من دختر ۲۱ساله هستم که ۷ ساله به یه نفر علاقه دارم و این علاقه هم دو طرفه هست ولی ایشون به اجبار خانوادش با دختر خاله اش نامزد هست ولی عقد نکرده و هنوز هم از علاقه خودش به من پافشاری میکنه و از من میخواد منتظرش باشم و خاستگارام رو رد کنم..منم به خواست اون و میل خودم همه رو رد کردم از من میخواد صبر کنم تا اون هم از نامزدش جدا بشه
وقتی بهش میگم الان که دیر نشده بهش بگو نمیخوایش ...از اونجایی که نامزدش میدونه ما به هم علاقه داریم میگه نمیخوام وقتی بهش گفتم نمیخوامت اسم تو رو بیاره وسط...
----------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe
عشق یا عقلانیت در رد کردن خواستگارها
11:56 - 1400/03/19
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/169838
با سلام به شما کاربر محترم
وقتی 7 ساله با کسی در ارتباط هستید و هنوز قدم جدی برای بدست آوردن شما نکرده است، باید تأمل بیشتری در این زمینه بکنید! اگر واقعا بنا بود که ایشان در این زمینه جدیتی داشته باشد، در این 7 سال اقدام می کرد. از سویی دیگر؛ کسی که استقلالی در تصمیم گیری های خود ندارد، به نظرتان می تواند فردی باشد که در آینده به او تکیه بزنید؟
از طرفی هنوز هم ایشان هیچ وقت و زمانی را برای تعیین کردن وضعیت شما مشخص نکرده است! شما فکر می کنید تا چه زمانی باید این رویه را ادامه بدهید؟ چه تضمینی وجود دارد که ایشان از نامزدش جدا شود و با شما ازدواج کند؟ چه تضمینی وجود دارد که خانواده او با این وصلت شما موافقت کنند؟
به نظر می آید در این زمینه تحت تاثیر احساسات و عواطف خود قرار گرفتید و بیخودی خواستگاران خود را رد کردید. بهتر است واقع بین باشد و این رابطه بی سرانجام را بیش از این کشدار نکنید. لذا در اولین فرصت لازم است رابطه را تمام بکنید و اگر واقعا ایشان قصدش برای رسیدن به شما جدی باشد، تمام تلاشش را خواهد کرد تا تکلیف شما را مشخص کند ولی تا آن موقع هرگونه برقراری رابطه اشتباه است. از این رو مصمم و قاطع به او بگویید دیگر حاضر نیستید که این رویه نامشخص را ادامه بدهید و رابطه را کاملا قطع کنید. در آن صورت شک نکنید که اگر واقعا خواهان شما باشد، حتما تلاش خواهد تا شرایط را تغییر دهد، در غیر اینصورت اگر تلاشی انجام نداد یا تغییری در وضعیت صورت نگرفت، بی شک این 7 سال بیخودی وقت و انرژی خود را هدر داده‌اید.
موفق باشید.
سلام
عزیزم به خودت ظلم نکن، دوست من نکن این کار رو با خودت. دوست دارم با این پسر صحبت کنم ببینم هدفشون از ازدواج چیه اصلا؟ اصلا میدونه از زندگی چی میخواد؟ رفتن نامزد کردن بعد به تو عزیزم میگه خواستگارهات رو رد کن تا من بیام!! کی انشالله؟ وقتی تمام خواستگارهات رو از دست دادی و روح و روانت داغون شد؟ بعد اون آقا دارن به نامزدشون خیانت میکنن شما هم شدی شریک جرمش عزیزم. اگر صیغه محرمیت بین شون جاری شده باشه الان اونها زن و شوهر محسوب میشن، حالا از نوع موقت، پس فراموشش کن. کم کم ازش فاصله بگیر، چون یکدفع نمیشه. انشالله به آرزوهات برسی.
سلام.آخی چه پسر خوشکلی!!!به مامانش بگه برامنم بستنی بخرن!!!اخه تو عاشق چی این بپه ننه شدی؟!
