من یه دخترم 21 ساله .دانشجوی پزشکی ام سریع میرم سراصل مطلب من محبت میخوام .حرف های عاشقانه می خوام . از تنهایی خسته شدم اصلا رابطه ی جنسی هم میخوام .من بوسه میخوام . بغل میخوام اغوش مردانه میخوام .حمایت میخوام . ولی دوست ندارم گناه کنم به خاطر همین سمت دوست پسر و...نمیرم من تنهام .خسته شدم از تنهایی .من بچه میخوام خلاصه شوهر میخوام حوصله ی انجام دادن هیچ کاری رو هم ندارم .حالا بگید چکارکنم ؟؟
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
آیاآدمی به خوبی توتودنیاهست؟
بخدااطرافای ماخیلی بدن زن هاروشکنجهمیدن همشون وحشینمگه مااسباب بازی دست شماهاییم که اینجوری باهامون برخوردمیکنید من وقتی بههرکسی گفتم بابام اینجورییه ماروشکنجه میده میگه حقتونه بایدادب شین زن بایدکتک بخوره تاآدم شه امیدوارم خداجواب همچین آدمایی روبده هم تواین دنیاهم تواون دنیا
کاش میشد صحبتهای بابات رو هم میشنیدیم!!!
علیرضامنوترسوندی که بابامنم اعتیادداره ولی یه بارمیخواست ماهاروباچاقوبکشه گفت امشب همتون رومیکشم بخداماهم ازترس زنگ زدیم داییم اومد این شیطان هرکاری ازدستش برمیاداگه من یامادرموبکشه یا سرمون روببره من دیگه شباتاصبح بیدارم من به فکرمادرمم اگه نصف شب بکشتش چی من چه خاکی به سرم بریزم منم پشت بندش خودموکشتم
باید ببریدش ترک کنه خواهری
وقتی مواد مصرف کنه دیگه هیچی حالیش نیست
بودم.
خدایش حدس میزدم که لرباشی میدونی چه جورفهمیدم وقتی گفتم بابام روم دست بلندمیکنه وتوغیرتومردونگیت وخشمت رونشون دادی بهت گفتم این علیرضای ماهنوزغیرتش بیداره فقط بهت میگم ایولاواقعا خیلی مردی
آری خواهری لرها ته غیرتند
آره بابت بده
ننت بده
دوست پسرت بده
همه خوبند
این علیرضا با یه جمله شد خوب
چه معیار مسخره ای
چیه حسودیت شده؟
حیف نیست بانوی نورانی وپاک ونحیفی مثل شما خودشو بکشه البته میدونم باباته اما باید یه همچین مردایی رو بابرق خشک کرد که آبروی مردا رو بردن اینجور مردا که چه عرض کنم نامردا باید خودشونو گم وگور کنن اینجا یه دوست دارم که پیرزنه وتوی آسایشگاه زندگی میکنه البته دوست پسرش هستم نه خودش اما همیشه میگه حضرت سلیمان گفته دخترای خوبی مثل شما سایه فرشتگان روی زمینند که وجودشون به دست مردا برکت الهی میده من خیلی بهش اعتقاد دارم از شما بگذریم راستی خانم بیادش شما متاهلید شوهرتون بهتون بی احترامی میکنه آخه نوشتین سیلی خوردم؟
من بچه بروجردم اگه بدونی کجاست لر هستم اما خودشهر بروجرد نه ها یکی از روستاهای نزدیکش حتما فکر کردین من بچه بالاشهر تهرانی یا کرجی جاییم آره.
اتفاقا لرها خیلی بامرام و بامعرفتند
اگه باهاشون باشی هیچوقت ضربه نمیخوری
نه اصلافکرنکردم که تهرانی هستی یانه منم اطرافای خودتم دیدی گفتم همشهریم
هی من که تاوقتی خونه ی بابام بودم هیشکی ازگل نازکتربهم نگفته بود .ولی اقا علیرضا بدونیددستای زیادی هست که زورش فقط به یه زن میرسه . که منم بی نصیب ازاین دست نبودم.
خواهری هر کی یجایی زخم خورده منم همینطور
ولی همه زندگیمو اینجا تعریف نکردم
واقعا خاطرات بد سخته فراموش کردنش
هی من که تاوقتی خونه ی بابام بودم هیشکی ازگل نازکتربهم نگفته بود .ولی اقا علیرضا بدونیددستای زیادی هست که زورش فقط به یه زن میرسه . که منم بی نصیب ازاین دست نبودم.
خواهری مهدیس جان.رومنم میتونی حساب کنی بالاخره یه قلبی دارم که بتونم حرفای عزیزامو بریزم توش.و گوشای شنوا هم دارم که هرچی دلت میخوادبگی باتمامِ و جود گوش بدم و اگر کاری باشه بتونم انجام بدم.دریغ نمیکنم.
