مسافری که خواستگار شد

01:52 - 1395/03/08

با سلام  خدمت مشاورین محترم و دوستان بزرگوار.
یه موضوعی برای من پیش اومده که نیاز به راهنمایی فوری دارم. چند وقت پیش سوار تاکسی بودم و عقب نشسته بودم. بعد از من آقایی عقب تاکسی سوار شد در حالی که جلو خالی بود. موقع سوار شدن مسیری رو گفت که بعد از مقصد من بود. در طول مسیر من هر چقدر سعی میکردم مواطبت کنم تا فاصله ی نشستنم باهاش رو رعایت کنم و هر چقدر جمع تر میشستم این پیشتر پیشروی میکرد. اول فکر میکردم سهوی است ولی در طول مسیر اصرارش به نزدیک شدن رو که دیدم و حتی عمدا سر هر پیچ جزیی بیشتر به طرف من میومد مطمئن شدم با قصد و از روی ببخشید مریض بودن اینکارو میکنه. تصمیم گرفتم به راننده تذکر بدم یا این رو پیاده کنه یا من پیاده میشم که موبایلم زنگ خورد و  فرد مضطری پشت خط بود و بخاطر وضعیت روحیش که گریه هم میکرد ناچار بودم بهش مشاوره حقوقی بدم برای همین  چند دقیقه ای از وضعیت توی تاکسی غافل شدم  و با صدای خیلی کم شروع کردم به توضیح دادن. بعد قطع کردن تلفن به شکل کاملا مشهودی متوجه شدم این اقا خودش رو کاملا جمع کرده و حتی کیفش رو به عنوان حائل بین من و خودش قرار داده. من هم دلیلی برای پیاده شدن دیگه ندیدم. به سر کوچمون که رسیدم پیاده شدم و دیدم ایشون هم پیاده شدن در حالی که مقصدی که در ابتدا به راننده گفته بود خیلی با این جایی که من پیاده شدم فاصله داشت.  وارد کوچه شدم که دیدم از پشت سر همین اقا صدام کردن اول اعتنا نکردم ولی بعد که دیدم بلند تر صدا کرد و داره هی با من میاد برای اینکه تا در خونه نیاد و تو محل هم شبیه تعقیب و گریز بنظر نرسه وایسادم اولش گفت شما وکیل هستین؟. متوجه شدم مکالمه تلفنی من رو شنیده که البته طبیعی بود.جواب سوالش رو ندادم و فقط گفتم امری داشتین؟. بعد گفت یه مساله حقوقی دارم شماره تون رو بدین مزاحم بشم گفتم من کار نمیکنم به سایر همکاران رجوع کنید. اونم قبول کرد و رفت و من دیگه پشت سرم رو نگاه نکردم که رفت یا نه. چند روز پیش خونه نبودم وقتی برگشتم مادرم گفتن یکی از همسایه ها که خانوم هم بوده زنگ در خونه رو زده و شماره خونه رو خواسته برای امر خیر مادرم هم داده بود. بعد از ظهر همون روز یه خانومی با خونه ما تماس گرفت و به مادرم گفت برادرم دختر شمارو تو تاکسی دیدن و.... و متوجه شدم اون اقا اون روز من رو تا خونه تعقیب کرده و خواهرش رو فرستاده دم در برای شماره گرفتن. مادرم خب از ماجرای توی تاکسی خبر نداشتن و موقعیت این اقا رو از لحاظ تحصیلی و مالی و... که پرسیده بود در سطح خوبی بود حتی رشته تحصیلش هم به نوعی با رشته من مرتبط ه حتی جالب اینکه ظاهرا خیلی به مذهبی و مقید بودن خانواده دختر اهمیت میدن و خواهرشون از مذهبی بودن این اقا و ... هم خیلی تعریف کرده بودن. تصویری هم که من از ظاهرش تو ذهنمه نسبتا موجه بنظر میرسید و شاید اگر من اون رفتار رو تو تاکسی ازش نمیدیدم و ایشون میومد خواستگاری ذره ای شک نمیکردم که سلامت فکری نداره. مادرم بهشون گفته بودن چند روز دیگه تماس بگیرن تا نظر من رو بپرسن.
از اون جا که همیشه مبنام بر این بوده که موردی رو بدون ارزیابی عقلی بی خودی رد نکنم سوال من اینه بنظر شما با این تجربه ای که من از رفتار و عمل غیر شرعی ایشون توی تاکسی داشتم و مطمئنم قضاوت الکی و توهم نبوده ایا اساسا ورود به مرحله خواستگاری و شناخت بیشتر لازمه؟ از یک طرف نمیدونم بر مبنای یک رفتار میشه قضاوت کلی کرد یا نه؟ از طرفی هم با خودم میگم هر چیزی که من لازم بود تو مرحله تحقیقات از این اقا بفهمم خب اون روز تو تاکسی دیدم دیگه. وقتی جلوی تاکسی خالیه و عقب دو تا خانوم نشستن خیلی مصمم و بدون تردید و بدون لحظه ای فکر کردن میاد عقب میشینه اونم در شرایطی که قبل سوار شدنش از نگاهش کاملا متوجه شدم توی تاکسی رو آنالیز کرده و با اگاهی اینکارو کرده نه از روی حواس پرتی...دیگه نشونه از این قوی تر که اون ادم حداقل تا اون روز از سلامت فکری برخوردار نبوده؟ بنظرتون نیاز به ارزیابی بیشتر و اجازه ورودش به مرحله خواستگاری هست؟ اگر هست من باید این تجربه رو به عنوان یک نمره براش حساب کنم ولی دنبال نقاط قوت دیگه ای هم بگردم؟ اگر بنظرتون لازمه بیان خواستگاری برای شناخت بیشتر مساله توی تاکسی رو به روی خودش بیارم. لطفا اگر امکانش هست در اسرع وقت پاسخ بدین ظرف همین یکی دو روز دوباره تماس میگیرن و باید جواب نهایی رو بدم. ممنون

http://btid.org/node/93211

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 10 =
*****
تصویر مدیر انجمن

