سلام وقت بخیر
در جهت مشاوره پیش از ازدواج مزاحمتون شدم
20 ساله هستم ، تا حالا خواستگارای زیادی داشتم ولی همشون رو رد میکردم
علتشم اینه که میترسم از اینکه انتخاب درستی نداشته باشم
جدیدا خواستگاری اومده که واقعا از همه لحاظ خوبه و تایید شده است.
ایمان و اخلاق فرد برام خیلی مهمه
میخواستم بدونم چطوری میتونم بفهمم که ایمان قوی و اخلاق خوبی داره؟
و اینکه ایشون فرزند طلاق هستن
میخواستم بدونم این موضوع مشکل ساز نمیشه ؟
و اینکه خود بنده هم از خانواده هایی هستم که آسیب دیده اجتماعی اند.
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم
از حسن اعتماد شما نسبت به مجموعه پاسخگویی کمال تشکر رادارم.
با توجه به مهم بودن مسئله ازدواج و همچنین سؤال شما کاربر محترم پاسخ را در دو مرحله خدمت شما تقدیم مینمایم.
مرحله اول: کلیات و مقدمه یک ازدواج موفق و رسیدن به یک ازدواج مطلوب
سؤال شما کاربر محترم روی چند محور استوار است که بهصورت جداگانه به هر یک از قسمتهای آن پاسخ لازم داده خواهد شد و امیدوارم که با آگاهی و شناخت بیشتر و دقیقتری به این مسئله مهم در زندگی توجه نمایید... طبق همین چهارچوبی که برای شما ترسیم میشود مرحلهبهمرحله اقدام نمایید مطمئناً انتخاب و ازدواج خوب و موفقی خواهید داشت.
در خصوص کلیت سؤال ابتدائاً به سؤالهای زیر و سؤالهای که در طول پاسخخواهید دید پاسخ داده و جوابها را در دفترچهای نگهداری کنید.
1- آیا فکر میکنید این سن شرایط مناسبی برای ازدواج است؟
2- اصولاً شما چه شناختی از زندگی و تشکیل خانوادهدارید؟
3- شما تا چه میزانی بر روی خود و تواناییهای خودتان شناخت دارید؟
ازدواج و تشکیل خانواده، یکی از مهمترین و مقدسترین ارکان زندگی برای هر فرد است، لذا انتخاب درست و آگاهانه میتواند نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط بین فردی زوجین به وجود آورد. هرچه ازدواج آگاهانهتر بوده باشد قطعاً کیفیت زندگی مطلوبتر و تدام رابطه عمیقتر و ماندگارتر خواهد بود. برای ازدواج موفق اولین گام دوست داشتن و رسیدن به عشق است.
اما این نکته را باید دانست که، زندگی با عشق آغاز میشود و عشق موتور محرکه آغاز یک رابطه سالم و عاشقانه است، اما بهتنهایی کافی نیست. درواقع عشق شرط لازم یک زندگی است که بر اساس آن به زندگی رنگ و لعاب میدهد اما شرط کافی نیست.
حال سؤال این خواهد بود که ما چهکاری انجام بدهیم تا به مطلوب موردنظر برسیم؟
در پاسخ میگویم که اولاً قبل از انجام هر کاری و حتی قبل از بله برون و جلسه خواستگاری، خانواده دو طرف به سری اقداماتی را در جهت شناخت کامل دختر و پسر از همدیگر داشته باشند تا در زندگی آینده با مشکل مواجه نشوند. به همین جهت پسر و دختر؛
1- باید به چهار سؤال مهم و درنهایت 2- چهاراصل مهم در امر ازدواج اهتمام ورزید. ابتدا چهار سؤال حیاتی واصلی را بیان کرده و در پایان چهاراصل در روابط را تقدیم خواهم نمود و سرانجام پیشنهادهایی در جهت هر چه مطلوبتر شدن زندگی خدمت شما ارسال میگردد. روی این پاراگراف و نکات مهم آن برای شما کاربر محترم تأکید زیادی دارم.
