مهم! آیا برای ازدواج، به گزینه دختران مانتو پوش (مانتویی) باحجاب هم فکر کنم؟

20:44 - 1397/04/29

سلام خدمت مدیر محترم وبسایت ولایت نت که نقش بسیار خوبی رو دارید ایفا میکنید و کمک بزرگی به جوانها میکنید.

لطفا حتما این سوالم رو که کلی زحمت کشیدم نوشتمش در سایت منتشر کنید.

لطفا سوالم رو منتشر کنید. به کمک شما نیاز دارم.

با توجه به مواردی که در پست قبلی مطرح کردم و باز هم چند پاسخ جدیدی که در پست نهایی دریافت کردم.

 

تمامی سوالات و پست های قبلی من در همین سایت در زیر هست. با توجه به عنوان هم میتونید در همین وبسایت جستجو کنید. یا کلیک روی نام کاربری من.

پیدا کردن دختر چادری واقعی و مناسب برای ازدواج

یک سوال بسیار مهم و حیاتی از دختران چادری و مذهبی

 

من نهایتا به این نتیجه رسیدم که بد نیست برای ازدواج به گزینه دختران مانتو پوش (مانتویی) ولی با حجاب و حیا هم توجه کنم! (که برخی دوستان در پست اول من یعنی پیدا کردن دختر چادری پیشنهاد داده بودن به من، ولی من اونجا نپذیرفته بودم و میگفتم که نه، من فقط دختر چادری میخوام به این و آن دلیل!)

 

بذارید اول بگم که دختر مانتوپوش باحجاب و باحیا و خوب از نظر من چه دختری هست و منظورم رو ابتدا بگم. چون اینجور دخترها طیف وسیعی دارن و نمیشه همه رو در یک گروه قرار داد. پس من منظورم رو بگم که بهتر تصویر بشه.

 

یک دختر مانتو پوش (مانتویی) باحجاب و با حیا دختری هست که آرایش نمیکنه. یعنی نه اینکه اصلا آرایش نکنه. شاید تنها چیزی که بزنه یک کرم ساده که حتی رنگ صورتش رو هم تغییر نده. خط چشم و مداد نمیزنه. یک رژ لب خیلی کمرنگ و ساده که حتی شاید خیلی ها نفهمن که این دختر حتی رژ لب زده. شاید هم اصلا رژ لب نزنه. رفتار سنگین و با وقار. ابروهای چندان دست نخورده یا اصلا دست نخورده. صورت بند نزده. که حتما کفش اسپورت میپوشه نه کفش پاشنه بلند و ... مانتویی که میپوشه تا زیر زانو هست و چاک نداره (شاید 5 سانت) و به هیچ وجه چاک مانتویی که پوشیده و کلا مانتویی که پوشیده باعث نمیشه که برآمدگی ببخشید اونجاش! و ران پا مشخص بشه. ساپورت نمیپوشه. و شاید شلوار جین و ... ساده. جلب توجه نمیکنه. به دنبال خودنمایی نیست. موهای پشت سرش اصلا بیرون نیست. یقه و گردنش اصلا مشخص نیست. مانتو تنگ نیست. ساق دست نمیندازه ولی آستین مانتوش تا مچ دستانش هست. برآمدگی های بدنش مشخص نیست. حتی با فامیل های نامحرم هم مثل پسردایی و پسرعمه و ... رابطه ی بازی نداره و خیلی سنگین هست و باهاشون حتی دست هم نمیده (چون نامحرم هستن) و تلفنی و در شبکه های اجتماعی هم باهاشون ارتباط نداره. وقتی که عروسی بشه. به خاطر اون یک روز عروسی، همه رو در نمیاره! و حتی در روز عروسی هم یک لباس شیک میپوشه ولی با حجاب و موجه. و نماز میخونه و روزه هم میگریه و اعتقادات رو داره. شاید کمی در نماز سستی هم بکنه. شاید توی محرم هم بره مسجد و حرم. یا شب های قدر. ولی نماز جمعه نمیره. ولی هر روز نیمره مسجد و تو مراسمات همیشه شرکت نمیکنه. ولی کاملا معتقد و مقید هست به حرام و حلال و عفاف و حجاب (فقط چادر نمیذاره) و کلا به طور خلاصه دختر خوبیه. در مورد دوستی هم. با پسر دوست میشه. اگر ببینه پسر قصد بدی نداره. ولی دوستی رو به جاهای باریک نمیکشونه و اگر از حد خارج بشه حتی اگر به پسر علاقه داشته باشه سعی میکنه گولش رو نخوره و پسر رو به سمت ازدواج هدایت کنه و اگر پسر برای ازدواج اقدام نکنه. (البته این کار خیلی سخته و پسرها از احساسات دخترها به شدت استفاده میکنن و ...، به هر حال چنین دخترانی وجود دارند) اون دختر، رابطه دوستی رو طولانی نمیکنه و به پسر میگه که تو فکر سوع استفاده هستی. کات میده، لفت میده اون رابطه رو و تمام. در مورد موها هم موهای جلوی سرش در عین اینکه گردن و گوشهاش اصلا بیرون و معلوم نیست. یه مقدار کم و چند سانتی بیرون هست. (موهای جلو منظورم هست) شاید هم مقنعه داشته باشه و اصلا بیرون نباشه. یا روسری و شالی که موها کاملا تو باشه و معلوم نباشه. (دیدم) آها آخرین مورد هم اینه که جلوی فامیل ها و مهمون ها حتی اونهایی که نزدیک هستن مثلا تونیک نمیپوشه! من دقیقا دیدم چنین دخترهایی رو که حتی پیش پدر شوهر که محرم هم هست رعایت میکنن و تونیک نمیپوشن. یا پیش دایی و ... دیدم که میگم. شاید فقط یک دماغشون رو هم جراحی کرده باشن. ولی ژل نمیزنن. ولی اعتقادی به جراحی پستان و باسن و ... ندارن. ولی اختلال روانی بدشکلی ندارن (درباره اختلال بدشکلی و خودزشت پنداری لطفا مطالعه کنید)

