قصد طلاق دارم،ولی نمیدونم بچه هاموچیکارکنم!

13:21 - 1399/12/03

سلام وقت بخیر،اینجانب درزندگی زناشویی دچاراختلال عصبی شده ام،حوصله ی بگومگوکردن باخانمم روندارم،قریب به میانگین هرروزمشاجره داریم،مشکل مابرسرمباحث کلی نیست،توی جزئیات هم اختلاف پیدامیکنیم ازجمله توقعات بالا،دروغهای زندگی وکلی پنهان کاری،واقعیتش اززندگیم دلسردم،فقط میخوام تنهایی زندگی کنم وزنده بمانم،لطفاراهنماییم کنید! قصدطلاق دارم،ولی نمیدونم بچه هاموچیکارکنم!

سوال کارشناس:
با سلام لطفا برای رسیدن به جواب بهتر کمی خودتون و خصوصیات روحی و اجتماعی خودتون رو تببین کنید و اینکه چه عواملی دخیل در این مشکل شما بودن رو

پاسخ کاربر
ساده لوح،کم توقع،حساسیت بیشتربه عفیف بودن زن،عجله،واقع بین،زودرنج،بعدازدواج خیلی عصبانی ترشده ام،اصلایه ثانیه هم نمیخوام باخانمم مشاجره داشته باشم وزودقاطی میکنم،خانمم اصلاروحیاتم براش مهم نیست،احساس غریبی میکنم،فک میکنم راهی برای درست شدن زندگیم وجودنداره بیشترگذشته منوبه میون میاره که قبلاکسی رودوس داشتم،ولی من هم دیوونه ترشده ام که وقتی بحث میکنه فقط گذشته اون رومیگم،ولی شعورنداره اگه ده سال هم قهربشه،براش مهم نیست،ولی من برخلاف اون نه اینکه دوس ندارم قهرباشم،بلکه دلم میگیره کسی که باهاش تویه خونه زندگی میکنم،قهرباشم

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/159151

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****
تصویر sed313
نویسنده sed313 در

با سلام خدمت شما مخاطب گرامی

هدف از ازدواج آرامش و تکامل در کنار یکدیگر است، با این شرایطی که در سوال بیان کردید، نارحتی شما قابل درک است. اما باید توجه داشته باشیم زندگی هر کسی ممکن است دچار مشکل یا تنش شود، مسأله مهم نحوه مدیریت و روش‌های حل این اختلافات است. غالب افراد این مسائل را آموزش ندیده اند و با یک مشکل یا دعوا در زندگی، می‌خواهند آخرین راه‌حل که طلاق است را عملی کنند. دقت داشته باشیم جدایی و طلاق، کاری حلال است ولی مبغوض ترین و آخرین حلال‌هاست. پس باید تا جایی که امکان دارد به سراغ آن نرویم. 

با اینکه حق دارید ناراحت باشید از این نحوه تعامل با همسرتان، اما جای نگرانی ندارد خیلی از زن وشوهرها بودند که اختلافات بیشتر و بدتری داشتند و بعد از مشاوره دوباره روی خوش زندگی را دیدند.
به همین علت توصیه می‌شود شما و همسرتان به مشاور خانواده با تجربه و متعهد مراجعه کنید بسیاری از این مشکلات حل خواهد شد.

با تشکر موفق باشید.

 

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

هیچ فاکتور مهم طلاق رو نداری عزیزجان همش قابل رفعه اگه بخای پای زندگی بمونی . همه میدونن من با طلاق مخالف نیستم و بدو عیبم نمیدونم و خانواده نداشت رو از خانواده بد داشتم ترجیح میدم ولی با طلاق بی خودم مواقع نیستم واقعا بهت میگم اوضاع حاد نیست.یه تکون خوب میخاید با مشاوره خوب درمان میشه شما خیلی حساسو زود رنجید و پر توقع و اون خانم بی تفاوت و بی احساس و پرخاشگره. اینها خیلی درمان پیچیده نداره . سیستم خانواده فشل نیست با طلاق بچه ها اسیب بیشتری میبینه و چون ایراد شما هم زیاده طلاق و  ازدواج مجدد بهتر که نیست بدترم هست و شما هم که تنهایی رو ترجیح میدید.میتونید چند هفته هم از هم دور باشید تا اعصابتون راحت تر بشه و به هم فرصت فکر کردن بدید و قوا تازه حلش کنید حیفه بمونید برای هم . 

