فرار از ازدواج و ناامیدی نسبت به آینده بخاطر خودارضایی

21:03 - 1397/06/24

سلام

من یه جوون ۲۱ سالم که متاسفانه نزدیک ۵ ساله درگیر مشکل خودارضایی شدم. از اول از حرمت این عمل آگاه شدم ولی از عوارض این کار آگاهی نداشتم و متاسفانه به اکثریت عوارضش بعد ۵ سال مبتلا شدم و زندگی تبدیل به جهنم شد. دیگه هیچ امیدی نسبت به آینده ندارم. با اینکه نزدیک ۱۱ ماهه دارم تلاش میکنم که از شر این عمل نکبتی خلاص بشم و الان که دارم این متن رو مینویسم تو روز ۲۸ از ترک این کار کثیف هستم. همینجوری که پیداس من با ترک این عمل مشکلی ندارم و انقدر اراده دارم که بزارم کنار ولی متاسفانه زندگیم دچار تبعات خیلی منفی این عمل شده و دیگه هیچ انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم. برای فرار از تبعات جنسیش به کل قید ازدواج رو زدم و دارم از همین سن تمرین میکنم که تنهایی زندگی کنم و هیچ تلاشی برای ازدواج نمیکنم چون فکر میکنم ازدواج برای یه پست تر از حیوونی از من چیزی به جز زجر نداره و هیچ وقت دلم نمیخواد با ازدواج کردن حق دختری رو ضایع بکنم. به خاطر این کار خیلی چیزا رو از دست دادم از جمله آینده تحصیلی و آینده شغلیم.ای کاش خودکشی حرام نبود تا بتونم هر چه زودتر خودمو از شر این زندگی خلاص کنم. دیگه نفس کشییدن خیلی برام مشکل شده. به هر طرف نگاه میکنم اثرات این کار نکبتی رو تو زندگیم میبینم. دیگه خسته شدم خسته. دیگه نمیدونم باید چی کار کنم. امیدوارم شما بتونین بهم کمک کنین. 

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/137021

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 3 =
*****
تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

اینقدر یه طرفه به قاضی نرید هستن دحتر خانم هایی که خوب بودن و سالم بودن طرف مظرحه براشون
خود حتر هم میتونه کار کنه زندگی رو بسازن
ولی افسوس که مردایی که سنشون به ما بخوره و خوب اشه ازدواج کردن اونایی هم که موندن یا بیمار روانی دارن یا زن باز هستن و.... هر چه قدر هم توی سن پایین اسون بگیری و نشه جی؟

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

من منکر این نیستم که خیلی از دختر خانمای مجرد و سن بالا واقعا خانمای خیلی خوبی بودن و خوب تحت یه سری شرایط نتونستن ازدواج کنن ولی این رو هم نمیشه نادیده گرفت که تلاش خود این خانما برلی مزدوج شدن چقدر بوده. دختری که یکسره کز کرده گوش خونه و هیچ تعامل اجتماعی نداره و اصلا دیده نمیشه خوب چجوری انتظار که راه به راه براش خواستگار بیاد. در نتیجه تعداد خواستگارا محدود میشه و احتمال اینکه اون کیس مورد نظر خانما بیاد سراغشون کم میشه و همین میشه که سنشون برای ازدواج میره. از طرفی هم خانما باید اینو در نظر داشته باشن که آقایون معمولا دنبال دخترای کوچکتر از خودشون میرن( اگه اشتباه نکن تو اسلام به اختلاف سنی ۳ تا ۷ سال اشاره شده) و کمتر سراغ هم سن خودشون هستن و اینم یکی از مسائلی هست که باید در نظر بگیرن.

از آسون گرفتن صحبت کردین. خیلی دوست دارم بدونم منظور شما از آسون گرفتن چیه؟؟؟ حداقل انتظارتون از یه پسر چیه دقیقا؟؟؟ دوست دارین اونی که قرار همسرتون بشه چه ویژگی هایی داشته باشه؟؟؟؟؟ 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

از نظر روانی سالم باشه
اجازه کار رو به همسرش بده
اجازه ادامه تحصیل
تنبل نباشه و تلاش کنه
وفادار باشه و توجهش به من باشه
تعهد عشق سلامت روانی ....این سه تارو داشت برید جتی اگر طرف نتونست یه سرویس 20 تومنی بخره و یه ساده گرفت.مهم نیس واقعا براتون مهم نباشه
ولی خب اگر ادم بود که سواستفاده میکنه و هی میخواد هیچی نخره این یعنی از نظر روانی سالم نیس چون درک نداره قناعت همسرش رو در ابتدای کار درک کنه
معیارای من این بود و هست ولی خب دیگه ما به فکر ازدواج نیستیم.به دختر خانم ها میگم اگر دیدید پسر سالم هست از نظر روانی سخت نگیرید..

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

چه خبره ، سرویس 20 تومنی!! روی هرچی قناعت حسابی سفید شد! اصلا برا چی باید یه همچین هزینه ای پسر انجام بده؟؟ خب صیغه کنه هم نیاز خودش رفع میشه و هم طرف مقابلش و تازه  شرف داره به اینهمه هزینه های عجیب که سرویس 20 تومنی یکیشه! دیگه قیمت سکه و مهریه و هزینه نامزدی و عروسی و..... بماند! اینهمه جون بکنی کار کنی آخرش همه رو دو دستی بدی بره! نمیدونم حماقت دیگه چطور میخواد معنی بشه... البته آخرش همین دخترا ضرر میکنن گوش فلک رو کر میکنن شوهر نیست ،پسرا بی عرضه هستند و... نه خیر دنیا عوض شده و دیگه شوالیه سفید برا نوکری شماها نمیاد!

