فقط چند روز تا عروسی من باقی مونده

19:33 - 1400/02/23

وقتتون بخیر

و مامانم گفتن باید داماد بشی  من یه ادم با کمالات شخصیت بالا دانشجوی ارشد حقوق خصوصی دانشگاه تهرانم شان و منزلت بالایی دارم در رفتار اکثرا سنگین رفتار میکنم با ادمای شوخ و مزاح گو خیلی خوشم نمیاد ولی خودم شوخم و تو جمعا شوخی میکنم اما ب جاش و سر موقع هفت ماهه که عقدم هفته دیگم عروسیمه تا اینکه بابا فوت کردند اونم با ادمایی ک واقعا میدونم فهمیدن و رفتیم خواستگاری در مراسم خواسگاری ادمای باکمالا و شخصیت وقتی با دختره حرف میزدم کامل اخلاق شبیه من داشت گشتن ب قول خودشون دختری پیدا کردن ۱۷ساله تا اینکه عقد کردم و ب ذات کثیفشون پی بردم اونم قبول کرد دختر انگار بچه ابنداییی رفت امد نامزدی شرو کردیم و خودشون واقعا عالی جلوه میدادن بهشم گفتم من اگه کسی بهم بدی کنه ازش متنفر میشم هر شوخی برسه میکنه یا منو هیچ وقت مستقیم نگا نمیکرد چشمشم دارای مشکله که تو نامردی ب هیچ وجه نذاشت متوجه بشم اخه همش سرش مینداخت پایین و میگفت حیام اجازه نمیده پدر خانواده ادمی بود مداخله گر تو تموم زمینه ها همیشه میگف این پسر اینجور اونجور پسر خانواده یه ادم بی احترام بد دهن اما خانمم این وسط با اون بود و من دوتایی میذاشتن لای منگنه که هرچی برسه میکه همیشه دوس داشت نظر بده و این وسط خانممم بشدت رفتارهای بچه گونه رفتارای بچه گونه داره اصن بامن خوب نیستن میشه کمکم کنین دارم ب طلاق فک میکنم و هفته دیگم عروسیمه محبتای منم ب بدترین. گونه جواب میدن

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/164998

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****
تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

کاش این دانشجوی ارشد مملکت، از علایم نگارشی مثل نقطه و ویرگول و ... هم توی متنش استفاده میکرد!!

ما که اصلا نفهمیدیم چی نوشته از بس گنگ و بدون علایم نگارشی بود

هرکی فهمید ترجمه کنه لطفا!!!

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

نگرانی و دغدغه شما رو می فهمم. اشاره کردید که مامانتون گفتن که باید داماد بشی! خب یعنی شما صرفا براساس خواسته مادرتون تصمیم به ازدواج فرد موردنظر گرفتید و خودتون تمایلی به ازدواج نداشتید؟

با توجه به توضیحاتی که از دخترخانم دادید، به نظر می رسد کمی سن، کم تجربگی و کم مهارتی ایشان باعث شده رفتارهایی از او سر بزند که مورد پسند شما نیست. لذا بیش از اینکه بخواهید رفتارهای همسرتان را بر مدار بدجنسی و بد ذاتی تعبیر و تفسیر کنید، بیشتر روی کم مهارتی و کم تجربگی باید تفسیرکرد.

اما این کم مهارتی و کم تجربگی همسرتان از یک طرف و از طرفی نوع واکنش‌های احتمالی شما هم باعث ایجاد تنش، دلخوری و ناراحتی بین شما دو نفر شده است. به طوری که اگر شما هم ارتباط خوبی با نامزدتان برقرار می‌کردید، خیلی راحت نامزدتان به شما نزدیکتر می شد و نیازی نبود که او گوش به حرف دیگران و اطرافیانش بدهد. در واقع به جای اینکه رفتارهایی بر مدار جاذبه داشته باشید، احتمالا واکنش‌های دافعه آلودی در مواجهه با رفتارهای ایشان داشتید و طبیعتا این موضوع باعث شده تا ایشان از شما بیشتر فاصله بگیرد و دوباره رفتارهایی که حاکی از عدم مهارت حل مسئله و مهارت ارتباطی است از ایشان سربزند که باعث رنجش شما شده است و این رنجش منجر به هیجان و رفتاری منفی در شما شده و همین چرخه ارتباطی مدام در ارتباط میان شما و نامزدتان اتفاق افتاده است تا جایی که چند ماه از عقدتان گذشته است و در آستانه ورود به زندگی مشترک، ولی هنوز هردو نسبت به همدیگر کلی بغض، ناراحتی و دلخوری دارید.

اما راه حل چیست!؟

راه حل این است که طرفین دست از اینگونه رفتارهای دافعه آلود بردارند و هردو با هم برای کسب مهارتهای زندگی نظیر مهارتهای ارتباطی، شیوه انتقاد، حل مسئله و ... به مشاور مراجعه کنید. مشاور به طرفین کمک می کند تا نسبت به نقاط ضعف و قوت خودشون واقف شوند و یاد بگیرند که چگونه طرفین با هم تعامل خوشایندی داشته باشند و هرگاه مثلا با چالشی یا مسئله مواجه می‌شوند، چگونه آن را حل کنند بدون اینکه باعث رنجش و عذاب همدیگر شوند. همچنین مشاوره کمک می‌کند تا نامزدتان متوجه شود در زندگی مشترک جایگاه همسر، خانواده اش و حریم خصوصی کجاست و چگونه باید رفتار کند تا خدای نکرده باعث مشکل بین خودش و همسرش و خانواده اش در زندگی مشترک نشود!