با سلام. لطفا از مباحث غیر مرتبط با موضوع مطلب خودداری نمایید و مباحث متفرقه را در این لینک انجام دهید: http://btid.org/node/93711

تصویر mvakili
نویسنده mvakili در

با تشکر از خانم الف و معذرت از مدیر انجمن
 

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

سلام مورد بسیاااار جالبی بود. از همون اول ذهنیت خوبی نداشتم بهش که بیشتر هم شد. یعنی چی 5 سکه؟ لا اقل 14 تا میگفتی. باز خوبه نگفت به نیت یگانگی خدا 1 سکه!!!!  ندادن ادرس کار و محل زندگی چرا؟ یعنی اینقد رزومش درخشان بوده؟ فاصله کم بین محرمیت و عروسی هم میتونه مورد داشته باشه. البته از جهاتی هم خوبه ولی این خونواده کلا مشکل داشت. برام جالبه چرا ازدواجا اینقد سخت شده. خدا عاقبت مارو بخیر کنه

تصویر mvakili
نویسنده mvakili در

باید میگفت به نیات دو طفل مسلم دو نیم سکه

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام مجددا ممنونم.
بله اینکه حاضر نشدن ادرس محل زندگی رو بدن ابهامی بود که نمیشد باهاش کنار اومد.

تصویر mvakili
نویسنده mvakili در

سلام خانم الف حالا که شغلتون وکالته یه سوال حقوقی داشتم:
سال 68 بابام یه زمین کشاورزی میخره 40 هزارتومان و تو قوانامه ذکر شده که هرکدوم از طرفین پشیمان شود 10 هزار تومان باید به طرف بدهد بعد چند ماهی شخصی از روستا فروشنده(که ظاهرا چند سال زمین بصورت اجاره باهاش بوده) میاد و میگه زمین مال منه خودم باید بخرمش چندبارم پولا اوردن(همون 40 هزار)بابام قبول نمیکنه و میگه باید 10 هزارم روش باشه خلاصه یه روز پولا میدن بابابزرگم(همون40ت) که اونم خبر نداره و بعد چند روز بابابزرگم پولا میاره بابام هر چند قبول نمیکنه ولی به احترام ایشون پولا نگه میداره حالا بعد دو سال پسر همون کسی که زمین خریده تو همون زمین میزنه یه نفر میکشه و خانواده مقتول از قصاص میگذرن ولی میگن فقط دیگه این منطقه نمونید و اونام میرن و همون زمین حدود 20 بدون استفاده همین جوری میمونه البته این چند سال اخیر  دیگه خانواده مقتول از زمین استفاده میکنن.حالا سوال من اینه اگه الان ما بخوایمشکایت کنیم آبا حق ضررکرد که 10 هزار(یک چهارم قیمت زمین)حقمونه یا به روش دیگه حساب میشه ؟اصلا تعلق میگیره؟؟میشه جوری زمین صاحب بشیم؟؟؟بنظرم زمین الان نیم میلیاردی ارزش داشته باشه

تصویر الف
نویسنده الف در

اگر چنین قولنامه ای در دست شما هست تشریف ببرید زمین رو تصرف کنید اگر کسی ممانعت کرد دادخواست حقوقی مبنی بر تصرف عدوانی تنظیم کنید به طرفیتِ کسایی که مانع از ورود شما به زمین میشن.
البته یه فرضی پیش میاد که متصرف فعلی سند داشته باشه که باید تکلیف سندِ اون توسط دادگاه مشخص بشه. اگر سند اونا هم همین قولنامه باشه اگر تاریخ قولنامه شون بعد از تاریخ قولنامه شما باشه زمین بازهم متعلق به شماست ولی اگر قبل از تاریخ قولنامه شما باشه شما باید شکایت کنید و اثبات کنید تاریخ قولنامه ی اون ها جعلیه. اگر سند اونا سند رسمی باشه کار شما سخت تر میشه چون موردِ شما رو در این وضعیت میگن معامله معارض و از لحاظ حقوقی در معامله معارض وقتی دو طرف سند داشته باشن به لحاظ حقوقی سند رسمی اعتبار داره و شما برای اعاده حقتون باید شکایت کیفری کنید. در نهایت توصیه میکنم اگر متصرفین فعلی سند معتبر داشتن برای پیگیری ادامه ماجرا وکیل بگیرید یا چند جلسه مشاوره حقوقی برید چون من اسناد شما رو ندیدم و تو مکالمه مکتوب هم نمیشه نظر قاطع داد.
در هر حال فعلا با توجه به این توضیحی ک دادین زمین متعلق به شماست.