 

لطفا نگید که چنین دختر مانتویی ای وجود نداره. (البته اگر بگید هم مشکلی نیست، اتفاقا در این خصوص هم نظر بدید بد نیست این رو هم بدونم که آیا شما هم اینجوری دیدید یا خودتون هستید) ولی خودم میدونم که هست. چون من خودمم دیدم. و اینکه برخی از دختران اینطوری هم اگر بعضی از این موارد رو نداشته باشن. به خاطر شوهرشون نه اینکه مثلا برن چادر سر کنن و تغییر کنن (چون اصلا برای تغییر در این حد نباید وارد زندگی شد) ولی از برخی موارد چشم پوشی میکنن و سنگین تر و با حجاب تر میشن. مثلا اگر مانتوشون 5 سانت بالای زانو بوده (قبل از ازدواج) بعد از ازدواج میارن به خاطر شوهروشن 5 سانت زیر زانوها. یکم بهتر میپوشن. مثلا من هم اینطوری هستم. قبلا گفته بودم که الان در مجردی با اینکه مذهبی و معتقد هستم صورتم رو تیغ میزنم. ولی وقتی متاهل شدم اگر زنم ازم بخواد، من میتونم دیگه تیغ نزنم و ته ریش بذارم. خلاصه این تغییرات جزئی چیزی نیست و میشه انجام داد. پس چنین دخترانی هم وجود دارن. نه اینکه من به خاطر تغییر دادن برم سمت شون. من سعی میکنم دقیقا اینطوری رو پیدا کنم. ولی اگر گزینه ای بود که یکی دو مورد هم نداشت. اونم از من خوشش اومد و من از اون خوشم اومد. من چند تا تغییر کوچیک برای اون میکنم و اون هم چند تا تغییر کوچیک برای من. شخصیتی تر میشیم و سنگین تر و خودمون رو بیشتر و بهتر میپوشونیم و بیشتر برای هم میشیم و چشم دیگران رو میبندیم !!! من هم هرگز به این خانوم قرار نیست زور بگم و بگم که تو چی بپوش و چی نپوش و اونم به من نمیگه. من چنین شخصیتی ندارم. ما با هم تفاوق میکنم و از همون اول تمام این رفتارها و نوع پوشش و خط قرمزها با هم چک و هماهنگ میشه. بعد از اون دیگه بحثی نمیکنیم و صحبتی نمیکنیم در اینباره. بعد از اون خودمون وظایف خودمون رو میدونیم که چطوری باشیم. و اگر هم به تفاوقمون عمل نکردیم و یه مقدار تغییر کردیم. به هم فورا تذکر میدیم که از حد خارج نشیم و برگردیم به تعهداتمون. با آرامش و مهربانی البته، نه دعوا.

 

فکر میکنم که این یک تصمیم غیرعقلانی هم نیست و نه تنها غیرعقلانی و احساسی نیست (ازدواج با دختر مانتویی با مشخصاتی که گفتم) بلکه شاید تصمیم خوبی باشه. البته میخوام از شما بپرسم. شاید اشتباه فکر کنم. شما لطفا به من بگید.

 

ابتدا توضیح میدم که دلیلم چیه که چنین تصمیمی گرفتم. (البته هنوز قطعی نیست، فقط توی ذهنمه دارم مشورت میکنم با شما) خوب من دور و برم (همه شما هم دیدید!) دخترانی رو دیدم که مانتو پوش بودن و در ازدواج اصلا کمتر از 214 یا 110 سکه مهریه نگرفتن، شرط تنصیف هم که شوهرانشون بدون چون و چرا امضا کردن. (یه جورایی، باید میکردن!) عروسی لاکچری و  ...

 

خوب من ناخواسته این تصویر در ذهنم از این دختران جای گرفته بود که این دختران به دلیل روابط اجتماعی کمی بازتر و کمی راحت تر بودن. ممکن هست با پسران راحت تر باشن و خدایی نکرده چند مورد دوستی بیشتری تجربه کرده باشن. (منظورم همه نیست، ولی احتمالا در بینشون کمی بیشتر هست از دختران چادری) اینجور دختران به نظر میرسه که توقعات بیشتری دارن و بیشتر به مادیات توجه میکنن و کمتر سر این مسائل کوتاه میان. (لطفا پست رو تا آخر بخونید بعد برداشت کنید منظورم چیز دیگری هست. دوطرفه گفتم و هیچ منظور بدی ندارم و جانب داری ای نکردم. لطفا کامل بخونید متوجه میشید) منظورم حتی مانتویی های خوب و باحیا و سنگین هست که تعدادشون هم کم نیست. یا مانتویی های خوب ولی نه زیاد با حجاب، ولی نه مانتو جلو باز و ... البته فقط همین یک تکه رو کلی درباره مانتویی ها گفتم. کلا گفتم که منظورم از مانتویی ای که قراره اگر شما بگید درسته برم سمتش، دقیقا چیه و بالاتر مشخصاتشو گفتم.

