فقر اقتصادی و اختلافات زناشویی

09:31 - 1401/05/22

خلاصه حاج آقا من دیدم سختی زندگی زیاده رفتم خیاطی خونه همسایه مون که حداقل پول نونمون دربیاد ویه سری وسیله کمبود زندگیم وهم تونستم بگیرم
به شوهرم میگفتم آخه به بابات بگو پول بده ماچطورباید زندگی کنیم میگفت وقتی نمیده چیکارکنم من طی این ۳ سال ازلباسهایی که برای جهیزیه مادرم داده بود خودم رو پوشاندم وازحبوبات وخوراکی که خونه بابام میدادن کمبود زندگیم وجبران کردم تااین که آزمون دادم ومعلمی قبول شدم وهزینه های رفت وآمد ومخارجم روازخواهرم قرض میگرفتم یاازسود پولی که توبانک داشتم ۲ یا۳ ماه جمع میشد درحد ۲۰۰ تومن مخارجم ومیگذروندم تاوقتی فهمیدم شوهرم خودش نمیخاد بهم نفقه بده بهش میگفتم چرابرادرت ۲ تا بچه داره هزینه های خرج کلاس فوق العاده زبان انگلیسی بچه هاش وخرج دکتر ولباس اوناروپدرت میده زن برادرت مدام وسیله زندگی برای خودش میخره ولی من حتی پول نونمم نداسته باشم میگفت بابام به من نمیده

ازمهر۱۴۰۰من رفتم سر کلاس روستای  فیروز آباد باکارم مخالفتی نداره ولی نه خرج خوراکم ومیداد نه کرایه خونه ام رو آموزش وپرورش به ماهم گفت ممکنه ۱ سال کارکنیدازاولش بهتون حقوق ندن یکجا بعد ۱سالحقوقش روبهتون بده منم برجی ۵۰۰ کرایه یه اتاقی رو که اجاره کرده بودم وپول خوراکم روهم ازآبجیم قرض میگرفتم که وقتی حقوقم رودادن بهش پس بدم همسرم هیچ هزینه ایم رونمیدادفقط برجی ۲۰۰ کرایه ماشینم وبه راننده پرداخت میکرد من باپول رایانه برجی ۱۰۰ تومن زندگی کردم تا باکلی صحبت قانعش کردم حداقل هفته ای ۱۵۰ یا۲۰۰ هزینه خوراکم رومیداد

۲ ماهی بهم پول داد تا این که توی عیدبود که متوجه شد آموزش پرورش برام حقوق ریخته بهم فشارآوردکه باید ازحقوقت هزینه هات روبدی ومن دیگه پول ندارم بهت بدم سربحث همین موضوع داشتم سبزی خرد میکردم که آمد چاقو آشپزخونه رو گرفت وبهم حمله کرد.
منم بازم تحملش کردم من باخرج کردن حقوقم توی زندگیش مشکلی ندارم ولی نفقه زن باهمسرشه حاج آقامن چه دوران عقد چه عروسی بی اجازه اون ازخونه بیرون نرفتم ازنظر زناشویی توی وظیفه ام کم نزاشتم حتی خودم روبه سختی با هرشرایطی هفته به هفته  ازفیروز آباد به خونه میرسوندم که دروظیفه زناشوییم کم نزاشته باشم توی زندگی همیشه مرتب بودم وزندگیش رومرتب نگه داشتم  به خانواده اش بی حرمتی نکردم وبی اجازه او اززندگیش چیزی به کسی نبخشیدم .
حاج آقا من حتی تابستون هم هفته ای ۲ روز میرم مدرسه کلاته اسد کلاس تابستانه که هزینه هام وتامین کنم
حاج آقا چه دوران عقد چه الان هرکاری سرزمین کشاورزی یاخونه شون داشتن می آمد منو میبرد کمک مادرش کنم منم نگاه نمیکردم جاریم میاد یانه بااخلاص تمام انجام میدادم ولی محصولاتی روکه بدست میارن هم بخورونمیر بهمون میدن وبیشترمواقع پیش میاد محصولی داشتن میفروشن به مردم وبازماهمون محصول روازبیرون میخریم
شب دوشنبه  سوم محرم بودآمدگفت فردامیخاد بری کمک مادر یونجه تراشی سر زمین منم چون دوشنبه ها سر کلاس میرم گفتم من نمیتونم بیام میخادبرم سرکلاس گفت به زور هم شده باید بری صبحش آمد منو بیدارکرد منم گفتم نمیتونم نوخونه منو حبس کرد وکلیدهای منو باخودش برد بعد ازاین که بهش زنگ زدم که کلاسم دیر میشه آمدگفت وسایلات رو جمع کن ازخانه من برو ومنو سوار ماشین کرد وآورد خونه پدرم

