لطفا کمکم کنید؟

10:01 - 1400/03/23

سلام.من یه کار اشتباهی کردم من بدون اذن پدر صیغه شدم تو اون صیغه طرف نامردی کرد و بکارتم از بین رفت. از اون جریان مادرم خبر داره وبرای حفظ آبرو مانع ازدواج من میشه.وهمش منا سرزنش میکنه به طوری که هر روز وشب به خاطر نیازم وسرزنش های مادرم آرزوی مرگ میکنم.من اگه خودم بخوام ازدواج کنم با این شرایطم بدون اذن پدر میتونم؟؟

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe

http://btid.org/node/170726

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 4 =
*****
تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

قطعا همانطور که خودتان هم اذعان کردید، کار اشتباهی را مرتکب شدید. هرکار اشتباهی هم بالطبع تاوانی را بدنبال دارد. درسته که متوجه اشتباه خودتان شدید و قصد سرزنش ندارم و حتما به اندازه کافی از درون، خودتان را بابت این خطا سرزنش کردید. بهتر است درباره اشتباهی که کردید به درگاه خدا توبه کنید. ارتباط با خدا و توبه به سوی او می تواند هم احساس آرامش به شما بدهد و هم خدای متعال هم شما را مورد لطف و عنایت قرار دهد و راه و مسیر درست را برای شما باز نماید.

اما درباره این اتفاق ناخوشایندی که برای شما افتاده است درک می کنم که چه فشاری را تحمل می کنید، اما همانطور که یک پای خطا مربوط به شماست و بابت این خطا هم در حال تاوان دادن هستید به طوریکه سرنوشت شما هم تحت تاثیر همین اشتباه قرار گرفته، لازم است فرد موردنظر هم تاوان اشتباه خودش را پس دهد وگرنه احتمال اینکه همچین بلایی را سر دختر دیگری هم درآورد وجود دارد. به همین خاطر بهتر است در قدم اول به ان فرد کذایی هشدار بدهید که باید مسئولیت کاری که کرده را بپذیرد! بدین صورت که چون هردو در این خطا شریک هستید، لازم است هردو مسئولیت این خطا را برعهده بگیرید و با هم ازدواج کنید. با ازدواج شما و ایشان، مشکل ازدواجتان حل می شود. اما ممکن است این سوال پیش بیاید که خب چه تضمینی وجود دارد که با هم ازدواج موفقی داشته باشید؟ باید عرض کنم که این تاوان اشتباه هردوی شماست. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که بالاخره این ازدواج از دو حال خارج نیست؛ یا این ازدواج موفقیت آمیز خواهد بود و هردوی شما در زندگی راضی خواهید شد یا در بدترین حالت این است که ازدواج ناموفقی خواهید داشت که در آن صورت از همدیگر جدا خواهید شد و در آن صورت با طلاق و جدا شدنتان احتمال اینکه در آینده بتوانید یک ازدواج موفقی داشته باشید وجود خواهد داشت. البته برای اینکه ریسک این ازدواج هم کاهش یابد، می توانید طرفین با مراجعه به مشاوره ازدواج و شناخت طرفین از همدیگر و ... پی به اختلافات احتمالی بین خود ببرید و با آمادگی وارد زندگی مشترک شوید.

اما چگونه می توانید طرف مقابل را وادار کنید تا مسئولیت کاری که کرده است را بپذیرد؟
در قدم اول خودتان مستقیم به طرف مقابل درباره وضعیت خودتان به او بگویید و اینکه با این شرایط چقدر سرنوشت شما تحت تاثیر این اتفاق ناخوشایند قرار گرفته است. در قدم بعدی اگر زیر بار این مسئولیت نرفت، توصیه می کنم به اتفاق مادرتان به یک مشاور حقوقی مطمئن مراجعه کنید واز او در این باره مشورت بگیرید. طبیعتا مشاور حقوقی می تواند با توجه به اشرافش بر مواد قانونی، سیر حقوقی این مسئله را برای شما بازگو نماید و درنهایت می توانید از مشاور حقوقی بخواهید که با فرد موردنظر تماس گرفته و درباره تاوان عدم پذیرش این خطا و مسئولیت پذیری در این زمینه به او هشدار بدهد. وقتی مشاور حقوقی پای کار بیاید، این باعث می شود که طرف مقابل این مسئله را جدی بگیرد و اگر بخواهد از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند، با تبعات حقوقی و قانونی این مسئله مواجه شود. هرچند ممکن است که هیچ گاه روال حقوقی این مسئله یعنی شکایت حقوقی از ایشان نکنید، ولی این کار شما بار روانی و ذهنی برای طرف مقابل دارد که حداقل با تبعات روانی و ذهنی این مسئله مواجه شود.