تصویر mvakili
نویسنده mvakili در

البته با عرض پوزش از مدیر محترم سایت

تصویر mvakili
نویسنده mvakili در

ضمن تشکر از خانم الف زمین سند محضری نداره کلا فقط قولنامه فروش بوده که اهالی دو روستا و شورا دو روستا امضا کردن که ایشون زمین فروخته به بابام.حتی بعد اینکه پول با واسطه فرستادن نیومدن قولنامه بگیرن.(اطلاعات زیادی از قانون خرید فروش ندارم ولی حدس میزنم دادگاه حکم اینو میده که ده هزار آخر پشیمانی و هزارتومان حق بنگاه دار به اضافه چند روزی که بابام مقداری سنگ ازش جمع کرده به نرخ روز حساب کنه که تقریبا یه تومانه(اگه اشتباه حساب نکرده باشم) و ارزش شکایت نداره، ولی اگه بدونم که زمین میده بما و 40 تومان ما باید به نرخ روز به اونا بدیم این عالی میشه)

تصویر الف
نویسنده الف در

با سلام. با کسب اجازه از مدیریت محترم سایت چند خطی برای روشن شدن موضوع خدمتتون عرض میکنم ولی تفصیل و پیگیری ماجرا بنظرم از حیطه فعالیت این سایت خارجه و من هم نمیخوام برخلاف قوانینش اقدامی بکنم.
اول اینکه فرمودین زمین رو خریدین یعنی بیع منعقد شده و زمین به ملکیت پدر شما درامده. تا جایی که من متوجه شدم معامله بین پدر شما( شخص الف) و فروشنده(ب) محقق شده. در این بین فرمودین شخص ثالث( ج) گفته زمین مال من هست. بنظر نمیرسه منظور شما این بوده باشه که ج زمین را قبل از شما از ب خریده است چرا که اگر اینطور باشد و سند هم داشته باشد قطعا زمین متعلق به ج بوده و شما میتوانید از فرد ب به جرم انتقال مال غیر شکایت کیفری کنید. بنظرم منظورتون این بود ک ج میخواسته زمین را به زور از شما بخرد و مبلغ چهل هزار تومان را به پدر شما داده است. حالا سوال پیش میاد ایا پدر شما بعد از دریافت اون مبلغ زمین را به نام ج کرده است؟ یا به او وکالت در فروش و انتقال زمین را داده است؟ یا اصلا نوشته ای معتبر مبنی بر انتقال حق مالکیت زمین را داده است؟ اگر این موارد محقق شده باشه خیلی بعید بنظر میرسه بتونید ادعایی روی اون ده هزار تومان داشته باشین چون شرط پرداخت ده هزار تومان در قولنامه بین الف و ب وجود داشته است و اگر ب از فروش منصرف میشد ملتزم به شرط بود. ج که در اون قولنامه دخیل نبوده و تعهدی ندارد. مگر اینکه مبایعه نامه جدیدی بین الف و ج منعقد شده باشه ک ج تعهد کرده باشه ده هزار تومن دیگر هم میدهد.
ولی اگر پدر شما پول را دریافت کرده ولی هیچ سند و....مبنی بر انتقال ملک به ج وجود نداشته باشه قانونا زمین طبق قولنامه ای ک سال68 بین الف و ب منعقد شده متلعق به پدر شماست( بحث شرعیش یعنی تکلیف اون چهل هزار تومان و... رو از مشاورین این سایت یا دفتر علما پیگیری بفرمایید). و شما میتوانید زمین رو تصرف کنید و در صورت ممانعت خانواده مقتول دادخواستی تنظبم کنید مبنی بر تصرف عدوانی و از دادگاه عمومی تقاضای خلع ید زمین رو بفرمایید. چون قیمت زمین بالاست بعد از این اقدام شما ممکنه ج به دعوا ورود پیدا کنه و بحث اون چهل هزار تومان را پیش بکشد که یکم قضیه رو پبچیده میکنه. شرعا نمیتونید به دادگاه دروغ بگید و منکر بشید فقط مبتونید ادعا کنبد قصد فروش اصلا نداشتین و پول رو همینجوری قبول کردین. اونوقت ج هم در دفاع میتونه بگه اگر قصد فروش نداشتین چرا پول را پس نیاوردین و این میتونه برای قاضی اماره ای بشه بر فروشِ زمین به همون قیمت توسط شما. که البته تو این دعوا با توجه به اینکه شما سند و قولنامه دارین به احتمال خیلی خیلی خیلی زیاد زمین بازهم مال شما خواهد بود و در نهایت به لحاظ شرعی موظفید چهل هزار تومان سال68 رو در جدول نرخ تورم بانک مرکری سال95 محاسبه کنید ک به فرد ج بدهید. البته بازهم عرض میکنم مسایل شرعیش رو از متخصص این حیطه پیگیری کنید.

تصویر mvakili
نویسنده mvakili در

بنظر من احتمال داره قصدش امتحان شما بوده اگه این قصدش بوده مناسبه
 

تصویر Knight
نویسنده Knight در

این شیوه امتحان کردن دختر اصلا درست نیس.

دختر شخصیت داره، همینحوری سرت بندازی پایین امتحانش کنی

تصویر الهه نازززز

از رفتار توی تاکسیش معلومه چه پسر مذهبی و خوبی هست.
همین که فهمیده شاغلی اون هم شغل وکالت گفته عجب لقمه چرب و نرمی گیر آوردم.

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام.
بله یه احتمال هم همینی ک شما میگید میتونه باشه.ممنون از راهنماییتون دوست خوبم

تصویر Knight
نویسنده Knight در

کاملا موافقم

عالی گفتی

تصویر Mr. Saad
نویسنده Mr. Saad در

سرکار خانم الف گرانقدر! خوب ملتفت نشدید. گفتم که ماشین تصادفی رو میندازن جای عروسک...خب خواهر من تمام این بندهایی که شما ثبت کردید از ایشون، یعنی طرف چپ کرده، شاسی جا خورده، ایراد موتوری داره...! بعد میگید که درب و داغون نیست!

