مهارت زندگی با مادر شوهر

11:40 - 1400/04/02

سلام خسته نباشید
حدود یک هفته هست که عقد کردم
بسیار همسرم رو دوست دارم و با مخالفت های بسیار هر دو خانواده باین وصلت تن دادیم و بسیار خرسندیم
ولی مشکلاتمون راه بسیار دوره که بعد از عروسی از پدر و مادرم دور میشم و این منو خیلی عذاب میده یکی دیگ اینکه ما قرار گذاشتیم که با مادر همسرم زندگی کنیم بسیار خانم خوبی ست ولی همیشه فکر میکنم خیج وقت راحتی با همسرم ندارم ...خودم قبول کردم با مادرشون زندگی کنیم چون هم تنها بودن هم ایشون بسار خانوم و خوب هستن
میشه راهنماییم کنید چطور اروم بگیره دلم
دوست صمیمی دارم که ایشون هم بر سر همین راه دور از همسرش حدا شده همش به بنده هم گوش میزد میکنه و میترسم اگر این شد پدرم چون مخالف بود هیچ راه برگشتی ندارم همه باهام قهرن همش حس بد دارم ،تنها حس خوبم بودن همسرمه همین

--------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635

http://btid.org/node/172596

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****
تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام خدمت شما کاربرگرامی:

ضمن عرض تبریک برایتان آرزوی موفقیت می کنیم. البته نگرانی های شما هم قابل درک است.
عشق و دوست داشتن مساله بسیار مهمی هست که گاهی نبودنش کمترین مشکلات را غیرقابل تحمل و بودنش خیلی از مشکلات بزرگ را در نزد انسان کوچک جلوه میده.
اینکه شما به همسرتون عشق می ورزید خودش یه انگیزه ای هست که مشکلات را بتونید بهتر حل کرده و با شرائط کنار بیایید.
سفارش ما اینه در این نوع مسائل به هیچ وجه دیگران را به عنوان الگو قرار ندید. از تجربه های دوستتون استفاده کنید و حرفاش را بشنوید و تحلیل کنید ولی دلیل نداره چون دوستتون به این مشکل برخورده شما هم با این مشکل مواجه خواهید شد.
چرا که نه شما خصوصیات و رفتارهای دوستتون را دارید و نه مادر شوهرشما مثل مادر شوهر ایشون هست. و حتی در بعضی مواقع مشکلات عروس و مادر شوهر از سر عدم درست رفتار کردن شوهران هست.
پس بهتره به جای این ترس هایی که درصد وقوعش خیلی کمه با توجه به خوبی هایی که از مادرشوهرتون برای ما بیان کردید، به فراگیری مهارت های برخورد و ارتباطی با ایشون بپردازید.
برای راه دور هم شما از ابتدا این مساله را میدونستید و به قول خودتون از همون اول قبول کردید. شما اولین نفر نیستید که از خانوادش دور میشه و مطمئنا اخرین هم نخواهید بود.
الحمدالله امروزه وسائل ارتباطی کار را برای رفع دلتنگی آسان کرده و وسائل نقلیه شخصی و عمومی که در اختیار آسایش انسانها قرار داره میتونه به کمک شما هم بیاد. اینکه راهتون دوره درست ولی این دلیل نمیشه که از خانواده جدا بشید . ازدواج خودش به تنهایی کافیه برای اینکه از خانواده جدا بشید و یه زندگی مستقلی داشته باشید و خود این به مرور زمان برای شما یه لذت خاصی خواهد داشت. سرگرم شدن به امورات زندگیتون همسرتون و به زودی فرزندهایی که خواهید داشت این جای خالی را کمرنگ خواهد کرد و در کنارش میتونید با همون امکانات با خانواده هم در ارتباط باشید و مقداری هم خانواده برای دیدار شما قدم برداشته و این مساله هم حل خواهد شد.
نکته مهمی که به نظر رسید برای شما بازگو کنم اینه که:
خیلی از همسران با اینکه از یک شهر و در مواردی حتی فامیل هم هستند و داریم کسانی که در همسایگی خانواده دختر خانم هستند ولی نمیذارن خانمشون با خانوادش ملاقات کنه و مانع میشن. شما به این موارد فکر کنید وگرنه با خوبی هایی که از ازدواجتون و خانواده همسرتون گفتید جای نگرانی نیست.
موفق باشید.
مطالب زیر جهت مهارت افزایی شما بسیار مفید است:

https://btid.org/fa/news/32288

https://btid.org/fa/news/95699

https://btid.org/fa/news/79267