 

بعد در پست هایی که قبلا ایجاد کرده بودم و عنوان هاش رو در ابتدای همین مطلب برای شما قرار دادم (در همین سایت این سوالاتم هست و میتونید پیدا کنید) گفتم که من همیشه دختران چادری رو ابتدا و در درجه اول به خاطر پوشش و حجابشون دوست داشتم و خوب به دلیل اینکه کم ارتباط تر بودن و با پسرها راحت تر نبودن، احتمال میدادم که یا برخی از اونها احتمالا دوستی تجربه نکرده یا دست کم از دختران غیرچادری کمتر تجربه کرده بودن. که این احتمال هم بیشتر وجود داره. چون بعضی از اونها اصلا حتی اجازه مطرح کردن به پسر رو نمیدن! یعنی اینکه در این قشر، دوستی کمتری تجربه کرده باشن و حد دوستیشون هم از یک حدی پیشتر نرفته باشه (بازم میگم که دارم کلی صحبت میکنم و منظرم همه نیست و در هر دو قشر همه جور خوب و بد و متظاهر و واقعا خوب و معتقد و .. بیشتر و کمتر به هر حال هست. ولی از نظر من اینور بیشتر به نظر میرسید. تا آخر بخونید بعد برداشت کنید) لطفا حالا بحث رو اصلا به سمت این موضوع نبرید. خواهش میکنم. خودم عادلانه و دو طرفه گفتم و این بحث رو تمام کردم که اصلا راجب این موضوع بحث نکنیم. چون بحث اصلا این نیست. فقط دارم مقدمه چینی میکنم و میگم که منظورم چیه ادامه رو بخونید خودتون متوجه میشید. من اینطوری فکر میکردم. قبل از این تصمیم جدیدم در سوال همین صفحه، و دارم فکرای خودم در اون موقع و دو دو تا چهار تایی که خودم برای خودم میکردم رو میگم. نمیگم که صد در صد درسته یا غلط.

 

به این نتیجه رسیده بودم که این دختران چادری چقدر کم توقع هستن و چقدر خوب هستن که مثلا از بین این همه رسوم غلط ازدواج و مواردی که وجود داره. مثلا تنها خواستشون این هست که شوهرشون ماهواره نگاه نکه. شوهرشون نماز بخونه و روزه بگیره و ... گفتم که خدایا واقعا چنین آدمهای کم توقع و خوبی وجود داره که به جای پول به اخلاقیات پسرها بیشتر توجه کنن. فقط در این سایت سوال نکردم. از برخی دوستان هم پرسیدم و چند سایت و بلاگ دیگر.

 

خب همونطوری که در پست هایی که لینک هاش رو بالاتر قرار دادم هم توضیح دادم نهایتا پیش از این تصمیم گرفتم که برای ازدواج همین دختران چادری و مذهبی های واقعی رو انتخاب کنم (چون غیر واقعیش هم وجود داره) دختران چادری رو انتخاب کنم به چند دلیل:

1. چهره بدون عمل و بدون آرایش و زیبایی طبیعی رو بیشتر میپسندم.

2. پوشش چادر و حجاب چادر (اگر واقعی باشه و درست و حسابی نه از این چادری الکی ها!) بیشتر میپسندم.

3. دختران چادری به ظاهر توقعات کمتری دارن و در اصل باید ازدواج دینی تر و سبکتری بکنن و من هم این احتمال رو میدادم، و پس من بهتره برم سراغ این گزینه چون هم با قلبم هماهنگ تره و هم احتمالا با شرایطم هماهنگ تره. که در پست های لینک شده بالا توضیح داده بودم.

 

منم که یک پسر خوب و معتقد هستم و اونها هم همین رو میخوان و براش انتظار میکشن. کار و درآمد هم که دارم و عروسی و ... هم میگیرم و مشکلی اصلا نداشتم که در پستهای قبلیم توضیح دادم. که همه بالا عنوان هاش هست و میتونید در همین سایت پیدا کنید. بخونید و ببینید.

 

اما، متاسفانه بعد از ایجاد چند سوال و پست و کلی مشورت و نتیجه گیری و ... با خودم گفتم که یا خدا ! به دادم برس ! این دخترای چادری هم که دقیقا همون توقعات دختران غیرچادری رو دارن! یعنی دست کم شاید نتونن حتی از یک مورد هم چشم پوشی بکنن! شاید یکم سبک تر بگیرن و اون هم توی فضای مجازیه! احتمالا بعدا که پا پیش بذارم و توی کار باشم باقی شروط رو هم کم کم باید قبول بکنم و در نهایت میشه دقیقا همون شروط کاملا برابر با دختران غیر چادری!

 

یعنی آخرین چیزی که گفته بودم و آخرین نتیجه گیری های من این بود که باشه. من تنصیف دارایی رو امضا میکنم. ولی فقط تنها چیزی که برخی از دختران چادری از من پذیرفته بودن مهریه 5 سکه بود و عروسی یکم سبکتر!

البته اون هم فقط اینجا بود! اون هم توی فضای وب سایت و مجازی و ... باز اگر چند تا شرط دیگر رو هم از من پذیرفته بودن این رو نمیگفتم. چون فضای مجازی هم بد نیست اینجا همه افراد از درونشون هر چی هست رو میگن و این مشورت ها اصلا بد نیست و خیلی هم کمک میکنه.