تصویر الف
نویسنده الف در

نه متاسفانه چون از ماشین سر در نمیارم خوب حرف شما رو نمیفهمم!! در هر حال من نه قاضی ام نه خدا نمیتونم ایشون رو قضاوت کنم.
بازم ممنونم که همراهی کردین. خیلی خیلی ممنون.

تصویر وحید 68

با سلام
دوستان لطفا انقد کسی رو نکوبید حالا اگه او شخص به سلیقه و تیپ شخصیتی شما نخوره.
ببینید خانم الف : اگه همین سوالو از خود شما میپرسیدن خیلی خوب واشکافی میکردین و جواب میدادین.
به نظر من هیچ کس مثل خود شخص نمیتونه اولویت ها و ملاک های زندگیشو بشناسه و تعریف کنه. این شما هستین که باید تصمیم بگیرین میتونین با همچین شخصی زندگی کنید یا خیر.
ستونهای زندگی موفق نوع شغل , چهره زیبا , با کلاس حرف زدن , منطقه زندگی و پولداری نیست...
البته ببخشید من اینارو میگما , خود شما بهتر از من میدونید.

یه رفیقم گفتم چرا اقدام به ازدواج نمیکنی ؟ گفت : تا وقتی یه سری اخلاقای بدمو کنار نذارم اقدام نمیکنم , میخوام پاک باشم و پیش برم تا خدا نسبت به قلب و ذهنم کارامو راست و ریس کنه.
موفق و پیروز باشید. و خوشبخت

تصویر Mr. Saad
نویسنده Mr. Saad در

ماشین که میخوای بخری، باید مراقب باشی. شمایی که استاد ماشین شناسی، یه ماشین بهت میندازن تصادفی، چپ کرده، دور تا دور رنگ، شاسی نصف شده! تر و تمیز و خوشکل موشکلش می کنن جای عروسک جا می زنن. خواستگار هم همینجوریه.
بنده از طرف خودم و کلیه هم صنف ها (پسرهایی که دنبال زن می گردن!) از شما و تمام دخترانی که ذهنشون رو درگیر می کنیم و وقت شون رو میگیریم عذرخواهی میکنم. بالاخره خواستگار درب و داغون و تصادفی و چپ کرده هم توی ما زیاد پیدا میشه! laugh

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام ممنون از راهنماییتون. البته من عرض نکردم ایشون درب و داغونن :-) بالاخره ایشون هم یک انسانن و شخصیت خاص خودشون رو دارن فقط من مناسب نبودم برای ایشون.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

در پاسخ به iman70
این احتمال هم وجود داشته که فرد در ابتدا سوءنیت داشته و بعداً نیت خود را تغییر داده و ما هم به این احتمال واقف بودیم، امّا در پاسخگویی در صدد بیان تمام احتمالات نبودیم بلکه در صدد این بودیم که بیان کنیم کار ایشان می‌تواند احتمالات متعددی داشته باشد که از جمله آن موردی است که شما اشاره کردید و موارد دیگر.
تشکر از دقت نظرتان

تصویر حلما
نویسنده حلما در

سلام

خواهر خوبم باتوجه به توضیحاتی که دادید تجربم میگه دور این مورد رو یه خط که سهله سه چهارتا خط قرمز بکش اصلا طرفش هم نرو راجبشم پیگیری نکن. بهش جواب منفی بده و اصلا گوش به حرف خودش یا خانوادش نده. یعنی هرچقدر خواستن تلاش یا پیگیری کنن که از شما جواب مثبت بگیرن زیر بار نرو. حرفمو گوش کن تا بعدا پشیمون نشی. ببین کی گفتم.

یازهرا س

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوست خوبم. من هم کاملا با شما هم عقیده ام. روی ایشون عیبی نمیذارم ولی من اصلا مناسب ایشون نبودم. هم ایشون باید پنج شش تا خط قرمز دور من میکشید هم من. امروز صبح تماس گرفتن بهشون گفتیم جمع بندی کردیم و به نتیجه نرسیدیم. یک ساعت پیش خود پسر تماس گرفت گفت ماکه هنوز حرفی نزدیم که شما جمع بندی کردین و اجازه ادامه پیدا کردن جلسات رو خواستن ک مجددا جواب منفی دادیم.
خیلی ممنونم ازتون خواهر گلم.

