غسل جمعه و نپوسیدن بدن

07:43 - 1400/03/27

سلام
در روایت هست که اگه هرکس چهل تا غسل جمعه کند بدنش در قبر نمی پوسد،سوال این است که نپوسیدن بدن بعد از مرگ چه سودی دارد؟

---------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe

http://btid.org/node/171804

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 10 =
*****
تصویر عبد آبق

سلام. ممنون از سوال شما

یکی از عقائد مهمی که پیامبران الهی پس از بیان مساله توحید بیان می‌کردند، بحث معاد است. معاد در لغت به معنای بازگشتن است و در اصطلاح اشاره به زمانی دارد که تمام موجودات روز قیامت در محضر خداوند قرار گرفته و پرونده آنها مورد بررسی قرار می‌گیرد. فعلا سخن در تفصیل رویدادهای معاد نیست.

از آنجا که معاد مربوط به آینده می‌باشد، یک مساله غیبی محسوب می‌شود. در واقع پیامبران ادعایی را بیان می‌کردند که در آینده واقع می‌شد بنابراین لازم بود این ادعای خود را با دلائل صحیح و قانع کننده برای مردم اثبات کنند. در قرآن به این مطلب به خوبی اشاره شده است. خداوند در قرآن کریم به روشهای مختلف حقانیت معاد را برای مردم توضیح داده است.

از جمله دلائل برای حقانیت معاد، وقوع پدیده‌هایی است که انسان هر روز با آن سر و کار دارد. از جمله، روئیدن گیاهان از زمینهای خشک و بی آب و علف.[1] سبز شدن گیاهان در روزهای گرم پس از آنکه در روزهای سرد به حالت مردگی قرار داشتند.[2]

حتی خداوند به پیامبرانش نیز معاد را اثبات کرد. خدا به حضرت ابراهیم دستور داد که 4 پرنده را سر ببرد و آنها را با کیفیت خاص در دوردست قرار داده و سپس آنها را صدا بزند. پرنده‌ها با اذن خدا زنده شده و به سوی ایشان آمدند. با این عمل حضرت ابراهیم به مساله معاد مطمئن شد.[3]

خداوند در قرآن به یکی دیگر از پیامبران اشاره دارد که از مساله زنده شدن مردگان پس از مرگ سوال داشت. در این جریان، خداوند او را صد سال میراند و پس از آنکه بیدار شد، متوجه طولانی بودن این مدت نشد اما دید که خداوند چگونه حیوان چهارپای او را که پوسیده شده بود، دوباره به حالت اول بازگرداند.[4]

با این مقدمه بخشی از سوال شما پاسخ داده می‌شود. پوسیدن نشدن بدن مردگان چه اهمیتی دارد؟

پاسخ: روند طبیعی در این دنیا آن است که اشیاء پس از آنکه تاریخ مصرفشان تمام شد، حالت پوسیدگی و نابودی به خود می‌گیرند مخصوصا اجزائی مثل گوشت و خون. در انسان معمولا حدود 30 سال طول می‌کشد که جسد کاملا متلاشی شده و به خاک تبدیل شود. اما وقتی پس از مدتها یک جسد سالم پیدا می‌شود، نشان دهنده قدرتی ما فوق قوانین طبیعی است که هر چه که بخواهد می‌تواند انجام دهد.

همچنین کسانی هستند که در حقانیت افراد بزرگ و عالمان و دانشمندان تشکیک می‌کنند و آنها را قبول ندارند. پیدا شدن جسد سالم آنها می‌توانست یکی از شواهد معتبر برای حق بودن افعال و سخنان آنان باشد. برای نمونه در بازسازی قبرستان‌های شهر ری،‌ جسد شیخ صدوق، در قبرستان باغ فولاد اصفهان، جسد علامه مجلسی، و در قبرستان بغداد در عراق، جسد مرحوم کلینی صاحب کتاب کافی، سالم دیده شد و این یک تایید الهی برای آنها شمرده می‌شود.[5]

بخش دیگر از سوال شما در مورد غسل جمعه است. در این مورد نیز باید بگویم روایتی در این مورد در منابع معتبر حدیثی وجود ندارد و فقط یک نقل مشهور است. اما به هر حال، روایات فراوانی در استحباب موکد این عمل وجود دارد. ان شاءالله که عامل به دستورات باشیم.

پی نوشت:
[1]. أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ. یعنی آيا نديدند كه ما آب را بسوى زمينهاى خشك مى‏رانيم و بوسيله آن زراعتهايى مى‏رويانيم كه هم چهارپايانشان از آن مى‏خورند و هم خودشان تغذيه مى‏كنند؛ آيا نمى بينند؟! سجده/27.
[2]. وَ هُوَ الَّذي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى‏ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ. یعنی او كسى است كه بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش (باران) رحمتش مى‏فرستد؛ تا ابرهاى سنگين‏بار را (بر دوش) كشند؛ (سپس) ما آنها را به سوى زمينهاى مرده مى‏فرستيم؛ و به وسيله آنها، آب (حياتبخش) را نازل مى‏كنيم؛ و با آن، از هر گونه ميوه‏اى (از خاك تيره) بيرون مى‏آوريم؛ اين گونه (كه زمينهاى مرده را زنده كرديم،) مردگان را (نيز در قيامت) زنده مى‏كنيم، شايد (با توجه به اين مثال) متذكّر شويد! اعراف/57.
[3]. وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ أَرِني‏ كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبي‏ قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ. بقره/260.
[4]. أَوْ كَالَّذي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيي‏ هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ. بقره/ 259.
[5]. برای مطالعه بیشتر، ر.ک: اجساد جاویدان، علی اکبر مهدی پور.