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

در ادامه ی پیام اول اضافه میکنم اینم چون یادم رفت اصل مطلب رو بگم اینکه اگه کمی خودت حوصله داشته باشی  و ببینی مشکلش چیه که همچین رفتاری داره.از اون جایی که کلیت همه ی انسانها یک جوره میتونم با قاطعیت بگم اگه بتونی متوجه بشی و اون مشکل رو یا حل کنی یا متقائدش کنی که ازت دلخور نباشه خیلی راحتتر میتونی اوضاع رو کنترل کنی.تکرار خاطرات گذشته احتمال داره برای این باشه که بگه تو منو دوست نداری حالا یا  غرور داره یا به هر دلیل دیگه نمیخواد یا نمیتونه مستقیم بگه حس میکنم منو دوست نداری برای همین اشاره میکنه به اون دختری که قبلا بهش علاقه داشتی.یعنی هنوز فکر اون هستی  و حواست و علاقه ت به  من نیست.با این حرف میخواد بگه چرا دوست داشتنت رو ابراز نمیکنی.من که هیچ دلیلی جز این به نظرم نمیرسه.ببین تمام زنها از شوهرشون یک چیز رو حتما میخوان داشته باشن والا احساس ارامش نخواهند کرد.اینکه خیالشون راحت باشه مردش دوسش داره و فکرش پیش کس دیگه نیست اما انتظار نداشته باش برگرده همین حرف رو مستقیم بگه حالا چرا واضح نمیگه هم دلیل داره.اما هر لحظه این حرفش رو باید یجور برسونه یعنی غیر مستقیم تمام رفتارش معنیش اینه که چرا دوسم نداری .وقتی نتونه جوابش رو بگیره یا خیالش راحت بشه که مرد بهش علاقه داره دیگه وارد انتقام میشه اذیتش میکنه حرفش رو گوش نمیده و ...اما همه ش برا اینه که بگه دوسم داشته باش نه اینکه بگه طلاقم بده.ولی خب گاهی اوقات لابلای این انقام گیری بخاطر واکنش اشتباه مرد ممکنه واقعا موضوع کمی جدی بشه و زن حسابی احساس شکست کنه تمام سرمایه ی زن احساساتشه دیگه.وقتی امیدی نداشته باشه دیگه چرا هزینه کنه.شما خودت کم اوردی میگی طلاق بگیرم لااقل زنده بمونم یعنی یعنی هیچ توجیهی نمیبینی که از خودت خرج کنی برای زندگیت چون فایده ای نمیبینی و همش ضرره برات البته از نگاه خودت .زن هم وقتی میبینه هر کاری کرده تا شوهرش بفهمه که نیازش چیه ولی شوهر نه تنها متوجه نشده بلکه بیشتر عصبانی شده اونم احساس ناامیدی میکنه و احساساتش رو خرج که نمیکنه هیچ تازه با بد رفتاری سعی میکنه او قبلی ها رو هم که محبتی کرده یا صبری کرده رو جبران کنه .

منت نداره ولی یه انالیز اساسی نوشتم برات که اگه هول هولکی نخونی و متوجه هر دو تا پیام بشی خیلی قیمت داره و زندگیت رو زیرو رو میکنه

از بقیه هم میخوام نقد کنند بدونم چه واکنشی داره.حال نوشتن هم ندارید دیس لایک و لایک که کاری نداره واکنش نشون بدید خیلی ممنون میشم

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

خیلی خوب حال ما زنها را میفهمی و معنای رفتارهامون را درک و تحلیل میکنی. 