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

خخخخ چه عصبانی
خبر از قیمت طلا نداری شما
برو یه سر بزن میفهمی

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

خبر دارم، اما چه دلیلی داره اینقدر گرون بخری؟ 

جواب گرونی نخریدنه نه مثل بعضی احتکار و خرید بیشتر، البته قبول دارم که کجای این جامعه به اسلام عمل میشه که الان بخوان به ساده زیستی و قناعت و زندگی سالم و حلال و بدور از هرگونه حرام عمل کنند. 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

اره میگیم باید ازدواج کنی

بیچاره خیلی از دخترها

از خداشونه شوهر داشته باشند

حتی اگه وضعیت طرف بدتر از تو باشه laugh

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

اون خانمای محترم از خر شیطون بیان پایین و حاضر باشن زندگی رو از صفر شروع کنن و سختی بکشن مطمئن باشن خیلی بهتر از من نصیبشون میشه. 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

میخواند

اما دیگه نمیتونند

سنشون رفته بالا

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

خوب یکی از مشکلاشون همین ناامیدی هست. حالا چون نتونستن تو جوونیشون ازدواج کنن دیگه باید به کل قیدش رو بزنن؟؟؟؟ بگن مثلا چون ۲۰ سالگی شوهر نکردیم دیگه کسی سمتمون نمیاد؟؟؟؟ باید طرز فکرشون نسبت به ازدواج عوض بشه. باید ببینن چه رفتار اشتباهی داشتن که تا این سن مجرد موندن. باید ریشه یابی کنن. کم نیستن خانمایی که تو سن ۳۵ سالگی به بالا ازدواج کردن و خداروشکر زندگی خیلی خوبی هم دارن. ولی اینو بدونین با یه جا نشستن و همش آیه ی یاس خوندن کاری درسته نمیشه. باید به فکر راه حل باشن. مثلا چه عیبی داره ‌که دختر خانم به دوستا و آشناها بسپره که اگه یه موقع یه پسر خوبی به تورشون خورد بهشون معرفی کنن. آدم باید واسه چیزایی که دوست داره و واقعا از ته دل خوشحالش میکنه تلاش کنه و غرور بی جا رو بزاره کنار.

تصویر هدایت
نویسنده هدایت در

سلام 

توصیه ها روکارشناس محترم و بقیه دوستان کردند و راه حل دادند من دیگه وارد این بحث نمیشم.

چیزی که میخوام بگم اینه که شما اینجا مشکلتون رو مطرح کردید و آخرش درخواست کمک کردید.

خب دوست عزیز وقتی راه حل ارائه شده و مصادیق آوردن و متقن صحبت شده دلیل پافشاری بر موضع خودتون چیه پس؟

بعد ازنظر ها فرمودید ممنون از کمکتون و راهنماییتون بعدش دوباره میرید سر خونه اول،مشاوره هم برید چنین توصیه ها و راه حل هایی ارائه میدن و اگه شما اصرار بر مواضع خودتون دارید کمک موثری بهتون نمیشه.

گناه اثر داره بله همه قبول دارند ولی راه بازگشت هم خدا گذاشته از راهش برگردید بی راهه نرید که وضع بدتر میشه.

تو این راه توسل و استمداد از ائمه رو فراموش نکنید ازشون بخواین که دستتونو بگیرند که قطعا میگیرند وقتی ببینند از راهش داری برمیگردی .

با نیروهای شیطان بجنگید ،ترس ویاس 

یا علی 

تصویر Reza88
نویسنده Reza88 در

سلام‌امید جان ! این چ حرفیه میزنی؟! خدا خیلی دوستت داره که خودت متوجه این کارت شدی و تصمیم ب ترک این گناه شدی ! درباره ی ازدواج  هم بگم که نگران نباش  امروزه این مساله درمان داره . باز هم بهت تبریک میگم و امیدوارم ک دیگه ب سمت گناه کشیده نشی و در اخر بگم ک نا امید نباش قطعا درهای رحمت خدا واست باز شده و خدا قطعا بهت کمک میکنه تا مشکلت برطرف بشه ؛ شک نکن ! 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

بابا بیخیال

اونایی کع بدتر از تو بودن

توبه کردن

تکرار نکردن

الان زن و بچه هم دارن

زن نمیگیرم یعنی چی

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

البته نمیشه از فرهنگ سازی درست! ، امیدوار شدن جامعه به آینده!، وجود رشد اقتصادی مستمر و مفید !! نبودن فاصله طبقاتی!، نبود ژن خوب و رانت‌خوار و... چشم پوشی کرد، اگر شرایط خوب باشه مطمئنا دستورات دینی در جامعه پیاده میشه اما وقتی اینطور سن ازدواج و طلاق و روابط نامشروع و... رو بررسی می‌کنیم خیلی از مسائل روشن میشه. 

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

چی بگم والا. این مصیبت رو همه یجور تاثیر نمیزاره. مثه منم زیادن که به خاطر این غلطی که که کردن از زندگی ساقط شدن. بعدشم بحث ازدواج برای یکی مثه من ریسک بزرگیه. به هر حال ممنون بابت راهنماییتون.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

وقتی شما خودارضایی می‌کنی، معنی‌اش این است که شما نیاز به ازدواج دارید و درمان قطعی خودارضایی هم ازدواج است نه اینکه ازدواج را رها کنی و بعد بخواهی مشکل خودارضایی خود را تنها با سرکوب غرایز برطرف کنی. قطعا تفکر شما نسبت به درمان و حل این مسئله اشتباه است. خودتان اذعان دارید که 28 روز است که خودارضایی را ترک کردید، این نشانه بسیار خوبی است، اما استمرار آن در ادامه منوط به ازدواج کردن است. بالاخره فیزیولوژی بدن شما نیازهای جنسی دارد و این نیازها جزو نیازهای اولیه انسان محسوب می‌شوند که باید به درستی به آن پاسخ بدهید، نه اینکه بخواهید به آن پاسخ ندهید و صرفا بدنبال سرکوب غرایزتان باشید که قطعا به مطلوب خود نمی‌رسید. بالاخره همین بدن شما که نیاز به آب و غذا دارد، نیاز به ازدواج نیز دارد. پس دوری از ازدواج، یعنی اینکه شما به نیازهای جسمی خود بی توجهی می‌کنی و از طرف چون در کنترل غرایز جنسی خود ناکام هستید، مدام خودتان را سرکوب می‌کنید و نتیجه آن هم می‌شود، نارضایتی، ناامیدی، عدم اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی.

