محبت بیش از اندازه مادرم

21:16 - 1393/05/17

من دختري 23 ساله هستم و فوق العاده حساس از هر جهت..  از بچگی به دلایلی مادرم به من توجه خاصی  داشته. هنوزم که هنوزه مثل يه دختر 13 ساله با من رفتار میکنه.. طوریکه من تا حالا با مادرم راجع به ازدواج اونجور که دوست دارم صحبت نکردم..

 بعد از اصرار خواهرم که دخترت بزرگ شده و بايد ازدواج کنه مادرم اجازه داد يه خواستگار بياد .. تا حدودي هموني بود که مي خواستم بهش وابسته شده بودم (شاید به خاطر ینکه جنس دوست داشتن متفائتی رو تجربه کردم) بعد از دو ماه به خاطر مخالفت خانواده هامون وتفاوت فرهنگي مجبور شدم (به سختي با کمک خدا)فراموشش کنم.

ولي مادرم فکر ميکنه ذهنم هنوز درگير اونه .. تا اينکه متوجه شدم مادرم بدون اينکه به من بگه خواستگارامو رد ميکنه .. رابطه من با خواهرم خيلي خوبه و مادرم همه چيزو به اون ميگه.. خواهرم گفت که يکي از اونا که خیلی اصرار داشته بياد مادرم واسه اينکه من ياد اون روزاي سخت نيفتم (از اونجاييکه من تا حالا بهش نگفتم که نياز به اردواج دارم )گفته دخترم ميخواد درس بخونه...

من از يه طرف دعا ميکنم خواستگار بياد کلي دعا و نماز جعفر طيار ميخونم  و وقتي خواستگار مياد مادرم رد ميکنه !!!!احساس ميکنم دارم موقيت هاي خوب رو از دست ميدم

من مادرم رو درک ميکنم  و دوست ندارم ناراحتش کنم.. شما بگين چجوري بهش بگم که اين کارش درست نيست. دلم ميخواد بهش بگم من تو سني نيستم که با محبت مادرانه راضي بشم. ولي هر بار که کنارم ميشينه نميدونم از کجا شروع کنم چجوري بگم با این کارش مخالفم؟؟؟ ( در صورتيکه تو ظاهر خودمو راضي نشون ميدم)

 

http://btid.org/node/36344
تصویر امین-مشاور ازدواج

جمع بندی نهایی:

سلام

شما باید خجالت رو کنار بذارین و در این باره با مادرتون صحبت کنید منتها برای شروع بهترین روش استفاده از شوخیه. مثلا میتونید از طریق خواهرتون اقدام کنین. بهش بگید یه زمانی که سه تایی با هم بودیم تو سر بحث رو باز کن و به مادر بگو چرا اینو شوهر نمیدین؟ میترشه میمونه رو دستمونا!! یا وقتی با مادرت تنهایی بهش بگو مامان کلاغه میگه شما دوست نداری من شوهر کنم راست میگه؟ یا یه بار برای اینکه زیر زبون مادرت رو بکشی که خواستگاری داری و رد میکنه بهش بگو میبینی مادر ... یه خواستگار داشتیم اونم فراری شد. فکر کنم همینجوری پیش بره باید تا آخر عمر پیشتون بمونم! 

بعد که روتون باز شد میتونید در مورد مسئله ازدواج با مادرتون صحبت کنید و اگه خواستگاری رو بی دلیل رد کرد بهش بگید این کار رو نکنه چون بهترین زمان انتخاب الانه که موردهای مختلف میان خواستگاری. ولی اگه الان بدون دلیل رد کنین چند سال دیگه تعداد خواستگارهای من خیلی کم میشه و شاید اون موقع از ترس مجرد موندن مجبور بشیم کسی رو انتخاب کنیم که خیلی از ملاک های ما رو نداشته باشه و ...

راهکارهای خوب دوستان:

خانم سمیه: وقتی خواهرت تونسته راضی کنه که خواستگار بیاد .. میتونه بگه مادر من بذار بقیه بیان که خواهرم فکر نکنه همون یه دونه خواستگار داشت .مخصوصا الان که بعضی از دوستاشم ازدواج کردند و براشون خواستگار میاد و از خواستگاراشون برای هم حرف میزنند. ... خودشم میتونه بگه که مامان؛ برای فلانی یه خواستگار اومده و اینجوری بوده و .... 

آقا سعید: یه روز به مادرتون بگین مامان میدونی خوندن نماز جعفر طیار چقدر سخته؟؟ اگر نمیدونه چقدر طول میکشه  براش توضیح بدین و بعد یه سوال دیگه ازش بپرسین که مادر میدونی از اون نماز سخت تر چیه؟؟ بعدم بهش بگین از اون سخت تر اینه که دختر برای اینکه خواستگار خوب براش بیاد نماز جعفر بخونه و وقتی خواستگار میاد مادرش بگه دخترم قصد ادامه تحصیل داره

آقای رهگذر: از یک واسطه باید استفاده کرد که بتونه مادرتان را با دلایل کافی قانع کنه و بفکر ببره و بهش بگه با پاک کردن صورت مسأله چیزی درست نمیشه. بهرحال همه ما انسانیم و در هر شرایط سنی نیازهای خاص خودمان را داریم. اگر ایشان مذهبی هستند از کسی کمک بگیرید که با روایات مذهبی بتونه اهمیت ازدواج ئ مضرات تاخیر در ازدواج را بهشون یاداوری کنه.