حاج آقا اول زندگیم منو که هنوز ۲ ماه زن خونه اش بودم تنها میزاشت نهار وشام رومیرفت پیش مادرش بهش میگفتم خوب اگرمیحاد بری اونجا ازقبل به من اطلاع بده که غذا کم درس کنم محلی نمیزاشت .
الان هم هرموقع ناراحت میشه یا حرف پول ومخارج رومیزنی به مدت ۳ تا ۷ روز شده فقط برای خواب میاد خونه وصبح میره خونه باباش تاساعت ۱۰/ ۱۲ شب وبا تماس های پی درپی من میاد خونه

نه معتاده نه مریض مشکل اصلیش اینه خسیسه زندگی یه اهل جمع کردن پول هم نیست که توبانک پول داشته باشه یه آدم بی اراده ودهن بینه وبه شدت به خانواده اش وابسته است هرحرفی توزندگیمون پیش می آد میره ازمادر وخواهرش مشورت میگیره ومدام بدون فکرحرف های اوناروتحویل من میده

به جزمسئله نفقه باهم توزندگی خوب هستیم نه بهم بی حرمتی میکنیم نه بدرفتاری ولی پیش خانواده اش میره رفتارش عوض میشه مثل عروسک خیمه شب بازی یه خودش هیچ نظر وتصمیمی نداره
بحث حقوق من که پیش آمد گفتم تومردزندگی هستی ونفقه من باتوست من میخام حقوقم روجمع کنم خونه یازمینی بگیرم ویه ماشین برای زیر پام بگیدم که به خاطر کارم لازممه

توی این مدت خیلی باهم صحبت کردیم من دوست ندارم جدابشم ولی بهم گفته بروتقاضا بده
لج اصلیش اینه که میگه باید کارای خونه پدرم وسرزمین ویونجه تراشیشون روانجام بدی وحقوقت روتوزندگی هزینه  خوراک وپوشاک ودوادکتر کنی وحق سرزدن به پدر مادرت روهفته ای یکبار داری
حاج آقا این آقا طی سه سالی که همسرشم فقط ۳ تامانتو ویه شلوار ویه چند مورد لباس کوچیک گرفته اوحتی پول اصلاح منم نمیده پول دوادکترم رو از یارانه ای که ماهانه سهم خودم وبهم میده کم میکنه زجرم میده اخلاق نداره ومدام توی خونه اش من دلهره واضطراب دارم واین اضطراب موجب شده عملکرد اجتماعی مناسبی نداشته باشم دهن بینه ومدام باید منتظر باشم خونواده اش چی توگوشش خوندن که الان بیاد روسرمن خالی کنه نفقه ای بهم نمیده یه مسافرت یاحتی تفریح همین توروستا منو نمیبره مدام دنبال اینه ازم سواستفاده کنه توخونه حبسم که اولیل حتی بانمازخوندن من تومسجد وحجاب من مشکل داشت ازخودش اراده واختیار برای تصمیماتش نداره به نظرتون چیکارکنم من بااین تفاسیر حاضرم باقید شرط باهاش زندگی کنم شما چی صلاح میدونین؟