بنابراین توصیه می کنم قبل از اینکه بخواهید وارد زندگی مشترک شوید حتما با نامزدتان در یک فضای آرام و بدون تنش صحبت کنید و ایشون رو متقاعد کنید که باهمدیگر به یک مشاور مراجعه کنید تا بتوانید با آرامش و احساس بهتر و تصمیم قطعی وارد زندگی مشترک شوید. لذا به جای اینکه به فکر طلاق و جدایی بیفتید به فکر حل مسئله باشید. حل مسئله تان این است که به اتفاق همسرتان به یک مشاور مراجعه کنید.

موفق باشید.

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

کسی که مامانش بگه باید داماد شی از نطر من فاقد هر بلوغی برای ازدواجه.کسی که خوش مزاح میکنه ولی مزاج بقیه رو دوست نداره.کسی که تا بهش بدی میکنند متنفر میشه(مگه ادمی داریم اصلا بدی نکنه در حق همسرش ؟؟ ) جایی که چشماش باید چهارتا باشه عیبی یابی و حسن یابی کنه ، نگاه نکردن میزاره پای حیا(من بی حیای عالمم تو خواستگار چهار چشمی پسر مردمو نگاه میکنم تا ببینم تایپم هست یا نه ترجیحم اینه بی حیا باشم تا احمقی که بشه سرم کلاه گذاشت ) و این رابطه رو تا پای عروسیم بیاره رو پسر نرمالی نمیدونم حتی اگه قاضی القضات باشه.

راه حل عقب بنداز مراسمو به یه بهانه ای تا ببینیم چی میشه مشاوره حضوری باید برید کار گیر داره

 

 

تصویر محمد سللطانی
نویسنده محمد سللطانی در

سلام عزیز، بنظر من انسان تنها کسیه که نمیتونه سرخودش کلاه بزاره و شما دقیقا همین طوری اکه واقعا نمیتونی با این مسئله کنار بیایی ، بارفتار خانومتون ، با چشمش ، با پدرشون ، خانوادشون و... بهترع همین الان تمومش کنید تا یه چن سال دیگه یه بچه هم قربانی رابطه تون بشه.

 

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

سلام 

انگار مطلبتون نصفه نیمه گذاشته شده، سن شما هم مشخص نیست، دقیقا چه رفتارهای این خانم شما رو اذیت میکنه؟ اشاره کردید به رفتار بچه گانه. این رفتار بچه گانه چند حالت داره 

اول ایشون متناسب با سن شون رفتار میکنند اما چون فاصله سنی شما باهاشون زیاد هست فکر میکنید رفتارشون بچه گانه هست.

دوم رفتار ایشون متناسب با سن شون نیست. یعنی بلوغ فکری کافی رو نسبت به سنشون ندارند.

این دو مقوله هر کدوم راه حل جداگانه ای داره. و در کل ایشون تو این زمینه مقصر نیستند. چون از قبل باید راجع به فاصله سنی فکر میکردید. شاید از نظر این خانم هم شما زیادی جدی و پخته باشید. بحث فاصله سنی حل شدنی نیست. اما بحث عدم پختگی تا حد زیادی با آموزش حل میشه.

یه مشکل دیگه هم که مطرح کردید، مشکل چشم های ایشون هست که حس میکنید ایشون فریب دادند شما رو. حالا فرض کنید اگر از اول به شما مشکل شون رو میگفتند شما قبول میکردید باهاشون ازدواج کنید؟ منظورم این هست که دروغگویی شون براتون بیشتر اهمیت داره، یا مشکل جسمی شون؟ و متعجبم که شما یا خانواده تون چطور این موضوع رو متوجه نشدید؟!

اما در کل عروسیتون رو عقب بندازید و فعلا به هم نزنید. اگر میتونید به مشاور مراجعه کنید. به نظر من لازمه شخصی به شما مشاوره بده که هر دوی شما رو ببینه و حرفهاتون رو بشنوه. چون شخصیت این خانم و شما باید با هم همسو بشه. صد در صد همه ی انسان ها و بخصوص زن و مرد تفاوتهای خیلی زیادی با هم دارند که باید با همکاری هم، هم جهت بشن. اگر بعد از مشاوره و فکر کردن درست به این نتیجه رسیدید که واقعا به درد هم نمیخورید، جدا بشید.

 

 

تصویر علیرضا2021
نویسنده علیرضا2021 در

سلام.دوست عزیز یادمه یکبار گفتم من خوشم نمیاد با یه دختر بچه عروسکی لاغر مردنی که 7 سال!!!ازمن کوچیک تر باشه ازدواج کنم تو همین سایت که همه پریدن بهم!!!کلا من موندم کدوم روانشناس احمقی گفته اختلاف سنی 7 سال خوبه؟!!!دخترا تا 50 سالگی باز ادعای بچه بازیشون میشه بعد شما توقع داری یه دختر 17 ساله مثل یک زن بالغ گوش شبطون کر رفتار کنه؟!!خیلی ساده و سربه زیری خیییییلللییی!!!فکر کردی چون ارشد داری همه چی حله؟!منم ارشدم ولی هیچ دردی از زندگیمو مدرک و علم دوا نکرد الی پول،که اونم کارگری دواش میکنه چه برسه به ارشد یا دکتری؟!!فکر کردی مثل ببو سرمونو بندازیم پایین یه دختر سالم و خوش اخلاق و مثلا سنگین و رنگین بهت میدن؟؟!!پسر جون زمانه دوره 72 هزار ملته،72هزار فرقه و طرز فکر توی ایران زندگی میکنه،اون وقت شما هنوز به فکر یه آیه و مقایسه با زمان پیغمبر و ارشد و...هستید؟!

پیشنهاد میکنم این مطلب رو بخونید

http://btid.org/node156877

موفق باشین