نمیدونم رفتارم با این آقا درست هست یا نه؟

20:33 - 1393/05/21

سلام و خسته نباشید.

من 25 ساله هستم و یک سال هست که یکی از هم رشته ای هام بهم پیشنهاد ازدواج داده ولی چون ایشون سرباز بودن نمیتونستند اون زمان برای رسمی کردن این پیشنهاد اقدام کنند. از طرفی هم من آمادگی ازدواج رو نداشتم و متاسفانه هنوز هم ندارم و چون پدرم حدود هشت سال هست که ما رو ترک کردن از این موضوع خیلی نگرانم و میترسم بعدها موجب مخالفت خونواده این آقا بشه.

من اون اوایل با ایشون در این مورد حرف زدم و گفتم بهتره منتظر بمونیم که من درسم تموم بشه و بتونم کاری پیدا کنم تا موقعیت اجتماعیم رو بتونم تثبیت کنم و خونواده ایشون مخالفتی نکنند ولی ایشون مخالف این موضوع بودند. الان من هم بعد از یک سال به این نتیجه رسیدم که بهتره موضوع رسمی بشه و حتی اگر خونواده ایشون مخالفند زودتر این موضوع رو بفهمیم و رابطه رو ادامه ندیم. حالا ایشونن که مخالف این قضیه هستند و میگن هنوز پول کافی رو برای اقدام رسمی ندارن. از طرفی ما تو دو شهر با فاصله ی 800 کیلومتری زندگی میکنیم. اختلاف فرهنگیمون زیاد نیست ولی سطح سواد خونواده ایشون و سطح مالیشون خیلی بالاتر از ماست. من الان چند روزی هست که میخوام به ایشون جواب رد بدم ولی نسبت به این تصمیمم شک دارم به نظرتون چیکار میتونم بکنم؟

ممنون میشم زودتر پاسخ بدید.

http://btid.org/node/36709

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 4 =
*****
تصویر آبگینه

سلام دختر خوب میدونم کمی دیره ولی من خودم تازه عضو شدم به نظر من بهتره شما درست رو بخونی و یه کار مناسب پیدا کنی تا هم سرت گرم باشه و هم از نظر مالی تامین باشی ورزش و گوش دادن به موسیقی رو هم فراموش نکن به امام جواد (ع) توسل کن و نماز اون حضرت رو بخون توصیه یکی از علمای شهرمونه به مادرم وقتی منم از موضوعی که برام پیش اومده بود ناراحت بودم.

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

سلام خسته نباشید

من و اون آقا از اون موقع تقریبا ارتباطمون رو قطع کردیم و خیلی کم و جزیی با هم در ارتباط بودیم و الان هم یک ماهی میشه که کاملا قطع کردیم و دیگه هم نمیخوام باهاشون در ارتباط باشم چون حس میکنم این رابطه آینده ای برای من و ایشون نداره و خب الان چون پیشنهاد ازدواج هم وسط بوده نمیتونیم مثل دو تا همکار معمولی با هم برخورد کنیم. برای همینم ترجیح دادم کاملا این رابطه رو قطع کنم. اما الان دچار تردید شدم و چند روزی هست که همش به ایشون فکر میکنم البته دوس ندارم دوباره این رابطه رو شروع کنم ولی خیلی وسوسه میشم که مثلا پیام بدم بهشون و بعد هم بگم اشتباه شده!

خودم میدونم اینکارم بچگونه هست و مقتضی سن من و ایشون نیست ولی نمیدونم چرا در موردش خیلی وسوسه میشم. 