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

سلام

شما دو تا مساله داری که بهم مربوطن.یکی حال خودته که عصبی هستی یکی اخلاق همسرت.

که گمونم اگه اولی درست بشه دومی رو با یکم مشورت گرفتن بتونی مدیریت کنی.

راجع طلاق عجله نکن.هر چی دیر تر بهتر.خصوصا بخاطر بچه ها که تو سن پایین  اذیت میشن.شما هر وقت اقدام به طلاق کنی اقایون نشستن منتظر شمام هستن.خیلی هم مثل قدیم کش نمیدن.اصلا حوصله ی شنیدن غر غر کردن و دعوای زنو شوهرا رو ندارن.چون نمیخواد که قضاوت کنه.در بحث طلاق اصلا قاضی هیچ قضاوتی نمیکنه .فقط اجازه میده.شما اگه تمام زندگیت رو براش تعریف کنی و مثلا ثابت کنی شما خوبی زنت خیلی بده فکر میکنی چه اتفاقی میافته.بازم اخرش همون میشه برای همین ترجیح میدن بیخودی روحیه خودتون و اون منشی که مینویسه و خودش که از همه مهمتره خراب نشه میگه اخرش رو بگو فقط میگی طلاق!  اونم میپرسه چرا میگی همینجوری از زنت میپرسه اونم میگه همینجوری.بعد در حالی که چاییش رو سر میکشه و حکم طلاق توافقی رو مینویسه میگه حیفه ها شما میگید کجا رو امضا کنم میگه اینجا رو.و تموم شد رفت چند روز بعدش همین زن بداخلاقت که چند سال باهاش خاطره داری مسافرت رفتی برات غذا پخته گذاشته جلوت .زندگی کردین باهم مادر بچه هات به عاقد بله گفته و محرمت شده دیگه میشه غریبه مثل زن همسایه  تون که چپ نمیتونی نگاش کنی..

طلاق خیلی اتفاق بدیه.خصوصا برای بچه ها.شنیدی میگن بجه طلاق..میدونی یعنی چی.شما فکر میکنی بچه ی طلاق بودن یعنی اینکه یه آهی بکشه بگی هی من بچه ی طلاقم خوشبحالت که تو خانواده داری؟!همین؟!میدونی کلا مسیر زندگیش برای همیشه تغییر میکنه.اگه الان شاگرد اوله شاید چند سال بد حتی نتونه نمره ی قبولی بگیره.میدونی نمیتونه با هم سنهای خودش درست وارد رابطه بشه.میدونی اگه دختر باشه بچه ت هزار تا خطر اجتماعی و اسیب روحی مضاعف بهش تحمیل میشه.میتونی ازدواج کردن زنت رو بعدا شاهد باشی که با یکی دیگه داره زندگی میکنه .ببین دوست من پیداست با عصبانیت هم نوشتی.برای همین ازت میخوام بشینی به جزییات طلاق فکر کنی.نگا نکن فقط زن خود اینجوریه.با عرض معذرت از همه ی خانمهایی که این متن رو میخونن واقعش اینه زن جماعت همینه.یعنی کلا یجور یجور دیگه هستن.تو یه چیز میگی اون یه چیز  دیگه میفهمه.میخوام بگم فکر نکن همون یکی رو بهت انداختن حتی اگه میرفتی سوا هم میکردی بازم یکی مثل همین در میومد.مثلا میگی حوصله ندارم فعلا صبر کن عرقم خشک بشه حالا از راه نرسیده شروع کردی.بعد مشکل میشه دو تا شروع میکنه اره دیگه تا میخوام حرف بزنم میگی ساکت شو روز که نیستی شبم که مثل خرس میخوابی....بهش میگی خب بابا غلط کردم حرفت رو بگو این دفعه یکی دیگه هم اضافه میشه.مگه من مسخره ی توام که بگی کی بگم کی نگم همینمون مونده بود که برای حرف زدن هم از شما اجازه بگیرم میگی ببین هر چی تو بگی من الان چیکار کنم که ساکت شی بدتر جیغ میکشه که چیه میخوای خفه شم نمیخوای صدام دربیاد بیا بیا منو خفه کن و...

