باسلام
وَ لَئنِ شِئْنَا لَنَذْهَبنََّ بِالَّذِى أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثمَُّ لَا تجَِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلاً(86)
و قسم مىخورم كه اگر بخواهيم همان روح را كه كلمه القاء شده ما به تو است، از بين مىبريم، آن وقت است كه ديگر كسى را كه به نفع تو و عليه ما وكيل به آن باشد نخواهى يافت يعنى كسى را نخواهى جست كه از تو دفاع نموده و ما را محكوم و مجبور به برگرداندن آن نمايد.
ترجمه المیزان
منظور و مقصود خداوند از قسمت اخر ایه "ثمَُّ لَا تجَِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلاً" چیست؟ و به چه منظور بیان شده است؟
---------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe
سلام.ممنون از سوال شما.
در سوره اسراء، از خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) در مورد روح سوال میشود. آیه نازل شد و فرمود روح از امر خداست و در مورد آن علم و دانش زیادی ندارید. سپس این آیه نازل شد که: اى پيغمبر! قطعا اگر ما مى خواستيم، آنچه به سوى تو وحى فرستاده بوديم، همه اش را مى برديم و چيزى براى تو به جا نمى گذاشتيم و در آن صورت تو هيچ يار و ياورى را براى خودت در دفع ما از اين بردن وحى پيدا نمى كردى!
این آیه حداقل به دو نکته اشاره دارد:
الف- تمام علوم و دانش پیامبر از جانب خداوند است. عالم بالذات فقط خداست و دیگران چه پیامبر چه غیر او، همه محتاج خداوند هستند. اگر از پیامبر سوال میشود، پاسخ آن را خدا به قلب او نازل میکند و البته خدا میتواند این کار را انجام ندهد و تمام علوم را از قلب خاتم الانبیاء زائل کند و کسی جلودار خداوند نخواهد بود. (بخش آخر آیه که مورد سوال شما است)
ب- مشرکان و کفار همواره برای متزلزل کردن پیامبر اکرم تلاش میکردند. از ابتدای بعثت به ایشان وعده دنیا و پولهای زیاد دادند که از دعوت خودش دست بردارد. تهمت ساحری و شاعری و مجنون بودن به او زدند. خداوند در چند جای قرآن به پیامبر گوش زد میکند که از مسیر دیگران تبعیت نکند و سخنی را ناروا به خدا نسبت ندهد که در غیر این صورت نابودی پیامبر قطعی است.
فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ لا حُجَّةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ.[1] یعنی: پس بدين سبب تو اى پيغمبر! مردم را به راه خدايت بخوان! و در اين امر همان طوركه مأمور هستى پايدارى كن! و از آراء و افكار تو خالى آنان پيروى مكن! و بگو: من ايمان آورده ام به كتابى كه خدا نازل نموده است. و نيز من مأمورم تا در ميان شما به عدل و داد رفتار كنم! خداست كه پروردگار ما و پروردگار شماست! براى ماست آنچه را كه ما بجا مى آوريم؛ و براى شماست آنچه را كه شما بجا مى آوريد. در اين صورت هيچ محاجّه و گفتگوئى ميان ما و شما باقى نمى ماند. خداوند ميان ما و شما را با هم مجتمع مى كند؛ و به سوى اوست بازگشت!
وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ* لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ* ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ[2]. یعنی اگر او (پیامبر) سخنى دروغ بر ما مىبست، ما او را با قدرت مىگرفتيم، سپس رگ قلبش را قطع مىكرديم.
پینوشت:
[1]. شوری/15.
[2]. حاقة/44-46.