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوستان وقت بخیر.
امروز ساعت پنج این اقا و مادر و خواهر و خانومِ برادرش اومدن و ساعت8 هم رفتن. چون جلسه اول بود ما کلا سکوت کردیم تا اونا شرایط و معیارهاشون رو بگن. نتیجه این چند ساعت چند تا نکته اساسی داشت.
نکات مثبت مثل برخورد اجتماعی مناسب خانواده شون و سطح تحصیلی و فرهنگی و. قدرت بیان و اداب اجتماعی خود پسر که بماند ولی نکات مشکوک و منفیش:
1. گفتن رسم ندارن بیشتر از 5 تا سکه مهریه بدن و پدرشون امکان نداره بیشتر از پنج تا رو قبول کنن.
2.چون پسرشون مجرد زندگی میکنه و خونه و وسایلش فراهمه مجلس عقد و عروسی رو یکی میگیرن و فاصله ی بین محرمیت و روز عروسی نهایتا دو ماه باشه اونم برای اینکه خانواده من بتونن اماده بشن!!
3. مادرم از خواهرشون خواستن ادرس محل زندگی برادرش رو بده ک قبل از ادامه پیدا کردن بقیه جلسات خواستگاری بتونیم تحقیق کنیم ولی قبل اینکه خواهرش جواب بده خود پسره خیلی سریع گفت داره یه جای دیگه خونه میخره و هر وقت خرید ادرس اونجا رو میده. نمیدونم چرا فکر کرده بود ادرس جدیدش و یک محله جدید میتونه منبع تحقیقات بشه!!!! مادرم گفتن ادرس محل کارشون رو بدن گفت شماره رئیسم رو میدم تماس بگیرین تحقیق کنید چون تو محل کار بین همکارهاشون جو خیلی رسمیه و خجالت میکشن!!!!
4.تو صحبت های شخصی خود من با این اقا متوجه شدم با کار کردن خانوم بیرون از خونه اصلا موافق نیستن ولی با ادامه تحصیل تو یک دانشگاه سالم مشکل ندارن. از نظر پوشش معتقد بودن خانومشون باید کاملا پوشیده باشه و هیچ ارایشی بیرون از خونه نداشته باشه ولی توی خونه با داشتن ماهواره موافق بودن و حتی گفتن برای جلوگیری از عقب موندگی لازمه. از نظر سیاسی افکارشون خییییلی تند بود( خیلی روی مقوله رنگ سبز و ابی و زرد و صورتی و بنفش و... تعصب داشتن).
5.وقتی ازش پرسیدم عادت دارن همیشه عقب تاکسی بشینن وقتی جلو پره؟ شبیه علامت تعجب نگاه کرد ک یعنی منظورم رو نفهمیده. بیشتر بهش توضیح دادم که کاملا منکر شد و حتی بنظرم یکمی عصبی شد و گفت اولا من هیچوقت تاکسی سوار نمیشم و اون روز ماشینم تعمیرگاه بود ثانیا اصلا اخلاقی نیست کسی رو که با نیت خیر جلو اومده متهم به چیز دیگه ای میکنید بعدشم گفت کسی اگه ذهن خودش سالم باشه هیچوقت دچار این توهمات نمیشه!!!در حالی ک من فقط ازش پرسیدم وقتی جلو خالی بود و اومدی عقب نشستی چرا از همون اول کیفت رو نذاشتی بینمون!
6. وقتی خواهرشون سن من رو پای تلفن پرسیده بودن گفته بودن سن برادرشون کمی از من بیشتر ولی من متوجه شدم حدود11 سال از من بزرگترن و 36 سالشون بود.
نکته جالب اینکه مادرشون حلقه نشون اورده بودن و میخواستن بذارن که مادرم اجازه ندادن :-)
دوستان بخاطر راهنمایی هاتون از همگی ممنونم خصوصا مشاور محترم.

تصویر الف
نویسنده الف در

با سلام خدمت مشاور محترم.
من اول قصد داشتم اصلا اجازه ندم که بیان ولی
راهنمایی به جا و منطقی شما باعث شد من کاملا مطمئن بشم که ایشون هیچ سنخیتی با من نداره. در حالی که قبل از اومدنشون تا حدودی شک داشتم و ممکن بود این شک تا چند وقت روی ذهنم سنگینی کنه.
ممنون. خیلی از راهنماییتون ممنونم.
عاقبت بخیر باشید.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

باتوجه به ابهاماتی که در جلسه اول برای شما ایجاد شده و طرف مقابلتان هم تلاشی برای رفع ابهام نکرده و ... به نظرم پاسختان به ایشان مشخص شد.

بنابراین دیدید که با یک قرار ملاقات، مسئله بیشتر برای شما روشن تر شد و دیگر از این بابت در آینده حسرت نخواهید خورد که چرا اجازه ملاقات را نداده‌اید و ...

موفق باشید. 

تصویر 123456
نویسنده 123456 در

این اقا به درد ازدواج نمی خوره 

اصلا هم قابل اعتماد نیست 
اگه مذهبیه چه معنی میده خودشو به دختر مردم بچسبونه 

اینجور ادمها بیمار روانی هستن 
 

تصویر زهرا88
نویسنده زهرا88 در

دخترا وقتی میخواد خواستگار بیاد:
حالا یکشنبه چی بپوشم
خخخخخخ
محض شوخی بود

تصویر زهرا88
نویسنده زهرا88 در

بعد رفتنشون:
حالا چی میشه
خخخخخخ
اقا سعید درسته چادر سر میکنه دختر خانم ولی خب باید روسریش بهش بیاد.رنگ و مدل.روسری خیلی مهمه
هماهنگی رنگ روسری با لباسشم مهمه چون موقع چای اوردن استیناش میوفته بیرون
شاید پسر مهم نباشه واسش ولی مادر پسر مهمه واسش

تصویر الف
نویسنده الف در

دقیقا:-) همیشه اولین سوال قبل اومدنشون اینه ک چی بپوشن و اولین سوال بعد اومدنشون هم اینه ک پس کی میرن؟:-) اینم محض شوخی بود البته.