الف: چهار سؤال مهم و حیاتی قبل از ازدواج:
1- ازنظر شما هدف و فلسفه ازدواج و زناشویی چیست؟
2- اصولاً چرا دختر و پسر باهم ازدواج میکنند؟
3- هدف از این ازدواج چیست؟
4- آیا قصد ازدواج به خاطر فرار از تنهایی است؟
5- آیا قصد از ازدواج به خاطر تأمین نیازهای جنسی است؟ و یا خیر
بلکه مقصود از ازدواج امری مهمتر از اینهاست. قطعاً با ازدواج کردن تنهاییها به پایان میرسد و با ازدواج نیازهای جنسی تأمین خواهد شد، اما هدف و فلسفه ازدواج امری فراتر از این موارد است که خداوند در چندین آیه از قرآن شریف به آن اشاره میکند که تبرکاً به یکی از آیات اشاره مینمایم.
خداوند در سوره روم آیه 21 میفرماید,
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
واز نشانه هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه میاندیشند قطعاً نشانههایی است (۲۱)
در این آیه بهخوبی هدف و فلسفه ازدواج را رسیدن به کمال و آرامش و سعادت (لتسکنوا الیها) معرفی میکند و سلاح رسیدن به این سه اصل مهم ازدواج را در ادامه میفرماید, (و جعل بینکم مودة و رحمت) یعنی دوست داشتن و گذشت و فداکاری کردن باهم و برای هم و برای رسیدن به یک زندگی آرمان گرایانه و سرشار از عشق و محبت و گذشت که نتیجه آن به رشد و تکامل انسانی و اجتماعی میانجامد خواهد بود.
پس فلسفه زندگی زناشویی رسیدن و رساندن همدیگر به کمال و سعادت است که نتیجه آن میشود، رضایتمندی از ازدواج و آرامش در زندگی. در این تعریف جامع قران کریم، بین زن و مرد تفاوتهای جسمی و جنسی دلیل بربرتری مرد بر زن یا زن بر مرد نیست، بلکه ملاک برتری را تقوا الهی معرفی میکند.
اصولاً اگر تنها دلیل ازدواج به خاطر فرار از تنهایی باشد، یا به خاطر تأمین نیاز جنسی بوده باشد، یا به خاطر شرایط مالی، یا اجتماعی طرف مقابل بوده باشد و همچنین اگر هدف از ازدواج به خاطر فرار از محیطی که در آن واقعشدهایم و به هر قیمتی بخواهیم ازدواج کنم، اما در آن محیط پر چالش خانوادهام نباشم قطعاً نتیجهای جز شکست و سرخوردگی را به بار نخواهد داشت.
دومین نکته حیاتی در ازدواج این است که ایده ئالهای هرکدام از طرفین ازدواج نزدیک به هم بوده باشد، برای این کار ایده ئالهای همدیگر را جداگانه نوشته و باهم مقایسه نمایید، ایده ئالهای هر شخص معمولاً از سنین پانزده شانزدهسالگی تا زمان ازدواج شکل میگیرد که میتواند در همه زمینهها ازجمله، زندگی ایده ئال من در نحوه زندگی کردن, در انتخاب شغل ایده ئال, سفرها و انتخابهای و اتفاقات ایده ئال و حتی همسر ایده ئال هر شخص چگونه خواهد بود و دارای چه ویژگیهایی ازنظر زیبایی صورت, قد, وزن, اخلاق, خانواده او و...میتواند باشد! هر چه ایده ئالهای طرفین به هم نزدیکتر باشد قطعاً رابطه آنها وهم دلی ببن آنها, آنها را به یک زندگی موفق سوق میدهد.