در ادامه از دو حال خارج نیست یا فرد مورد نظر می پذیرد و مسئولیت اشتباه خودش را قبول می کند و ... یا اینکه نمی پذیرد و زیر بار مسئولیت خطای خودش نمی رود، در آن صورت بهتر است با مشاور حقوقی مشورت بگیرید و بهترین تصمیم لازم را در این زمینه بگیرید. در اینجا توصیه بنده این است که حتی اگر به قمیت فهمیدن این موضوع توسط پدرتان هم تمام شود، لازم است از فرد خاطی شکایت حقوقی انجام شود.

اینکه نگران هستید که مبادا پدرتان متوجه این موضوع شود، باید عرض کنم که در حال حاضر مادر شما مطلع است و چه بسا بخواهید با همین رویه پیش بروید، وضعیت شما تغییری نخواهد کرد جز اینکه صرفا با رد کردن خواستگارانتان فرصت ازدواج و زندگی خود را در آینده خواهید گرفت. درسته که شما خطا کردید، ولی دارید تاوان این خطای خودتان را هم پس می دهید پس اینکه بخواهید مدام با ترس از آینده فرار کنید تنهای حالتان را خراب می کند. در حالی که اگر واقعا به خدای متعال توکل کنید و از او بخواهید که شما را هدایت کند، قطعا مسیر چالشی پیش روی شما را تسهیل خواهد کرد. «مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَتَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَْسْبابِ؛ هر كس به خدا توكل كند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برايش فراهم مى گردد.» [غررالحكم، ج5، ص425، ح9028]

درباره سرزنش های مادرتان هم به شما حق می دهم که باعث آزار شما شده، ولی بهتر است یکبار برای همیشه با مادرتان در یک فضای آرام و احساسی صحبت کنید و به خطا و پشیمانی و حال بدی که دارید پیش مادرتان اظهار کنید تا متوجه شود چقدر این مسئله باعث فشار روحی و روانی شما شده است. قطعا همانطور که شما تحت فشار روحی و روانی قرار دارید به مراتب مادرتان نیز تحت فشار روحی و روانی است و طبیعتا نگران وضعیت و آینده شماست و اگر می بینید که شما را سرزنش می کند، بخشی از آن ناشی از برون ریزی ناراحتی و دلخوری و فشار روانی این قضیه است که با درک این قضیه و همدردی با مادرتان به این صورت که مامان می فهمم که چقدر بابت اشتباهی که من کردم به تو فشار اومده و ناراحت هستی و من هم بابت این اشتباه هم ناراحتم و این سرزنشی که می کنی گرچه حق من است ولی خیلی بابت قضیه تحت فشار روحی هستم و نمی دونم باید چکار کنم! این نوع گفتگو باعث می شود که مادرتان هم کم کم متوجه وضعیت روحی و روانی شما شود و از سرزنش هایش نسبت به شما کم کند و بتواند شرایط شما را درک کند.

اینکه آیا باتوجه به شرایط بوجود آمده می توانید بدون اذن پدر ازدواج کنید باید عرض کنم درسته که شما دیگر علامت دختری خود را ازدست دادید ولی این مسئله موجب نمی شود که بخواهید بدون اذن پدر برای ازدواج اقدام کنید و همچنان برای ازدواج خود نیازمند اذن پدر هستید. بنابراین مراقب باشید تا اشتباه را با اشتباه دیگر جبران نکنید که در آن صورت از چاله به چاه افتادن خواهد بود.

موفق باشید.  