تصویر آقا سعید

خخخخخخ
اتفاقا آقایون اصلا به لباسی که دختر پوشیده اهمیت نمیدن و در وهله اول مهمترین معیار همون قیافه هست که به دل بشینه .لباس که اصلا وقتی چادر پوشیده باشین که دیده نمیشه و اصلا هم مهم نیس :)

تصویر آقا سعید

سلام 
بنظرم این آدم اصلا قابل اطمینان نیست و شمایی که فرد مذهبی و مقید به اصول اخلاقی هستین نمیتونین با این فرد خوشبخت بشین.افراد رو نمیشه از روی چهره شناخت بلکه همین رفتارهاشونه که نشان از شخصیت و طرز فکرشونه 
بنظرم از این آدمهاست که بلده چطور نقش بازی کنه حتی اگر ازش بپرسی جوری جوابتو میده که قانع بشی مثلا میگه میخواستم امتحانت کنم!! و ... ولی به قول آقا ایمان پسر اگر نجابت داشته باشه محاله با پررویی بیاد جلو و شماره بخواد!!
بنظرم نزارین بیشتر از این وارد زندگیتون بشه

تصویر آقا سعید

سلام یاسین جان خوبی؟
کلا زدی تو کار بنگاه داریاااا :)))))
احتمالا خانواده پسر فکر کردن 15 خرداد هست خانواده دختر این روز در غم و اندوه بسر میبرن خواستن تمامی موارد مذهبی رعایت بشه :)))
 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

سلام سعید خان
بقول بنگاه دارها حالا بذار برن پای معامله اونجا همه چیز معلوم میشه

فقط من موندم چرا یکشنبه امروزم خوب بوداlaugh

تصویر الف
نویسنده الف در

اقا سعید اخه چه ربطی داره؟ :-) فقه و مبانی حقوق هم مثل هر رشته دیگه یه کد رشته دانشگاهیه. اگر اینجوری ک شما فکر میکنید باشه که بچه های دانشکده الهیات همشون باید کاندید مجلس خبرگان بشن.
ممنون از کمکهاتون. عاقبت بخیر باشید.

تصویر آقا سعید

ممنون زهرا خانم 
چیزی که من برام عجیب بود از این داستان این بود که وقتی یه نفر در رشته فقه درس میخونه نباید این جور رفتاری داشته باشه !!!!
بهرحال بهتره انتخاب بر اساس چشم باز و اصولی باشه
خانم الف امیدوارم حسابی تحقیق کنین خدای نکرده بعدا پشیمون نشین 
ان شاالله موفق باشید

تصویر زهرا88
نویسنده زهرا88 در

آقا سعید درست و به جا فرمودین
تابلوترین حرکتش نحوه نشستنشه
جلو خالیه اونوقت میاد کنار دوتا خانم میشینه

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام وقت بخیر. ممنون از اینکه وقت گذاشتین امروز صبح تماس گرفتن و برای یکشنبه بهشون وقت دادیم.
فرض اولیه خودم هم تقریبا منطبق با نظر شما بود ولی راهنمایی مشاور محترم هم کاملا منطقی و تخصصی بود برای همین تصمیم گرفتم برای اینکه این شک و شبهه ها روی مغزم سنگینی نکنه و در اینده مطمئن باشم در این خصوص بررسی همه جانبه داشتم بهش یه فرصت بدم.
ممنون از راهنماییتون قطعا توصیه شما و نکات همه دوستان رو روز یکشنبه در نظر میگیرم.

تصویر Mr. Saad
نویسنده Mr. Saad در

اول اینو بگم که با کمال احترام به جامعه محترم وکالت ولی باید عرض کنم که بنده ده تا دختر کور و کچل و یه وری داشته باشم یکیشون به وکیل جماعت نمیدم. هر چی وکیل من میشناسم آدم های پر اعتماد به نفس و رو دار هستن که با چند تا خانم اعم از موکل و غیر، در ارتباط می باشند.
 

  1. رفتار اولیه ایشون توی تاکسی به احتمال 99 درصد یه تفریح و یه عادته. این که توی تاکسی کنار یه خانم بشینه و با نزدیک شدن و پالس دادن به مراد دلش یعنی همون پالس گرفتن برسه. و از اونجایی که ایشون یک وکیل با اعتماد به نفس هستند، عموماً پس از گرفتن پالس از ماشین پیاده شده و با چاق سلامتی از اون خانم، عملیات رو با موفقیت به پایان می رسونند.

    رفتار ایشون با شما بعد از تماس تلفنی تغییر کرد. چون در نگاه اول تیپ و ظاهر شما اون چیزی بود که ایشون دلش میخواسته و بعلاوه تماس تلفنی شما شغل شما رو نشون داد. اینجا بود که شما جهت ازدواج برای ایشون جذاب شدید و در نتیجه نقشه عوض شد! متین و موقر شد، مثل همیشه پیاده شد ولی این بار با زبانی دیگه و از سر نیتی دیگه... احتمالا تصویر ذهنی این آقا از همسر آینده یه خانمی با این تیپ و قیافه بوده که هم صنف بودن هم براش امتیاز محسوب میشه. میگید نه، از ایشون سوال بفرمایید!

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام. ممنون از راهنماییتون. البته عرض کردم تا حدودی رشته ش با من مرتبطه چون این اقا به گفته خواهرشون حقوق نمیخونن بلکه فقه و مبانی حقوق میخونن و فعلا که وکیل نیستن. نگاهتون در باره جامعه وکلا رو نفی نمیکنم ولی این اسیب ها فقط مخصوص این قشر از افراد نیست. تو هر لباس و شغلی هر نوع ادم پیدا میشه. شما چند تا دوست وکیل مشکل دار دارین درست ولی لگر چند تا دوست پزشک هم داشتین یا هر شغل دیگه بازهم ممکن یود این بی اخلاقی ها رو توشون ببینید. نمیخوام دفاع بیخودی و مطلق بکنم ولی این شغل ادم ها نیست که بهشون شخصیت و اعتبار میده, این ادم ها هستن که به یک شغل یا لباس اعتبار میدن. دوستان شما اعتبار این شغل رو لکه دار کردن نه اینکه این شغل باعث شده باشه باشه اونا بیمار بشن کمااینکه من شش سال تو این رشته در حال تحصیل هستم و اساتید و دوستان عالم, انسان و سالمی دارم. توصیه میکنم اگر برای دخترهای فرضیِ کور و کر کچلتون خواستگار وکیل اومد کمی به این حرف ها فکر کنید که مدیون اینده دخترهاتون نشین :-) .
بابت اینکه در مورد سوالم وقت گذاشتین ممنون استفاده کردم از راهنماییتون.