لطفا راهنمایی کنید میخوام بدونم چطور میتونم این افکارمو کنار بذارم. به علاوه اینکه با وجود اینکه ایشون تو مدت یکسالی که با هم بودیم هیچگونه حرفی یا عملی مبنی بر سو استفاده نداشتن ولی من همش فکر میکنم که ایشون از من به عنوان یه وسیله برای گذروندن دوره خدمت سربازیشون استفاده کردن و بعد از اون دیگه بهم احتیاج نداشتن و کنار گذاشته شدم! خیلی این فکر اذیتم میکنه و دوست دارم تلافی کنم اینکارشونو ولی میدونم که این فقط یک احساس نا خوشاینده چطور میتونم باهاش کنار بیام به نظرتون؟

ممنون میشم جواب بدین

 

تصویر عشق
نویسنده عشق در

سلام راهکار فراموش کردنم در پست من برو بخون مشاور محترم گذاشتن

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت شما 

فقط محکم باشید ! همین و بس 

اون پسر هرقصدی که داشته مهم نیست ... چه دوستی چه گذراندن سربازی .. مهم تحلیل رفتن و کم شدن شماست ... 

تحلیل رفتن و کم شدن از همه لحاظ ! 

اگر قرار باشد روزی با او باشید و همسرش شوید ... امروز با او بودن هم برای شما و هم برای او آسیب میزند ... هیچ کدام برای همدیگر برای شنیدن حرفهای همدیگر .... و برای با هم بودن مناسب نخواهید بود 

و اگر هم قرار باشد سهم مرد دیگری شوید امروز بودنتان هم به خودتان و هم همسرتان ضربه میزند و پتانسیل روحی شما را کم میکند 

پس با قدرت حرکت کنید و ترس و تنشی به خودتان راه ندید .... 

موفق باشید 

یاحق 

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

با سلام خدمت همه ی دوستان

ممنون از راهنماییهاتون

دیشب بهشون گفتم که تا زمانی که به خونوادشون موضوع زندگی من رو نگن من هیچ آینده ای برای این رابطه نمیبینم و ترجیح میدم ادامه پیدا نکنه. ازشون خواستم که فکراشونو بکنند و تا فردا به من اطلاع بدن که حاضرن به خونوادشون بگن یا نه؟

اگر قبول نکنند رابطه رو کاملا قطع میکنم و به نظرم این درست ترین راه باشه با توجه به شرایط روحی و زندگی خودم و راهنمایی های شما دوستان به این نتیجه رسیدم.

باز هم ممنون از وقتی که برام گذاشتید. در صورت اتمام این رابطه باز هم به کمکتون احتیاج پیدا میکنم. ممنون میشم اگر باز هم مثل قبل تنهام نذارید.

 

تصویر امین-مشاور ازدواج

 سلام مجدد

همونطور که عرض کردم از ظاهر قضیه بر میاد که انگیزه ایشون برای ازدواج با شما ضعیف شده و برای همینه که میگه فعلا صبر کن. علت اصلی این مسئله هم خود شما بودی. لذا حل این مشکل هم به دست خود شماست.

اونچیزی که مسلمه اینه که ادامه دادن رابطه به این شکل به صلاح شما نیست لذا اولین قدم اینه که سعیت رو بکنی تا انگیزه اون به حالت اول برگرده و اقدام کنه. راهش رو هم قبلا عرض کردم. قدم بعد اینه که اگه اقدامی انجام نداد کلا بیخیالش بشی و عمرت رو تلف نکنی.

حرف ایشون که میگه معرفی شما باعث پیش داوری میشه درسته اما راهش این نیست که صبر کنین بلکه ایشون برای کم کردن مخالفت بهتره از علاقش به شما چیزی به خونوادش نگه و صرفا شما رو به عنوان یه فرد مناسب که یکی معرفی کرده(البته طوری که دروغ نشه) معرفی کنه و ازشون بخواد بیان خواستگاری و ...

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

هوم؟!؟

کسی به پست من سر نمیزنه عایا؟؟
 

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

سلام مجدد.

ممنون از پاسختون و عذر میخوام که باز هم مزاحم وقتتون میشم frown

من از این میترسم که اگر مخالفت از جانب خونواده این آقا باشه من اعتماد به نفسمو از دست بدم. برای همینه که بیشتر این حس رو دارم که بهتره دست پیش بگیرم که یه وقت به همچین وضعیتی دچار نشم. نظرتون در مورد این طرز فکر من چیه؟

از طرفی به نظرتون چطور این آقا باید این مسأله رو با خونوادش مطرح کنه که اونها هم خیلی جبهه گیری نکنند و حداقل حاضر بشن این راه رو برای خواستگاری بیان؟

ممنون میشم پاسخ بدید.