 

ولی من با خودم گفتم که این دختران چادری هم به من گفتن باید پس انداز داشته باشم. باید تنصیف دارایی رو امضا کنم. باید سرویس طلا رو بخرم  و ... !

 

گفتم که فقط به من بعضی هاشون گفتن مهریه رو سبکتر میگرین که اون هم پسر وقتی بره خواستگاری یک بلایی سرش میارن احتمالا که اون مهریه رو هم قبول بکنه! (ولی من آخرش هم حداقل حالا که خواستگاری نرفتم هنوز. گفته بودم که به هیچ وجه قبول نمیکنم و اگر حداقل این شرطم رو هم نپذرین، من میام از جلسه خواستگاری بیرون و یک گل و شیرینی هم ضرر میکنم. به هر حال هرگز تن به ازدواج حداقل با اون یک شرط مهریه ام نمیدادم یعنی کمتر از 14 سکه - 5 سکه) چون همه چیزو که قبول کرده بودم. فقط همین یکی باقی مونده بود !!!!!!!!!!!!

 

ولی حالا که کمی بیشتر فکر کردم. با خودم گفتم که از همون اول من اصلا به چه دلیل میخواستم برم سراغ دختران چادری!؟ به دلیل اینکه من در ذهنم از اونها یک فرشته ساخته بودم. فرشتگانی بسیار کم توقع و قانع که تنها خواسته هاشون از شوهر این هست که شوهرشون نماز بخونه، ماهواره نگاه نکنه و ... ! البته حجاب و نوع پوشش و حیا و ... اونها هم بود که دوست داشتم. و برخی موارد دیگری که بالاتر گفتم. ولی کمی که مشورت و گفتگو شد و به آخر رسیدم دیدم که ظاهرا من کمی در توهم هستم! من کم کم تقریبا تمام شروط رو پذیرفتم و کم کم از حقوقم و شرایطم یکی یکی داشتم کوتاه میمودم! و باز هم داشتم میرفتم که به عرف غلط جامعه عمل کنم. و در نهایت فقط یک مهریه باقی مونده بود که اون هم معلوم نبود در دنیای واقعی چه اتفاقی بیوفته!

 

پس به این نتیجه رسیدم که بد نیست برای ازدواج، به گزینه دختران مانتو پوش (مانتویی) باحجاب و حیا و مومن هم فکر کنم !

 

چون همونطوری که برخی دختران چادری ممکن هست دست نخورده باشن و با پسری دوست نشده باشن. برای این دختران (مانتویی) هم دقیقا و برای بسیاری از اونها، این امکان وجود داره. در ضمن برای دختران چادری هم که من هرگز نمیتونم متوجه بشم که آیا در گذشته کاری انجام دادن یا ندادن و راهی وجود نداره. هرچند که گذشته به خودشون مربطه و ممکنه توبه کرده باشن. ولی من هم اصلا رابطه ای نداشتم و دوست داشتم با کسی که رابطه نداشته ازدواج کنم. نه حتی رابطه داشته ی توبه کرده! اما الان اینجا منظورم چیز دیگری هست. شرایط و توقعات هم که تقریبا برابر هست و ظاهرا و باطنن هیچ تفاوتی وجود نداره بین دخترا چادری و غیرچادری.

 

اما، در ضمن من برای ازدواج با دختران مانتویی یک امتیاز دارم که اونجا اون امتیاز رو هم نداشتم! در واقع یک مزیت بسیار بزرگ و خیلی ارزشمند اینجا در اختیار دارم !!!

مزیتش اینه که من میتونم خودم مستقیم به دختر مانتویی با حجاب و با حیایی که ازش خوشم اومده مراجعه کنم و بهش بگم. حتی در خیابان!

 

اونها راه رو انقدر نمیبندن و منطقی تر برخورد میکنن. نه اینکه منظورم این باشه که دختران مانتویی راحت دوست میشن و ... نه منظورم این نیست. ولی وقتی پسری بیاد خیلی موجه و جدی باشه و بگه که من از شما خوشم اومده و دوست دارم که بیام خواستگاری تون احتمالا راهی رو باز میذارن نه مثلا برای دوستی. فقط برای پیدا کردن شناخت و به پسر یک فرصتی میدن. ضمن اینکه منظورم الان در خیابان نبود اصلا. شما فکر کنید دانشگاه، تو عروسی و ...

 

پس اینجا من این مزیت بزرگ رو در اختیار دارم. به خاطر اینکه چون من شرایط خاصی دارم. چون من شرایطی دارم که عرف غلط و مزخرف و برخی خانواده ها کمی سخت تر اون رو قبول میکنن. البته شرایطم بد و غیرمعقول نیست. اما غیر عرف غلط و رسوم غلط جامعه هست!

 

من در این حالت حداقل با دختر (غیرچادری) یک دوستی ساده و موبایلی برقرار میکنم و از دیدگاه هامون به هم میگیم. حالا شاید چند بار در جای شلوغ مثلا پارک شلوغ یا خیابان و کافی شاپ و ... قرار هم بذاریم و هم رو ببینیم. و وقتی دختر خانوم هم از من خوششون اومد و من رو کاملا پذیرفتن و علاقه ای هم ایجاد شد.

