18:37 - 1393/11/15
سلام
من یه دختر 18سالم.
من بخاطر یه شرایطی زود به بلوغ فکری رسیدم که باعث شد عشق زود گذری نداشته باشم من دوسال پیش عاشق یکی از پسرای فامیل شدم که خیلی همدیگرو دوست داشتیم هم بازی بچگیم بود.خیلی پسرخوبو سنگینی بود اون سرکارمیرفت منم درس میخوندم.برای همین خیلی کم به هم اس میدادیم شش ماه پیش کسیکه این همه دوستش داشتم تصادف کرد. و فوت کرد هنوز که هنوزه باورم نشده همش یه بغضی توگلومه که داره خفم میکنه اصلا ازفکرم بیرون نمیره.چیکار کنم؟ شبی نیست که بخاطرش گریه نکنم.تنها کاری که ازم برمیاداینه که براش قران بخونم اما بازم دلم اروم نمیگیره. الانم تا حرف خواستگارمیاد دستو پاهام سست میشه.واحساس خفگی بهم دست میده نمیتونم جز اون به کسی فک کنم قبلا سابقه افسردگی داشتم.الان شدید شده بی احساس بی احساس شدم هیچی خوشحالم نمیکنه
لطفا راهنماییم کنید
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/55273
جمع بندی نهایی:
با تشکر از دوستانی که با نظرات سودمندشان، دوست مون را یاری دادند.
خلاصه اینکه :
شما باید هر چه زودتر از فکر آن مرحوم بیرون بیایید درست است که کار خیلی سختی است ولی محال و نشدنی نیست باید اراده کنید،چرا که يكى از نعمت هاى خداوند به انسان فراموشى است شايد خودتان هم ديده باشيد كه بستگان نزديك شخصى از دنيا مى روند در روزهاى اول او فكر مى كند كه ديگر دنيا برايش غير قابل تحمل است ولى به مرور زمان ممكن است روزها بگذرد ولى حتى براى چند ثانيه هم , يادى از آن مرحوم نكند . شما چه بخواهيد وچه نخواهيد بعد از مدتى ايشان را فراموش خواهيد كرد والان تنها كارى كه مى توانيد بكنيد اين است كه سرعت اين كار را افزايش دهيد تا از ضررهاى روحى روانى ومادى اين افكار بكاهيد،از یک سو باتوجه به سنی که دارید نیروی جوانی شما(که باید صرف درس خواندن و ساختن آینده ای بهتر باشد)هدر می رود و از سوی دیگر خواستگاران خوب خود را از دست می دهید که این مساله قابل جبران نیست.
این که شما برای او قران می خوانید کار بسیار خوبی ست چون علاوه بر اینکه روح او شاد می شود خودتان نیز به آرامش می رسید، کلام خداوند آرام بخش روح است پس سعی کنید به معانی آن نیز دقت کنید.
هر گاه به یاد او می افتید، با فرستادن صلوات به روح او سعی کنید موضوع فکر خود را عوض کنید و به چیز دیگری بیندیشید.مثلا برای گرفتن چاقو از دست کودک باید یک جایگزین جذابتر برای او داشته باشید شما نیز همین کار را بکنید برای جایگزینی عشق از دست رفته خود سعی کنید عشق حقیقی یعنی عشق به خداوند و اهل بیت عصمت را در دل خود تقویت کنید همچنین به این موضوع فکر کنید که همه انسانها روزی طعم مرگ را خواهند چشید و اینگونه نیست که او مرده است و شما خواهید ماند، نه شما نیز روزی باید از این دنیا بروید.
اما در این میان مهم نحوه درست زندگی کردن و استفاده صحیح از آن است، چگونه زندگی کنیم که از تمام ساعات باقی مانده عمر به نحو احسن بهره ای ببریم و با تربیت فرزندانی صالح فرد مفیدی برای جامعه خود باشیم.
البته با توجه به سابقه افسردگی که شما ذکر کردید،ممکن است، کارشما کمی سختر بشود ولی شما می توانی برای رفع این بیماری به یک روانشناس خوب مراجعه کنید، تا بتوانید در دوره های درمانی کاملا بهبود حاصل نمایید.
برای فراموش کردن عشق قبلی شما،سعی کنید خودتون را با کارهای مفید مشغول کنید و از بی کاری و تنهایی تاکیدا بپرهیزید در جمع های خانودادگی و دوستان شرکت کنید، و خودتون را از رسیدن به او ناامید کنید و به خواستگارهای خوبتان فکر کنید.
در آخر با توکل و توسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت وطهارت همیشه در زندگی پیروز وسربلند باشید.
سلام. به من هم مصيبتى وارد شد. هر موقع غصه دار شدى حديث کسا بخون. من ريختمش تو گوشيم.