سومین نکته حیاتی در ازدواج هم کف بودن زوجین در امر ازدواج است, در امر مقدس ازدواج باید پسر و دختر به نه کفویت مهم برسند یعنی هم کف بودن آنها از جهت؛
الف-کفویت اعتقادی
ب: کفویت نگرشی
ج: کفویت فرهنگی،
د-کفویت ادراکی
ه-كفويت اقتصادي
خ-كفويت ظاهري
س-كفويت سياسي
ش- كفويت شخصيتي
پ- کفوبت جنسی
نکته بسیار مهم (از این میان سه کفویت، ظاهری، ادراکی و جنسی از همه مهمتر و حیاتی تراست.)
الف: کفویت ظاهری:
یعنی پسندیدن ظاهر و استایل همدیگر. یعنی اینکه پسر و دختر در دیدار اول یا دیدارهای اولیه قیافه و ظاهر همدیگر را بپسندند و از همدیگر خوششان بیاید. این نکته در طول مسیر زندگی خود را نشان خواهد داد.
ب: کفویت ادراکی:
یعنی با شناختی که از همدیگر پیدا میکنند, آیا میتواند در همه شئون و شرایط خوب و بد و سخت زندگی، همدیگر را درک بکنند و از همدیگر حمایت بکنند یاخیر؟
ج: کفویت جنسی:
یعنی اینکه زوجین بتوانند ازنظر جنسی دارای سلامت جنسی کافی و لازم بوده باشند.
ب: چهاراصل حیاتی که یک مرد و زن باید برای همدیگر باید داشته باشند.
این چهاراصل در مردها باید غالبتر باشد؛ اما آن چهاراصل مهم که باید هر مرد و زن بتوانند برای همدیگر بهعنوان یک اصل داشته باشند:
1 - ایجاد امنیت برای همدیگر, اعم از امنیت مالی, اخلاقی, اجتماعی، جانی، روحی و روانی
2- حمایت از همدیگر در شرایط مختلف زندگی, و نباید از حمایت همدیگر عاجز باشند
3- تعهد به همدیگر و به قول و قرارهایی که قبل از ازدواج به همدیگر دادهاند متعهد باشند و بمانند.
4- صداقت داشتن در تمام امور زندگی باهم خصوص سن و سال، شغل
ازدواج عاشقانه زندگی آرزوی هرکسی است؛ اما باید دید شخصی که مدنظرتان هست آیا واقعاً عشق زندگی شما و آدم موردنظرتان هست؟ یا اینکه فقط یک احساس زودگذر و کاذب نسبت به شخصی است که وارد زندگیتان شده است.
با این جواب معلوم میشود که کفویت اقتصادی هرچند مهم است اما ازنظر اهمیت به نسبت آن سه اصل کفویت که اهمیت آنها ذکرشده از اهمیت کمتری برخوردار است. اصولاً اگر میخواهید به این نتیجه برسید که چه ازدواجی میتواند جامع و کامل باشد. باید پاسخ بدهیم که با توجه به تعاریفی که در سؤال داشتید در خواستگاری باید ببینید آیا این پسر شرایط یک همسر و همدم سالم بر اساس ارکان یک زندگی سالم و آرمانی را دارد؟
در ازدواج باید هم دختر و هم پسر دارای بیستوپنج خصوصیت شخصیت سالم آرمانی داشته باشند که در همه سؤالات مطرحشده در متن نهفته است. بیشک باتدبیر و زیر نظر یک مشاور مجرب و متعهد مرحلهبهمرحله و علاوه بر مواردی که ذکر گردید با انجام تستهای 1- نئو 1 و 2- mbti و 3- تست کَتل زیر نظر مشاور متخصص انجام پذیرد. با انجام این تستها هر یک از پسر و دختر به ابعاد شخصیتی نهفته و پنهان همدیگر اطلاع پیدا میکنند که قطعاً در انتخاب همسر مفید و مؤثر است.
ادامه دارد...