 

بعد درباره شروطم و حقوقمون هم با هم کاملا بحث کردیم و به تفاوق رسیدیم و قانع شدیم و کاملا موضوع برای ما حداقل حل شد. بعد میرم خواستگاری شون و ایشون هم خانواده اش رو راضی میکنن. یا از این عشق با عرض پوزش خرکی ها هم حداقل به وجود میاد و ما حتی بدون راضی کردن پدر و مادرمون و خواسته قلبی اونها. طبق شروط خودمون ازدواج میکنیم. البته در همون چهارچوب خواستگاری و با حضور اونها نه خودمون دو تایی و جداگانه. بعدا کم کم پدر و مادرها هم نرم میشن و با ما راه میان اگر ببینن که داماد و عروس خوب و فهمیده ای هستیم.

 

ولی این امکان در گزینه اولم اصلا برای من وجود نداشت و راه کاملا بسته بود برای من و فضا خیلی خفه کننده و ترسناک بود! چون دختران چادری (حالا منظورم واقعی هاش هست که من دقیقا دنبال همین ها بودم) اصلا دوست نمیشدن و هیچ راهی هم برای من وجود نداشت که با هم صحبت کنیم و به تفاوق دو طرفه برسیم و منم که اصلا اهل دوست شدن نبودم و تجربه نکردم.

و در گزینه ازدواج با دختران چادری. من باید میرفتم خواستگاری و تازه اگر از فیلتر دختر خانوم رد میشدم و اون رضایت میداد. خانواده ها به عنوان غول مرحله آخر وجود داشن. و یا به عنوان خوان هفتم رستم. و طبیعتا وقتی در اون حالت دختر خوب و پاک و چادری و مذهبی میدیدن که خانواده خودشون که دارن به ضرر دخترشون حرف نمیزنن و حداقل در ظاهر و کوتاه مدت دارن به نفع دخترشون حرف میزنن (طلای بیشتر، امضای تنصیف دارایی، سکه مهریه بیشتر و ...) و چون هیچ مهر و محبت و عشق و دوستی ای هم بین ما اونجا وجود نداشت. چون هنوز با هم ارتباطی نداریم و فقط یک یا دو جلسه خواستگاری هست. چون خوستگاری به شکل سنتی بود و من ایشون تازه هم رو دیده بودیم. نهایتا ایشون هم میرفتن به سمت اینکه حرف پدر و مادرشون رو گوش کنن و من جواب نه میشندیم و یک گل و چند کیلو شیرینی ضرر میکردم !!! ایشون هم احتمالا یا باید تا ابد مجرد میموندن یا یک ... پیدا میکردن، برای ... به هر حال !

 

پس الان من نمیگم این تصمیم رو گرفتم. چون اگر این تصمیم رو گرفته بودم دیگه اینجا مطرح نمیکیردم. من فقط اینجا مطرح کردم که حالا این تصمیم آخر خودم رو به شما بگم و از شما بپرسم آیا با توجه به توضیحاتی که بالاتر نوشتم. بهتر نیست و عاقلانه تر و منطقی تر نیست که به جای دختران چادری، برم سراغ دختران غیرچادری ؟ و آیا در این حالت احتمال بیشتری وجود نداره تا دختران غیرچادری تمام شروطم رو بپذیرن؟ فکر میکنم وجود داره و شانسم بیشتر هست!

 

چون یک دوستی ساده با هم برقرار میکنیم و عشق و علاقه ای هم ایجاد میشه و در فرصت کافی و بدون فشار و استرس و فضای سنگین حاکم در جلسات خواستگاری و عقد. راجع به حقوق یکدگیر و شروط یکدگیر به تفاوق میرسیم.

 

اصلا شاید من که مرغم یک پا داشت اگر ببینم دختر خوشگل و فهمیده و با ادب و با حیا و با دین و درکی هست که خیلی از شروطم رو پذیرفته و میگه که من باهات راه میام و با نداری هات هم حاضرم بسازم.

 

من هم حتما اون تنصیف دارایی رو امضا میکنم (البته طبق آخرین تصمیم در ازدواج با دختر چادری هم قرار بود امضا کنم!) و هم مهریه رو از 14 تا سکه بیشتر کردم شاید. شاید 25، 50، 72 تا هم راضی باشم قرار بدم و شاید هم بیشتر !!!!! البته الاستطاعه :-) فرقی نداره. فقط نوع پرداختش فرق داره. باور کنید به خدا در این حالت من راضی تر هستم و اینطوری دلم آرامتر هست.

 

چون اینطوری حداقل میگم دختر امروزی هست و توقعی ازش ندارم و با هم تفاوق میکنیم. ولی در اون حالت من اصلا رفته بودم سراغ دختر چادری و مذهبی که توقعات کمتری داشته باشه که ازدواج دینی و سبکتری صورت بگیره. خوب بعد وقتی میدیدم اینطور نیست و اونها هم از لحاظ شروط مالی و مادی گرایی ها تفاوتی ندارن. من یه جورایی شاید نا خود آگاه یک لجبازی ای در دلم شکل میگرفت و بیشتر تاکید میکردم که مهریه اصلا از 5 سکه بیشتر نشه به هیچ وجه.

 

باز هم میگم من نمیخوام نتیجه گیری احساسی انجام بدم و یا اینکه بگم تمام حرف هام درسته. من این رو به عنوان آخرین پست درباره تصمیم گیری درباره این موضوع اینجا منتشر میکنم که باز از همه شما سوال کنم و بدونم که چه کاری انجام بدم بهتره؟ آیا بهتر نیست با توجه به توضیحات بالا یک دختر مانتویی با حجاب و با حیا رو انتخاب کنم و بعد از این همه سال بلاخره اون فکرم رو بذارم کنار و برم و دل رو بزنم به دریا و با یک دختر دوست بشم بعد ازدواج بکنم؟ لطفا راهنمایی واقعی بکنید و خوب فکر کنید و بعد پاسخ بدید. به کمک شما نیاز دارم و این پاسخ های شما مسیر زندگی و ازدواج من رو تغییر خواهد داد.