یه دنیاازت ممنونم
اون دستی که روی صورت زیبای یک فرشته مهربون بخواد بلند بشه انشا الله که خورد وخمیر بشه ناراحتم کردید آخه چرا حتما اخلاقش با مادرتونم اینطوریه حالا یه کم بیشتر درکت کردم از تاسف متنفرم اما منو همدرد خودت بدون.
عه چه خوب پس خوشبحال دوستات
میشه روت حساب باز کرد اتفاقا وقتی بزرگ میشی
بیشتر به محبت و هوا داشتن احتیاج داری
ولی هر چی بغل و دوست داشتنه همش واسه نوزادیه
ممنونم علیرضاکه منودرک میکنی
ایشالاکه دودستش قطع بشه الهی آمین
بخداقسم همین نیم ساعت پیش به مادرم فحش دادگفت ازخونم بروبیرون کورشم اگه دروغ بگم مادرمم اومدپیش من گریه کرد مادرم خیلی ازدستش عذاب میکشه مریض شده خب ماهم آدممیم مگه حیوونیم بامااینجوررفتارمیکنه بخداقسم میخواستم خودموداربزنم حیف که خواهرم رسیدوگرنه تاالان سینه قبرستون خوابیده بودم بالاخره یه روزخودمومیکشم
تاحالاباهیچکس حرف دلمونگفته بودم ولی برای اولین باربه توگفتم ممنونم که به درددلام گوش میدی
چرا خداهری پدرت اینجوریه دلیلش چیه
که با خشونت باهاتون برخورد میکنه
من که همون یه خواهرم ندارم
خدا رو شکر اینجا یکم حرف زدم دلم خالی شد
تازه من از پدیده شوم دوستی دختر وپسر چه مجازی چه واقعی متنفرم برای همینه اصلا با خانم ها آشنایی ندارم.
خدایش حال کردم الان کلاهنگ شدی
اتفاقا من زود عاشق میشم فقط نمیدونم چرا طرف پیدا نمیشه چه حکمتیه که دیگه اونو نمیدونم کلا دور وبرم همش پسره اصلا دختر نیست میرم تو پیاده رو هم باز همه آقا میشن نمیدونم چرا لصلا تو دنیا دختر واسه من وجود نداره.
بالاخره باید از یجا شروع کرد هر دختری به دلت نشست
از مادرت بخواه برات پا پیش بزاره اگه اراده کنی پیدامیشه
توبگوچه جورزنی میخوای تامابزنیم توگوگل سرچ کنیم شایدپیدابشه هی میگه دخترواسه من نیست خخخخخ
خوش اومدي ب جمعمون گل دختر
ممنون آبجی
نیگاه هنوز نیمده چقدر تو دل همه جا باز کردی آبجی
ببین چقدر خوش شانسی من و نازنین
علیرضا فاطمه رو داری
مگه میشه دختردوروبرت نباشه!!!مگه کجایی هستی شایدهمشهری باشیم
نه دیگه علیرضااینجورییام نیس آره چن مدت واقعاحالم خیلی بدبودحتی لب به غذاهم نمیزدم بخداشکست عشقی ازدردسرطانم بدتره امیدوارم هرکی عاشق میشه به عشقش برسه آدموداغون میکنهشکست عشقی .اون لحظه که رگموزدم هیچی حالیم نبودفقط مرگومیخواستم تاازاین دردراحت شم
ولی اون دیگه گورشوگم کرده رفته ازدواج کرده واسه من دیگه همچین آدمی وجودنداره ومن کلافراموشش کردم.من بخاطراون آدمی که منوپس زده تاآخرعمرم که نبایدغصه شوبخورم الان یک سال که ازاین قضیه میگذره وکلاازیادم رفته
اگه الان خودزنی میکنم فقط بخاطررفتارای که پدرم داره دست بزن داره فحش میده واقعادیگه ازاین زندگی نکبتی خسته شدم
خدااگه میخوای یه شوهربداخلاق وبددهن بدی نمیخوام میرم خودمومیکشم ولی باهمچین مردی زندگی نکنم
والا خواهری خدا رو شکر که میرند
بهمون ثابت میکنند ارزششو نداشتند
جاشم یکی بهتر پر میکنه
خواهری الان تو سن حساسی هستی
یه رفیق خوب میتونه خیلی بهت کمک کنه
من همیشه هستم روم حساب کن
من در اختیارت بزن خاکشیرم کن
اگه گفتم چرا
نه دیگه آبجی دلم نمیادخاکشیرت کنم من تاحالایه سوسکم نکشتم چه جوریه آدم گنده ای روله کنم
خو گفتم بیای منو بزنی یکم سبک شی حالت بهتر شه
خواهری خوش اومدی امیدوارم بهت خوش بگذره
وای من توروبزنم که خالی شم دستم بشکنه اگه این کاروبکنم
نه علیرضااینجورییام نیس فراموش کردم اونم ازدواج کرده گورشوگم کرده .چن مدت خیلی داغون بودم اصلالب به غذا نمیزدم والان یک سال ازش میگذره چرادیگه الان بهش فکرکنم نبایدبخاطرآدمی که منوپس زده تاآخرعمرم غصشوبخورم که
ولی چون پدرم باهام بدرفتارمیکنه وکتکم میزنه خودزنی میکنم چون یه کم آرومم میکنه مدت هاست که به فکرخودکشی هستم واقعادیگه ازاین زندگی نکبتی خسته شدم
میگم خدایااگه میخوای یه شوهربداخلاق بدی مثل پدرم همینجوربددهن باشه نمیخوام اگه اینجورباشه میرم خودمومیکشم تادست همچین آدمایی بیفتم
من فقط شوهری میخوام وقتی پیششم آروم بشم
خوش اخلاق باشه جونشم واسم بده یعنی خدا همچین آدمی هست
کسیکه 4 سال عاشق یه نفر بوده حتما تا حالا فراموشش نکرده بهتره دیگه خودزنی نکنی واسه کسیکه هیچ ارزشی برات قائل نشده وهمین طوری ولت کرده شما هم تا آخر عمر اون پسر توی ذهنتون میمونه ونمیتونید فراموشش کنید اما بهتره به کم روحیتونو عوض کنید.