تصویر حق انتخاب

با عرض پوزش بعلت پاسخ همزمان به چند سوال قسمت اول مربوط به شما نبود.

بهترین کار این است که ابتدا پسر تمام شرایط خانوادگی شما را با پدر  مادر و همه خانواده ش عنوان کرده///////////////////////// تاکید میکنم با تمام اعضائ خانواده ش/////////////////////////// سپس اقدام عملی نمایند بصورت حضوری و نه اینترنتی که در تماس اینترنتی  خیلی از مطالب و احساسات درست درک نخواهد شد و چه بسا باعث ایجاد سو ء تفاهم شود. ضمنا با توجه به تجربیات شخصی خود  تصاویر اینترنتی نشانگر زیبایی ها و  عیوب احتمالی چهره شما نیست و چه بسا در تماس اینترنتی پسندیده شوید اما در روز حضوری نه.

با توجه به رضایت قلبی شما بهتر است اگر قرار بر عدم وصلت باشد بهتر است نه گفتن از سمت شما نباشد و برای انجام هیچ کاری عجله نکنید.

در پناه حق

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

سلام آقا یا خانم حق انتخاب

متوجه منظورتون نشدم.

من از نظر سنی وضعیتم فعلا نا مطلوب نیست چون به نظر خودم هم هنوز به حد بحرانی برای ازدواج نرسیدم ولی مشکل خونوادم و نبود پدرم موجب میشه توی سن بالاتر شانسم برای ازدواج کمتر بشه.

از طرفی نظر دوم شما رو قبول دارم و چون از این آقا شناخت خیلی خوبی دارم و خیلی از دوستان مشترکمون هم ایشون رو تایید میکنند کاملا واقعا از جواب منفی دادن به ایشون میترسم. تازه خیلی از دوستام هم وقتی من بهشون میگم که احتمالا جوابم به ایشون منفی باشه همه سرزنشم میکنند.

مورد سوم رو متوجه نشدم خیلی.

ببینید من به ایشون گفتم که حداقل با مادرشون در مورد این موضوع که پدرم ما رو ترک کرده صحبت کنند، ولی ایشون نظرشون اینه که گفتن این موضوع باعث پیش داوری میشه. و بهتره اول مادرشون من رو ببینند و بعد اینها گفته بشه. به نظرتون چقدر این حرفشون درسته؟

علاوه بر این ایشون چند بار از من خواستند که وقتی رو تعیین کنم که مادرشون از طریق تماس تلفنی یا ویدئو کال با من صحبت کنند ولی من نپذیرفتم، به نظرتون الان باید بهشون بگم که تماس بگیرند یا نه؟

اگر آره چطور باید این رو بگم؟

تصویر حق انتخاب

با توجه به خواسته قلبی خود شما که نشان از علاقه به ایشان دارد بهتر است ضمن حفظ آرامش خود و عدم رد کردن این فرد در صدد تعیین وضعیت خود بر آمده  و زیرا

1- شما از نظر سنی در شرایط خوبی به سر نمیبرید

2- خود شما قلبن به این شخص علاقه مندید

3- در صورت رد کردن ایشان از ترس اینکه مبادا خودش یا خانوادش شما را نپذیرند تا آخر عمر حسرت و تردید اینکه آیا شما باعث قطع اقدام عملی از سوی وی شده اید خواهید بود پس بگذارید او به شما جواب منفی قطعی را بدهد که البته چه بسا جواب مثبت جهت اقدام به شما بدهد.