 

اینطوری من که الان فکر میکنم میبینم شانس بیشتری دارم برای اینکه خانم تمام شرایطم رو بپذیرن یا با هم کنار بیایم و به یک تفاوق دو طرفه ای (قبل از اینکه برم خواستگاری برسم)، البته به تفاوق میرسیم و قرار نیست فقط شروط من باشه و منم برای ایشونو میپذیرم. در این حالت گزینه های انتخاب بیشتری دارم و ... و در مورد اول حتی من دختر رو نمیدیدم خودم! چون قرار بود از طریق یک واسطه اقدام کنم و بعد برم خوستگاریش (لطفا پست پیدا کردن دختر چادری واقعی مناسب برای ازدواج) رو در همین سایت بخونید که درباره این موضوع اونجا سوال کرده بودم و به این نتیجه رسیده بودم. تازه توی همون جلسه خواستگاری هم دختر و پسر که باید خوب هم رو ببینن. گاهی اوقات خوب نمیبینن (اندام، ظاهر و ... که طبق اسلام باید حتما دیده بشه) احساس میکنم که از جنبه هایی دیگر تکلیف دختران غیرچادری هم با خودشون مشخص تر هست. که حداقل میگن اگر پرتوقع تر هستیم. ادعایی نداریم و از ظاهر امروزی ما مشخص هست! و هیچ کَسی انتظار سبک زندگی فاطمه زهرا هم از ما نداره. اما بد هم نیستیم و خیلی از ما خیلی خوب و با حیا و آفتاب مهتاب ندیده هستیم و توقعاتمون هم زیاد نیست و شاید هم کمتر باشه.

 

ممنون میشم که در این مورد هم من رو راهنمایی کنید تا اگر دارم اشتباه میکنم. باز هم به همون گزینه قبلی و روش قبلی پیش برم. و اگر به نظر شما الان سر عقل اومدم و تصمیم جدید درست تر و واقعی تر و غیر احساسی تر هست. پس این روش جدید رو انتخاب کنم. ضمن اینکه من تا حالا با دختری دوست نشدم. ولی خوب سعیم رو انجام میدم. شاید یک دختر ببینه که من اینطوری هستم. از همین پاکی من خوشش بیاد و ببینه که با دختر راحت نیستم و خیلی سخت بهش پیشنهاد دادم و توی دلم چیزی نیست و مثل پسران پر رو دنیا دیده نیستم.

 

من نمیدونم. شما دختران محترم لطفا من رو راهنمایی کنید. آیا اصلا چنین دخترهایی با این تیپ و مشخاتی که در ابتدا گفتم. حاضرن با پسری مثل من ازدواج کنن؟ و کمی هم سبک تر بگیرن. قبلا توی یک پست دیگر یعنی سوال حیاتی از دختران چادری و مذهبی واقعی در همین سایت مشخصاتم رو گفتم. منظور ظاهر و تیپ و شرایطم هست.

 

دوستان عزیزم. من اگر اشتباه میکنم لطفا به من بگید. من اگر الان دارم درست فکر میکنم به من بگید. لطفا دلایلش رو بگید که به چه دلیل این تصمیم که در این پست توضیح دادم درست هست. و به چه دلیل درست نیست. که من در نهایت بعد از این پست ببینم که آیا تصمیم درست بوده یا درست نبوده. و آخرین انتخابم رو هم انجام بدم.

 

لطفا از روی کینه، از روی دفاع کردن از سبک خود، از روی دفاع از چادر، یا دفاع از مانتو و ... از روی غرض ورزی و ... پاسخ ندید. اصلا این بحث ها جداست و ربطی به این پست نداره و اونا باید یه جای دیگه بحث بشه. لطفا (لطفا)

 

لطفا (لطفا) فقط خودتون رو بذارید جای من. یا از نگاه خودتون به این قضیه بدون هیچ پیش داوری و به صورت منطقی و عقلی بررسی کنید و پاسخ بدید. خودتون رو لطفا در موقعیت تصور کنید. قبلش هم تمام متن صفحه رو بخونید. 

 

منو جای بردار داشته یا نداشته تون بدونید. من بعد از خداوند به کمک شما نیاز دارم.

 

متشکرم از همتون. ممنونم که هستید. متشکرم از وبسایت ولایت نت و مدیران محترم ش.

 

راستی. الان انگار فهمیدم که چرا انقدر مطلب و سوال و تاپیک در اینترنت توسط دختران چادری ایجاد شده که چرا خواستگاران ما که وضع مالی خوبی هم دارن از ما میخوان که ما ایمان و چادر رو کنار بذاریم و آرایش کنیم و دماغمون رو عمل کنیم و خواستگار ماهواره نگاه کن و نماز نخوان داریم. و فهمیدم که چرا پسران مذهبی و معتقدی مثل من در نهایت یا با یک مانتویی خوب ازدواج میکنن و یا گیر یک دختر مانتویی غیرخوب و بدحجاب و قرتی میوفتن. و واسه همینه که ما گاهی میبینیم پسر خیلی سر به زیر اما دختر سر زبون دار و ... حالا من دارم نمیرم سراغ قرتی ها :-) دارم میرم سراغ مانتویی های خوب (البته بعد از مشورت شما اگر تصمیمم درست باشه؟) ولی به هر حال  الان که فکر میکنم تا حدودی متوجه این سوالات میشم.

