فقر و فلاکت در اندیشه توحیدی

10:02 - 1400/02/13

باسلام
بنده یکی از روحانیون طرح هجرت هستم

در یک منطقه هستم که بسیاری از این روستا از لحاظ معیشتی مشکل دارند
بعضی از دوستان که به مسجد میان برخی بهشون کنایه میزنه که خدا چه کاری برای شما انجام داد که میری مسجد؟

من در پاسخ میگم که ما برای مال دنیا و... مسجد نمیایم ما میایم مسجد که راه رو کم نکنیم ما میام که خودمون رو پیدا کنیم و..

اگه ممکنه شما پاسخ کامل تری برامون بفرستی

-----------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe

http://btid.org/node/163479

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 0 =
*****
تصویر منتقد.m

سلام.

شما مغز مطلب  رو گفتید 

واقعیت اینه که اینجور اشکالها رو با منطق نمیشه جواب داد.یعنی با فرض اینکه یه جواب دندان شکن هم بهشون بدیم .خب بعدش؟! ایا طرف میگه من تسلیم شدم و میام مسجد ؟!یا دست از طعنه زدن برمیداره؟! اتفاقا فکر میکنم هر چقدر با افراد منتقد بحث نشه بهتره به چند دلیل.

اول اینکه مشکل اونها منطقی نیست که با حل شدن دیگه دست بردارن

دوم اینکه این جور گفتگوها باعث میشه در موضعشون محکمتر بشن و برای اثبات حقانیت خودشون ممکنه اصلا وارد مسیری بشن که قبلا نبودن.

سوم اینکه این گفتگوها نه امر به معروفه و نه عملی که در دین تایید شده باشه.معمولا پشتش نفس میاد و خراب میکنه

بنده شخصا نظرم اینه یک مبلغ موفق کسیه که خودساخته باشه و رفتارش مردم رو جذب کنه.یعنی بقدری محبوب باشه که مردم خودشون دوست داشته باشن ازش تقلید کنند یا مثل اون زندگی کنند.هدایت دست خداست با منبر و موعظه کسی رو نمیشه هدایت کرد.سخنرانی برای اگاهی دادن به کسانیه که راهشون رو پیدا کردن و حالا میخوان بدونن چجوری باید دینداری کرد.والا نمیشه با سخنرانی مردم رو جذب مسجد کرد یا با دلایل محکم موفق شد.

هیچ کس توسط یه طلبه ای که برای همه چیز جواب داره و هیچ وقت کم نمیاره مسجدی نمیشه اما خیلیها با دیدن چهره و رفتار یه طلبه ی با تقوای با صفا ممکنه مسجدی بشن.خود من بخاطر اینکه چند نفر معمم رو میشناختم که خیلی بهشون ارادت داشتم رفتم حوزه.یعنی استارتش اونا بودن.

در مورد اون شبهه که خدا بهتون چی داده که مسجد میرید هم خب البته جوابش رو میدونید ولی من خودم وقتی بخوام همچین شبهه ای رو جواب بدم میگم اگه شما فکر میکنی جای دیگه میتونی بخدا نزدیک بشی خب مشکلی نیست.یعنی اصل خداپرستی رو معمولا زیر سوال نمیبرن میگن از مسجد و نماز چه سودی بردید ولی اگه راجع خدا بپرسی میگن نوکر خدا هم هستم .چند تا هم مثال میزنن میگن خدا پرستی یعنی حق مردم رو نخوردن یعنی دست دیگران رو گرفتن.این مسجد و نماز رو اخوندا درست کردن.لذا میگم من به عقیده ی شما احترام میذارم شما فکر میکنی مسجد رفتن درست نیست و کمک بخلق الله کافیه خیلی هم عالی اتفاقا منم در خدمت به خلق موافقم ولی معتقدم نماز و مسجد هم درسته و براش اعتقادات خودم رو دارم.

یعنی در مرحله ی اول اگه تلاش کنیم وارد بحث و جدل بشیم بی فایدس.ضمن اینکه واقعا هم باورم اینه .حقیقتا بعضیا فکر میکنند نماز و مسجد رو اخوندا اوردن و خدا همچین چیزی نخواسته.این افرادی که مغرض نیستن اگه به روش خودشون بندگی کنند بازم خیلی عالیه.و خدا به همون اندازه که به یه نماز خون ارزش قائله به اون هم ارزش میذاره.و کم کم هدایتش میکنه.لذا دلیلی نداره باهاش مقابله کنم و فقط به نقاط اختلافی بپردازم به همین نقاط مشترک اشاره میکنم و ازش میخوام به عقاید من بی احترامی نکنه همونطور که من به اون و عقایدش احترام میذارم 

گمونم اگه درست و با صداقت این برخورد انجام بشه طرف مقابل نگاه مثبتی به ما پیدا میکنه ما هم که واقعا بهش حس خوب داشتیم و این مقدمه ای میشه تا در فرصتهای دیگه بیشتر بتونیم راجع عقاید خودمون بگیم.نه برا اینکه اونو مسجدی کنیم.برای اینکه بهش توضیح بدیم چرا همچین اعتقادی داریم چرا نماز میخونیم  بدون اینکه تلاش کنیم اونم مثل ما فکر کنه.حقیقتا به باورهاش احترام بذاریم و اصلا با این حرفها تلاش نکنیم مجبورش کنیم قبول کنه ما خوبیم یا درستیم.

یبار در یوتیب دیدم ینفر منو به فحش بسته و کلی توهین کرده .خیلی هم ابدار.باهم صحبت کردیم یعنی کامنت میذاشتیم و به هم جواب میدادیم .این بنده خدا خب نرم شد ولی یه حالتی داشت که انگار اماده باش بود که یه نشانه ای از حرفای من ببینه که من دارم تلاش میکنم اونو نماز خون بکنم.که دوباره به فحش ببنده.اخرش گفتم واقعا من به تویی که به بیخدایی رسیدی احترام قائلم .و هیچ اصراری ندارم خدا پرست بشی خیالت راحت.چون اونجور که میگفت خیلی تحقیق کرده .و واقعا و بدون غرض به این نتیجه رسیده که دنیا خدایی نداره!! اگر چه خطا رفته بود ولی همین قدر که تلاش کرده بود بفهمه که جهان خدایی داره یا نه خیلی ارزشمند بود بهشم گفتم اینطور نیست که فکر کنی من  تو رو کافر میدونم چون چند بار گفته بود شماها منو نجس میدونید و...گفتم اون کافر که قران گفته تو و امثال تو نیستید.اتفاقا من معتقدم تو اگه به هنجارهای خودت عمل کنی اخرت خوبی داری .اگرچه خودت اعتقادی نداری ولی از نظر من نه تنها کافر نیستی که ماجور هم هستی.یسری هنجارهایی برای خودش داشت و بهشون مقید بود.گفتم تمام حرف دین سر همین مقید زندگی کردنه دیگه.و چون شما مراقبی به هنجارهات عمل کنی از طرفی هم کلی زحمت کشیدی و تحقیق کردی ببینی خدا هست یا نه تو اهل نجاتی و اخرتت هم خوبه.پس بیجهت با من دشمنی میکردی.بنده خدا خیلی هم معذرت خواهی کرد و....

این نگاه من به سایر مردمه با افکار مختلفه در مواردی که با افراد اینشکلی برخورد میکنم هیچ وقت هم نمیخوام باورهای دینی خودم رو تحمیل کنم.اولین حرکت پیدا کردن نقاط مشترکه...

تصویر پیمان اختر
نویسنده پیمان اختر در

با سلام و احترام 

 تشکر از بیان مطالب مفیدی که فرمودید