مامانت بهت نگفت دختر عزیزم پاره ی تن من ۱۴ سالگی دوران کودکیته ؟؟ بهت نگفت طبق صندوق حمیت ار کودکان زیر ۱۸ سال کودک محسوب میشن و روابط عشقی عاطفی برای کودکان مضره؟؟میدونی در اینده برای هر یک ثانبه ار این کودکی به هدر رفتت تون گریه میکنی؟؟
خوب این به کنار . پسری که اختیارش دست خودش نیست واسه کی شوهر شده که واسه تو بشه؟؟
پسری که نمیدونه با خودش چند چنده. امروز تو رو میخاد، فردا یکیو نامزد میکنه، باز تو رو میخاد، اون ول نمیکنه
این واسه تو میشه شوهر؟؟ این میشه مرد که لایقت پدر شدن داره؟. میدونم بدت میاد ولی من این ادم لایق این نمیدونم که حتی کفشامو جفت کنه:)))
سلام بر شما کاربر محترم
عزیزم شما نفرمودید که این آقا چه مدت هست که نامزد کردند؟!
با توجه به اینکه شما از 14_15 سالگی با این آقا رابطه داشتید؛ 7 سال مدت کمی نیست. آیا از اول آشناییتون ایشون نامزد داشتند؟ اگر اینجوری هست که ورود شما به این رابطه کاملا اشتباه بوده ولو اینکه این آقا علاقه ای هم به نامزدشون نداشتند، شما نباید ورود میکردید و اجازه می دادید تکلیفشون رو با خودشون و ... روشن کنند.
و اگر هم در طول این 7 سال نامزد کرده؛ خب همانطوریکه آمادگی نامزد کردن دخترخاله اش رو داشته؛ میتونست به جای دختر خاله اش شما رو عقد کنه!
فرض کنیم علیرغم میل باطنیش ، به اصرار خانواده اش، دختر خاله اش رو نامزد کرده؛ خب این آقا شایستگی تأهل رو نداره و مردی که نتونه در عین احترام به خانواده از دخالت خانواده به مهمترین انتخابش جلوگیری کنه ؛ در زندگی هم از دخالتهای کوچک و بزرگ ایشان هیچ ممانعتی نمیکنه و فرد مناسبی برای ازدواج نیست. و ازدواج با چنین مردانی هرگز خالی از دردسر نیست. در ثانی کسی که به دختر خاله اش رحم نمیکنه که بهرحال فامیلش هست و ... باید ازش ترسید. حالا چه قصدش این باشه که با ایشون ازدواج کنه و شما رو بازی بده (چراکه الان داره بنوعی به نامزدش خیانت میکنه و یک دختر دیگر رو فریب میده اونم به مدت 7 سال) و چه قصدش این باشه که بالاخره نامزدیش رو بهم بزنه (چون هیچ ابایی از اسمی که روی دختر فامیل گذاشته و علاقه و رابطه ای که ایجاد کرده نداره!).
بنابراین رابطه شما یا از اول اشتباه بوده و یا از یکجایی به بعد باید قطع می شده و به اشتباه ادامه پیدا کرده!!!!
بخاطر اینکه 7 سال دلتون اسیر یک چنین موجودی بوده ؛ بهرحال دل کندن از ایشان برای شما قطعا آسان نیست و دلتون حالا حالاها گیر خواهد ماند و متأسفانه ایام سوگ در انتظار شماست. لذا علیرغم معتقداتم و صرفا به مصلحت سرکار خانم، پیشنهاد میکنم که یکماه دیگه به ایشان فرصت بدید که تکلیفش رو با زندگی خودش و شما روشن بکند و پس از یکماه رابطه تون رو به کل قطع کنید و هرکس به زندگی خودش بپردازد.
خواهش میکنم برای نجات از دلگرفتگی و دل شکستگی رابطه از دست رفته فورا هم به اولین خواستگارتون جواب مثبت ندید و اجازه بدید یک کم حزنتون کم بشه که عقلانی تر تصمیم بگیرید.
دخترم ؛ از ته دل براتون بهترین آینده و سعادتمندترین زندگی رو آرزو میکنم. آمین
عذر میخوام از صراحت لهجه.یقین بدانید توصیه ام به شما صرفا خیرخواهانه و مادرانه بود. بر نیتم ببخشایید.
یاعلی