 

چون پسران خوب و مذهبی که اخلاق و ایمان و ویژگی های خوب دارن از طرف دختران مذهبی هم مورد پذیرش قرار نمیگیرن و اونها میخوان که پول داشته باشه و به همین دلیل خواستگارهای پولدار ولی بدون ایمان میان سراغشون (همه نیستن مثل هم. پولدار با ایمانم داریم) که ازشون میخوان که آرایش کنن و عمل جراحی بکنن و یک دختر آفتاب مهتاب ندیده و ترو تازه رو بگیرن و تبدیل کنن به امروزی و مثل مادر محبت کن و مهربان. و یک پکیج کامل بسازن و از اونطرف دختران مانتویی (حالا دوست پسر داشته یا نداشته و دنیا دیده یا ندیده) پسری رو میخوان که پسر پاک باشه و خیالشون ازشون راحت باشه و بدونن که هیچ دختری به شوهر اونها نگاه چپ نمیکنه و خیلی از اوقات هم دیوانه وار (دیوانه وار) عاشق چنین پسری میشن..

 

به هر جهت الان سوالم این نیست و اینها چند موضوع کمی متفاوت هستن. خواهش میکنم بحثو به این سمت نبردی. لطفا فقط به سوالم که بالاتر کاملا دربارش توضیح دادم در صورت امکان پاسخ بدید که من چه کاری انجام بدم درباره تصمیمم؟ از همه شما عزیزان و خوبان ممنونم.

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/135293

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 7 =
*****
تصویر صبورا
نویسنده صبورا در

اقا سعید ببخشید من اولشو خوندم ولی واقعا چشام سیاهی رفت اخرشو نخوندم ...بله دختر مانتویی با این مشخصات زیادن ...مگه هرکس چادر میپوشه ادم خوبیه یا هرکس مانتوییه با این مشخصات گناه کرده!شاید خیلیا هم بی حجاب باشن ولی تو ازدواجشون ادمای موفقی باشن..ولی هرکس خط قرمز هایی داره دیگه..ب نظر من چ چادری باشه چ مانتویی باید حجب و حیا داشته باشه

تصویر چنگیز پنگیز
نویسنده چنگیز پنگیز در

یا خدا

طولانی بود نخوندم

ولی میگم به چادری فکر کردی

به مانتویی هم فکر کردی

به زنان برهنه اروپایی هم یه فکر کن

من خودم همش فکر میکنم خخخخخخخخ

تصویر پاکزاد ص
نویسنده پاکزاد ص در

یکی از همون دخترای برهنه اروپایی می ارزه به صد تا دختر ایرانی که تکلیفشون با خودشون هم مشخص نیست و دوزار شوهرداری بلد نیستن و ادب ندارن!

تصویر سلمان5141
نویسنده سلمان5141 در

اگه به همون دختران برهنه اروپایی فکر کنه که خیلی بهتره. چون هم خوشگلتر هستن، هم کم توقع تر.

تصویر saeed97
نویسنده saeed97 در

ممنونم از پیشنهادت، در اون حد دیگه نمیتونم!!! تا خاورمیانه و نهایتا آسیا هم راه داره. ولی اونطرف تر دیگه خیلی دوره، اذیت میشم. :-)

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

عاااااااالی هستین شما

 

:)

پستای شما ینی شادی و خنده

عااالی

تصویر صبورا
نویسنده صبورا در

خخخخخخخخخخخ راس میگه آقا سعید ب همه گزینه ها فکر کنید

تصویر saeed97
نویسنده saeed97 در

اگر میدونستم که کاربران اینجا قصد کمک به یکدیگر رو ندارن و برای خنده و مزه پراکنی دور هم جمع شدن. این همه زمان نمیذاشتم و وقتم رو هدر نمیدادم که سوالم رو مطرح کنم.

به هر جهت نظرات بسیار متفاوت هست. فکر میکنم نهایتا فقط باید به قلبم رجوع کنم.

یعنی اگر با دختر مانتویی راحت نیستم. یا مثلاً بعد از این همه سال نمیخوام پاکیمو از بین ببرم و برم سراغ دوست دختر (حالا به هر شکلی) و اگر مهریه بالای ۱۴ سکه رو قبول ندارم و ... پس دقیقا باید به همین چیزی که قلبم میگه عمل کنم. چون اگر عمل نکنم خوشبخت نمیشم.

بذار اکثر مردم اشتباه بکنن و اکثرا طبق عرف و رسوم غلط پیش برن، واسه همینه که در زندگی اکثر مردم مشکلات زیادی هم و در زندگی اندک مردم، خوشبختی دیده میشه.

منو به هزار چیز متهم کردن. پایمال کننده حقوق زن. بدبین نسبت به زن به خاطر مادرم و داستانی که دربارش تعریف کردم. تهمت به اینکه من یک شیشه خرده ای دارم که تنصیف رو امضا نمیکنم و ... به هر جهت من نه از شما و نه از هیچ شخص دیگری ناراحت نیستم. تنصیف رو هم پذیرفتم. و وقتی سوال میکنم باید ظرفیت هم داشته باشم و همه جور دیدگاهی رو بخونم و سبک و سنگین کنم. ولی منظورم چیز دیگری هست.

