سلام خانومم ۱۸سالشه من نگرانم کلا و محدودش میکنم ولی اونم حرفم گوش نمیکنه و کار خودشو انجام میده
نمیدونم من زیاد سختگیرم و شکاکم یا باید اجازه بدم بره هر جایی که خواست و میترسم اتفاقی بیفته چون ضعیفه و نمی ترسه
یه سری بهم میگفت که هم سنای پسر دیبرستانی ها با ماشین میان مدرسه من چی کم دارم از اونا!منم باید ماشین سوار شم...
---------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با عرض سلام و خدا قوت
ممنون که به ما اعتماد دارید و خدا را شاکریم که توفیق پاسخگویی به شما را داریم.
ازدواج مایهی آرامش است؛ اما این آرامش را ما باید بسازیم و برای حفظ آن آرامش زحمت بکشیم. اگر انتخاب صحیحی انجام نشود و یا بعد از انتخاب مهارتهای زندگی در برخورد با همسر را نداشته باشیم، به مرور آرامش از بین میرود و آن لذتی که در زندگی زناشویی وجود دارد را نمیچشیم.
قطعا شما برای محدودیتهایی که برای همسرتان میگذارید دلیل دارید و قصدتان خیر است؛ اما آیا میدانید که تنها قصد خیر داشتن کافی نیست. آیا میدانید که یک خوب دو شرط دارد؟ یک اینکه اصل کار خوب باشد و دو اینکه قصدمان هم خیر و نیکی باشد. مثلا برای کمک به دیگران باید قصد و نیتمان خیر باشد و خود آن کار هم خوب باشد نه اینکه به واسطه گناه به دیگران کمک کنیم. شما شرط دو را إن شاء الله دارید. اما در مورد شرط اول آیا اطمینان دارید آن حساسیت و محدودیتی که شما برای همسرتان میگذارید صحیح است؟ چه بسا محدودیت زیاد نشان دهنده بیاعتمادی شما به همسرتان باشد و این موضوع همسر شما را رنج میدهد و زمینه به وجود آمدن اختلافات فراوان میشود. البته به نظرم تا اندازهای این موضوع باعث رنجش خاطر بین شما و همسرتان شده است.
جهت بهبود رابطه شما با همسرتان نکاتی را متذکر میشویم. امیدواریم زندگی شیرین و لذتبخشی داشته باشید.
1. در مورد نگرانی و حساسیتتان نسبت به رفت و آمد همسرتان، همراه با محبت و عشق با او گفتگو کنید. به نحوی با او صحبت کنید که او از صمیم قلب از نگرانی شما احساس عشق کند نه اینکه احساس کند مثل یک بچه دارید از او مراقبت میکنید.
2. سعی کنید برای همسرتان وقت بگذارید و با هم تفریح بروید و خرید کنید. جهت برطرف شدن بعضی از نگرانیهایتان او را همراهی کنید. اما نه همه جا که همسرتان احساس کند دارید او را مراقبت بچگانه میکنید.
3. محبتهای زبانی و رفتاری را فراموش نکنید. قطعا گونههای دیگر محبت باید در زندگی شما وجود داشته باشد تا امر و نهیهای شما در همسرتان تاثیر منفی نداشته باشد. گرچه همان امر و نهی هم نباید به شیوه استبدادی و از بالا به پایین باشد.
4. آزادی نسبی به همسرتان دهید. او به سنی رسیده است که مراقب خودش باشد. گرچه همه انسانها نیاز به مراقبت دارند و بعضی افراد به جهت ویژگی خاصشان به مراقبت بیشتری نیاز دارند.
5. هنگامی که نگرانیها به شما روی میآورند برای سلامتی همسرتان دعا کنید و صدقه دهید. در چنین اوقاتی با یک تماس از احوال او جویا شوید. البته نباید تلفن زدن بیش از حد باشد که او بگوید من را چک میکنی و تحت نظر داری.
6. مهارتهای زناشویی را یاد بگیرید و بدانید در شرایط مختلفی که در زندگی ایجاد میشود چه رفتاری باید داشته باشید.
آرزوی موفقیت و خوشبختی شما را داریم. التماس دعا