مرحله دوم: پاسخ به چهار سؤال پایانی شما گاربر محترم و ارائه پیشنهادات
دراین قسمت از سؤال شما کاربر محترم که فرمودید خواستگار شما از بچههای طلاق است به همین مناسبت یک سری اطلاعاتی از فرزندان طلاق در اختیار شما کاربران محترم میگذارم. ممکن است خواستگار شما فردی باشد که دارای خصوصیات رفتاری و اخلاقی بسیار خوب و مناسب باشد، اما با توجه به اینکه آنان فرزندان طلاق میباشند ازنظر درونی دچار آسیب شده و یک سری خصوصیات در اثر پیدایش اختلاف بین والدینشان و منجر شدن به طلاق به وجود آمده و بر روی آنها اثر کرده است که به اختصار به شرح زیر است.
1- یک توجهطلبی
ممکن است طلاق پدر و مادر در دوران کودکی یا نوجوانی او شکلگرفته باشد که همین امر باعث کمبود توجه والدین به فرزندان خود شده و باعث ازهمگسیختگی خانواده میگردد. همین مسئله باعث بحران عاطفی فرزندان در خانواده میشود. لذا فرزندان طلاق از کمبود محبت و توجه زجر میکشند، به همین خاطر در زمان ازدواج این امر توجهطلبی باعث میشود که نوع رفتارهای او در این زمینه شرطی باشد مثلاً نگاهش به همسرش بهعنوان یک پناهگاه عاطفی بوده چون از این کمبود عاطفی رنج میبرد.
درست است که یکی از موارد در فلسفه ازدواج توجه عاطفی زوجین نسبت به همدیگر است، اما این نوع توجه با توجه ای که ناشی از کمبود محبت در خانواده از طرف والدین به فرزندان است فرق دارد، لذا در زندگی زناشویی با فرزندان طلاق این توجهطلبی و کمبود محبت، باعث یکسری اختلافات بین آنها خواهد شد
2- احساس ناامنی
متأسفانه در اثر اختلاف شدید والدین و مشاجرات فراوان بین آنها که منجر به طلاق میگردد، کانون گرم خانواده ازهمپاشیده گشته و همین امر باعث ایجاد احساس ناامنی در فرزندان میگردد. مهر و محبت والدین در خانواده به همدیگر و به فرزندان خود باعث ایجاد حس امنیت در بین آنها میکند، اما اگر چنانچه به هر دلیلی این احساس از بین برود، فرزندان آنان از دوران کودکی یا نوجوانی بعد از طلاق، دچار احساس ناامنی کرده و این احساس تا آخر عمر همراه آنان خواهد بود و خود را بهصورت تکانههای ناکامی، یا مهر طلبی یا احساس وابستگی، روان رنجوری، درون رنجوری، لجاجت، انتقامگیری، زودرنجی، خشم هیجانی، پرخاشگری، یا وسواس در فرزندانِ طلاق نسبت به همسر و فرزندان و دوستان خود میشود. گاهی وقتها این تکانه خود را بهصورت بدگمانی یا پارانویید در فرد نشان داده که از طریق تستهایی که ذکر گردید همه این علائم را نشان میدهد.
3- تعمیم دادن و الگوی والدینی
گاهی وقتها از آثار منفی طلاق بر روی فرزندان باعث تعمیم دادن گشته. تعمیم دادن یعنی همه رفتارهای اطرافیان را نسبت به خود و برعکس رفتارهای خود را با دیگران مثل رفتارهای پدر و مادر خود نشان میدهد. نکته دیگر سوم که فرزندان طلاق ممکن است با آن مبتلابه شوند الگوی والدینی است به این منظور که نگاه او به همسرش نگاهِ مادر و فرزندی یا پدر و فرزندی است. این رفتار او به این بستگی دارد که از ناحیه کدامیک از والدین خود محبت بیشتری را دریافت میکرده؛ بنابراین فرزند طلاق نگاهش به همسرش یک نگاه الگوی والدینی است.
