سلام خسته نباشید
من ۲۱ ساله
و همسرم ۲۷ ساله هستن
بنده حدودا سه ماهی هست عقد کردم
مادر بنده با اینکه زن خوبی هست ولی سخت گیری های به شدت زیادی هم میکنه
من تمام این سالها به ایشون تماما احترام گذاشتم و با وجود سختگیریهاش هیچ انتقادی حتی بهش نکردم.
مادرم از مادر شوهرم قبل از اینکه عقد کنیم قول گرفت تا نرفتیم زیر یک سقف شب ها پیش هم نمونیم اصلا
ولی از طرفی همسرم به شدت اصرار داره که بعضی شب ها که سرمون خلوت تره پیش هم بمونیم
همچنین که اون قول رو مادرشوهرم داده نه حتی من نه شوهرم
و الان از نظر شرعی من و ایشون رسما زن و شوهر هستیم و ایشون ولی من هست و حق داره بگه شبها کجا باشم
مادرم در مراجل مختلف اولیه سنگ های مختلفی می انداخت و این هم یکی از اونهاست.. یعنی صرفا همین موضوع هم نیست
ولی حالا نمیدونم به حرف مادرم احترام بگذارم یا از همسرم اطاعت کنم؟ خداوند چه کار کنم از من راضی هست؟
قولی که مادر شوهرم به مادرم داده ما بین این موضوعات چه میشه؟
مادرم هم با قاطعیت گفته اگر یک شب دیگر خونه ی همسرم بمونم دیگه من رو خونه راه نخواهد داد و باید وسایلم رو جمع کنم و برای همیشه برم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
عرض سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی!
از اینکه به مجموعه ما اعتماد فرمودید و سؤالتان را با در میان گذاشتید سپاسگزارم.
اینطور که متوجه شدم شما در زمان عقد هستید و همسرتان از شما همخوابی را میخواهند؛ اما مادرتان اجازه نمیدهند. اکنون ذهنتان مشغول است که از کدام اطاعت کنید. اولاً تبریک عرض میکنم امر خیرتان را، ثانیاً شما را تحسین میکنم که به دنبال رضایت خداوند و همچنین رضایت همسر و مادرتان نیز برایتان مهم است.
دوران عقد در کنار شیرینیهایی که دارد، دورانی پر از چالشهای خاص هست. چون عروسی صورت نگرفته و شما هنوز به طور کامل مستقل نشدید، با چالشهایی مواجه هستید که جمع آنها برایتان دشوار است. شما را درک میکنم. از طرفی همسرتان حق درخواست از شما را دارد و شرعاً و قانوناً همسر شماست. از طرف دیگر مادرتان نیز حق دارد و احتمالاً نگران مسائلی است. چون متأسفانه بعضاً مشکلاتی در پی این مسائل پیش آمده برای زوجین و خانوادهها، به این دلیل ایشان نسبت به دوران عقد کمی حساس شدهاند. پس هر سه ما را درک میکنم.
به لحاظ قانونی همسر شما به دلیل بسته شدن عقد دایم حق هرگونه تمکینی از شما را دارد. اما عرف چنین موردی را تا زمانی که دختر به منزل همسر نرفته است، تمکین کامل را نمیپذیرد و طبق این مورد گاهی قانون و شرع، تا جایی طبق همین عرف رفتار میکند؛ بنابراین بهتر است شما هر دو جانب را رعایت بفرمایید. یعنی به گونهای سازگارانه هم با همسرتان رفتار کنید و هم با مادرتان.
به طور کلی نکاتی را خدمتتان عرض میکنم.
1-ابتدا درک خود و پذیرش اکنونتان برای شما خیلی مهم است. اینکه خود را سرزنش نکنید به دلیل این شرایط. خونسردی خود را حفظ بفرمایید. چون هم برای جسم و روان شما مضر است و هم موجب میشود که نتوانید به صورت سازگارانه با مادر و همسرتان رفتار کنید درنهایت به نتیجه مطلوبی نمیرسید.
2- شرایط مادرتان را درک کنید. عرض کردم ازبس بزرگترها مسائل و مشکلاتی را میبینند که برای پیشگیری از مشکلات احتمالی آینده، مجبور به اعمال مقرراتی میشوند که ما آن را سختگیری میپنداریم و با این دید با طرف مقابل (آن بزرگتر) صحبت میکنیم که ایشان بدتر مقاومتر میشوند. بهتر است شما برای حل مسئله خود ابتدا مادرتان را بپذیرید و او را و تفکرات او را درک کنید. اگر او را درک کنید ایشان خیالشان از این بابت که دخترش حواسش به مسائل است، جمع میشود و مقاومتش نسبت به شما کمتر میشود. بعد با رعایت اصول احترام و محبت، دلایل او را جویا شوید. پس باید با ایشان گفتگوی مسالمتآمیز داشته باشید تا با گفتگوی طرفینی از دلایل هم با خبر شوید و شما نیز حرفهای خود را بزنید تا به یک توافقی برسید. این احتمالاً را نیز بررسی کنید: آیا مادرتان موردی را دیدند از رابطه شما که نگران هستند؟ آیا ایشان از بارداری دوران عقد میترسند؟ آیا رابطه همسرتان با مادرتان خوب است؟ برخی از دامادها رفتارهایی انجام میدهند که دل مادرزن را از خود دور میکنند و این نوعی مقاومت در مادر ایجاد میشود. پس این گونه روابط را تا حدی مدیریت کنید.
3- اما در مورد همسرتان، بهتر است به لحاظ محبتی و امور خاص زناشویی ایشان را تأمین کنید تا به رضایت برسند. با همسرتان نیز صحبت کنید و حتماً ایشان شما را در برخی موارد درک میکنند البته به شرط تأمین نیازهای محبتی و احترام و... او. در مرحله بعد سعی کنید شرایط عروسی و همخانه شدن را کمکم مهیا کنید تا هم شما و هم همسرتان به آرامش کامل برسید. در این زمان عقد هم شرایط بینابین را درک و رعایت بفرمایید تا همسرتان نسبت به امور زناشویی تامین شود.
انشا الله موفق باشید.
با سلام و احترام
سوال شما در نوبت پاسخگویی قرار گرفت...