از سویی دیگر این تصور در ذهن شما ایجاد نشود که این تنها شما هستید که گرفتار خودارضایی‌اید، بلکه متاسفانه بسیاری از جوانان امروزی به دلایل مختلف محیطی و غیره گرفتار این موضوع هستند، اما بسیاری که گرفتار این موضوع شدند علاوه بر ازدواج، با مشاوره و اراده قوی توانستند این مشکل را برطرف کنند. بنابراین باید برای ازدواج خود در آینده نزدیک برنامه ریزی کنید و اینکه نزدیک به یک ماه است که خودارضایی را ترک کردید، این نشانه بسیار خوبی برای بهبود و رهایی از این مسئله است ولی درمان قطعی آن تنها با ازدواج صورت می‌گیرد.

اما این افسردگی و بی انگیزگی شما هم به خاطر سرکوب زیاد خودتان و ناکامی در رهایی از این مشکل است، در حالی که به نظر بنده شما اراده کافی برای حل این مشکل را دارید ولی نباید ناامید شوید و همانطور که گفته شد باید با استعانت از خداوند برای ازدواج خود برنامه ریزی کنید؛ چرا که درمان قطعی آن، تنها با ازدواج برطرف می‌شود.

موفق باشید.

تصویر ادواردو
نویسنده ادواردو در

با سلام و احترام خدمت شما...

خداوند با ارائه الگوهایی مانند عیسی مسیح علی نبینا و آله و علیه السلام، جناب الیاس و حتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها که همگی تا آخر عمر ازدواج نکردند به ما نشان داده که این موضوع مجرد ماندن لزوما عیب نیست بلکه نوعی سلیقه در سبک زندگی است و منافاتی هم با حدود الهیه ندارد. از جهتی به لحاظ علمی ثابت شده مهار غرایز و هیجانات آنی در بهبود عملکرد مغز موثر نیز هست.

پس لزوما درمان قطعی با ازدواج نیست و همه چیز در وهله اول به اراده شخص و دوم به محیط برمی گردد و ازدواج می تواند کمک کننده باشد همین.

 

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

وقتی من خودارضایی میکنم به هیچ وجه به این معنی نیست که نیاز به ازدواج دارم بلکه به این معنی هست که من راه های کنترل این غریزه رو نمیدونستم ولی الان اون راه ها رو یادگرفتن و تا حد زیادی میتونم این غریزه رو سرکوب بکنم و برای اینکه بتونم تا از نظر فشار روحی و جسمی تخلیه بشم به پزشک مراجعه کردم و ایشونم بهم دارو دادن که دوباره سیستم احتلام بدنم نظم پیدا کنه و خداروشکر فشار جنسی تا حد زیادی فروکش کرده. پس استمرار این قضیه تا حد خیلی زیادی به اراده و رعایت یه سری نکات هستش. اینکه گفتین باید به این نیاز پاسخ داده بشه هیچ گونه بایدی در کار نیست چون این نیاز برخلاف نیاز به آب و غذا جز نیازای ضروری آدم نیس و گواه لین مسئله هم عدم اجبار دین برای پاسخ به این نیازه. خدا که خداس هیچ گونه اجباری برای ازدواج تعیین نکرده و فقط توصیه شده برای اردواج. اگه به این نیاز پاسخ داده نشه مشکل خیلی زیادی پیش نمیاد چون راه برای کنترلش پیش بینی شده. پس اینکه شما میگین درمان قطعی ازدواجه اشتباه هستش. کم نداریم متاهلایی که به این گرفتاری دچارن. ثانیا من با اعتیاد ۵ سال به این کار آسیبای بدی به سیستم تناسلی بدنم و متاسفانه تا حد بسیار زیادی از حالت عادی و نرمال خارج شده و حتی با ترک این کار هم ه حالت عادی برنمیگرده. میبینین حتی اگه ازدواجی هم صورت بگیره احتمال اینکه نارضایتی جنسی و برگشت دوباره به این کار باشه زیاده. نظر من اینه کسی که میخواد ازدواج بکنه و تو آینده رابطه جنسی رو تجربه بکنه باید تحت هر شرایطی که شده پاکی و سلامتی اولیشو حفظ کنه ولی اگه دچار هرگونه انحراف جنسی شد دیگه این آدم باید تا حد زیادی فاتحه ازدواج رو بخونه چون انحرافی که تو طبیعت جنسی این آدم اتفاق افتاده برگشت ناپذیره. دوست عزیز به نظر من شما حتما یه بار پستای مربوط خودارضایی رو بخونین تا متوجه بشین چرا ازدواج راهگشای این مشکل نیس. تو اون پستا چنان آدمایی مثه من رو کوبیدن و راجع به آینده ی وحشتناکی که در انتظارشون هست( شکست در رابطه زناشویی و زودانزالی و طلاق و ....) گفتن که کاملا طبیعی هست که امثال من به طور کل قید ازدواج رو بزنن. چون این حالت از چاله دراومدن و افتادن تو چاهه. گفتین خیلیا مثه من هستن که باید بگم اصلا برام مهم نیست چه تعداد مثه من وجود دارن و چه اتفاقی براشون افتاده و درمان شدن یا نه چون این عمل رو همه یه جور تاثیر نمیزاره و این خیلیایی که میگین ممکنه یه دهم مشکلایی که من بهش گرفتارم رو هم 

نداشته باشن پس من نمیتونم رو حساب اینکه خیلیا گرفتار بودن و خوب شدن و ازدواج کردن برای خودم نسخه مشابه این آدما رو بپیچم. اگه دقت کرده باشین من گفتم که برای فرار از تبعات روحی و جنسی هست که قید ازدواج رو زدم تبعاتی که بارها و بارها تو همین سایت ذکر شده.

این حالت افسردگی به خاطر شکستای ناشی از این عمله و ربطی به سرکوب این غریزه و عدم توانایی در ترک این کار نداره. اگه شما هم همه ی چیزای با ارزش زندگیتون رو از دست میدادین و دچار کلی بیماری روحی و جسمی و جنسی میشدین همین حالات بهتون دست میداد. چون هستن شخصیتای بزرگی که این غریزه رو سزرکوب کردن و به مقامای 

بسیار بزرگی رسیدن. پس این مورد منتفی هست.

خلاصه من به خاطر بلاهایی که این غریزه به سرم آورده و زندگیم رو جهنمه کرده این غریزه رو دشمن خودم میدونم و دیگه نه از ارضای حالا و نه حرامش لذتی نمیبرم و مثه یه دشمن خونی کمر همت بستم به نابودی و سرکوبش.