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

سلام. به نظرم این اقا یکم هیز بودهlaugh. از این ادما کم پیدا نمیشه. اگر فرض رو بذاریم بر اینکه شما خیالاتی نشدی و واقعا شک نداری نسبت به رفتارش، قابل اعتماد نیست. من خودم زمان هایی که دوتا خانم هست دوتا اقا همون اول میرم  صندلی جلو تا یه موقع سو ظن نشه. حالا کسی که کاملا متوجهه که صندلی جلو خالیه(طبق فرمایش خودتون) و میاد عقب چه فکری میتونه  دنبال کنه؟ اونم با این حالتی که شما میگی. من فکر میکنم یکمم حرفه ای باشه چون در حالت عادی اگه ادم حیا داشته باشه صندلی خالی رو ول نمیکنه بیاد عقب. اما در موورد اینکه ازتون خواستگاری کرده هم باید بگم کم نیستن ادمایی که زن مذهبی دوست دارن و خودشون هیزن. طرف اولش قصد دوستی داشته اما بعد که دیده تحصبل کرده هستی و نوع برخوردتو دیده ازتون خوشش اومده تصمیم گرفته بیاد جلو. یه چیز بگم من به عنوان یه پسر که تا حالا اینکارو نکردم جرات نمیکنم دفعه اولم برم تو خیابون از طرف شماره بگیرم. نهایت کاری که بکنم تعقیبش میکنم تا خونشو پیدا کنم. با توجه به حرکات داخل تاکسی و شمارهخواستنش تو خیابون فک نمیکنم دفعه اولش باشه که اینکارو میکنه. البته در مورد اینکه خواستگاری اومده و هدفش الان دوستی نیست فک نکنم تردیدی باشه چون علنی کرده ولی تو ماشین قصدش دوستی بوده ولی بعدش که شرایط شغلی و احتمالا نجابت شمارو دیده ازت خوشش اومده. نکته بعد اینکه میاد میگه خانم شما وکیلی من مشاوره میخام به نظرم جالب نیست . درواقع مشاوره گرفتن بهانه ای بوده برای برقراری رابطه. معمولا اینجوری صحبت کردن برای رابطه دوستی هست نه ازدواج. طرف اگه ازدواج بخواد بامبول در نمیاره یا اصلا تو خیابون جلوتو نمیگیره یا اگه بگیره صادقانه میگه جریان اینه.
در نهایت توصیه میکنم اگر قبول کردین خواستگاری بیاد حتما در مورد هیز بازی که تو تاکسی دراورده ازش سوال کنین. اگر کتمان کنه که دروغ میگه اگر کتمان نکنه و بگه اره اولش قصدم دوستی بود باز بیشتر بهش میشه اعتماد کرد.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

سلام ایمان یعنی خوشم میاد که به نکات ظریقی اشاره می کنیlaugh
نمیدونم چرا به این پسر اصلا خوش بین نیستمsmiley
 

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

خب بهرحال به  گناهش دروغ گفتن رو هم اضافه کنیم خوب نیست که. اونجوری میگی حالا گول خورده ولی دروغم بگه چی؟ هم حیا نداره هم دروغ گفته پس چی داره؟

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام. ممنون از راهنماییتون.
واقعا بنظر شما اگه راستشو بگه قابل اعتماد تر میشه؟؟ خب این معنیش این میشه که اون سطح لازم از حیا رو نداره و همین اولِ کار یه حریم هایی شکسته میشه. خب دو سال دیگه هم با یکی دیگه همین برخورد رو میکنه بعد چون اون حریم ها شکسته شده حتی سعی نمیکنه کتمانش کنه چون حیا و خجالتی دیگه وجود نداره.
در هر حال ممنون که وقت گذاشتین.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

