نگرانم همسرم معتاد شده باشه

10:05 - 1400/06/22

بنده مشکلی با شوهرم دارم ایشون از وقتی که دخترشون دوساله بوده تا الآن که چهارده سالش هست در عسلویه وبعد همدان وتهران وکرمان مهندس هستند
ومن وبچه ها در کازرون زندگی میکنیم ایشون چون شغلشون جوری هست که چند سال در یک شهر هستند وبعد کار تمام میشه وباز جذب شرکت دیگر میشده ،امکانش نبوده که خونه وزندگیش رو درهمون شهری که شغلش هست ببرِ
دوسال پیش من متوجه شدم که ایشون مواد مخدر ( تریاک ) مصرف میکنه ،خیلی اصرار کرد وقسم خورد اولین بار بوده وآخرین بارش هست وزیاد صحبت کردیم وایشون خیلی اظهار پشیمونی کردند وگگفتند توبه نسو که من دیگه تکرار نمیکنم ودوست ندارم زندگیمون خراب بشه وبدون تو زندگی نمیکنم خودکشی میکنم حتی به پام افتاد و از این حرفا
قبول هم نکرد پیش دکتر بره چون میگفت کازرون شهر کوچکیه وآبرو ریزی میشه در ضمن بخاطر یکبار استفاده کسی معتاد نمیشه
ونرفت دکتر وآزمایشگاه
چند ماه بعد دوباره در کیفش دیدم باز به همین صورت

چند روز پیش که اومدند مرخصی در کیف ایشون کبریت وفندک دیدم وبوش که کردم متوجه شدم که بوی تریاک میده
بهش گفتم کبریت وفندک برا چی تو کیف داری گفت با دوستم میومدیم تو راه چون کیف نداشت گذاشتش تو کیف من ،
من باور نکردم وگفتم بوی تریاک میده گفت نمیدونم مال من نیست
از طرفی میل به برقراری رابطه هم نداشت
خیلی پا پیچش شدم که چرا
چون خونده بودم افراد معتاد میلی به روابط زناشوی ندارند
گفت که بخاطر که کرونا نگیرم ماهی یکبار مصرف میکنم من زدم زیر گریه وایشون همش میگفت بخاطر شما که کرونا نگیرید چون میخواستم بیام مرخصی ودیگه هم نمیکشم تا کرونا بگیرم بمیرم
وخلاصه دوباره با قسم وآیه ردش کرد و برگشت سر کارش
وقتی رفت نگاه کردم تا فندک رو باز برداشته گذاشته تو کیفش
زنگش زدم گفت میخوام تحویل دوستم بدم
گفتم نه دیگه برمیگردی خونه وترک میکنی من دیگه تحمل ندارم
گفت بهترین شغل دارم نمیتونم بخاطر سوظن شما از دستش بدم
میرم آزمایش
ابتدا گفتم باشه برو آزمایش عکسش بفرست بعد فکرش که کردم گفتم نه اول که هزغر جور ترفند هست که میتونی بکار ببری ومنفی بشه دوم تو خودت گفتی تازگی مصرف کردی پس آزمایشت از نظر من مثبت هست
اون موقع بی احترامیاش شروع شد وگفت من نمیرم دکتر وآزمایشگاه بخاطر دوبار دود کشیدن
وتو هم برو هر کاری دوست داری بکن واگه به خانواده ات گفتی دیگه قید زندگی رو بزن
ولی من یه سوئیت میگیرم بیاین همین جا پیش خودم تا بفهمی که من اینکاره نیستم
نظر شما در این مورد چیه
تکلیف من با این مرد چیه لطفا راهنماییم کنید