من تا چیزایی که این غریزه کوفتی ازم گرفته رو دونه به دونه دوباره برنگردونم و نتونم به زندگی عادی مثه قبل برگردم دشمنیم تموم نمیشه. به خصوص لطمه های زیادی که از نظر تحصیلات و آینده شغلی خوردم که خوب جبران کردن همین موارد خودش یه عمر ۲۵ ساله تا ۳۰ ساله لازم داره و خوب تا اینا جبران نشه من به هیچ عنوان به چیزی به اسن ازدواج فکرم نمیکنم.

ممنون بابت کمکاتون. 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام مجدد به شما کاربر محترم

اینکه می‌گویید خودارضایی می‌کنید معنی‌اش این نیست که نیاز به ازدواج دارید، من متوجه نمی‌شوم! بالاخره یک نیازی در شما وجود دارد که متاسفانه به این روش از ارضاء رو آوردید. اگر نیازی در بدن شما نبود که به سمت آن گرایش پیدا نمی‌کردید. بنابراین غریزه‌ای به نام غریز جنسی در انسان وجود دارد که متاسفانه برخی آن را درست مهار نمی‌کنند و به انحراف کشیده می‌شوند، ولی این انحراف کشیده شدنشان به معنی این نیست که دیگر هیچ گاه اصلاح نمی‌شوند، بلکه همانطور که که گفته شد نیازمند راه‌هایی برای کنترل و مدیریت این غریزه هستند که در کنار آن، ازدواج تا حد زیادی به چنین افرادی کمک می‌کند. از طرفی قطعا درکنار ازدواج، نیازمند مشاوره‌ نیز هستند.

اینکه می‌گویید راههای کنترل و مدیریت این غریزه را پیدا کردید، بسیار خوب و جای امیدواری است. اما اینکه می‌گویید در ازدواج، اجباری نیست، قطعا همین طور است و بنده هم اعلام نکردم که مجبورید که ازدواج کنید، بلکه صرفا توصیه است. ولی در همین دین اسلام آمده است کسی که نیاز به ازدواج دارد و ترس به گناه افتادن دارد، ازدواج بر او واجب است تا چه رسد به کسی که دچار گناه شده باشد. (به این لینک مراجعه کنید.) 

متاسفانه افرادی هم داریم که از دوران مجردی به خودارضایی گرفتار بودند و بعد از ازدواج هم همچنان به این انحراف گرفتار هستند، ولی معنی‌اش این نیست که ازدواجشان درست نبوده است یا نباید ازدواج می‌کردند، بلکه ازدواج آنها درست و لازم بوده، ولی برای درمان قطعی همانطور که گفته شد نیازمند مشاوره و مراجعه به روانشناس نیز هستند. پس اصل ازدواج آنها را نمی‌توان غلط قلمداد کرد، بلکه ازجهت شرعی لازم و واجب بوده است.

اینکه نیاز به ازدواج را به نیاز به آب و غذا تشبیه کردم، بدین جهت است که هردو از جمله نیازهای اولیه از منظر روانشناسی به حساب می‌آید. بله تفاوتهایی میان آنها وجود دارد، ولی در اینکه هردو نیاز هستند شکی نیست. قطعا خدایی که این نیاز را در وجود انسان قرار داده، مصداق ارضای آن را هم در خارج قرار داده است. وقتی غریزه جنسی در انسان وجود دارد، پاسخش ازدواج است و نه صرفا سرکوب آن. بله جاهایی که امکان ازدواج وجود ندارد، فرد مجبور به کنترل و سرکوب آن است، ولی هیچ گاه توصیه نمی‌شود که فرد تا ابد این کار را بکند، بلکه باید به شیوه درست، هنجاری و شرعی به این نیاز پاسخ داد وگرنه می‌تواند فرد را به مشکلات روحی و روانی مبتلا سازد.

این تصور شما که فرد برای ازدواج، پاکی خودش را حفظ کند، درست، ولی اینکه می‌گویید کسی که به هردلیلی به انحراف جنسی کشیده شد، باید قید ازدواج را بزند، اصلا درست نیست؛ زیرا اگر فرد متوجه اشتباه رفتارش وبدنبال درمان باشد و مانعی هم برای ازدواجش نباشد، چرا نباید ازدواج کند؟ 

متاسفانه بنده متوجه انکار و دوری شما از ازدواج را نمی‌فهمم!، بااینکه توصیه‌های قرآنی و روایی قابل توجهی مبنی بر ازدواج و رسیدن به آرامش داریم. اینکه می‌گویید شخصیت‌های بزرگی بودند که با سرکوب غریزه به مقامات بالایی رسیدند، آیا منظورتان این است که ازدواج نکردند و با سرکوب غریزه به مقام بالای معنوی رسیدند؟ شخصیتهای بزرگی مانند پیامبران و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) همگی ازدواج کردند و همگی هم به ازدواج توصیه کردند. قطعا در این باره مطالعاتی داشته‌اید. به هرحال بنده متوجه منظورتان نشدم!

اینکه شما فشار روحی و جنسی دارید و ... همانطور که عرض کردم راه حل قطعی و پایدار آن در کنار مشاوره حضوری با ازدواج حل می‌شود؛ بالاخره ازدواج تنها پاسخگوی نیاز جنسی نیست، بلکه به نیازهای روحی انسان از جمله نیاز به آرامش، نیاز به همدم، نیاز به رابطه، نیاز به عشق و ... پاسخگویی می‌کند. «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ و از نشانه های [قدرت و ربوبیت] او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این [کار شگفت انگیز] نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند.» [روم/21]

اینکه اشاره کردیم که این تنها شما نیستید که گرفتار این مشکل شدید و دیگران هم به آن گرفتارند و در نهایت توانستند بر آن فائق بیایند، صرفا به خاطر انگیزه سازی شما بود و اینکه تصور نکنید که نمی‌توانید بر آن فائق شوید. بله قبول داریم که کسانی که به این مشکل گرفتار هستند، نوع و مدت گرفتاری‌اشان متفاوت است، ولی نسخه مشترک همه آنها در فائق آمدن براین مشکل، داشتن اراده قوی برای درمان این مشکل و توجه کردن به مشورتهای متخصصان و کارشناسان است.