شاید شما سؤال کنید که ما از کجا بفهمیم که این شخص دارای این خصوصیات ویژگیهای منفی است در پایان راهکار لازم برای این کار را خدمت شما کاربران محترم عرض خواهم نمود
4- کمبود محبت و مهر طلبی
از دیگر آثار آسیبهای طلاق بر فرزندان کمبود محبت شدید است که هم گزینه قبل یعنی الگوی والدینی و هم گزینه فعلی یعنی کمبود و محبت ممکن است رابطه ازدواج را تبدیل به یک رابطه مادر و فرزندی قرار بدهد یعنی همسر خود را جایگزین مادر خود ببیند. این کار باعث میشود که در رابطه بین زوجین اختلالات رفتاری به وجود بیاید.
5- بدگمانی یا پارانویید
پنجمین گزینه در خصوص آسیبهای فرزندان طلاق که بسیار خطرناک و آسیبرسان است مسئله ایجاد سوءظن یا پارانویید است حالا سؤال این است که چگونه بفهمیم این فرد دارای خصوصیات و ویژگیهای مثبت است به این مواردی را که ذکر کردیم را دارا نمیباشد. چونکه ممکن است فرزند طلاق داده باشد اما با توجه به پختگیهای لازم در اثر ارتباط با دوستان سالم و خانوادههای سالم، یا طلاق والدین او در سن بالا، این فرزند دارای قدرت مدیریت کنترل رفتار بوده است و هماکنون در شرایط ازدواج تمام شرایط را دارد و فقط همین یک نگرانی را برای شما به وجود آورده است که آیا با او ازدواج کنم یا خیر؟
در اینجا بهترین گزینه این است که اگر به خواستگاری شما آمده با زبان خودتان بهعنوان سوا لاتی که بهعنوان انتظار از همسر آیندهتان انتظار دارید از او بپرسید، ببینید در پاسخ این سؤالات چگونه پاسخ میدهد قطعاً پاسخها مشخص است و همین به شما کمک میکند تا بتوانید انتخاب بهتری و گزینه مطلوبتری را انتخاب نمایید. مثلاً از او سؤال پرسید اگر بین من و شما اختلاف پیش بیاید که منجر به دعوا شد شما چه عکسالعملی نشان خواهید داد، ضمن اینکه علاوه بر مطالبی که تقدیم شما کاربر محترم شد میتوانید با مراجعه به یک مرکز مشاوره معتبر و متعهد این موضوع را از نزدیک بررسی نمایید و از طریق تستهای 1- ام بی تی آی 2- کتِل و 3- نئو به نتیجه مورد نظر دست میابید.
6- نکته پایانی
بچههای طلاق در بزرگسالی نسبت به ایجاد رابطه و ازدواج دلهره دارند و این نگرانی تا حدی به خاطر مشاهده طلاق والدین و یادآوری درد ناشی از آن است. این نگرش منفی در مورد ازدواج باعث کاهش تعهد به روابط عاشقانه میشود که بهنوبه خود باکیفیت پایین رابطه مرتبط است. افرادی که در خانوادههای طلاق بزرگشدهاند نگرش مثبت کمتری نسبت به ازدواج و نگرش مثبت بیشتری نسبت به طلاق دارند. با توجه به تئوری مدلسازی، دید بیاعتمادی یا نارضایتی والدینی که طلاق میگیرند ممکن است به کودکان منتقلشده و تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا کند. این یعنی فرزندان والدین طلاق از طرد شدن میترسند و فقدان اعتماد اغلب مانع عمیق شدن روابط آنها میشود. مطالعات نشان داده افرادی که والدینشان طلاق گرفتهاند بیشتر از افراد دیگر باور دارند که روابط به خیانت منجر میشود.
ضمن آرزوی سلامتی برای شما، انتخابی موفق مطلوب و آگاهانه را برای شما آرزو میکنم. چنانچه در این زمینه بازهم سؤالی داشتید میتوانید در ادامه همین پست ارسال بفرمایید.
موفق باشید