-----------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe+635

http://btid.org/node/182645

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 11 =
*****
تصویر اردیمنیش

متاسفانه 
در حال حاضر همسرتون در مرحله انکار و توجیه قرار داره، که هنوز فکر میکنه تفریحی داره میکشه که اون با بقیه فرق داره و هر وقت بخواد میتونه بزاره کنار که تنهاست و نیاز داره گاهی تفریح کنه و هزارتا توجیه دیگه.
بهترین کار اینه که قضیه این سوییت گرفتنش رو جدی بگیری قبول کنی و بری و همراه و همدمش بشی،
با محبت و لطف و توجه بیشتر با کمک و مشاوره چند تا متخصص براهش بیاری. تو این مدت بهت سخت میگدره. علاقه مندش کن به زندگی خانوادگی
راه سختی داری وقتی طرف حساب این قضیه در مرحله انکار و توجیه قرار داره
خدا بهتون کمک کنه و به اون دختر کوچیکتون رحم کنه.

تصویر maleki
نویسنده maleki در

باسلام خدمت شما کاربر گرامی:

از شرائطی که برای شما پیش اومده ناراحتیم و این نگرانی های شما قابل درک هست.

ابتدا باید بدونید که همسرتون شما را دوست داره و اینکه داره تلاش میکنه شما را قانع کنه برای اینکه اشتباه میکنید هم دلیلش هست و در اخر هم چون شما قانع نشدید و دارید اصرار میکنید بر معتاد بودنش اون کلمات را بیان کرده که بیشتر موجبات ناراحتی هر دو طرف ایجاد شده.

درسته شما حق دارید ناراحت باشید و نگران به این موضوع نگاه کنید اما خوب بود که میدونستید روش به رخ کشیدن مستقیم در این موارد اونم در مرحله اول و با این ریشتر و شدت نتیجه عکس میده و نمیتونید کاری را درست کنید و بیشتر کار خراب میشه. این یعنی الان با شکست مواجه شدید و نباید این روش را ادامه بدید.

شاید بکید باید چکار می کردم؟ میذاشتم هر کاری دلش میخواد بکنه؟
خیر منظور ما این نیست بلکه نوع برخوردتون در فهمیدن مساله استفاده از مواد هست که کافی بود مثلا فندک و وسائل را میذاشتید جلوی چشمشون و با استشمام لباسشون مقابلشون رد می شدید.

در یه فرصت مناسب تر با بیان چند نقطه قوت از ایشون مجدد یاداوری می کردید که بحث اعتیاد را شما خط قرمز میدونید و هیچ وقت تصور هم نمی کنید که یه همسر معتاد داشته باشید.

دو قدم و دو کار بسیار مهم را از شما خواستیم در متن بالا:

اول اینکه در مواجه‌ی با نشونه های اعتیاد با مهارت برخورد کنید.
دوم در انتقال حساسیت ها و خواسته هاتون هم به زیبایی های کلامی دقت داشته باشید.

اینکه مورد توجه خانوادتون هم هست میتونه یه بازوی کمکی برای شما محسوب بشه یعنی همیشه بهش بگید که خانوادم از سالم بودن و پاک بودن و تلاشگر بودن تو تعریف می کنند و من خوشحالم.

بچه هام از اینکه یه پدر به این خوبی دارند لذت می برند و دوست دارم قهرمان زندگی بچه ها باشی همیشه.

البته این نمونه و ترسیم یه الگوی برخوردی با کسی است که در معرض اسیب هست و یا ممکنه مقداری هم اسیب دیده باشه. ممکنه اگر با اون روش قبلی بخواهید برید جلو کمتر به شما سربزنه و چون شما را برهم زنننده اون حاشیه امن میدونه به مرور از شما هم فاصله بگیره.

موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

اما من چند ساله به همین روش پیش رفتم اما فکر کردم باید ایندفعه کمی محکم وسفت وسخت تر برخورد کنم

فکر میکنم اون داره هم من هم خودشو گول میزنه
وچون دور از خونه هست ودر شهر دیگه ای کار میکنه من دور به دور متوجه میشم

تصویر maleki
نویسنده maleki در

باسلام خدمت شما کاربر گرامی:

به چند دلیل سفت و محکم برخورد کردنتون جواب نمیده:

اول اینکه روشی را که خدمتتن عرض کردیم را در سوال اول شما ندیدیم و هر چه که نوشته بودید خارج از اونچیزی بود که خدمتتون عرض کردیم. مثلا:

( دوسال پیش من متوجه شدم که ایشون مواد مخدر ( تریاک ) مصرف میکنه ،خیلی اصرار کرد وقسم خورد ...)
ما میگیم قبل از اینکه برای دفعات اول مستقیم گفته بشه و تا جایی که ممکنه این ترس و وحشت افشا شدن در درونش باشه و شما به صورت مفهومی از تنفرتون نسبت به اعتیاد و مصرف مواد صحبت کنید و از موثر بودن یه پدر در تربیت فرزند و ...

اما خب شما همون اول این مساله را به صورت علنی مطرح و هر چه هم که ارام برخورد کرده باشید تاثیری که مد نظر ما هست را نمیتونه داشته باشه و موارد دیگه من جمله دراوردن فندک و ادامه...

پس اگر روشی که عرض کردیم را هم اجرا کردید و در متن نیاوردید باید راهکارهای دیگه را برید جلو که مطمئنا سخت برخورد کردن نمیتونه جزیی از این راهکار ها باشه. مثلا از دست دادن خیلی چیزها را به مرور بهش تذکر بدید حتی از هم پاشیدگی زندگی و براش مثال بیارید.

البته این نکته را هم نه با بیان اینکه ایشون معتاد هست بلکه بهش بگید اگر من نگرانم یا حرفی میزنم به خاطر اینه که اعتیاد خانمانسوزه و چیزی برا کی نمیذاره . نه تو دوست داری منو از دست بدی و نه من. و هر دو نمیخواهیم فرزندمون فرزندی باشه که در این فضای از دست دادن ها بزرگ بشه.

اگر دفعات بعد مواردی را مشاهده کردید و مطمئن شدید که اعتیادشون قطعی هست در مرحله اول:

با یکی از دوستانش که بهش اعتماد دارید و سالم هست و حسابی،  مطرح و ازش کمک بگیرید.
یا یکی از اعضای خانواده خودش را به صورت غیر مستقیم که همسرتون متوجه نشه وارد این ماجرا کنید و حتما تاکید کنید که قرار نیست همسرتون از این جریان بویی ببره وگرنه کار چندین برابر براتون سخت تر میشه.

دلیل دوم اینه که شما تسلط و توان ندارید که سخت برخورد کنید. همسرتون در شهر دیگه و شما جای دیگه هستید و حتی اگر به پیشنهاد یکی از همراهان عزیز برید توی همون شهری که هسمرتون کار میکنه بازهم نمیتونید این سخت گرفتن را در قالب کنترل یا هر کار دیگه انجام بدید. می دونید که مردان برای بیرون رفتن و موندن و نیومدن خونه بهونه و دلایل زیادی دارند و رویکرد رفیق بازی بعضی مردان برای همین برخوردهای سخت خانمها به خاطر رفتارشون هست.

موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

سلام استاد بزرگوار
یک ماه پیش دوباره اندازه یک ماش تریاک داخل کیف پولش دیدم اما همین که دیدمش سریع از دستم گرفت چ و یه جوری قایمش کرد که متوجه نشدم وبعد گفت تهمت میزنی وخیالاتی شدی
از طرفی راهکارهای که فرمودید یکی از دوستانش که اعتماد دارید وسالم هست مطرح کنم وازش کمک بگیرم ،نتونستم انجامش بدم چون هیچ کدوم از دوستاش رو نمی‌شناسم فقط یکی که از دوستانش که صاحب خونمون هست وما بالای سر خونه اونها میشینیم خونه دوطبقه هست صاحبخانه که دوست درجه یک اش هست پایین میشینه البته باهاش هم رو در بایستی داره وفکر نکنم  پیش اون از اینکار کنه و مطمئن هم نیستم که اگر بهشون گفتم نره بزارن کف دستش
نمی‌دونم چیکار کنم
احساس میکنم تو شهر دیگه مصرف نداره و وقتی میاد شاید پیش یکی از دوستانش که حسن نام داره مصرف میکنند . دو تا دندون جلوش فاصله پیدا کرده و تغییر رنگ داده
لطفاً یه راهکار بهم بدین