اگر کارشناس یا متخصصی در کنار عمل به راههای کنترل غریزه جنسی، به شما ازدواج را توصیه کرد، قطعا دلیل برای آن دارد و بی دلیل و از روی هوا چنین توصیه‌ای نمی‌کند. مضاف براینکه در این زمینه توصیه های دینی فراوانی مبنی بر ازدواج داریم که مثلا امام علی (ع) فردی را مشاهده کرد که در حال خودارضایی بود و بعد او را از این کار منع کرد و بلافاصله برای او زن گرفت و... در اینجا امام نگفت که چون تو خودارضایی کردی، پاک نیستی و الان نباید ازدواج کنی... بلکه بلافاصله شرایط ازدواج را برای فراهم کرد و به او زن داد. مضاف بر اینکه چنین مواردی در آموزه‌های دینی زیاد داریم که هرگاه کسی حتی ترس به گناه افتادن دارد، ازدواج بر او لازم و واجب می‌شود.

اینکه می‌گویید این افسردگی که دچارش شدید ناشی از شکست و ناکامی در ترک خودارضایی است، بله ما هم به آن معتقدیم و در پست قبلی هم تحلیل آن را بیان کردیم. اما اینکه می‌گویید که افسردگی ربطی به سرکوب این غریزه ندارد را نمی‌دانم بر چه اساسی این را می‌گویید؟ آیا کارشناسی به شما گفته است؟ یا اینکه صرفا نظر خودتان است؟ چرا که افرادی هم هستند علیرغم اینکه دچار خودارضایی نیستند، ولی به جهت صرفا سرکوب مداوم این غریزه و عدم پاسخگویی به این نیاز، دچار افسردگی شدند. بنابراین این حرف که افسردگی ربطی به سرکوب ندارد درست نیست. البته توصیه ما به همه افراد مجرد این است که با راههای کنترل این غریزه آشنا شوند تا بتوانند این غریزه را مدیریت کنند ودر کنارش حتما برای ازدواج برنامه ریزی کنند وگرنه به صرف کنترل و سرکوب این غریزه برای مدت زمان زیاد اراده شان را تضعیف می‌کند و احتمال شکست و ناکامی انان زیاد است. بنابراین ازدواج را نمی‌توان نادیده گرفت.

در مجموع به نظر می‌آید شناخت شما نسبت به غریزه جنسی نیاز به اصلاح دارد؛ چرا که اصل این غرایزی که در وجود ما انسان‌ها هست، دشمن ما نیستند، بلکه شیوه استفاده ما از این غرایز است که می‌تواند درست یا نادرست باشد و باعث شود که ما با چالش روبه رو شویم درحالی که اگر از این غرایز از جمله غریزه جنسی و... به درستی مدیریت و استفاده بکنیم، می‌تواند زمینه تکامل و سعادت ما انسانها را نیز فراهم کند. 

نکته: نظر بنده درباره ازدواج این است که ازدواج آسان، بهترین، مطمئن‌ترین، منطقی‌ترین، معقولانه‌ترین، پیشگیرانه‌ترین و لذت بخش‌ترین راهکار برای بسیاری از انحرافات جنسی است. اینکه متاسفانه در کشورما ازدواج به سختی و مشکلات همراه است، بحث دیگری است، ولی اگر کسی به دنبال ازدواج باشد، توصیه می‌کنم به دنبال موردهایی باشند که برای ازدواج سخت نمی‌گیرند و قطعا هرچند کم دختران و خانواده‌هایی وجود دارند که شرایط را برای ازدواج سخت نمی‌گیرند. به جای آنکه وقت و انرژی‌مان را صرف سرکوب و تفکرات منفی و ناامیدانه بکنیم، کافی است نصف این وقت و انرژی را صرف گشتن موردهای مناسب برای ازدواج کنیم قطعا با مشورت از صاحب نظران و افراد خیرخواه در این راه به یاری خداوند به مطلوبمان خواهیم رسید.

موفق باشید.

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

ازدواج فقط نیاز جنسی نیستش که طرف تا دید نیاز به ارضای این غریزه ی کوفتی داره بدو بره دنبال فراهم کردن امکانات ازدواج بدون اینکه به جنبه های دیگه زندگی به آمادگی های روحی و اقتصادی و بلوغ فکری و ..... توجه کنه. در ضمن دوست عزیز یه کارشناس خبره به هیچ وقت ازدواج رو به عنوان راه درمان اصلی برای این موضوع مطرح نمیکنه چون اون کارشناس از تمامی تبعات منفی جنسی و جسمی این اعتیاد خبر داره و میدونه این عوارض چه قدر ویران کنندس برای یه ازدواج. بنابراین اولین توصیه ای که میکنه اینکه در کنار یادگرفتن روشا برای کنترل این غریزه کثیف به متخصصای ارولوژی و طب سنتی مراجعه کنه برای چکاپ شدن و اطمینان از سلامت جنسیش چون این کار مثه اسیدای قوی صنعتی نابود میکنه سیستم تناسلی رو. بنابراین ازدواج شرایطشون رو بدتر میکنه و هیچ کمکی بهشون نمیکنه. این از این.

من هیچ وجوبی برای ازدواج نمیبینم چون همین اسلامی که همچین حکمی داده قبلش هم گفته کسانی که شرایط اردواج نداره( حالا شرایط هم میتونه اقتصادی هم سلامتی هم فرهنگی و خیلی چیزای دیگه) باید عفت و پاکی پیشه کنه. تو شرایط منم که از نظر سلامتی دارای نقص زیادیم و به این راحتیا درمان پذیر نیس نباید به فکر ازدواج باشم.

اینکه طرف تا قبل از ازدواج پاک بوده و حالا بعد از ازدواج دچار شده با کسی که قبل از ازدواج هم این مشکلا رو داشته از زمین تا آسمون اختلاف دارن. پس هیچ جوره نمیشه مقایسه کرد.