تصویر به تو از دور سلام

با سلام مجدد بر دوستان عزیز

ديد گفتارش فساد انگيخته
وان گره بگشوده، گندم ريخته

گویا شبهاتی در مورد نظری که دادم بوجود آمده. بنده به هیچ وجه با ازدواج موقت مخالف نیستم. و در عالم حکمت و مصلحت اندیشی خداوند، حدی ندارم که بواسطه سلیقه شخصی برای بنده خدایی حکم کنم. از ازدواج موقت کسی هم ضربه ای نخوردم که دشمنی برام ایجاد بشه و دشمنی خودم را با حکم خدا به دیگران ابلاغ کنم.
و البته اقرار میکنم بهتر بود وقتیکه از سن و سال و استقلال مالی و فکری کسی اطلاع نداشتم؛ اصلا ورود نمی کردم!
منتها از سیاق کلام، ظنِ قریب به یقین برای من ایجاد شد که این سؤال رو دختر بسیار جوانی نوشته که حیفه خودش رو وارد موقعیتی کنه که از نظر عرف پذیرفته نیست و آینده اش بیش از این در خطر قرار بگیره.
و الا بنده چه در همین سایت، چه در فضای حقیقی پیشنهاد ازدواج موقت هم دادم. ولی نه به دختران جوان، بدون رضایت و اطلاع پدر! 
بله خانم بسیار محترمی در آشناها هست چهل و خرده ای سن دارند، تا جاییکه احتمال ازدواج دائم می دادند صبر کردند. مطلقه هستند. نازایی دارند. بیش از 20 ساله از خانه پدر مستقل زندگی میکنند. شاغلند. در قوه قضاییه مشغول کارند و خلاصه گلیم خودش رو به تنهایی از آب بیرون می کشند و نیاز به حمایت هیچ کس ندارند؛ ایشون با اطلاع یا بدون اطلاع پدر (من نمی دانم) با یک آقای روحانی عقد موقت کردند و دوستان کار ایشون رو مذمت کردند؛ من آنجا در مقام دفاع از ایشون برآمدم.
آقایی هست که تمکن مالی به قدر نفقه دادن هم نداره. سنی ازشون گذشته و ...؛ خب ایشون هم ازدواج موقت کنند موردی نیست. و موارد زیادی از این قبیل که جایگاه ازدواج موقت همین جاهاست.
ولی یک موقع دختری هست هنوز 25 سالش نیست. یک اشتباهی کرده و یکبار این راه رو رفته و دستاوردش برای او این بوده که هر روز آرزوی مرگ میکنه و پشیمان هست.
اگر یکبار دیگه بصورت پنهانی این راه رو بره و ناخواسته باردار بشه یا باید سقط جنین کنه که یک قتل هم گردنشون میفته و یا باید نگهش داره و قید آبروش رو بزنه و معلومه اون مردی که پنهانی زنی رو صیغه میکنه نه تعهدی نسبت به او خواهد داشت و نه مسئولیت فرزندش رو بعهده میگیره. اونوقت این خانم هست که باید راهروهای دادگاه رو گز کنه برای اثبات نسب!!!! و چون ازدواجش بدون اطلاع پدر بوده از حمایت بزرگترانش هم برخوردار نخواهد شد و سرزنشهای دو چندان و وسیعتری رو بدنبال خواهد داشت!
این علتش هست که من میگم عاقبت نگری کنید؛ و الا نه با حکم خدا مخالفم و نه با دید سیاه و سفید عرف موافقم. ولی دید عرف رو هم تعیین نمی کنم ولو اینکه همیشه باهاش مخالفت علنی کنم. دفاع  قاطعانه از حق و حقوق خود هم مستلزم احراز شرایطیست که در ازدواجهای پنهانی نمی گنجه!
به نویسنده محترم هم همان توصیه ای رو کردم که اگه دخترم یا خواهرم ازم می پرسید، خیرخواهانه بهش میگفتم. واقعیت این هست که نه خودارضایی ، نه رابطه نامشروع و نه ازدواج موقت برای دختران جوان به صلاح نیست. دو مورد اول که در نفی و ردش و حرمتش هیچ تردیدی نیست.
ولی اجازه میدادم خواستگار بیاد و بعد که توافقات اولیه صورت گرفت؛ میگفتم موضوع رو بصورت پنهانی و سِری باهاش مطرح بکن. با علم به اینکه هیچ تضمین و اطمینانی هم نیست که اون خواستگار راز نگهدار باشه. پیشنهادهای در ظاهر بهتری هم هست (ترمیم کردن) که در واقع نوعی تدلیس و فریبکاریست و البته بعد از اطلاع حاصل کردن همسر؛ برای ایشون حق فسخ ایجاد میکنه؛ لذا خیلی نمیشه از عاقبتش مطمئن بود!

