معنای زیبایی در اندیشه حضرت زینب س

08:43 - 1401/05/22

چگونه است که حضرت زینب روز عاشورا با وجودی که مصیبت زیاد دید،گفت جز زیبایی ندیدم؟

-------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/217216
تصویر روئین تن مهدی

سلام خدمت شما کاربر گرامی

تشکر از حسن انتخاب شما به مجموعه

ذهن پرسشگری دارید، قدر این نعمت رو بدونید و سعی کنید بر این روحیه مداومت داشته باشید.

بهتر است گفته بشه که این کلام حضرت زینب سلام الله علیها در کجا گفته شده:

پس از حادثه كربلا وقتي زن و فرزندان شهدا را، به همراه حضرت زينب به اسارت به نزد عبيدالله بن زياد بردند، او كه خود را پيروز اين نبرد مي ديد، براي اينكه زخم زباني به اهل بيت امام حسين ـ عليه السّلام ـ بزند رو به حضرت زينب ـ سلام اللّه عليها ـ كرد و گفت: خدا را شكر مي كنيم كه او شما را رسوا كرد و تكذيب نمود. حضرت هم در پاسخ، اين جمله معروف خود را به زبان آوردند كه « والله ما رأيت الا جميلاً»: آن چه براي ما اتفاق افتاد رسوايي نبود بلكه همه زيبا بود و در ادامه هم فرمودند: شهداي كربلا كساني بودند كه خداوند، شهادت را براي آنها انتخاب كرده بود، و در روز قيامت، تو را به همراه آن ها در يك جا جمع كند تا هر كدام دليل خود را بياوريد، و آن وقت خواهي ديد كه چه كسي پيروز است.

همانطور که از این نوع مکالمه معلوم هست طبعا دو نوع نگاه در این قضیه وجود دارد، نگاه عمیق و معنوی به قضیه و نگاه بسیار سطحی به قضیه. که یکی ناشی از ایمان به خدا و قیامت هستش و دیگری ناشی از دید مادی و دنیایی به قضیه!

بعضی از مصیبتها یک ظاهر وخیم و دلخراش دارد و یک صفحه نورانی و پاک، سطح دید آدمها به یک قضیه ، بسته به سعه وجودی اونها و اینکه در چه فضایی سیر می کنند ممکنه متفاوت باشه.

یک مثال بروز اگر بخواهم بزنم مثلا شهدایی که در جنگ تحمیلی ما شهید شدن، بعضی به این دید نگاه می کنند که این جوونها، جانشون رو تلف کردن و جوونی خودشون رو از دست دادن، اما بعضی نگاهشون این است که این شهدا، نه تنها تلف نشدن و جان خودشون رو از دست ندادن، بلکه به زندگی و حیات واقعی رسیدن، چنین کسانی شهادت رو توفیقی میدانند که نصیب هر کسی نمی شه، برای این نوع افراد با این نوع نگاه معنوی که بر پایه ایمان بنا شده ، شبهای عملیات وقتی شهدا با هم مصافحه می کردن و در آغوش هم گریه و زاری می کردن، و در میدان نبرد در راه خدا و معشوقشون فدا می شدن ، دلچسب ترین پدیده و صحنه هاست. که خیلی از کسانی که در بین ما هستند و در معرکه جنگ حضور داشتند، این صحنه ها رو به عنوان بهترین خاطرات زندگی تعریف می کنن.

دین، چیزی جز محبت نیست [1]، و بنا به فرموده قران یکی از مواردی که برای مومنین دوست داشتنی قرار داده شده، "ایمان" هستش. وَلَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ [2]؛ خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده . یعنی ایمان مایه زینت و زیبایی است. حتی اگر در قالب به خاک و خون افتادن برای معشوق و محبوب باشد.

انسان همواره با عینک درون، به پیرامون خود نگاه می کند. کسی که مومن باشد، چون درونش زیباست به همه چیز زیبا نگاه می کند. و بالعکس!

حضرت زینب سلام الله علیها، چون یک مومنه واقعی بود، در صحنه کربلا فقط خاک و خون و آتش نمی دید، بلکه این قضایا رو تحت نظارت و خواست معبود و معشوق می بیند. عشق بازی می دید که هر کدام دوست داشت خودش را فدای معشوق بکند. و این نگاه از کسی بر میاد که نگاه توحیدی و ایمانی به خدا داشته باشد نه مثل عبیداللهی که حب دنیا و مادیات، دید و نگاه او رو به همین امور پست دنیایی محدود کرده بود.

امید وارم به جواب رسیده باشید.

موفق باشید

 

پی نوشت:

1- هل الدین الا الحب
2- حجرات ، ایه 7