سلام علیکم.
ما و برادرشوهرم و مادرشوهرم در یک ساختمان زندگی میکنیم . مادرشوهرم همیشه بین دو فرزندش و دو عروسش فرق می‌گذارد. و این واقعا برای من آزار دهنده است . مثلا ، دو برادر خودشان می‌توانند کارهای فنی خانه را انجام دهند و باید برقی کشی خانه رو که یه مشکلی برای آن ایجاد شده بود انجام دهند . واحد مادرشوهرم رو انجام دادند و چند روز من همسرم رو ندیدم . صبح ها از خانه بیرون می‌رفتند تا شب مشغول کار بودند البته که تمام این چند روز تعطیلات بود . و من اصلا ایشون رو نمیدیدم . بعد که نوبت به واحد برادرشوهرم رسید ، همین جور و من باز هم چند روز همسرم رو ندیدم . اما نوبت که به واحد ما رسید ، برادرشوهرم نیامد که کمک همسرم کار بکند و ول کرد و رفت و هر چه شوهرم زنگ زد هم نیامد و رفت واحد خودشان و خوابید و همسرم به مادرشان گفتند خب مادر زنگ بزن بگو بیا کار واحد من رو هم تموم کنیم ، اما ایشون گفتند که نه من یرم او رو از خواب بیدار کنم واسه تو کار کنه . واقعا خیلی ناراحتم . چون ایشون همیشه تبعیض قایل هستند در صورتی که موقع کار کردن در واحد خودشان و برادرشوهرم از صبح زود اومدن و به شدت در زدن و غر زدن و پاشو بریم کار کنیم و حتی نگذاشتن همسرم صبحانه بخورند ، واقعا نمیدونم چیکار کنم . از طرفی همسرم از حقمان دفاع می‌کند و به آن ها می‌گوید ولی نمی‌دانم چرا این همه شوهرم می‌گوید اثر نمی‌کند و دوباره مادرشوهرم تبعیض قائل می‌شود.
----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user
سلام علیکم .
بنده در گذشته سوالی پرسیدم پیرامون اینکه ما طبقه بالای خانه مادرشوهرم زندگی میکنیم و ایشان همیشه همراه ما هستند و پسر دیگری هم دارند و اصلا کاری به زندگی آن ها ندارد . اما همیشه همراه ما هستند . مثلا چون که شوهرم جلسات قران و احکام دارند ، همیشه همراه ما می آیند و حتی زودتر از ما بیرون منتظر ایستاده اند . اما گفتیدکه جهت رفع تبعیضات بین دو برادر که مادرشوهرم قائل هست و یا اینکه همیشه همراهمان نیاید ، به ایشان محبت کنیم ، اما ما همیشه محبت میکنیم و حتی با محبت کردن رفتار ایشان بدتر می‌شود زیرا وقتی که به ایشان محبت میکنیم یا صمیمیت ایجاد میکنیم ، رفتارشان به شدت بدتر می‌شود و ایشان بیشتر همراه ما می آیند و یا تبعیضاتشان بیشتر هست چرا ، چون فکر می‌کنند ما هیچ مشکلی با این قضیه نداریم . حالا وقتی بگیم که ما مثلا بعد جلسه روضه ، قرآن و... میخواهیم بریم بیرون ، با عصبانیت میگه ، نمیخوایین همراهتون بیام ،بگین نیا . واقعا دارم اذیت میشم . لطفا یه راهکار بدید . ممنون
سلام خدمت شما
راستش رو بخواهید قضیه شما برای ما دقیقا روشن نیست. روشن نیست تبعیض مساله در کجاست؟
آیا حضور ایشون در مراسم ایرادی داره واقعا که اینطور دوست ندارید همراهی کنه یا جریان دیگری است که ما نمی دونیم؟! اگر تمایل شما منطقی است به زبان نرم و با دلیل و ترجیحا غیر مستقیم ایشون رو از همراهی بازدارید. بخصوص وقتی مادر شوهر مسن باشن به راحتی به دل می گیرن، پس هم نحوه گفتن مهم هستش و هم گوینده ای که قرار است چنین عملیاتی رو انجام بده.
موضوع تبعیض در جایی است که چون شخص نسبت به شما طبق یک پیشینه یا اتفاقی که در گذشته افتاده باعث کدورت قلبی شده، که با این شرایط نگاه و لطف او نسبت به شما در مقایسه با دیگران متفاوت خواهد بود. بخشش و هدیه شما باعث می شود که اون کدورت مذکور ذوب شده و رفتار و نگرش شخص نسبت به شما عادی و طبیعی بلکه احسن بشه.
