز تو وجودم هست، اما دیگه تمایلی به ازدواج ندارم
۴ ماهه عاشق شدم، طوریکه میتونم بگم تا به حال از هیچ پسری به این شدت خوشم نیومده بود. بلاخره خواستگار زیاد داشتم.کسی که عاشقش شدم خواستگارم نیست، مدتی ارتباط لطیف مجازی داشتیم. بلافاصله بعد از اینکه فهمید من واقعا عاشق شدم و حرف های اون رو واقعا پذیرفتم و اون رو دوست دارم، با من سرد شد. از نظر من همچین پسر هایی واقعا احمق هستن. چطور میشه به پسری بگی دوست دارم و با شرایط تو موافقم، اما اون پست بزنه؟! حماقت تا کجا؟! همون بهتر زن هایی نصیبشون بشه که مثل گاو آنها را بدوشن و بعد از شش هفت سال هم طلاق بگیرن و تا آخر عمر در بدهی مهریه گیر کنن.
به معشوق خودم حق میدم که پسم بزنه...قبلاً نامزد داشت، یا ظاهراً ارتباط آشنایی با کسی داشته که تقریبا نزدیک به ازدواج بودن، اما دختر دست آخر شخص دیگری رو انتخاب می‌کنهرو معشوق من الان حدود یک ساله که غصه داره. اوضاع مساعد و جالبی نداره، مثل دستگاه کامپیوتری شده و حتی کارهایش از قبیل نماز و هیئت و رفاقت با دوستان را از روی عادت انجام میده.اگر علت اینکه معشوقم من رو برای ازدواج پس میزنه، جز این بود، نه تنها چند حرف بد که لیاقتش رو داشت نثارش میکردم، بلکه تلافی هم میکردم و کاری میکردم هیچ وقت یادش نره من اون رو نفرین کردم و این نفرین روزی یقه اش رو میگیره.
بله، علت اینکه معشوقم، تمایلی به ازدواج با من نداره، و همچنین با هیچ دختری، شکست عشقی  هست که قبلا داشته.
تلاش های مدبرانه من جواب نمیده،او تمایلی به ازدواج با من نداره، به من می‌گه علاقه ام اون رو اذیت می‌کنه.
دوست ندارم ناراحتش کنم
اذیتش کنم که از گذشته ناراحت تر بشه. اگر دوست داشتن و ابراز علاقه صادقانه من او را اذیت میکنه، ازش دل میکنم....... ولی نمیتونم با حال بد رهاش کنم.
با یک متخصص حرف زدم گفت باید به یک مشاور مراجع کنه تا اوضاعی که به خاطر شکست عشقی داره درست شه.
میخواهم باهاش صحبت کنم که به مشاور مراجعه کنه،نمیدانم چه زمانی این رو بهش بگم، همین روزها؟ یا چند روز دیگه؟ یا یک زمان خاص؟
نمیدونم کی بهش بگم، راهنمایی ام کنید
در حال حاضر ازش دل کندم،
اما نمیتونم همینطور رهاش کنم
راهنمایی ام کنید چه زمان با او صحبت کنم
به جز این، دیگه کاری باهاش ندارم

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum  
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe

http://btid.org/node/198313

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 11 =
*****
تصویر توفیقی

عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی

از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.

 اینکه شما دوست دارید به دیگری کمک کنید و گره ای از مشکلات او را باز کنید کار ارزشمند و زیبایی است فقط در اینجا یک نکته ای وجود دارد که باید به آن توجه داشته باشید و اون نکته مفید بودن یا مفید نبودن کمک شما ست. آیا اینکه به آقا پسر بگید به مشاور مراجعه کند چیزی است که خود او متوجه مشکلش نیست و منتظر اعلام شماست؟ از طرف دیگه به نظرتون این مساله که دوست دارید بهش بگید به مشاور مراجعه کنه خود نشانه عدم دل کندن شما نیست؟

خب همانطور که توضیح دادید این رابطه سرانجامی نخواهد داشت.  و حتی اگر تمایلی به ازدواج با شما هم داشت چون هنوز از عشق قبلی به صورت کامل رهایی پیدا نکرده ازدواج او ازدواج پرخطر می بود.

بنابراین تصمیم بر اینکه بخواهید به او بگویید به مشاور مراجعه کند با خود شماست و ما به تصمیمتان احترام میگذاریم اما از نظر ما، علاقه به کمک کردن به او حکایت از وجود نوعی دلبستگی است بنابراین اگر این رابطه به ازدواج ختم نمیشود که تمام شواهد همین را نشان میدهد، به دور از هر گونه دلسوزی رابطه را کاملا قطع کنید و خود را قربانی ماجرا نکنید.

در ادامه اگر سوالی داشتید یا نیاز به راهنمایی بود درخدمتتان هستیم

موفق باشید