در پناه حق 

تصویر yosef
نویسنده yosef در

دوما وقتی می بينيد که اون آقا اقدام به ازدواج و اقدام رسمي رو به بهانه های مختلف به تعویق میندازن ، احساس خطر كنيد. شايد اين بلا تكليف گذاشتن از عدم قصد ازدواج و سوء استفاده او از شما حاكي  باشه.

تصویر yosef
نویسنده yosef در

شما اولا نباید تن به رابطه ی دوستی با اون میداديد . چون درصد کمی از رابطه های این چنینی به ازدواج ختم  میشه و معمولا این دوستی ها با اهدافی به غیر از ازدواج ، برقرار و ادامه پیدا می کنه .

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

سلام هانا جان

ممنون از پاسختون.

راستش من اگر در مورد نظر خونواده ایشون مطمئن باشم به احتمال زیاد جواب مثبت بدم ولی نگرانیم در مورد احتمال مخالفت خونوادشون باعث میشه به جواب منفی فکر کنم. الان سه روزه که با هم در ارتباط نیستیم و یکم نگرانم از این موضوع از طرفی هم نمیخوام باهاشون تماس بگیرم. ولی خیلی عصبیمو نمیدونم باید چیکار کنم:(

تصویر هانا
نویسنده هانا در

بهتره یکم شجاعانه تر برخورد کنی میدونم سخته ولی شما که الان میخوای جوابه منفی بدی پس با اینکه خونوادش بیانو به تفاهم نرسی اصلا فرقی نداره فقط به این شرط که ابدا حتی یک هفته معطل نکن و باهاش تو رابطه نمون بگو خونوادش بیان برا خواستگاری نهایتا اگر معیاراشون چیزایی بود که باعث بشه باهاتون مخالفت کنن قضیه منتفی میشه هیچوقت قبل از اینکه مشکل پیش بیاد ازش نترس ارزشه ریسکشو داره و به نظرم تفاوتی هم نداره نه گفتنه الانت با نه گفتنه بعد تز خواستگاری 

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

مظهر آرامش عزیز، من هم به این موضوع فکر کردم ولی نمیدونم چطور باید به ایشون این رو بفهمونم. البته فعلا بهتر میبینم که ذهنم رو از این موضوع دور کنم که بتونم راحت تر پایان نامه ارشدم رو به اتمام برسونم برای دکترا اقدام کنم ولی با اینحال حرف شما هم منطقی هست.

الان برداشت من از حرف شما اینه که رابطه رو کامل قطع نکنم درسته؟

تصویر mazhararamesh

بله کامل قطع نکنید شما باید از پله *شک* خودتون رو به پله*یقین* برسونید لذا هر اقدامی که منجر به این میشود شما زود به مرحله یقین برسید انجام بدید، الان شما باید یقین حاصل کنید که این پسر عاشق و علاقمند، بعد این مدت باز قصد دارد معیارها را دوباره بچیند( بازبینی کند)  واقعا با شناخت کافی فقط شما را همسر آینده انتخاب کرده است؟ لذا اگر چنین است  باید خواستگاری رسمی  انجام شود تا بقیه مسایل مطرح شود

به نظر بنده حقیر، ایشون دارد نسبتها و معیارها را یک نوبت دیگر ارزیابی میکند تا تصمیم قطعی بگید

 

موفق و موید باشید

تصویر mazhararamesh

مخاطب گرامی!

 

اون موضوعی که باید برای شما مهم باشه و هدر رفت زمان نباشه( حتی اگر زمانی را برای آشنایی یا  شناخت بیشتر از هم بدون اطلاع خانواده خرج کرده باشید) باید خواستگاری رسمی صورت بپذیرد کما اینکه در پس این آشنایی و یا زمان از دست رفته مرد بخواهد موضوع کار و ... و یا پروژه انتخاب فرد دیگری را تکمیل کند لذا شما باید برنامه ریزی این فرآیند را طوری بچینید که به خواستگاری رسمی بیانجامد تا یقین حاصل کنید ایشان شما را برای همسری انتخاب کرده است یعنی همان*خواستن* شما با کم و کیف وضعیت حاضر خانوادگی یا تحصیلی یا اقتصادی شما

 

موفق و مویدباشید

 

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

سلام

ممنون از نظر دوستان.