اگه دقت کرده باشین من گفتم هم پاکی و هم سلامتی که خوب دو مورد هم ارتباط تنگاتنگی با هم دارن. مانعی که در اثر انحراف جنسی برای ازدواج پیش میاد دقیقا همون عوارض جنسی اینکار هستش که متاسفانه هیچ راه حلی حداقل از نظر علم پزشکی برای رفع کردنش قبل از ازدواج وجود نداره و خوب بعد از ازدواجم که معلوم نیس درمان بشه یا نه. آدم عاقل تو همچین وضعیتی بین بد و بدتر گزینه بد رو انتخاب میکنه که خوب گزینه بد مجرد موندن و تن ندادن به خفت و خواری عوارض و خرد نشدن غرور هستش.

دلایلم برای کناره گیری از ازدواج کاملا معلومه. شخصیتای بزرگی مثه نیوتون بدون ازدواج و با بی اعتنایی به این غریزه به مقامای علمی بسیار بزرگی رسیدن.

این فشار روحی و جنسی که وجود داره برای یه دوره خاص( مخصوصا جوونی) هستش که خوب اینم با عمل به راهکارای مربوط به سرکوب و کنترلش میشه مهارش کرد بدون اینکه بخوای به یه ازدواج خفت بار تن بدی.

در مورد داستان حضرت علی هم باید بگم که ایشون با افراد عادی مثه ما خیلی فرق داشتن و بینششون و طرز دیدشون با ماها متفاوت هستش و مطمئنا چیزی میدونستن که برای اون جوون همسر اختیار کردن. پس نمیشه گفت چون حضرت علی این کار رو کرد دیگه همه ی ما هم باید اینکار رو بکنیم. من از یکی از کارشناسا شنیدم که میگفتن مدت زمان پاکی هر شخصی برای رسیدن به ثبات حداقل باید به اندازه تعداد سالای گرفتاری باشه و خوب تا تعادل در شخص نباشه ازدواج حماقته محضه.

افسردگی من مربوطه شکستایی هستش که عامل خودارضایی بوده نه شکستایی که در راه ترک خودارضایی خوردم. وقتی کسی بتونه این نیاز سرکش رو کنترل بکنه و در کنارش خودشو سرگرم کارای مختلف کنه و اصلا به وجود این غریزه اهمینی نده انگار نه انگار که اصلا همچین چیزی تو وجودش هست دیگه نباید مشکلی داشته باشه. نیاز به همدم و تنهایی و اینها رو هم میتونه از طریق ارتباط عاطفی با خونوادش تا حد زیادی برطرف کنه و یا حتی اینکه خودشو به بیخیالی بزنه. به هر حال مسئله ازدواج رو نمیشه سرسری گرفت.

همونجوری که تو پاراگراف آخر گفتین اصل این غرایز بد نیس. منم اینو قبول دارم ولی وقتی این غریزه سرکش بشه و آینده شما رو متحول بکنه و  کاری کنه از یه حیوونم پست تر بشی و همه چیزتو تو زندگی ببازی سر ندونم کاری و اینکه هیچی از سرنوشت خودت به خاطر عدم کنترل این غریزه لجن ندونستی و زندگیت رو نابود کردی اون موقع هیچ وقت به دید یه نعمت الهی به این غریزه نگاه نمیکنی و اونو بدترین دشمن زندگیت میبینی. سرکشی این غریزه چنان بلایی به سر من آورده که حالم از این زندگی بهم میخوره و حتی بارها به خودکشی فکر کردم. من هیچیم مثه یه جوون ۲۱ ساله نیس. من مثه پیرمرد ۷۰ سالم. دیگه هیچ امیدی به آینده ندارم. حالم از این دنیا بهم میخوره و دعام اینکه زودتر خلاص بشم.

 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

به نظر می‌آید که شما دچار خطای شناختی شده‌اید و تا این خطای شناختی خود را اصلاح نکنید، دیدگاه و نگرشتان نسبت به مشکلی که دچارش هستید و همچنین ازدواج تغییر نخواهد کرد. در ادامه به نمونه‌هایی از خطاهای شناختی شما اشاره می‌کنم. اگر واقعا به دنبال درمان باشید، توصیه می‌کنم حتما نزد یک مشاور دینی به صورت حضوری مراجعه کنید.

1- اینکه می‌گویید: «یه کارشناس خبره هیچ وقت، ازدواج رو به عنوان راه درمان اصلی برای این موضوع مطرح نمیکنه»، نمی‌دانم باز بر چه اساسی این را مطرح می‌کنید؟ آیا شما نظرات همه کارشناسان و مشاوران در این زمینه را می‌دانید؟ در این که ازدواج یکی از راههای درمان هست، شکی نیست و افرادی که دچار خودارضایی هستند، گاهی با ازدواج مشکلشان برطرف می‌شود. گاهی علاوه بر ازدواج نیازمند مشاوره در این زمینه هستند. البته مواردی هم هستند که با مشاوره و بدون ازدواج، صرفا با کنترل و مدیریت غریزه جنسی‌شان درمان می‌شوند، ولی این روش پایداری نیست، بلکه در کنار آن، توصیه به ازدواج هم می‌شود؛ زیرا بالاخره فرد بنا نیست که تا آخر عمر غریزه جنسی‌اش را سرکوب کند. برهمین اساس به چنین افرادی توصیه به ازدواج می‌شود.

در این که ممکن است در طول درمان، به فرد پیشنهاد شود که به مشاوران طب سنتی یا متخصصان دیگر مراجعه کند، منافاتی ندارد و کاملا طبیعی است.

2- اینکه می‌گویید: «من هیچ وجوبی برای ازدواج نمیبینم چون همین اسلامی که همچین حکمی داده قبلش هم گفته کسانی که شرایط اردواج نداره( حالا شرایط هم میتونه اقتصادی هم سلامتی هم فرهنگی و خیلی چیزای دیگه) باید عفت و پاکی پیشه کنه. تو شرایط منم که از نظر سلامتی دارای نقص زیادیم و به این راحتیا درمان پذیر نیس نباید به فکر ازدواج باشم.» درست نیست و کاملا اشتباه می‌کنید.
همانطور که قبلا هم گفتم براساس آموزه‌های دینی، کسی که نیاز به ازدواج دارد و ترس به گناه افتادن دارد، ازدواج بر او واجب است تا چه رسد به کسی که دچار گناه شده باشد. درباره وضعیت شما که به خودارضایی گرفتار شدید، ازدواج می‌تواند برای شما واجب باشد. اما اینکه چون در حال حاضر گرفتار خودارضایی هستید، نباید به فکر ازدواج باشید، این تصور شماست و اگر اینجا شما مشکلتان را مطرح کردید و به دنبال مشورت و کمک گرفتن هستید، توصیه بنده به شما این است که برای ازدواج اقدام کنید یا حداقل برای آینده نزدیک شرایط و امکانات ازدواج را فراهم کنید. 
آیا شما از جهت جسمی مشکل دارید؟ آیا به متخصص اورلوژی مراجعه کردید و به شما گفته از جهت جسمی مشکل دارید و نباید ازدواج کنید؟ آیا اصلا متخصص یا کارشناسی به شما گفته که نباید ازدواج کنید یا اینکه صرفا برداشتهای شماست که از ازدواج پرهیز می‌کنید؟