سلام به جای کلمه فوت ، اگه کلمه وفات بگید بهتر بود . آدمها فوت نمی کنند ولی مرگ حقیقت غیر قابل انکاره . باید حقیقت رو باور کنیم چون یک روز هم نوبت خودمونه . پس بیایید برا اون روزمون فکری کنیم. نه حسرت!
با سلام
شما اولین کاری ک باید بکنید اینه ک برید پیش ی روانپزشک و مشکل افسردگیتون رو حل کنید چون تا زمانی ک افسرده هستید مطمعن باشید ک وضعیتتون هیچ تغییری نمیکنه
چون خودم تجربه افسردگی رو داشتم وکاملا درکتون میکنم تو چ حالی هستی بخاطر همین رفتم پیش روانپزشک ومدت 17 ماه تحت درمان بودم وخداروشکر الان خیلی حالم بهتره وروحیه ام کاملا تغییر کرده
موفق باشید
سلام.وققتون بخیر
نمیگم درکتون میکنم چون هیچ کس نمیتونه شما رو درک کنه........
فقط اینو میتونم بگم فراموشی جز بزرگترین نعمت هاییی که خداوند بهمون داده
صبر کنید و همه چیز رو بسپارید به زمانه روزگار ، زمان خودش همه چیز رو درس میکنه (شاید از نظر دوستان شعار باشه
ولی این حرف من نیست حرف بزرگان)
خودتون رو با سری کاریهای خاص که سرگرمتون میکنه و شما رو از اون ماجرا رو میکنه سرگرم کنید مث صله رحم با دوستان
بیرون رفتند. اره واستون سخته دل و دمقی شاید فک کنید نیست واستون -ولی هر چی باشه دیگه ایشون رفتند راهی هم
واسه برگشتتش متاسفانه نیستش.پس باید فراموش کنیدهر طور که لازمه- اینطور نیست بنظرتون؟
پس توکل کنید بخدا و صبر کنید....
اینو هم در نظر داشته باشید الان بهترین موقع اس واسه شیطان ، شاید یک امتحان بزرگ از طرف خدا واسه شما باشه
خیلی مراقب حیله و مکر شیطان باشید در این روزها باشید به گناه کشیده نشید خدای ناکرده.........
ایمان تون ازتون نگیره......
((از خدا هم واسه ایشون طلب مغفرت امرزش میخوام-))
*خدایش بیامرزه..*
امیدوارم تونسته باشم کمک تون کنم
موفق باشید!!!!!!!!
یا حق
واقعا متاسفم .. خدا بهتون صبر بده--- خیلی سخته
عزیزم حق داری هنوز مدت کمی از اون واقعه گذشته و هرکسی بجای تو بود مطمئنا همین حال رو داشت... برات آرزوی صبر و آرامش دارم..
عزیزم باید بذاری وقت بگذره این مورد هیچ راهی جز گذره زمان نداره تا قبل از فراموشی کامل وارد رابطه جدید نشو بذار دلت آروم بشه سعی کن خودتو سرگرم کنی درستو بخون تو رشته ای که خیلی دوس داری ورزش برو تو رشته ای که بتونی ادامش بدی برا خودت انگیزه سازی کن واقعا به خودت کمک کن فک کن الان روحت مریض شده و این چیزا حکم دارو براش داره مطمئن باش میتونی فراموش کنی و این حالته بغض و ناراحتیت تموم میشه شما سنتون کمه راحتتر میتونید فراموش کنید وقت زیاد دارید و فرصتای زیادی دارید
سلام
از اینکه با سایت ره روان ولایت مکاتبه می کنید، متشکریم.
شما باید هر چه زودتر از فکر آن مرحوم بیرون بیایید درست است که کار خیلی سختی است ولی محال و نشدنی نیست باید اراده کنید،چرا که يكى از نعمت هاى خداوند به انسان فراموشى است شايد خودتان هم ديده باشيد كه بستگان نزديك شخصى از دنيا مى روند در روزهاى اول او فكر مى كند كه ديگر دنيا برايش غير قابل تحمل است ولى به مرور زمان ممكن است روزها بگذرد ولى حتى براى چند ثانيه هم , يادى از آن مرحوم نكند . شما چه بخواهيد وچه نخواهيد بعد از مدتى ايشان را فراموش خواهيد كرد والان تنها كارى كه مى توانيد بكنيد اين است كه سرعت اين كار را افزايش دهيد تا از ضررهاى روحى روانى ومادى اين افكار بكاهيد،از یک سو باتوجه به سنی که دارید نیروی جوانی شما(که باید صرف درس خواندن و ساختن آینده ای بهتر باشد)هدر می رود و از سوی دیگر خواستگاران خوب خود را از دست می دهید که این مساله قابل جبران نیست.
این که شما برای او قران می خوانید کار بسیار خوبی ست چون علاوه بر اینکه روح او شاد می شود خودتان نیز به آرامش می رسید، کلام خداوند آرام بخش روح است پس سعی کنید به معانی آن نیز دقت کنید.