در آن شهری که مردانش عصا از کـور می‌دزدند
همان شهری که اشـک از چشم، کفن از گور می‌دزدند
در آن شهری که خنجـر دستة خـود نیز می برد
همان جایی که پشت از دشنـة خون ریز می‌دزدند
در آن شهری که مردانش همه لال و زنان کورند
همان شهـری که از بلبـل، دَم آواز می‌دزدند
در آن شهری که نفرت را به جای عشق میخواهند
همان‌جایی که نور از چشـم و عقل از مغز می‌دزدند
در آن شهری که پروانه به جای شمع می‌سوزد
همان شهـری که آتـش را ز اشک شمـع می‌دزدند
در آن شهری که زنده مرده و مرده بُـوَد زنده
همان جایی که روح از تن و تن از روح می‌دزدند
در آن شهری که کافر مؤمن و مؤمن شود کافر
همان جایی که مُهـر از جانماز باز می‌دزدند
در آن شهری که سگ‌ها معرفت از گربه آمـوزند
همان شهری که سگ‌ها بـره ‌را از گـرگ می‌دزدند
در آن شهری که چشم خفتـه از بیـدار بیناتر
همان جایی که غـم از سینـه غـم ساز می‌دزدند
من از خوش ‌باوری آنجـا محبت جستجـو کـردم
در آن شهری که فریاد از دهان باز می‌دزدند

در آن شهری که مردانش عصا از کور میدزدند...
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم...

میدونید منظورم چیه؟ منظورم این بود که من نهایتا همون شخصی که میخوام رو که هم خودش هم خانوادش خیلی با شعور و با فرهنگ هستن رو پیدا خواهم کرد. با همون مهریه و همون شرایطی که میخوام. خیلی هم آدم پرتوقعی هستم. خیلی. چون خودمم جوون ناپاک و بد و بی عرضه ای نیستم. به خاطر همینه که خیلی پر توقعیم. بذارید کاربران و دختران اینجا هر بد و بیراهی که میخوان بهم بگن. تازه، خیلی هم مغرور هستم.

یعنی هم با حجاب میخوام. هم با ایمان. هم خیلی خوشگل. هم کسی که با شرایطم کنار بیاد و منم برای اون سخت نمیگیرم مثلا یکی از چیزهایی که گفته بودم جهیزیه نمیخوام. همون طوری که مهریه بالا رو هم قبول ندارم. و اگه همسر مورد علاقه ام رو پیدا کنم و بریم وارد زندگی بشیم. بعداً شاید مهریه اش رو چندین برابر کردم. نه از این الکی ها. بلکه سعی میکنم پرداخت هم بکنم.

اونقدر در چند سال و چند دهه اخیر دخترا برای پس از شرط گذاشتن و رسوم غلط جا افتاد. که وقتی یک پسر از خودش تعریف می‌کنه. همه دخترا داغ میکنن و رگ گردنشون میزنه بیرون! مثلاً تو خواستگاری خانواده دختر میگن که ما دخترمون رو از سر راه نیاوردیم و براش خرج کردیم و ... ولی اگه خانواده پسر اینو بگه، هیچ کی تحمل شنیدنشو نداره و میگن که اینا پر رو هستن. (بعد خانواده دختر پر رو نیستن!؟) ولی من به پدرم می‌خوام بگم که تو هم بگو که من پسرم رو خیلی براش زحمت کشیدم و سالم بارش آوردم و به اینجا رسوندم. خودشم از بچگی تلاش کرده و سعی کرده روی پای خودش وایسه و با این تن لش ها و تن پرورها و پسرای معتاد فرق داره.

بر فرض که خیلی از مردم اشتباه بکنن و خیلی ها هم شروطمو رو نپذیرن. من بلاخره یکی رو پیدا میکنم. همون یکی که درونمو میفهمه. همونی که صداقتمو حس می‌کنه. همونی که پشتش گرمه به ایمانم، به صداتقم، به رفتارم. نه فقط دارایی ها.

کاملا هم طبیعیه که چرا اکثرا مسخرم میکنن و قبول ندارن که میتونم دختر پیدا کنم با مهریه کمتر از ۱۴ سکه و ... کاملا طبیعیه که خیلی ها حتی نمیتونن بپذیرند که پسری که داره ازدواج می‌کنه و شروط رو امضا می‌کنه و با هم قرارداد می‌بندم هم حق داره که درباره قرارداد (ازدواج) نظر بده و شرط بذاره یا شرطی رو نپذیره.

طبیعیه چون اکثرا دارن اشتباه میکنن و اندک افرادی هم که راه درست رو می‌خوان برن. هم به دختر تهمت زده میشه و هم به پسر. بعد همونایی که حرف میزنن. زندگیهاشون سراسر مشکله !

خلاصه من خواستم یک مشورتی هم در این زمینه با دوستان کرده باشم. ولی ظاهراً وقت نمیکنن که بخونن و اونایی هم که نظر میدن بر حسب احساس وظیفه به چیزی میپرونن و میرن. انگار که نه انگار شخصی خیلی جدی سوال کرده.

تصویر yaren
نویسنده yaren در

اگه شما جدی سوال میکنید(که نمیکنید) حرف اون دوستایی رو که میگفتن کوتاه بنویس رو جدی میگرفتی چون اینطوری بیشتر شون سوال رو جدی میگرفتن .

 

صفحه‌ها