به همه عزیزان هم توصیه میکنم ؛ اگر کسی فکر میکنه بین انتخاب اون سه راه ناگزیز هست و الا و لابد باید یک راه رو حتما انتخاب کنه؛ ازدواج موقت بهترین راه هست. حداقلش اینه که شخص از منظر خدا پاک هست و بخاطر تحمل سرزنشها و نگاه سنگین عرف چه بسا مأجور هم باشه! والله اعلم.

و در آخر؛ نظر من هم فقط و فقط یک نظر هست. اگر کسی با شرایطش جور نیست؛ قطعا باید پیگیر نظرات کارآمد و مناسبتری باشه؛ و اگرچه ظاهرا در بکارگیری ادبیات دقت لازم رو نداشتم، ولی تمنا میکنم از من به دل نگیرید.

به خدا می سپارمتون. ای کاش میتونستم لبخندی بر لبی بنشونم.

یاعلی

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

سلام 

منم با نظر خانم به تو از دور سلام موافقم. ولی واقعا اشکم رو درآوردی دوست عزیزم. خودم از موضوعی ناراحت بودم دیگه جریان شما رو خوندم بدتر شد. این چه کاری بود کردی؟ آخه خدای به اون عظمت نمی دونسته که گفته صیغه و ازدواج دختر بدون اذن پدر ممکن نیست. لابد یه مسئله ای هست دیگه. دختر عاطفیه، احساساتیه.

اینجا دیگه خودت اشتباه کردی، دیگه تکرارش نکن. یکبار مخفی کاری کردی، این شد نتیجه ش، دوباره میخوای تکرار کنی؟ پدر و مادرت بد تو رو میخوان عزیز من؟ بخدا که اون چک پدری که میزنه تو گوش دخترش که راه و کج نره خیلی بهتر از بلاییه که یک مرد غریبه سر یه دختر میتونه بیاره. واقعا ناراحت شدم. 

 

تصویر به تو از دور سلام

سلام بر شما دوست نازنین

جانا سخن از زبان ما می گویی

باور بفرمایید وقتی سؤالشون رو خواندم بسیار افسوس خوردم که چرا برخی خطاها باید اینقدر جزای سنگین داشته باشه؟! و چرا گاهی تازیانه عرف بسیار جبارانه تر از حدود الهی نواخته میشه؟؟؟؟!!! و چرا ... چرا... چرا ... .

ای کاش همه بچه ها در هر شرایطی میتونستند از حمایت پدر و مادر برخوردار باشند و خواسته هاشون رو راحت با پدر و مادر در میون بگذارند. و ای کاش همه بچه ها میتونستند درک کنند که ای کاش همه آزارها از  ناحیه پدر و مادر به آدم میرسید. لااقل بابای آدم گوشتش رو بخوره؛ استخونش رو پرت نمیده! 

افسوس افسوس!!!

تصویر ma.s
نویسنده ma.s در

باهاتون موافقم. مرحبا به ادبیاتتون.heart

تصویر به تو از دور سلام

سلام بر شما کاربر گرامی

اگه منظورت ازدواج دائم هست که مگه میشه مخفیانه ازدواج کنی؟! ازدواج دائم پیوند دو خانواده است؛ نه دو نفر!!!
اگه منظورت ازدواج موقت (صیغه) هست که دوباره انجام همان خطاییست که انجام دادی! 
همیشه سعی کن هر کاری میخواهی انجام بدی؛ به آخر و عاقبتش فکر کنی!
یکبار یک اشتباه کردی، این شد عاقبتش؛ دوباره همین اشتباه رو تکرار نکن! نشانه انسان عاقل؛ عبرت گیری هست.
مثَلی هست که میگه : آدم عاقل از یک سوراخ؛ دو بار گزیده نمیشه. حدیثش هم هست. قال رسول‌الله: «لا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَيْن؛ انسان مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود».