3- اینکه فکر می‌کنید که پاکی و سلامتی ارتباط تنگاتنگی دارند، باید عرض کنم اینگونه نیست؛ زیرا امکان دارد که فردی پاک باشد ولی سلامتی جنسی نداشته باشد به دلایل دیگری. اما اینکه هرکسی که پاک نیست یعنی سالم نیست و نباید ازدواج کند، درست نیست. به نظرتان آیا همه افراد مجرد پاک شدند و بعد ازدواج کردند؟ بسیاری از افراد علیرغم اینکه در گذشته و دوران مجردی خطاهایی داشتند، ولی توبه کردند و برای خلاصی از گناه ازدواج کردند و مشکلی هم نداشتند. البته یک عده‌ای هم هستند که متاسفانه خطاهای مجردی خودشان را در دروان متاهلی هم ادامه دادند؛ چرا که اصلا به دنبال درمان و رفع مشکلشان نبودند. بنابراین بین کسی که اشتباهش را قبول دارد و به دنبال درمان باشد با کسی که اصلا مشکلش برایش مهم نیست و به دنبال درمان هم نیست تقاوت وجود دارد.

4- اینکه می‌گویید: «این فشار روحی و جنسی که وجود داره برای یه دوره خاص( مخصوصا جوونی) هستش که خوب اینم با عمل به راهکارای مربوط به سرکوب و کنترلش میشه مهارش کرد بدون اینکه بخوای به یه ازدواج خفت بار تن بدی.»
چرا باید در دوران مجردی چنین فشارهایی را تحمل کنیم و بخواهیم مدام غرایزمان را سرکوب کنیم وقتی راهکاری به عنوان ازدواج وجود دارد و فرد با ازدواج می‌تواند به آرامش روحی برسد. بله اگر مثلا شرایط حداقل مالی برای ازدواج را ندارید، در اینجا توصیه می‌شود برای مدتی غریزه جنسی خود را با راهکارهایی کنترل و مدیریت کنید تا شرایط اقتصادی شما بهتر شود و بعد ازدواج کنید. البته فردی که می‌خواهد ازدواج کند حتما باید بداند که با ازدواج باید مسئولیت پذیر باشد و دیگر زندگی‌اش دیگر فردی نیست و باید نسبت به شریک زندگی‌اش  تعهد داشته باشد و قرار است باهمدیگر از این زندگی لذت ببرند و مکمل همدیگر باشند.

5- درباره داستان حضرت علی(ع) نیز باید عرض کنم: از جمله مستندات دینی شامل قول، فعل و تقریر معصوم است؛ به عبارتی از آنجایی که معصوم حرف، رفتار و اعمالش عاری از خطا و گناه است و الگوی جامعه است و بناست جامعه را به تکامل و سعادت برساند، بنابراین هرگونه قول، فعل و تقریر او مورد استناد قرار می‌گیرد و براساس ان عمل می‌شود؛ چرا که امام بناست راهنما و الگوی جامعه باشد و اگر رفتار حضرت علی (ع) با آن فرد کذایی تنها مختص خود حضرت بوده و دیگران نباید از این رفتار حضرت الگوبرداری کنند، حتما وی اعلام می‌کرد که این مورد خاص بوده است و نباید مثلا به چنین فردی زن داد. علاوه براین داستان، فرمایشات معصومین درباره خوف به گناه افتادن و امر به ازدواج فراوان وجود دارد که اگر کسی حتی ترس به گناه افتادن دارد، باید ازدواج کند و هیچ جا مطرح نشده است که چنین فردی نباید ازدواج کند!

موفق باشید.

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

بزارین رک و راست بهتون بگم که چرا ازدواج نمیکنم. به دو دلیل فراریم از ازدواج:

۱- ناتوانی جنسی: ممکنه بگین از کجا میدونی که همچین مشکلی داری. باید بگم که کاملا مشخصه شخصی مثل من که به مدت ۵ سال اعتیاد داشته به اینکار و در حد افراط( بعضی روز ها ۵ بار ) این کار رو انجام داده قطعا به بیماریای مثه زودانزالی و نباروری و عدم لذت از رابطه و.... مبتلا شدم و تو این هیچ شک و شبهه ای نیست. ممکن بگین خوب اینا راه درمان داره و مشکل خاصی نیست که باید خدمتتون عارض بشم که طبق پرس و جو و تحقیقایی که من کردم متاسفانه این بیماریا راه درمان قطعی براش وجود نداره و کسی که بهش مبتلا بشه تقریبا باید قید ازدواج رو بزنه. چون متاسفانه اعتیاد ۵ ساله این غریزه کوفتی رو از حالت طبیعی خارج کرده و بیشتر این مشکلات هم ریشه ذهنی داره و کدای طبیعی مربوطه تو ذهن به طور کل از بین رفته و تا اونجایی که من میدونم کاری از دست هیچ کس بر نمیاد برگردوندن این مسیر به حالت طبیعی. 