البته گاهی شخص ممکن است این هدیه و بخشش و احترام رو صوری تلقی کند و این رو ابزاری برای رسیدن به هدف حدس بزند. که در این شرایط ممکن است برای مدتی مقاومت کند و بقول شما بر عمل خود شدت ببخشد. که تنها راهش مقاومت است و ادامه و صبر تا حصول نتیجه.
نکته: البته گاهی برداشت ما از رفتار مادر شوهر ، ممکن است با برداشت ما زمین تا آسمان متفاوت باشد، به این معنی که گاهی یه رفتار ممکن است ناشی از حس مادرانه و اینکه روزگار دیده است از طرف مادر شوهر صادر شود ، اما ما با نگرش مخصوص خودمان این رفتار رو تفسیر و تاویل ببریم، مثل تبعیض، فضولی و دخالت، و ... یعنی ممکن است عمل مادر شوهر از روی خیرخواهی باشد اما ما به بد خواهی و خباثت درونی حمل کنیم.
موفق باشید
سلام خدمت شما کاربر گرامی
ضمن تشکر از شما بابت اعتمادی که مجموعه داشتید.
طبعا هر رفتاری یه دلیلی داره و باید واکاوی کنید برای چه رفتار مادر شوهرتون با شما تبعیض امیزه. یه بررسی کنید و ببیند در گذشته چه اتفاقات و دلخوریهایی پیش اومده که ایشون رو اینگونه به چنین عکس العملهایی واداشته. چه شده که به یکی اهمیت میده و به دیگری خیر و روابط سردی داره!؟
با این مقدار از معلومات و اطلاعات که به ما دادید، ما صرفا می تونیم با توصیه های کلی به شما کمک کنیم.
چند نکته عرض می شه امیدوارم مفید واقع بشه
1- شما می تونید به تدریج رفتار مادر شوهرتون رو تغییر بدید با تغییر نگرشی که نسبت به شما داره، که این نگرش منفی نوعا بخاطر یه پیشینه و قضیه ای است که در گذشته اتفاق افتاده. آنچه مهم است این هست که شما با این چالش چگونه باید رفتار کنید تا زندگی خود شما به تباهی کشیده نشه. طبعا وقتی در قبال این تبعیض روحیه رقابتی و انتقام جویانه داشته باشید نه تنها مشکلی حل نخواهد شد بلکه بر مشکل اعصاب و روان شما هم خواهد افزود. پس راه معقول این هست که جدای از هیجانی رفتار کردن، آرامش خودتون رو حفظ کنید و بیشتر فکر کنید که در این مخمصه چگونه باید رفتار کرد و بهترین گزینه رو انتخاب کنید.
بهترین کاری که در ابتدا می تونید در این شرایط نسبت به مادر شوهر انجام بدید «اصل پذیرش» هست. بپذیرید که مادر شوهر شما اینگونه هست و خودتون رو با همین ویژگی که دارن میزون کنید بالاخره ما آدما بی عیب و ایراد نیستیم حتی بنده و شمای بزرگوار. لذا با پذیرش این خصیصه از مادر شوهر، مقاومت نمی کنید، گارد نمی گیرید، مقابله به مثل و انتقام نمی گیرید. بلکه به وظیفه انسانی خودتون عمل می کنید و اون هم احترام بدون چشم داشت هست. احترام بدون چشم داشت، شاه کلید نرم کردن و آب کردن یخ دیگران هست. و این فرایند تدریجی خواهد بود. سعی کنید تعامل شما با مادر شوهرتون تجاری نباشه. مثلا هدیه بدید بدون اینکه توقع داد و ستد داشته باشید. اگر اصل مذکور رو با عقیده برای خودتون نهادینه کنید، روابط سرد و تبعیض آمیز ایشون براتون تنش زا و بزرگ نیست چون قبلا پذیرفتید که طرف مقابل چه صفتی داره.
هدیه دادن، احترام کردن و.. به تدریج نگرش و طرز نگاه مادر شوهرتون رو نسبت به شما تغییر خواهد داد. و آثار این تغییر رو خواهید دید ان شاء الله.
2- به این روایت که واقعا در اصلاح روابط و داشتن یک زندگی و حال خوب خیلی نکته کلیدی است و خیلیها یا به خاطر غرور یا عدم اعتقاد، توجهی بهش ندارن دقت بفرمایید:
قال رسول الله صل الله علیه و آله: الهَدِيَّةُ تُذهِبُ الضَّغائنَ مِنَ الصُّدورِ [1]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هديه دادن، كينه ها را از سينه ها مى برد.
