با سلام و احترام
دوستان گرامی میدونم که همه شما قواعد مشاعره رو بلد هستید فقط برای تاکید نکاتی رو یاد آوری می کنم . طبق قانون مشاعره باید نفر بعدی با آخرین حرف شعر نفر قبلی شعر خودش رو بنویسه . نکته مهم در مشاعره از ابیات طولانی نباید استفاده کنید , مشاعره بنباید بیشتر از یک یا دوبیت باشد . پس خواهش می کنم دقت کنید که اشعار طولانی اینجا ننویسید . ضمنا اگر کسی اشتباه نوشت و شعرش با بیت نفر قبلی نبود لطفا اشتباه رو ادامه ندید . اون پست اشتباه را ندید بگیرید و با آخرین حرف شعر نفرقبلی مشاعره رو ادامه بدین . پست هایی که قوانین مشاعره در آن رعایت نشده باشه توسط مدیر انجمن بعدا حذف خواهد شد. همچنین خواهشمند است دقت فرمائید که از اشعار مناسب استفاده کنید و از اشعار هزل و سخیف استفاده نکنید. این مشاعره فقط با اشعار مرتبط با ماه رمضان است . لذا خواهشمند است از سایر اشعار استفاده نکنید
با تشکر
و اما اولین شعر :
ياد باد آنكه مبارك سحري پيدا شد
شب قدر امد و قرص قمري پيدا شد
رمضان آمد وهمرا عطشناكي خود
در دل هر صدف اينك گهري پيدا شد
شعر بعدی باید با حرف " د " آغاز شود
بسم الله
هر چه جان بود سپرديم به آواز خدا
هر چه دل بود شكستيم به ساز رمضان
سر به آيينه «الغوث» زدم در شب قدر
آب شد زمزمه راز و نياز رمضان
نظر کردم کلاه از سر بیفتاد
سرم را مست کرد آن شاه روزه
مسلمانان، سرم مست است از آن روز
زهی اقبال و بخت و جاه روزه
یادمان رفت که باید پر و بالی بزنیم
خوابمان برد در این پیلهی دنیا، رمضان
آه ... اگر بار دگر عشق نتابد بر ما
چه کسی تا تو رساند دل ما را رمضان
یه بغل لطف و کرم اقا منو مهمون میکنی
دم افطار یا سحر ظهورتو مهمون میکنی
تو كه هر ماه رمضون دلم رو مجنون ميكني
با يه عالمه گناه باز من و مهمون ميكني
گاهي با چشم پوشيهات دلم رو مديون ميكني
گاهي با رحمِ نگات من و پشيمون ميكني
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
دست از دامن اين پيك مبـارك نكشم
كه به مهماني آن دوست ندا كرد مرا
زين دعاهاست كه با اين همه بيبرگي و ضعف
در گلـستــان ادب نـغمـــه ســرا كرد مـرا
ز این دونان فلک از خوانچه دونان بینند
تا نبینم که دهان از پی خور بگشایید.
از طرب روزه بگیرید و به خون ریز سرشک
نه به خوان ریزه این خوان چه زر بگشایید
ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوز /
رمضان آمده و غرق گناهیم هنوز/
رانده از عالم و آدم شده ایم آقا جان /
بی کس و خسته و بی پشت و پناهیم هنوز/
یک بار هم نشد بنشینم کنار تو/
از بس که بر معاصی ام اصرار می کنم /
این نفس سر کش از چه رهایم نمی کند؟!/
این چه گناهی است که تکرار می کنم؟!/
دعای هر سحرم بی اثر شدن کافی است /
خودت به ترک گناهان مرا بده یاری/
که غصه های دلت بیشتر شدن کافی است /
چگونه گریه کنم تا به من نگاه کنی ؟/
تو اگر واسطه باشی که خدا می بخشد /
ابر وقتی که ببارد همه جا میبارد/
تا تو هستی هیچ راهی بسته نیست/
آب از جو رفته هم برگشتنی است/
میزبانی و منم مهمانت/
لقمه ای اشک بده از خانت/
هر جمعه ی ماه رمضانی که گذشت /
تا وقت اذان تو را صدا میکردم/
سی روز به عشق دیدنت آقاجان /
من روزه خود به اشک وا میکردم /
مراهانید مرا از در او بیهوده/
کار من بوده گدائیش فقط،تابوده/
من با چه زبان شکر بگویم که به چشم/
یکبار دگر ماه خدا را دیدم/
یک زمان استاد عرفان میشوم/
یک زمان شاگرد شیطان میشوم/
تو به دادم برس ، به هر دو سراى
ره فرمان خود، به من بنماى
رمضان شهرعشق وعرفان است
رمضان بحرفیض واحسان است
رمضان ماه عترت وقران است
گاه تجدیدعهدوپیمان است
یا علی و یا عظیم و ربنا
یا غفور و یا رحیم ای رب ما
تو عزیزی و سمیعی و بصیر
بی همانند و کریمی و امیر
يك بار دگر آمد اين ماه اهورايي
بر خوان كرم بنشين اين است شكوفايي
درودم بر تو ای ماه عزیز خالق یکتا
سلامم بر تو ای ماه دعا ای ماه آمرزش
درودم بر تو ای ماه ثنا ای ماه آمرزش
سلامم بر تو ای ماه ورع ای ماه استغفار
درودم بر تو ای ماه نماز و ماه استغفار
سلامم بر تو ای ماه فضیلت ماه آزادی
اي شهر مبارك دل ما زار تو باشد
ماه رمضان ، دست خدا يار تو باشد
ما تازه ز تو انس گرفتيم سحرها
چنديست كه جان ، نذر و گرفتار تو باشد
دست از دامن اين پيك مبـارك نكشم
كه به مهماني آن دوست ندا كرد مرا
زين دعاهاست كه با اين همه بيبرگي و ضعف
در گلـستان ادب نـغمه سرا كرد مرا
تا پيك صبا مژده ز عيد رمضان داد
او باب چنان را ز رخ ماه نشان داد
از آتش دوزخ همه را حضرت جانان
از يُمن چنين روز بكف خط امان داد
تو دست یخ زده ام را گرفتی و انگار
به نامه ی عملم اصلاً اشتباهی نیست
دوباره بر سر سفره نشاندیم امسال
اگرچه بنده ی تو عبد دل بخواهی نیست
دور كن یا رب در این ماه عزیز
ما و كل بندگان از مبغضات
از خطایا و معاصی باز دار
وز جمیع موبقات و مهلكات