به سلام خواهر پاستوریزه خخخ
ببین ما پسرا نحوه انتخابمون این هست که بر اساس ارزش های فکری انتخاب میکنیم مثلا پسری میره سراغ دختر پولدار یا یکی میره سراغ دختر خوشکل و... هرکسی یک تزی دارد
این آقا هم لابد دنبال دختری حقوقی میگشته که یکباره رفتارش فرق داشته اما من خودم نمیپسندم چون اگر این پسر تو‌تاکسی یک سیگنالی از تو‌دریافت میکرد و یا لبخند میزدی یا پات تکون نمیدادی ممکن بود رفتارش کلا تغییر کنه و‌بیفته دنبالت شماره هم بده بگه شب در خدمتت باشیم خخخ
من نمیگم به کل ردش کن اما چون رفتارش مشکوک بوده و احتمال تکرار چنین حرکتی هم قبلا داشته باید سفت و سخت تحقیق کرد اونم محقق باید حرفه ای باشد
پدر و برادرت نفرستی برن سوال کنند که آیا ایشان اهل روابط غیر متعارف با بانوان هستند بعد اونم بگه نه ایشان نبودند بعد بگی ما تحقیق کردیم
محقق باید بره مو سفید از تو‌ماست بکشه بیرون
اینکه مذهبی بودن دختر مهم دلیلش میتونه این باشه که خیالش راحت دختر پاک و سالم و این نمیتونه به این معنی باشه که اصول مذهبی براش مهم باشه
یا خواهرش از مذهبی بودن تعریف کرده ممکن تریپ این باشه تو رو جذب کنه یا پسر در نزد خانواده چهره محجوب داشته باشه و‌پس و پناه همه غلطی کنه
من مورد میشناسم که پدرش مدافع حرم و‌مستسار نظامی خودشم هفته ای با یک بانو مراوده دارد خخخ
پس لازم خیلی تمیز و مرتب تحقیق کنند
محقق هم باید کاملا پلیسی تحقیق کنه مشکوکانه و دنبال سرنخ
مگر اینکه مثل خیلی از دخترا که با دیذن موقعیت پسر گذشتش فراموش میکنند شما هم فراموش کنی
خلاصه کلام اینکه به پسری که تو‌جلسه خواستگاری بگه من نماز نمیخونم قابل اعتماد تر از پسری هست که تو‌جلسه خواستگاری بگه قول میدم بخونم
چون برخی پسرا برای بدست اوردن دختر همه کاری میکنند بعد که عقد کردند تازه میشن هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
گول تحصیلات و‌موقغیت مالی نخور با ادم فقیر میشه زندگی کرد با ادم فاسد و بی اخلاق نه
هم اتاقی اینجانب وکیل پایه یک تا دقیقه آخر زن گرفتنش از گربه های ماده خوابگاه هم نگذشت حالام رفته زن گرفت موقعیت مالی و‌تحصیلی خوبی داشت
یا یکی از دوستان دوست ما علنا عکس خونه مجردی همراه با دختر و مشروب میذاشت تو گروه واتس اپی دوستانشون بعد یک مدت تریپ ریش و مذهبی داشت و‌از شهدا میگفت بررسی که کردیم دیدیم داره رشته حقوق بخونه و قصاوت امتحان بده رشته اصلیش پرستاری بود رفته هم یک خانم دکتر گرفته
یا دختر میشناسم که باباش فکر میکنه خودش شعیب دختراشم دختران شعیب اما همین دخترش عکس با تاپ و مینی جوب میذاره تو‌فیس بوک که اگر حراست آموزش و‌پرورش بفهمه این خانم مورد عنایت قرار میده
پس میطلبه که چشمات خوب باز کنی
به ظاهر افراد اکتفا نکنی
وگول تحصیلات و مالی نخوری اینایی که شرایط مالی و‌تحصیلیدارند دستشون بذای مخ زدن بازتره خخخخ
به هرحال هرچه. کردی خبر بده امسال باید آمار متاهل های سایت رهروان به هدف سند ششم توسعه برسونیم خخخ

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

همانطوری که جناب عالی برای استفاده از یک کرم دست و صورت
از خالت و مادرت و خواهر و دوست و همگلاسی و دختر خاله و دختر عمه وعمو ودایی و سرچ اینترنت و فروشنده تحقیق می کنی
لازم برای شناخت کسی که قرار باهاش یک عمر زندگی کنی تحقیق کنی
جلسات مشاوره میگه این آقا درونگرا هست یا برونگرا
اداره آگاهی  نیست که زیر و بمش در بیاره

برای تحقیقات در مورد پسر
باید بری سراغ محل کارش
محل زندگی
محل تحصیل
دوستاش
اونم طوری که بیشتر دنبال نقاط ضعفش باشی نقاط قوتش که هست رودرواسی هم نداشته باشی
در ضمن تو جلسات خواستگاری هم ازش بپرس ببین واقعیت میگه یا نه البته به صورت غیر مستقیم

 

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام بزرگوار. از راهنماییتون خیلی خیلی ممنونم.
این جمله تون ک فرمودین با ادم فقیر میشه زندگی کرد با ادم بی اخلاق نه خیلی خوب بود منم موافقم کاملا.
فقط این نحوه تحقیق که فرمودین یکم نگران کننده میشه واقعا اگر قرار باشه این مدلی تحقیق کنم باید شرلوک هولمز استخدام کنم. شاید همون جلسه اول و با شناخت ابتدایی قضیه مختومه بشه ولی اگر یک درصد نشد واقعا چه جوری میشه اینقدر عمقی و کاراگاهی تحقیق کرد!!!نمیدونم با جلسات مشاوره ازدواج و تست هایی ک این مراکز قبل ازدواج میگیرن میشه به سلامت فکریش پی برد یا نه.
در هر حال بازهم ممنونم که وقت گذاشتین.

تصویر setayesh.mashreghi

؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!چرا 2جا کامنتم ثبت شدهsmiley ببین کامنتمم 2بار ثبت شده که وخامت اوضاع رو نشون بدهwinkگلم از صمیم قلب برات دعا میکنم خدا کمک کنه راه درست رو تشخیص بدیheart

تصویر setayesh.mashreghi

سلام خواهر عزیزم

ممنونم گلم

منم از صمیم قلبم براتون دعا میکنم و خدا رو قسم میدم به حرمت جدم که کمکتون کنه تا بتونید به حقیقت ماجرا اگاه شید

فقط خیلی خیلی مواظب باشید

امیدوارم خوشبخت و سلامت باشید و چه با ایشون چه با هر فرد مناسبی ازدواج کردید خوب و خوش زندگی کنید و شاد باشید

تصویر الف
نویسنده الف در

سلام دوست خوبم. از راهنماییتون خیلی خیلی ممنونم. واقعا بهتون تبریک میگم که با موفقیت اون تله ی پیش پاتون رو خنتثی کردین خخخخ. ان شائ الله همیشه همینطور موفق باشید. ممنونم ازتون.
عاقبت بخیر باشید.

صفحه‌ها