هر گاه به یاد او می افتید، با فرستادن صلوات به روح او سعی کنید موضوع فکر خود را عوض کنید و به چیز دیگری بیندیشید.مثلا برای گرفتن چاقو از دست کودک باید یک جایگزین جذابتر برای او داشته باشید شما نیز همین کار را بکنید برای جایگزینی عشق از دست رفته خود سعی کنید عشق حقیقی یعنی عشق به خداوند و اهل بیت عصمت را در دل خود تقویت کنید همچنین به این موضوع فکر کنید که همه انسانها روزی طعم مرگ را خواهند چشید و اینگونه نیست که او مرده است و شما خواهید ماند، نه شما نیز روزی باید از این دنیا بروید.
اما در این میان مهم نحوه درست زندگی کردن و استفاده صحیح از آن است، چگونه زندگی کنیم که از تمام ساعات باقی مانده عمر به نحو احسن بهره ای ببریم و با تربیت فرزندانی صالح فرد مفیدی برای جامعه خود باشیم.
البته با توجه به سابقه افسردگی که شما ذکر کردید،ممکن است، کارشما کمی سختر بشود ولی شما می توانی برای رفع این بیماری به یک روانشناس خوب مراجعه کنید، تا بتوانید در دوره های درمانی کاملا بهبود حاصل نمایید.
برای فراموش کردن عشق قبلی شما،سعی کنید خودتون را با کارهای مفید مشغول کنید و از بی کاری و تنهایی تاکیدا بپرهیزید در جمع های خانودادگی و دوستان شرکت کنید، و خودتون را از رسیدن به او ناامید کنید و به خواستگارهای خوبتان فکر کنید.
در آخر با توکل و توسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت وطهارت همیشه در زندگی پیروز وسربلند باشید.
درحال بررسی شکیب
سلام
هر چند که می گویند، گریه دوای هر دری ست، اما بیشتر از این اگر بخواهید خودتون را ناراحت و اذیت کنید، نه تنها عاقلانه نبوده و شرعا هم اشکال دارد.
اگر کمی فکر کنید، به این نتیجه خواهید رسید که با ناراحت کردن خود، نه تنها او زنده نخواهد شد، بلکه روح او نیز در عذاب و ناراحتی خواهد بود(چون شما بخاطر او خودتون را اذیت می کنید)خلاصه با ادامه این روند، شما بیشتر به خودتون آسیب می زنید و آیندتون را خراب می کنید، چون خواستگارهای خوب همیشه نیستند بلکه با رد کردن های مکرر، ممکن است برای همیشه خواستگارهای خوبتان را از دست بدهید.
اما اینکه برای او قران می خوانید کاریست، عاقلانه و خوب، چون قرآن کلام الهی ست و آرام بخش روح و روان است و هم اینکه روح او را شاد می کنید،اما این منافاتی ندارد که کمی هم به فکر آینده خودتان باشید، فلذا شما نباید به راحتی خواستگارهای خوبتان را رد کنی و ...
شاید فراموش کردنش کمی سخت باشد اما محال نیست بلکه ممکن است ، کافی ست شما کمی عاقلانه فکر کنید، به این فکر کنید که برفرض که او را فراموش نکنی و همیشه به فکرش باشی، آیا با این کارتون او به شما می رسد؟
خلاصه با ادامه این روندی که الان دارید خودتون را از یک زندگی آرام محروم کرده اید و ممکن است بعدها به مشکلات دیگری نیز دچار شوید، فلذا سعی کنید کم کم او رافراموش کنی و به فردایی بیندیشید که با انتخاب صحیح و ازدواج درست، یک زندگی نو و جدیدی را آغاز کنی.
به این فکر کنید که بالاخره همه انسانهای روزی از این دنیا خواهند رفت و روزی ساعات عمر همه انسانها به اتمام می رسد، اما در این میان مهم نحوه درست زندگی کردن و استفاده صحیح از آن است، چگونه زندگی کنیم که از تمام ساعات باقی مانده عمر به نحو احسن بهره ای ببریم و با تربیت فرزندانی صالح فرد مفیدی برای جامعه خود باشیم.
البته با توجه به سابقه افسردگی که شما ذکر کردید،ممکن است، کارشما کمی سختر بشود ولی شما می توانی برای رفع این بیماری به یک روانشناس خوب مراجعه کنید، تا بتوانید در دوره های درمانی کاملا بهبود حاصل نمایید.
برای فراموش کردن عشق قبلی شما،سعی کنید خودتون را با کارهای مفید مشغول کنید و از بی کاری و تنهایی تاکیدا بپرهیزید در جمع های خانودادگی و دوستان شرکت کنید، و خودتون را از رسیدن به او ناامید کنید و به خواستگارهای خوبتان فکر کنید.
در آخر با توکل و توسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت وطهارت همیشه در زندگی پیروز وسربلند باشید.