پیروز و سربلند

تصویر rahgozar_mehdi

سلام.بنظر من از یک واسطه باید استفاده کرد که بتونه مادرتان را با دلایل کافی قانع کنه و بفکر ببره و بهش بگه با پاک کردن صورت مسأله چیزی درست نمیشه. بهرحال همه ما انسانیم و در هر شرایط سنی نیازهای خاص خودمان را داریم. اگر ایشان مذهبی هستند از کسی کمک بگیرید که با روایات مذهبی بتونه اهمیت ازدواج ئ مضرات تاخیر در ازدواج را بهشون یاداوری کنه.

تصویر امین-مشاور ازدواج

مروارید

01:43 - 1393/05/24

جالب بود جناب امین کلاغه میگه از همهش جالب تر بود.

تصویر sonia_s

sonia_s

01:38 - 1393/05/21

ممنون از راهنماییتون واقعا همه راهکارهاتون عملی هستند.. همه رو اجرا میکنم..

 

تصویر آرام

آرام

03:14 - 1393/05/20

سلام

راهکار خوبی بود و موافقم...

 خواهش میکنم

تصویر آقا سعید

با سلام

یه روز به مادرتون بگین مامان میدونی خوندن نماز جعفر طیار چقدر سخته؟؟ اگر نمیدونه چقدر طول میکشه  براش توضیح بدین و بعد یه سوال دیگه ازش بپرسین که مادر میدونی از اون نماز سخت تر چیه؟؟ بعدم بهش بگین از اون سخت تر اینه که دختر برای اینکه خواستگار خوب براش بیاد نماز جعفر بخونه و وقتی خواستگار میاد مادرش بگه دخترم قصد ادامه تحصیل دارهindecision 

تصویر سمیه
نویسنده سمیه در

اول نیاز به فیلم نیست چون که وقتی خواهرت تونسته راضی کنه که خواستگار بیاد .. میتونه بگه مادر من بذار بقیه بیان که خواهرم فکر نکنه همون یه دونه خواستگار داشت .مخصوصا الان که بعضی از دوستاشم ازدواج کردند و براشون خواستگار میاد و از خواستگاراشون برای هم حرف میزنند

شک نکن مادرش نه نمیگه.... خودش میتونه بگه که مامانم برای فلانی یه خواستگار اومده و اینجوری بوده .... ما که چه بد قدم بود این اخری کسی دیگه نیومد

منم خودم دقیقا چند سال مامانم اجازه خواستگاری نمیداد ... با همین حرف مادرم هر کی گفت ... گفت بیاین .... بعدش گفت چقد خواستگار داری ..... من که دیگه هر کسی راه نمیدم ...

تصویر ساقی کوثر saghi67

نباید تو ظاهر خودت راضی نشون بدی !!!

باید ناراضی نشون بدی !!بهشون بگید که نیاز دارید به مرد آینده تون تکیه کنید

البته هنوز سنتون زیاد نیست اما به نظرم هر چه زودتر ازدواج کنید بیشتر میتونید مستقل بشید وفاصله تون با بچه هاتونم هر چه کمتر باشه بهتره

تصویر asd
نویسنده asd در

مگه دیگه باید چند سالش بشه بیچاره؟!!!

تصویر هانا
نویسنده هانا در

خواهره به این خوبیو مهربونیو عاقلی داری بهش بگو برات درستش کنه حتما بهش بگو خجالتم نداره هرکس برا زندگیش برنامه ای داره ازدواج یه امره مقدسه 

تصویر راحله
نویسنده راحله در

چرا خجالت میکشی مطرح کنی
به خواهر بزرگت انتقال بده که بشون بگه که شما نیاز به ازدواج داری
23.....نگی
چشم باز میکنی 27 شدی
هنوز دارن به جات تصمیم میگیرن

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

شما باید خجالت رو کنار بذارین و در این باره با مادرتون صحبت کنید منتها برای شروع بهترین روش استفاده از شوخیه. مثلا میتونید از طریق خواهرتون اقدام کنین. بهش بگید یه زمانی که سه تایی با هم بودیم تو سر بحث رو باز کن و به مادر بگو چرا اینو شوهر نمیدین؟ میترشه میمونه رو دستمونا!! یا وقتی با مادرت تنهایی بهش بگو مامان کلاغه میگه شما دوست نداری من شوهر کنم راست میگه؟ یا یه بار برای اینکه زیر زبون مادرت رو بکشی که خواستگاری داری و رد میکنه بهش بگو میبینی مادر ... یه خواستگار داشتیم اونم فراری شد. فکر کنم همینجوری پیش بره باید تا آخر عمر پیشتون بمونم! 

بعد که روتون باز شد میتونید در مورد مسئله ازدواج با مادرتون صحبت کنید و اگه خواستگاری رو بی دلیل رد کرد بهش بگید این کار رو نکنه چون بهترین زمان انتخاب الانه که موردهای مختلف میان خواستگاری ولی اگه الان بدون دلیل رد کنین چند سال دیگه تعداد خواستگارهای من خیلی کم میشه و شاید اون موقع از ترس مجرد موندن مجبور بشیم با کسی رو انتخاب کنیم که خیلی از ملاک های ما رو نداشته باشه و ...

پیروز و سربلند

تصویر مروارید

جالب بود جناب امین کلاغه میگه از همهش جالب تر بود.

تصویر sonia_s
نویسنده sonia_s در

ممنون از راهنماییتون واقعا همه راهکارهاتون عملی هستند.. همه رو اجرا میکنم..

 

تصویر آرام
نویسنده آرام در

سلام

راهکار خوبی بود و موافقم...