من خیلی خیلی سخت عاشق میشم
گور باباش که رفته من همیشه میگم خدا روشکر
که با رفتنت باعث شدی بهترینت جاشو بگیره
سلام من ۱۹سالمه ۴سال عاشق یه نفربودم واونم بدجورعاشقم بودیهونمیدونم چی شدکه به بدترین شکل ولم کردمنم چون ولم کرده بودخودکشی کردم رگموزدم ولی نمردم. من دختری هستم که زوددلش میشکنه خیلی احساساتیم هروقت یکی باهام دعوامیکنه تیغ روبرمیدارم ودستوتامیتونم میزنم دیگه دستام جای تیغ نداره دیروزدوباره زدم
چون یه کم آرومترمیشم دستمام پرازرده های تیغ
من توخانواده ای هستم که بهم محبت نمیکنن نه محبت پدری نه محبت مادری همش دعوام میکنن
من شوهری میخوام که بهم محبت کنه بخدامن جونمم واسش میدم وقتی بغلش میکنم آرامش بگیرم اصلن من نوکرشم هستم فقط محبت میخوام منم ازمحبت سیرش میکنم
خخخ چه بامزه صحبت میکنی
نه عشق نباید از رو تنهایی بیاد
منم رو پا خودم وایسادم
تا یاد دارم خودم بودم و خودم
نه محبت نه نازمو کشیدن عین یه پسر بار اومدم
ولی نوچ من عشقو برا خودش میخوام
میخوام یکی در کنارم با غرور راه بره
من کیفشو کنم
سلام من 23 سالمه چند ماهشو دیگه نمیدونم و سربازی هم معافیت کفالت گرفتم چون پدر ومادرم پیرن وبهم احتیاج دارم خواهر وبرادرام هم همه ازدواج کردن و رفتم مدرکم کارشناسی مهماری ساختمان هستش و دارم باهاش کار میکنم و درس میخوانم برای کنکور ارشد اگر خدا بخواد.
بسیار عالی خوشم اومد اهل کار و خانواده ای
من کار به سن طرف ندارم همینکه منو بلد باشه کافیه
قدیما خیلی دلم میخواست ۲۳ ازدواج کنم ولی پشیمونم
واقعا هنوز درک از ازدواج و شرایط همسر داری نداشتم
الان تازه داره زندگی دستم میاد
که یه مرد چه انتظاراتی داره
خدا پدر و مادرتو برات حفظ کنه
موفق باشي و خوشبخت
سلام خوبی علیرضا میشه بگم چن سالته؟
اقای علیرضای عزیز.من که نمیدونم شما چند سالتونه که تفاوت سنی 7سال براتون قابل قبول نیست.من گفتم ب نظره شخصه خودم منظورم 7سال هم نبود.بین 3تا 7البته اونم بستگی داره کلا خوده من با سن افرادرو نمیسنجم.شماهم خودتون برای زندگیتون مختارید.موفق باشید
و در ضمن من درباره شعور حرف نزدم خانم محترم درباره سن بود بزرگی هم به عقله نه به سن وسال یا بلوغ جنسی زودتر.
سلام وعرض احترام خدمت خانم سپیده راهی من داشتم با خانم رضایی و بیادش واونی که نوشتهZzzzzz حرف میزدم نه شما و بنده عقیدم اینه حالا شما دوست داری با یه پیرمرد ازدواج کنی زندگی خودته به من مربوط نیست اما من میخوام فاصله سنی با همسرم کم باشه چون اینطوری بهتر همدیگه رو درک میکنیم و تو یه دوره هستیم.
صفحهها