اگر نیازت وادارت میکنه که تو این راه بیفتی؛ خودت رو کنترل کن! الان ملت با این سرانه پایین ازدواج چه میکنند؟! همه تن به هر راهی برای ارضای نیازشون میدند؟! 
توی راه صیغه بیفتی دیگه شناخته میشی به این کاره! درنمیای از این ورطه؟!
ماه زیر ابر پنهان نمی ماند. بالاخره بوش درمیاد. و اونوقت روغن ریخته رو نمیتونی جمع کنی!
یک اشتباهی انجام دادی؛ فهمیدی. دوباره اگه انجامش بدی دیگه همه راهها به روت بسته میشه "خود کرده را تدبیر نیست".
ده سال بعد رو ببین که هر بی سر و پایی نشونت میکنه برای یک شب خوشگذرانی! هرکی ببیندت انگشت میگیره این همون خانم صیغه ایست!
اگر از حرفهای مامان میخواهی فرار کنی؛ که مادرت چون فکرش مشغول شماست و به بن بست فکری رسیده؛ از حرصش که نمیدونه چه کار کنه سرزنشت میکنه!
جویای کار باش. توی یک وضعیتی خودت رو انداختی که باید هر طوری شده یک تکونی به خودت بدی و یک کاری دست و پا کنی! 
برو خیاطی ؛ آرایشگری؛ فنی ، هنری... یاد بگیر که بتونی گلیم خودت رو از آب بیرون بکشی!
اگه میتونی آن آقا رو پیدا کن، بیاد عقد رسمیت کنه و طلاقت بده! اطمینانش بده از جهت طلاق! مهریه نزن! 
در کنارش با زبان نرم هم با مادرت صحبت کن اجازه بده خواستگاری بیاد! اگه ایشون هم جلو نیامد؛ امیدوارم صیغه نامه داشته باشی برای نشون دادن به خواستگارهایی که می پسندنت! هرچند ثبت، صیغه نامه بدون اذن پدر نمیده! این تخلف ثبت هست!
صیغه رو برای همین انجام میدند دیگه، اصلا مفهومش همینه. موقت هست. برای اینکه تعهدی در قبال کسی نداشته باشند، صیغه می کنند!
برای خودت حرمت قائل شو!

شما ده سال دیگه رو ببین! 

امیدوارم خدا یک راهی برات باز کنه که محفوظ بمونی. آمین

یاعلی

تصویر علیرضا2021
نویسنده علیرضا2021 در

سلام.شما که همچیزت بدون اذن پدر و مادره الانم بدون اذن این کارو بکن؟!!!کل قابلمه رو خوردید حالا سر ته دیگش عذاب وجدان دارید؟؟!موفق باشین

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

با این طرز حرف زدنتون اون دختر را به پای خودکشی میرسونید.اون کمک خواسته باید یه راه حل برای ازدواجش جلو پاش گذاشت نه اینکه تخریبش کنید

تصویر علیرضا2021
نویسنده علیرضا2021 در

چی داری میگی دوست عزیز؟!میدونی اون پدر و مادر بدبختش تخم مرغ دونه ای هزارتومن میزارن دهنش؟!طرف با هزار زحمت بچه بزرگ میکنه آخرش میشه این؟!چرا الکی فاز مهربونی و روشنفکری میگیرید.یه لحظه خودتو بزار جای باباش،جای برادرش؟!جای اون بدبختی که میخواد اینو بگیره؟!چه حالی میشی؟!

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

دقیقا.

بعضیا فکر میکنند همه جا باید نر بدن.

طرف اومده سوال پرسیده؛ سرزنش که نمیخواسته بشنوه.

تازه اون نفر اول هم جوری جواب داده که بدتر از این علیرضا 2020 نیست.

تصویر علیرضا2021
نویسنده علیرضا2021 در

حیف نونه بدیش به همچین دختری.خدا ده تا پسر معتاد و فلج بده بهم ولی یه دختر نده!!!وقتی قراره بشه یه صیغه ای نامی؟!درضمن خانم به تو از دور سلام این اولین باری بود که نظر منطقی دادن،قبلنا همش میگفتن عزیزم برو پیش مشاور یا توبه کن و....الان مستقیم زد وسط خال شما حق ندارید به ایشون گیر بدید.