اگر ممکنه راهکارهایی برای پرکردن تنهاییم بدین ممنون میشم

واقعا این موضوع اذیتم میکنه، و از اینکه در آینده تنها بمونم میترسم. البته به حکمت خدا کاملا معتقدم و خودمم میدونم این افکارم پوچه، ولی خب انسان جایزالخطاست و شیطان هم همیشه در کمین...

 

تصویر عشق
نویسنده عشق در

انسان ممکن الخطاست نه جایزالخطا

تصویر یاسمین زهرا

به نام خدا

آناهید عزیز برای پر کردن تنهاییت اونم به بهترین وجه و با نهایت استفاده کجا بهتر از همین سایت رهروان ولایت..

ما که پابست شدیم اساسی cheeky

هم مطالب خوبی داره..هم دوستای جدید پیدا میکنید هم محیطش مذهبیه و استرلیزه ست هم از تنهایی در میاید.

این برای کوتاه مدت بود

برای بلند مدت آبجی خوبم چیزی جز توکل وجود نداره باید خودتو رو به خدا بسپاری و بدونی اون هیچوقت بنده هاش رو فراموش نمیکنه و عزیزجان عمیقا به این جمله باور دارم که خداوند اجر تلاش بندگانش رو ضایع نمیکنه.

یکی از انواع صبر ، صبر بر معصیت هست که خیلی سخته اما شدنیه ..ذهنت رو منحرف کن از مسائلی که باعث میشند دچار افسردگی و ناامیدی بشی و همیشه با خودت تکرار کن 

"خدایا چون تو میبینی پس تحملش آســـــــــــــــــــــــــــــــــــونه"cheeky

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

ممنون یاسمین زهرای عزیز.

منم چند روزی بیشتر نیست که اینجا میام ولی خدا رو شکر از بس صمیمیت زیاد هست احساس تنهایی نمیکنم:)

باز هم منتظر پاسخ دوستان هستم..

تصویر mohsen7171
نویسنده mohsen7171 در

باسلام

فقط کوتا مختصر وجامع بگم این رفتار شخص کاملا مشخص است که درحال پیچوندن هستن چون اگه بخوان به شما برسن هرکاری بایدبرای رسیدن بهتون بکنن بهتر همین طور ادامه بدیدوجواب ندیدچون بهش وابسته میشیدبقول کارشناس میتونستیدعقد بشید این رابطه درست نیس دیدم دورو اطرافم چه ضربه ی خوردن.موفق باشید

تصویر anoosh
نویسنده anoosh در

سلام،

شما تا زمان عقد و ازدواج "من" هستيد و هنوز "ما"يي تشكيل نشده . بنابراين من جاي شما بودم با ايشون شبيه به بقيه ي انتخاب هاي ازدواج نگاه مي كردم و وارد مسائل احساسي و... نميشدم. فعلا به ايشون مي گفتم كه بايد يك حداقل شرايطي رو براي ازدواج داشته باشند تا مورد پسند خانوادم و خودم باشند. بنابراين هيچ وارد بخش احساسي نشيد و هيچ تعهد اخلاقي به كسي نديد. تا هم فرصت هاي احتمالي بهتري رو از دست نديد و هم از برنامه ي زندگي خودتون عقب نيفتيد. فكر كنيد ، اگر الان كاري نكنيد چشم باز كنيد مي بينيد كه اگر مي دونستيد مسائل اينطور پيش ميره خيلي از كارها رو انجام نمي داديد و چيز هايي كه از دست داديد ارزش چيزهايي كه بدست آورديد رو نداشتند. پس زير خواسته هاي بي برنامه ي دل نرويد و وعده ي الكي نه بدهيد نه بپذيريد و فقط از عقلتون بهره ببريد.

موفق باشيد

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

سلام

ممنون جناب انوش.