۲- مشکلاتی هست که برای آینده تحصیلی و شغلی من به وجود اومده و منو از استعدادام و تواناییام به شدت دور کرده. من الان دانشجوی ترم ۲ پرستاریم. رشته ای که هیچ وقت بهش فکر نمیکردم و به عنوان شغل آینده بهش فکر نمیکردم ولی خوب به خاطر عوارض این کوفتی و اثراتی که روی حافظه و تمرکز و هوشم گذاشته بود باعث شد که نتونم توی کنکور موفق بشم و به رشته پزشکی که رشته مورد علاقم هست برسم و یجورایی از سر ناچاری وارد رشته پرستاری شدم. الانم باتوجه به وضعیتم چاره ای جز ادامه ی این رشته ندارم و باید این رشته رو هرجوری هست ادامه بدم گرچه واقعا زجر میکشم تو این رشته. عزم خودم رو جزم که بعد از این ۴ سال دوباره با آمادگی کامل کنکور بدم برای پزشکی. چون هیچ جوره حاضر نیستم به عنوان یه پرستار تو بیمارستان خرد و خاکشیر بشم‌. چون متاسفانه تو این کشور این رشته هیچ جایگاهی نداره و جز بی احترامی چیزی نصیب پرستارا نمیشه. حالا هر چند سال که طول بکشه پشت کنکور میمونم تا پزشکی قبول شم. بعدشم که یه مسیر تقریبا ۲۵ ساله برای به ثمر رسوندن پزشکی تا بالاترین مراحل در پیش دارم که خوب همین وضعیتم تا حد زیادی دیگه فرصت ازدواج به من نمیده و منم حاضر نیستم تحت هیچ شرایطی دست از پزشکی بکشم و یا اینکه در طی دوران تحصیل ازدواج کنم چون تحصیل تو پزشکی و ازدواج منافات داره با هم دیگه.

میبینین همه ی شرایط دست به دست هم دادن تا من مجبور بشم این غریزه رو سرکوب بکنم و هیچ چاره ای جز این ندارم.

حالا نظرتون چی هست؟؟؟؟ بازم میگین من نباید قید ازدواج رو بزنم؟؟؟؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

اصراری به ازدواج کردن شما ندارم، ولی دلایلی هم که مطرح کردید، ربطی به ازدواجتان ندارد و به نظر می‌آید بیش از حد مسئله را برای خودتان بزرگ کردید. شما می‌توانید در کنار تحصیل، کار پاره وقت داشته باشید و ازدواج کنید و همانطور هم که قبلا گفتم با کسی ازدواج کنید که شرایطش برای ازدواج آسان باشد. به هر حال تصمیم با خودتان است.

 موفق باشید.

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

شما خیلی به هم ریختید. بیشتر از خود ارضایی این عوارض ریشه روحی دارن. افسردگی هم چنین عوارضی داره. حتما پیش یک مشاور سکس تراپ برید.

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

خیلی ممنون بابت کمکاتون

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

سلام

خدا رو شکر که به زشت بودن این عمل پی بردید و توبه کردید. فکر میکنم شما پسر باشید درسته؟

ببینید بعضی اعمال ناپسند و گناهان جنبه شخصی دارند بعضی اعمال مثل تجاوز به عنف، دروغ، غیبت و ...جنبه عمومی دارند. خود ارضایی جزو گناهان شخصی محسوب میشه پس به هیچ کس غیر از خودتون و خدا مربوط نمیشه.

تاثیراتی که میگید در زندگی تون گذاشته چه مواردی هست؟ مطمئنید این تاثیرات فقط به خاطر این عمل بوده؟ یا شما حساسیت زیادی به این مسئله نشون میدید؟

یکی از اساسی ترین حکمتهای ازدواج برآورده شدن نیاز جنسی هست. بعد شما قید ازدواج رو زدید؟ اتفاقا اگر شخصی که از نظر جنسی ( سرد یا گرم بودن) با شما یکسان باشه میتونه شما رو بی نیاز از این عمل بکنه در عوض رابطه ای که حلال هست و ثواب هم داره جایگزین بشه.

انسان اشرف مخلوقات هست پس بلا نسبت لقب حیوان رو به خودتون ندید. فکر میکنم دچار افسردگی شده باشید. بهتر هست به مشاور یا روانشناس سکستراپ مراجعه کنید. 

 

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

سلام

بله من پسر هستم.

عوارضی که گریبان رو گرفته: افسردگی شدید- استرس شدید- گودی زیر چشم- ضعیف شدن حافظه- از بین رفتن تمرکز- کم شدن هوش- انزال بی مورد- ریزش مو- زودانزالی- پیری زودرس- صدا دادن مفاصل- لاغر شدن- لذت نبردن از زندگی- افت بسیار شدید تحصیلی( خراب شدن کنکور و نرسیدن به رشته مورد علاقه)- ضعیف شدن بدن- طولانی شدن دوره های احتلام- تنگی نفس و ... اینا بخشی از عوارضی هست که بهش دچار شدم و علت اکثر اینا این کار کثیفه.

منم میدونم ازدواج درسترین راه ارضای این غریزس ولی به نظرم این راه برای کسی لذت بخش هست که پاکی خودش رو حفظ کرده و تونسته بدون آلودگی وارد زندگی بشه ولی یکی مثه من که سالها این نیرو رو هدر داده و هزار جور آسیب جنسی دیده ازدواج براش مثه زهر مار میمونه که نه تنها دردی رو دوا نمیکنه بلکه یه دردم به درداش اضافه میکنه. عوارض جنسی این کار با غرور مردونه من منافات داره و متاسفانه راه درمان قطعی براش وجود نداره بنا بر این تصمیم گرفتم بی خیال ازدواج بشم و دیگه بهش فکر نکنم.

انسان داریم تا انسان. بعضیا ( از جمله خودم) از حیوونم پست تر و کثیف ترن. هیچ حیوونی تو عالم این کار رو با خودش و زندگیش نمیکنه پس همه ی آدما اشرف مخلوقات نیستن.

خودتونم به وضوح یکی از عوارضی که بهش گرفتار شدم رو ( افسردگی) رو تشخیص دادین.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

اولا اراده ترک رو داری پس میتونی، دوما عارضه ای که چند ساله اومده ظرف چند روز ازبین نمیره شما شش ماه اگر دنبال ورزش و تقویت روح و جسم باشی زود عارضه ها درمان میشه(اما چند روز کمه) پس برنامه ریزی کن و اول از همه بدون تا اینجا تونستی پس صد درصد تا ابد هم این اراده و توان رو داری و مطمئنم تمام این عارضه هایی که گفتی با توجه به سنی که شما دارید ظرف شش ماه بهبود پیدا میکنه. 

تصویر o.m.i.d
نویسنده o.m.i.d در

بله ممنون بابت راهنماییتون