3- ممکنه تصور کنید این هدیه دادن و احترامات بدون چشم داشت، ممکنه تاییدی برای رفتار مادر شوهرتون باشه، این نگاه و طرز فکر چیزی جز وسوسه شیطان نیست که قصد داره دائما بین افراد کینه و دشمنی باشه و لذا نسبت به درمان روابط واکنش نشون میده. چنانچه قران میگه إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ [2] ؛شیطان قصد آن دارد که میان شما عداوت و کینه بر انگیزد. مگر نه این است که گفته مشه از محبت خارها گل می شود، یعنی محبت اثر تکوینی بر طرف مقابل خواهد گذاشت بخواهیم یا نخواهیم. وقتی هدیه می دید مادر شوهر شما ، از شما یک شخصیت ملائم تداعی خواهد کرد . و هر بار که خواست رفتاری نسبت به شما داشته باشه همین تصویر براش تداعی خواهد شد. و به تدریج (تاکید می کنم به تدریج) در محکمه و وجدانی که در درون هر کسی نهادینه شده، اون شخص رو به رفتار متناسب دعوت خواهد کرد.
به سخن خدا به عنوان سازنده انسان و به سخن پیامبر به عنوان حجت خدا و الگوی ما انسانها اعتماد کنید و بسم الله بگید. اقدام اصلاحگرایانه شما نه تنها باعث بسط روح و بزرگ منشی شما خواهد شد بلکه حداقل اثرش، برگشت آرامش به زندگی خودتون خواهد بود، یعنی همون چیزی که به دنبالش هستید. امتحان کنید و صبور باشید. اینده برای شما روشن خواهد بود.
پی نوشت:
1- پی نوشت: عيون أخبار الرضا : 2/74/343
2- سوره مائده، آیه 91
سلام خدمت شما کاربر گرامی
ضمن تشکر از شما بابت اعتمادی که مجموعه داشتید.
طبعا هر رفتاری یه دلیلی داره و باید واکاوی کنید برای چه رفتار مادر شوهرتون با شما تبعیض امیزه. یه بررسی کنید و ببیند در گذشته چه اتفاقات و دلخوریهایی پیش اومده که ایشون رو اینگونه به چنین عکس العملهایی واداشته. چه شده که به یکی اهمیت میده و به دیگری خیر و روابط سردی داره!؟
با این مقدار از معلومات و اطلاعات که به ما دادید، ما صرفا می تونیم با توصیه های کلی به شما کمک کنیم.
چند نکته عرض می شه امیدوارم مفید واقع بشه
1- شما می تونید به تدریج رفتار مادر شوهرتون رو تغییر بدید با تغییر نگرشی که نسبت به شما داره، که این نگرش منفی نوعا بخاطر یه پیشینه و قضیه ای است که در گذشته اتفاق افتاده. آنچه مهم است این هست که شما با این چالش چگونه باید رفتار کنید تا زندگی خود شما به تباهی کشیده نشه. طبعا وقتی در قبال این تبعیض روحیه رقابتی و انتقام جویانه داشته باشید نه تنها مشکلی حل نخواهد شد بلکه بر مشکل اعصاب و روان شما هم خواهد افزود. پس راه معقول این هست که جدای از هیجانی رفتار کردن، آرامش خودتون رو حفظ کنید و بیشتر فکر کنید که در این مخمصه چگونه باید رفتار کرد و بهترین گزینه رو انتخاب کنید.
بهترین کاری که در ابتدا می تونید در این شرایط نسبت به مادر شوهر انجام بدید «اصل پذیرش» هست. بپذیرید که مادر شوهر شما اینگونه هست و خودتون رو با همین ویژگی که دارن میزون کنید بالاخره ما آدما بی عیب و ایراد نیستیم حتی بنده و شمای بزرگوار. لذا با پذیرش این خصیصه از مادر شوهر، مقاومت نمی کنید، گارد نمی گیرید، مقابله به مثل و انتقام نمی گیرید. بلکه به وظیفه انسانی خودتون عمل می کنید و اون هم احترام بدون چشم داشت هست. احترام بدون چشم داشت، شاه کلید نرم کردن و آب کردن یخ دیگران هست. و این فرایند تدریجی خواهد بود. سعی کنید تعامل شما با مادر شوهرتون تجاری نباشه. مثلا هدیه بدید بدون اینکه توقع داد و ستد داشته باشید. اگر اصل مذکور رو با عقیده برای خودتون نهادینه کنید، روابط سرد و تبعیض آمیز ایشون براتون تنش زا و بزرگ نیست چون قبلا پذیرفتید که طرف مقابل چه صفتی داره.
هدیه دادن، احترام کردن و.. به تدریج نگرش و طرز نگاه مادر شوهرتون رو نسبت به شما تغییر خواهد داد. و آثار این تغییر رو خواهید دید ان شاء الله.
موفق باشید