تصویر به تو از دور سلام

سلام پسر مو فرفری من!

ممنونم از حسن نظرتون آقا علیرضا؛ ولی راستش رو بخوای توپ زدن زمانی گل هست و ارزش داره که بخوره وسط دروازه؛ نه اینکه بخوره وسط قلب کسی! اون کلامی که مثل تیرِ از کمان در رفته به قلب کسی بشینه، وبال گردنه!
من اگرچه همیشه نظرم در این رابطه همین بوده و تغییر نکرده، ولی واقعیتش از نوع بیانم اصلا راضی نیستم.

من پشیمان گشتم این گفتن چه بود
لیک چون گفتم پشیمانی چه سود

نکته‌ای کان جست ناگه از زبان
همچو تیری دان که آن جست از کمان

وا نگردد از ره آن تیر ای پسر
بند باید کرد سیلی را ز سر

چون گذشت از سر جهانی را گرفت
گر جهان ویران کند نبود شگفت

یاعلی

تصویر علیرضا2021
نویسنده علیرضا2021 در

خدا هرکسو میخواد اذیت کنه و نابودش کنه هیچ کاری نکنه فقط یه دختر بده بهش انشالله.آمین

تصویر به تو از دور سلام

سلام بر شما دوست ناشناس عزیز

دلسوزی خوبه؛ ولی نه جوری که بخاطر ترحم به کسی راهی رو پیشنهاد کنی که برای یک مدت کوتاه شاید هم خوشحالش کنه، ولی در دراز مدت هلش بده توی چاه عمیقی که درامدن ازش میسر نباشه. وگرنه همه اینجوری نیستن که خیالشون نباشه حرفی بزنند که دل کسی برنجنه! ولی از واقعیت نمیشه برای همیشه فرار کرد و گاهی باید تلخی واقعیت رو هم پذیرفت. سرزنش و ملامت دیگران هم هیچ ثمری برای ما به دنبال نخواهد داشت و گاهی هم هدف، سرزنش نیست. البته که توجیه نمی کنم؛ من شرمنده ام که بیانم جوری بوده که به سرزنش بیشتر شبیه بوده که ابدا هدفم نبوده. ولی مساله ای که هست اینه که اگر کسی دنبال حکم شرعیش باشه؛ با یک سرچ ساده هم پیدا میکنه. منتها چون به عاقبت و سرانجام کارش اطمینان نداره، سوال میکنه. پس من فکر میکنم باید بهش گفت همون که خودت فکر میکنی که سرانجامی نداره، درسته! البته با بیان درست. که من الان فقط عذرخواهی از جمع از دستم بر میاد. شرمنده ام.

براشون آرزو میکنم آنقدر غرق خوشبخت بشن که همه این روزها یادشون بره. آمین

یاعلی

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام لطفا یه راه حل عملی وشدنی برای ازدواجش بدید

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام

ببینید ایشون شرایطشون یه مقدار خاص هست

در نتیجه یه مقدار باید انعطاف بیشتری نشون بدن

اولا که یه مقدار مادرشون را نرم کنن که با هاشون راه بیان

ثانیا باید یه مقدار ریسک کنن. خواستگار راه بدن و بعد از 2 3 جلسه صحبت کردن  و یه تحقیق جزئی و یه اطمینان اولیه که خدایی نکرده ادم شیاد و ... نباشن شرایطشون را توضیح بدن. هستن کسایی که با این مسئله بتونن کنار بیان

ثالثا یه مقدار باید سر معیار های ثانویه کوتاه بیان. مثلا نباید دنبال شرایط ایده ال باشن. سر یه چیزایی مثل ظاهر، شغل، وضعیت مالی و سطح خانواده طرف باید یه مقدار انعطاف نشون بدن

انشاالله که مشکلشون حل بشه سریعتر

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام لطفا مشاوران سایت هم به این سوال جواب بدند بی زحمت

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام میشه لطفا یه مشاور جواب کامل بدهد