عقلم همین حرف شما رو بهم میگه اما در وجودم از تنهایی میترسم و از طرفی چون شرایط خونواده به واسطه ی ترک خونه توسط پدرم خیلی بد شده برای من که تنها دختر خونه هستم، خیلی از تنهایی میترسم و همین طور نداشتن پشتوانه مالی خیلی اذیتم میکنه، در مجموع بیشتر این دلایل دست به دست هم دادند که من نتونم خودم رو بدون این آقا تصور کنم. از طرفی ایشون فرد کاملا با وقار و با خدایی هستند که تو این مدت با وجود اطلاعی که از وضعیت خونوادگی من داشتند حتی حرفی که به من حس مورد سواستفاده قرار گرفتن رو بده نزدند. با این حال باز هم حرف شما درسته.

حالا به نظرتون من با این احساسم چیکار میتونم بکنم؟

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

اینکه ایشون اول مشتاق مشخص شدن تکلیف بوده و الان مخالفه، میتونه علت های مختلفی داشته باشه. مثلا ممکنه انگیزش برای ازدواج با شما به هر دلیلی مثل ابراز علاقه بیش از حد شما یا ... کم شده باشه یا ...

با این حال بهترین کاری که شما میتونی بکنی اینه که به طرف بگی کار من اشتباه بود که نذاشتم زودتر از این تکلیفمون روشن بشه چون نظر ما به تنهایی برای ازدواج کافی نیست و خونواده ها هم باید موافق این ازدواج باشن. لذا اگه ما بخوایم همینطور ادامه بدیم بدون اینکه نظر خونواده ها رو بدونیم فقط عمرمون تلف میشه. برای همین ادامه دادن رابطه به این شکل به صلاح نیست. اگه هنوز هم قصد ازدواج داری بهتره رسما اقدام کنی تا ببینیم به تفاهم میرسیم یا نه اگر هم نداری از نظر من مشکلی نیست. اگه گفت فعلا شرایطش رو ندارم بگو اقدام اولیه شرایط خاصی نمیخواد و اگه خونواده ها با اصلش موافق بودن میتونیم مدتی رو توی عقد بمونیم. اگه باز هم تفره رفت بهتره رابطتون رو کلا قطع کنین و به فکر ازدواج با فرد دیگه ای باشین.

پیروز و سربلند

تصویر nani15
نویسنده nani15 در

ممنون از پاسخگوییتون

ایشون تقریبا یک ماهه که خدمت سربازیشون تموم شده و استخدام شدند ولی متاسفانه همون ابتدای کارشون به دلیل شرایط روحی بدشون یکی از دستگاههای محل کارشون رو سوزوندند و الان باید در عرض دو ماه پول اون رو جور کنند. من هم الان نمیخوام اقدام رسمی کنند فقط میخوام به مادرشون که از این رابطه ما اطلاع دارند حداقل این موضوع رو بگن که بعدها مشکلی ایجاد نشه، ولی هر بار که من این رو ازشون میخوام ایشون مخالفت میکنند و میگن گفتن این موضوع به مادرم قبل از اینکه تو رو ببینن فقط باعث پیش داوری میشه.

من هم تا حدودی با این حرفشون موافقم ولی خب به هر حال من یک دخترم و ایشون یک پسر و گذر زمان بیشتر به ضرر من هست تا ایشون.

به علاوه من الان دانشجوی ترم آخر ارشد هستم ولی نمیتونم اصلن روی کارم تمرکز کنم و این مسئله باعث شده خیلی از کارام عقب بیوفته. دقیقا نمیدونم چیکار باید بکنم.

در ضمن دو روز هست که از ایشون خواستم که تماس نداشته باشند الان هم نمیدونم به نظرتون بهتره اینجوری ادامه بدم تا خودشون تماس بگیرن یا اینکه من تماس بگیرم و حرفمو بزنم. البته متاسفانه تو این مدت اینقدر سرشون شلوغ بوده که فکر نمیکنم حتی براشون اهمیت داشته باشه که با من تماس میگیرن یا نه!!!