تصویر رادمنش اسماعیل

با سلام
وقت بخیر
از اینکه به مجموعه ما اعتماد کردید سپاسگزارم.
با توجه به مطالبی که فرمودید، نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
1- در مورد اعتیاد داشتن یا نداشتن همسرتان نیاز به توضیحات بیشتری داریم، که کاملتر بشود بررسی کرد مثلا چه موادی و چقدر مصرف دارد؟، ایشان معتاد هست یا تفریحی و گهگاهی مصرف می کند؟ اگر ایشان معتاد نباشد و مصرف گهگاهی داشته باشد، در این صورت وقتی شما از برچسب معتاد استفاده می کنید سبب می شود که همسرتان به این نتیجه برسد که همسرم به من اعتماد ندارد و من را معتاد می داند و این برچسب و بی اعتمادی زمینه می شود که همسرتان از باب لجبازی یا این بی اعتمادی به سمت مصرف مواد به صورت دائمی کشیده شود.
2- نیاز هست علت کشیده شدن همسرتان به مواد بررسی شود ممکن است به خاطر استرس، اضطراب، دوستان یا محیط نا سالم و.. باشد مثلا یکی از راه های نا سالم مقابله با استرس، مصرف مواد هست، و همسر شما از مواد برای مقابله با استرسش استفاده می کند، که نیاز هست همسرتون را بررسی کنیم که ببینیم چه مشکلی سبب استرس ایشان شده و باید منبع استرس در ایشان تشخیص داده شود و آن را برطرف کنیم.
3- همسرتان وقتی ترک می کند یا می گوید دیگر مصرف نمی کنم باید مراقب سه چیز باشد و شما هم به ایشان کمک کنید: 1- توپ بازی، 2- زمین بازی، 3- یار بازی.
توپ بازی همان مواد هست، تا وقتی مواد به راحتی در دسترس ایشان باشد و دیگران به ایشان مواد تعارف کنند، ترک کردن سخت می شود و ایشان ممکن است با دیدن مواد تحریک شود که دوباره مصرف کند.
زمین بازی همان محیط ها و مکان هایی است که همسرتان مواد مصرف می کند، ایشان برای اینکه ترک مداوم داشته باشد باید از مکان هایی که مواد مصرف می کرده فاصله بگیرد چون اگر به همان محیط ها رفت و آمد کند ممکن است دوباره به سمت مصرف مواد کشیده شود.
یار بازی همان رفقایی هستند که با آنها مواد مصرف می کند، اگر همسرتون با همان رفقایی که مواد مصرف می کند، رفاقت و رفت و آمد را ادامه دهد احتمال مصرف دوباره خیلی زیاد است.
پس برای ترک مواد نیاز هست که از این موارد سه گانه دوری کند.
4- نیاز هست که همسرتان جرات نه گفتن را داشته باشد و باید ابراز وجود و قاطعیت را تمرین کند که وقتی مواد به او تعارف می کنند با جرات بتواند بگوید نه مصرف نمی کنم.
5- اگر همسرتان معتاد و مصرف کننده است نیاز هست اول به پذیرش برسد که من معتاد هستم و وابسته شدم و نیاز هست ترک کنم، به نظر بنده نیاز هست که همسرتان حتما برای مشاوره حضوری به مشاور و روان شناسی که در زمینه اعتیاد کار کرده مراجعه کند و در این صورت که همسرتان مراجعه کند و با مشاور صحبت کند و به آگاهی برسد این کمک می کند که هر چه سریعتر بتواند مواد را کنار بگذارد.
درخدمتم
موفق باشید.