حاج آقا این آقا انقدربی غیرته که حتی یه یخچال فریزری که ۳ سال پیش خرید وتعمیرکارگفته خرابه وقابل درست شدن نیست رونمیره یه یخچالی بگیره که من تمام وسایلای فریزریم روخونه باباش میزارم وهروعده سبزی یاگوشت میخام برای غذا درست کردن باید برم ازخونه اونابیارم وغذاهای تویخچالم ۳ روتوش دوام نمیاره ودائم باید بریزم دور واصراف کنم
ببخشید زیاد صحبت کردم ازتون میخام راهنماییم کنید بااین تعاریف شما چی صلاح میدونید مابچه نداریم وسرهمین قضیه ۲ بار باردارشدم که یکباربه خاطر این که منو دکترنبرد به عمل افتادم ویه لوله تخم دانم رودرآوردن .ممنون میشم راهنماییم کنید

لطفا راهنمایی بفرمایید
اینها پیام واتساپی اون بنده خداس

-------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/217234
تصویر رادمنش اسماعیل

با سلام
وقت بخیر
از اینکه به مجموعه ما اعتماد کردید سپاسگزارم.
اینجور که از پیام متوجه شدم این سوال را شخصی از شما پرسیده و شما برای ما فرستادید، ممنون میشم که لینک کانال و سایت را برای ایشان بفرستید که مستقیم سوال بپرسد چون در مشاوره نیاز هست که خود شخص حضور داشته باشد که برای بررسی کامل به سوالات پاسخ دهد که به ما کمک کند که اطلاعات کاملتری جهت مشاوره داشته باشیم.
همسرتون در تعامل با دیگران هم خسیس هست؟ (مثلا خرید برای پدر و مادرش)
همسرتون با مشکل مالی مواجه هست؟
قبل از ازدواج در مورد مسائل اقتصادی صحبت کرده بودید؟
همسرتون از شما گلایه ندارد که مثلا از فلان رفتارت خوشم نمی آید؟
از اول ازدواج به همین شدت الان بود یا با گذر زمان بدتر شد؟
همسرتون برای خرید های مهم با شما مشورت می کند یا با خانواده خودش؟
ازدواج شما و همسرتان با اختیار بوده یا با فشار خانواده؟
در دوران نامزی هم به خسیس بودن ایشان و اینجور کم توجهی ها پی برده بودید؟
ایشان برای مخارج مشترک مثلا گوشت و... بخرد که برایش غذا بپزید چجوری رفتار می کند؟
برای بررسی بهتر نیاز هست که سوالات و هر مطلب دیگر که فکر می کنید به مشاوره بهتر کمک کند را پاسخ بفرمایید که اطلاعات ما بیشتر شود، فعلا به صورت کلی نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
1- ممکن است این گونه تعامل کردن همسرتان به خاطر این باشد که واقعا خسیس هست که این نیاز به بررسی دارد و اگر خساست باشد نیاز هست که ایشان هم برای مشاوره اقدام کند و خودشان با ما در ارتباط باشد بدون واسطه.
2- ممکن است تعارضاتی بین شما و همسرتان است که حل نشده و شما و ایشان را اذیت می کند و ایشان با این نوع رفتار می خواهد خودش را تخلیه کند.
3- ممکن است ایشان شخصیت وابسته داشته باشد که برچسب نمی زنیم و نیاز هست ایشان بررسی شود.
4- ممکن است در کارها زیاد به ایشان غر می زنید یا ایراد می گیرید یا هر کاری می کند سریع موضع گیری می کنید و ایشان از این طریق می خواهد تلافی کند.
5- در حل اختلاف ها معمولا یک طرفه اختلاف ها حل نمی شود و نیاز هست هر دو زن و شوهر حضور داشته باشند که حرف و نظر هر دو شنیده شود.
6- به نظر می رسد ساختن همین زندگی کم هزینه تر باشد از جدا شدن، ولی نکته ای که هست اینکه نیاز هست شما و همسرتان مراجعه حضوری به مشاور و روانشناس داشته باشید، اگر اهل قم بودید مرکز مشاوره حرم حضرت معصومه سلام الله علیها هر روز مشاوره حضوری و کاملا رایگان ارائه می شود.
در خدمتم
موفق باشید.