خداییش همین نیست مگه.الان همه ی مردها هم میدونن همینه ولی اگه زنش کنارش نشسته باشه زودی یه جواب مخالف میده.ولی برادر من این جماعت همینن .باور کن همه مثل همن.

شما اگه یکم حوصله کنی و قلق خانمت رو کارشناسی کنی و پیدا کنی دیگه همه چی درست میشه .باور کن به همین سادگیه.خب زندگی همینه دیگه باید یکم رو همدیگه وقت بذارید کار کنید.حالا چرا خانمت اینجوری میکرده مثلا میگما شما نه ولی یه خانمی که این مدلی برخورد میکنه برای اینه که در گذشته خواسته به شوهرش محبت کنه شوهره اصلا حواسش نبوده مثلا دوساعت سفره ارایی کار کرده سالاد درست کرده سسش رو از فلان کس خانم که جاریش ایتالیا زندگی میکنه دستور ساخت داده فقط یک ساعت برا سسش وقت گذاشته وخلاصه کلی خسته شده که شوهرش میاد خونه ببینه بگه دستت درد نکنه چقدر باحال درست کردی چه سسی و.   ولی مرده اومده خسته و گشته همونجوری اون انبر رو کرده از تاج سالاد که  ....وای وای...مرغ کشیده تند تند سالاد دو هم داده بالا اخرشم گفته چرا سالادش این جوری بود.و رفته سر روزنامه خوندن منتظر چایی نشسته.خداییش خودت جای اون زنه بودی فرداش چطوری ناهار میپختی.

یا برای حل کردن یه ماجرای کوچیک بنده خدا از ترس اینکه مبادا بد جور مطرح کنه که شوهرش ناراحت نشه رفته اینترنت سرج کرده مشاوره گرفته سایت ولایت سوال پرسیده بهش کلی متلک گفتن که بیچاره میخواد بهت بگه من اذیت میشم هر دو روز یبار مادرت میاد خونمون.تمام تلاشش رو کرده شما فقط نگاه کردی ببینی این بازیا چیه در میاره میخواد چی بگه که انقدر مقدمه چینی میکنه وسط مقدمه ش هم حرفش رو قطع کرده گفته خب حالا فهمیدم روانشناسی بلدی چی میخوای بگی.وقتی هم گفته مرد اصلا بدونه توجه به دلایلش و اینکه چی داره میگه تا اسم مادرش اومده قاطی کرده که مادرمه عزیزمه روی چشمای منه چیه دو بار اومده اینجا جات تنگ شده..و...

خب چند تا مورد اینجوری که پیش بیاد زنم هر زنی باشه مثل همون زن برخورد میکنه که گفتم.

مردها هم همه مثل همن که بماند .میخوام بگم شما یکم حوصله کن.این عصبی بودنت رو یفکری بکن براش حتی اخرش اگه خواستی میری روانپزشک یه قرصی چیزی میده ارام میشی.بعد به این حرفا فکر کن اگه دیدی نه خانمت واقعا استثناییه و جواب همه خوبیهات رو با بدی میده اون موقع یه لحظه هم تردید نکن.برو طلاقش بده ولی خیلی بعید میدونم اینجوری بشه و به این نتیجه برسی

.موفق.پرحوصله و حرفه ای زندگی کنی مرد

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

داداش خیلی باحال توصیف کردی ما زنها رو یه جاهاییش خندم گرفت. چون حقیقت بود خنده ام گرفت به خود ما زنها. خخخخخ

تصویر 7292Mahdi
نویسنده 7292Mahdi در

متشکرم.از مشارکتتون .بله دیگه من معتقدم اگه کمی ادم منصفانه بخواد نگاه کنه در همه ی زندگیهای مشترک هر کس بطور نسبی هم ظالمه هم مظلوم حقوقی داره که زیر پا گذاشته شده..و کافی خودش رو جای طرف مقابل بذاره تا درکش کنه